سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نهنگ باهوش


نهنگ باهوش
در سال ۱۵۸۰ میلادی در میان آثار ویلیام بارنی برای اولین‌بار به‌صورت علمی، صحبت از زیردریائی به میان آمد. او که نویسنده و دانشمندی انگلیسی بود، برای اولین‌بار در کتابش به توضیح دلیل شناور بودن کشتی در آب می‌پردازد. وی می‌نویسد، زمانی که کشتی به داخل آب فرو می‌رود به اندازه وزن آب جابه‌جا شده از وزنش کم می‌شود و اضافه می‌کند:
می‌توانید زورق و یا کشتی را درون آب فرو ببرید و بر بستر دریا بنشانید تا هر زمان که تمایل داشتید دوباره آن را به سطح آب برگردانید. هر جسم جامدی در آب همیشه با بزرگ شدن یا کوچک شدن به یک وزن ثابت می‌رسد، بنابراین می‌توانید تا هر زمان که بخواهید آن را شناور و یا مغروق کنید. به عبارت دیگر، کم کردن حجم برای سنگین‌تر کردن شناور یا اضافه کردن آب به قسمتی از فضای آن، هر دو روش باعث فرو رفتن جسم به درون آب می‌شود و بالعکس افزایش حجم آن یعنی خالی کردن آب داخلش، باعث سبک شدن و بالا رفتن دوباره شناور در آب می‌شود. او در کتابش به تکنیک خاصی با استفاده از اتصالات آبندی شده چرمی و مکانیزمی پیچی شکل، اشاره دارد که با چرخاندن آن می‌توان حجم شناور را زیاد یا کم کرد و باعث فرو رفتن یا بالا آمدن شناور شد. بارنی در کتابش تنها اصول اولیه زیردریائی را شرح داده و هیچ نوع طرح و نقشه‌ای برای ساخت زیردریائی ارائه نداده است. چند سال بعد این طرح براساس نوشته‌های بارنی کشیده شد. پوشش چرمی داخل عکس به وسیله پیچ مشخص شده، جمع و یا باز می‌شود.
بدین ترتیب با جمع شدن دیواره به طرف داخل شناور، فضای حفره‌ای شکل پر از آب می‌شود و با باز شدن پیچ، پوشش به طرف بیرون منبسط و آب داخل حفره به بیرون فرستاده می‌شود.
بارنی در واقع سیستم انقباض و انبساط در اجسام را توضیح می‌دهد نه محفظه غوطه‌ور شونده را، با این حال زیردریائی‌های ساخته شده در سال ۱۷۲۹ و ۱۸۶۳ میلادی دقیقاً بر پایه این طرح ساخته شدند.
اولین‌بار یک آلمانی به نام کرنلیوس دربل که در سال ۱۶۰۳ توسط جیمز اول پادشاه انگلستان به‌عنوان محقق به کار گمارده شد، اولین تلاش‌ها را در راه ساخت زیردریائی انجام داد. براساس روایات مردمی که به چشم خود ساخت و به کارگیری این زیردریائی را دیده‌اند، این زیردریائی شبیه یک زورق پاروئی بوده که به وسیله دوازده پاروزن به حرکت در می‌آمده و در رودخانه تایمز تا عمق ۱۵ پائی فرو رفته است.
هیچ طرح و شکل و باارزشی از زیر دریائی دربل و یا حتی نوشته تخصصی از این قایق و جزئیات عملکرد آن در دست نیست. احتمالاً قایق طوری طراحی شده بود که غوطه‌وری صفر داشته و فقط قسمت کمی از آن از آب بیرون بوده است. بدنه منحنی و به سمت پائین آن باعث می‌شده است تا قایق در حال حرکت به درون آب فرو رود. احتمالاً قایق با حرکت روبه جلو درون آب فرو می‌رفته و حرکتش درست مثل بسیاری از زیردریائی‌های جدید بوده و احتمالاً وقتی پاروزن‌ها از پاروزدن دست می‌کشیدند، قایق دوباره به آرامی به سطح آب بر می‌گشته است.
