جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

افزایش بیماری ام اس در ایران و نگاهی به دلایل آن


افزایش بیماری ام اس در ایران و نگاهی به دلایل آن
امروز در یکی از روزنامه های صبح ایران خواندیم که وزیر بهداشت گفته است :” سیر فزاینده بیماری «ام.اس» در کشور غیرقابل پیش بینی شده است” و “ایرانیان سال گذشته ٥/١ میلیارد عدد استامینوفن مصرف کردند”
چرا کسی تاکنون نیامده است بپرسد و یا اینکه پاسخ دهد که این بیماری چرا در جامعه زیاد شده است؟ و دلیل وقوع یا افزایش بیماری ام اس چیست؟ در زیر به بررسی این بیماری و دلیل وقوع بیمارهای روانی و از جمله احساس نا امیدی در افراد جامعه می پردازیم و اشاره ای کوتاه به درمان آن داریم.
بشر از هنگامی که بر روی زمین آمده است و تا زمانی که جهان از بین برود ، مشغول کار و فعالیت است . نگاهی گذرا به سیر تغییرات جوامع نشان دهنده آنست که بشر از نظر مادی و معنوی پیشرفتهای بسیاری داشته است ، اما بدلیل آنکه انسان قادر به شناسائی کامل پدیده های طبیعی نبوده و با همه پیشرفتهای خود بخشی از قوانین و حقایق را ندیده یا درک نمی کند ، لذا در هر دوره تاریخی و با هر پیشرفت ؛ در برخی از امور پسرفت و ناکامی هائی هم دارد. به عنوان مثال در سیستم سیاسی عقیده به آزادی و اصالت فرد ، سبب کوچک شدن جوامع فامیلی و توسعه احساس غربت و تنهائی انسان است! یا در زمینه تکنولوژِی احداث کارخانجات سبب تولید انبوه و رفاه و آسایش بیشتر است اما در عین حال موجب آلودگی زمین ، دریا و هوا می شود. توسعه گازهای گل خانگی اگر به همین صورت ادامه پیدا کند و لایه محافظت کننده زمین را در خطر قرار دهد در آینده شاهد تغییرات نامناسب و خطرناک آب و هوا خواهیم بود هم چنین توسعه بی رویه شهرها عدم وجود عدالت ، احساس ناامنی ، نبودن بیمه های اجتماعی و انواع فشارهای گوناگون سیاسی و اقتصادی سبب می شود ، انسان علاوه بر احساس تنهائی ، ترس و ناامیدی ، ناامنی ، عدم اطمینان به آینده و به طور خلاصه امید خود را از دست بدهد.
حال در چنین شرایطی فرد به چیزی دل ببندد و بدلایلی آن موجود یا شیئ مورد علاقه را از دست بدهد در این صورت نوعی احساس تنهائی و شوک به او دست می دهد و روح او را در فشار قرار می دهد به اعتقاد استاد ما هر انسانی و هر موجودی دارای سه رکن است جسم ، نفس و روح !همگان می دانند که جسم چیست ! در مورد نفس تا بحال نظریه دقیقی ارائه نشده است فلاسفه و عارفان از قدیم تا کنون نفس را در چارچوب اخلاقی و ارزشی برده و براساس آن فرد را به خوب و یا بد ، مادی و یا معنوی تقسیم می کردند .فردی که مادی است تمایل به خودخواهی و ارضاء شهوات دارد و فرد معنوی به عکس او. این مفهوم به معنای آنست که نفس موجودیت واقعی ندارد و پدیده ای اعتباری است و یا حداکثر بخشی از روح است! اما به اعتقاد استاد ما نفس در انسان یک واقعیت و یک رکن اساسی از موجودیت اوست هم چنان که جسم و روح ، واقعیت و موجودیت دارند! روح اساسا” مربوط به جهان غیر مادی است اما به کمک ماده می آید تا حیات و دوام او را در جهان تامین و تضمین نماید . روح انرژِی اصلی حرکت و تفاوت موجودات است. چرا یک تکه سنگ زمرد می شود؟
نفس پدیده ای بینابین است و جسم مادی را به روح غیر مادی متصل می کند دلیل دینی ما بر اثبات این مطلب تمام آیات قرآن در باره نفس می باشد. که می گوید تمام نفسها طعم مرگ را خواهند کشید! اما در مورد روح چنین نمی گوید! این آیه چند مفهوم دارد اول آنکه اگر چیزی مستقل نباشد قابل مردن نیست. دوم آنکه زنده است و سوم آنکه موجودیت دارد. نفس بعد از ورود روح یا همزمان با آن در جسم جنین (که پس از شکل گیری مغز می باشد) وارد می شود نفس از ابتدا به دستور خدا می آید همراه با روح و جسم رشد میکند و پس از انهدام جسم (مرگ) از بین می رود و روح باقی می ماند زیرا نفس تنها برای زندگی بشر در جهان مفید است اما در جهان باقی جسم و نفس دچار نیاز و محدودیت هستند تنها به کار این جهان می آیند نفس در اساس خود یک شکل دارد آیه ۹۸ سوره انعام . اما بعد ها نفس می تواند متعادل باشد و وظیفه اصلی خود را انجام دهد و یا کاملا” به سمت روح بگراید که این نقص است و یا آنکه کاملا” به سمت دنیا بیاید که این هم فساد است! پس در اینجا بحثی وجود دارد که روح می تواند با همراهی جسم به سوی پستی و دنیا برود و خود را از حیوان پایین تر بکشد و یا آنکه روح و نفس در هم اثر کنند به سوی خوبی بروند .