در گزارش‌های رسیده، آمده است که جیمز اول، شاهد نمایش ماشین ساخت دربل بود ولی از حرکت آن زیر آب، چندان خوشش نیامد.
در سال ۱۶۳۴ میلادی کشیش فرانسوی به نام ”مارین مرسنه“ یک تئوری برای ساخت زیردریائی ارائه داد و در این تئوری ذکر کرد که برای ساخت زیردریائی باید از مس استفاده شود و زیردریائی باید شکل یک استوانه را داشته باشد تا بتواند فشار وارده به خود را تحمل کند. هم‌چنین دو سر آن را باید دوکی شکل بسازیم تا بتواند در مسیر بدون تغییر جهت به چپ و راست، حرکت کند. اما مقاومت در برابر چه فشاری؟ برای هر پا افزایش عمق، به اندازه نیم پوند بر اینچ مربع فشار آب افزایش می‌یابد.
قایق ۷۲ فوتی به نام ”قایق روتردام“ به سال ۱۶۵۳ میلادی که توسط یک فرانسوی به نام ”دسون“ طراحی شد، احتمالاً اولین شناور زیردریائی است که مشخصات فنی کاملی داشته و توسط بلژیکی‌ها برای حمله به کشتی‌های جنگی انگلیسی ساخته شد. آیا به این شناور می‌توان زیردریائی اطلاق کرد؟ یا باید آن را یک نیمه زیردریائی دانست؟ شاید طرح آن به گونه‌ای بود که کنار کشتی‌های جنگی می‌رفت و یک‌باره سر از آب بیرون می‌آورد و با نوک تیزش داخل بدنه آنها را سوراخ می‌کرد. طراح آن ادعا کرده بود که قایقش قادر است عرض کانال انگلیس را یک روزه رفته و برگردد و طی این فاصله صدها کشتی انگلیسی را نیز غرق کند.
سال ۱۶۸۰ یک ایتالیائی طرحی از یک زیردریائی ارائه داد. هیچ مدرکی دال بر این‌که مهندس ایتالیائی ”جوانی بورنلی“ این زیردریائی را ساخته است، در دست نیست، اما طرح وی در کتب و مجلات مختلف، منسوب به او چاپ شده است. این طرح یادآور، تلاش‌های دربل و سیمون است که در ادامه به کارهایشان اشاره خواهد شد. ”بورنلی“ از رفتار فیزیکی مواد داخل سیال و رابطه معکوس حجم و وزن با هم و این‌که با ازدیاد حجم، به دلیل افزایش جابه‌جائی، از وزن شناور داخل سیال کم می‌شود، آگاه بود. اما در طرح او یک سیستم غیرموفق در افزایش و کاهش میزان آب متعادل کننده در زیردریائی، طراحی شده بود. بدین شکل که کیسه‌های خاصی در زیردریائی تعبیه شده بود و هنگام پائین رفتن آن پر از آب می‌شد و برای بالا آمدن باید آنها را می‌چلاندند تا آب درونشان خالی شود.
در سال ۱۶۹۶ ”دنیس پاپین“ پروفسور علوم ریاضی، دو زیردریائی طراحی کرد. او برای معادل کردن فشار داخلی و خارجی زیردریائی از یک پمپ هوا استفاده کرد. بر این اساس میزان غوطه‌وری زیردریائی در آب با مقدار ورود و خروج آب در محفظه آن، کنترل می‌شد. این قایق‌ها زیر آب با نیروی پارو و سطح آب با نیروی بادبان، حرکت می‌کردند. هم‌چنین در طرح ”پائین“ سوراخ‌کن‌هائی هم تعبیه شده بود و هدایت کننده زیردریائی می‌توانست نزدیک کشتی‌های دشمن شود و با ایجاد سوراخ بدنه‌شان، آنها را از بین ببرد.
در سال ۱۷۲۹ یک نجار انگلیسی به نام ”ناتنل سیمونز“ قایق یک‌نفرە‌ای براساس قانون انقباض و انبساط ساخت و توانست آن را درون آب پائین ببرد. البته این کار فقط برای جلب توجه عموم و انجام نمایش صورت گرفت. او در برابر دیدگان افراد بسیاری داخل قایقش شد و دو قسمت بلند قایقش را با هم جمع کرد و حدود ۴۰ ال ۵۰ دقیقه زیر آب ماند. پس از آن با باز کردن قایق دوباره به سطح آب برگشت و مورد تشویق عموم قرار گرفت.