به همین جهت است که سوره نساء و سوره های دیگر از مجاهدین راه خدا یاد میکند که با امیال و نفس خود جهاد می کنند !
پس چون نفس دارای وجود مستقل است فرد می تواند به نفس خود ظلم کند و آن اینست که نفس را به سوی آلودگی ببرد ، فساد اخلاق ، قمار ، اعتیاد ، فحشا ، سرقت ، مردم آزاری و از این قبیل . نوع دیگر از ظلم به نفس اینست که حق روح و جسم را به درستی ندهد و بیمایهای روانی و افسردگی ها و مخصوصا” ام اس از این ناحیه شکل می گیرد ، فرد دارای مشکلات خانوادگی اجتماعی و اقتصادی و از همه مهمتر فاقد ایمان و امید است. بنابراین عوامل منفی را نفس از طریق تفکر انتقال داده ، نفس از روح تقاضا کرده و روح که مامور است انرژی کارهای بد و یا خوب را به جسم بدهد بر اساس این فرمان انرژی منفی صادر میکند و بتدریج فرد تمایل خود را به جامعه از دست داده به انزوا و تنهائی گرایش یافته و افکار منفی خاصی را در ذهن خود به صورت مداوم پیگیری می کند. هر خبر یا تفکر از طریق رگهای عصبی بین اندام های مخچه و مغز ردو بدل می شود مثلا” فردی که راجع به چیز خاصی فکر میکند مجبور است به لحاظ فیزیولوژِیک فقط چند عصب خود را به کار اندازد و چون نفس او ناامید است قدرت تعقل و اراده را از او میگیرد شدت تفکر باعث می شود بخشی از غشاء محافظ مخچه را از بین می برد از این زمان بسته به تحریک عصب هر عضو در منطقه آسیب دیده درد و از کار افتادن آن اعضا شروع می شود پزشکی امروز قادر نیست آن بخش از بین رفته را درمان و بازسازی کند !
متاسفانه در جامعه ما مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی وجود دارد انتظارات برآورده نشده در جامعه ما زیاد است فشارهای گوناگون ، عصبی و روحی مدام بر افراد وارد می شود میزان شاد خواری و اقدام به اموری که آنان را شاد نماید کم است توجه ای به استفاده از انرژی های طبیعی هم چون درختان ، رودخانه ها ، اماکن سر سبز و کوه ها نمی شود. توکل و صحبت درونی با خداوند کم است ، خواندن نماز با تمام وجود ممکن نیست اگر آمار گرفته شود شدت بیماری و ام اس در افرادی بیشتر است که راز و نیاز خالصانه بهر شکل از جمله نماز ندارند. از جمله خواص سوره حمد یا کوثر ( یا سین یا رحمان )دادن انرژِی مثبت برای از بین بردن بیماریهای جسمی و روحی است . بنابراین یکی از وظایف حکومتها ایجاد امنیت در جامعه است و امنیت ظاهری و مادی نیست بلکه یک مجموعه و یک بستر است دولت موظف است نیازهای اساسی مردم از جمله خوراک و پوشاک ، اشتغال ، آموزش و مسکن و درمان را برای تمام مردم فراهم کند تا آنان در یک بستر امن و روحی آسوده به زندگی خود ادامه دهند بدون وجود اوقات فراغت روزانه یا با وجود فقر نمی توان از مردم انتظار اخلاق خوب و پسنده داشت از دری که فقر درآید ایمان و دین را بیرون خواهد کرد و چه کسی پاسخ گوی فساد و گناه مردمی را خواهد داشت که بر اثر فقر یا حساس نا امنی به گناه آلوده می شود.
هر چند مداوای چنین افرادی باید چند وجهی باشد اما ما شیوه مناسب برای درمان فرد داریم و داروئی که به بیماران می دهیم که خوردنی هم نیست ولی سبب ترمیم اعصاب از بین رفته و غشاء مخچه می شود و درد را از بین می برد و دیگر نیازی به مسکن نیست.چرا باید کسی صدای ما را نشنود و هزاران انسان با درد و ناراحتی باشند و هزینه های بسیار کنند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا کنند. ( خرید دارو از خارج کشور)
منبع : آسمان پارس


همچنین مشاهده کنید