در سال ۱۷۷۳ میلادی یک انگلیسی دیگر به نام ”جی‌دی“ یک زیردریائی کوچک با سنگ‌های متعادل کننده که در اطراف آن با حلقه‌هائی آویزان بودند، ساخت. این سنگ‌ها را می‌توانستند از داخل آزاد کنند. این نوع زیردریائی به راحتی داخل آب‌های کم‌عمق کارآئی داشت. بعد از آن در یک شرط‌بندی بزرگ بر روی مدتی که او قادر بود در زیر آب بماند، شرط بستند. او قایق خود را در آب‌های عمیق بندر مورد آزمایش قرار داد. بندر پر از کشتی بود. قایق مقداری حرکت کرد اما نتوانست به زیر آب برود. به همین خاطر تعداد سنگ‌ها را اضافه کردند. پس از زیاد شدن وزن، قایق درست مثل یک تکه سنگ، در آب فرو رفت. اما قبل از این‌که ”جی‌دی“ بتواند با آزاد کردن سنگ‌ها، آن را دوباره به سطح بازگرداند به دلیل وجود فشار زیاد در هم شکست و از بین رفت.
در سال ۱۷۷۶ دانشجوئی به نام ”دیوید باشنل“ اولین زیردریائی را که به کشتی‌های دشمن حمله‌ور می‌شد و آنها را نابود می‌کرد، ساخت. این قایق به نام ”لاک‌پشت“ معروف بود چراکه شبیه ”لاک‌پشت“ دریائی، عمودی در آب غوطه‌ور بود. این زیردریائی به توسط گروهبان ”ازرا لی“ هدایت شد.
ماشین عملکرد این زیردریائی به این‌گونه بود که به نزدیکی هدف مورد نظر کشیده می‌شد و سپس دریچه مربوط به محفظه آب را که با پا کنترل می‌شد، باز می‌کردند تا آب داخل محفظه را پر کند و دستگاه در آب فرو رود. بعد از بستن دریچه، به وسیله ۲ عدد پروانه پیچی شکل که با دست چرخانده می‌شد، زیردریائی به نزدیک کشتی دشمن می‌رفت. یکی از پروانه‌ها حرکت افقی و دیگری حرکت عمودی را به وجود می‌آورد. چرخش این پروانه‌ها در دستگاه نیز به وسیله پدال پائی درست مثل حرکت پدال دوچرخه، طراحی شده بود. پس از نزدیک شدن به کشتی دشمن با همان پروانه‌های پیچی مانند، سوراخی در بدنه کشتی دشمن به وجود می‌آودند و بعد سریعاً از محل دور می‌شدند. در پایان با به کار انداختن پمپ دستی آب داخل محفظه را خارج می‌کردند که این عمل باعث بالا آمدن کشتی به سطح دریا می‌شد.
۷ سپتامبر ۱۷۷۶ ”لاک‌پشت“ به کشتی انگلیسی عقاب در بندر نیویورک حمله کرد. اما مته مورد استفاده در آن نتوانست بدنه کشتی انگلیسی را سوراخ کند. (در گزارش‌های مختلف گفته شده که در ساخت ناو عقاب از هیچ نوع پوشش مسی در کف آن استفاده نشده بود.) گروهبان ”لی“ ناکام ماند. او شناور را به سطح آب آورد و در همان لحظه نیز دیدبانان دشمن او را دید. اما بالاخره با سلامت از معرکه گریخت.
”لاک‌پشت“ به شکلی که در سال ۱۸۷۵ میلادی ساخته شد و هنرمندی آن را رسم کرد. البته در تصویر اشتباهات فاحشی وجود دارد. محل تانک تعادل در محل درستی کشیده نشده است. هم‌چنین به‌جای پروانه یک شکل از مته پیچی نمایش داده شده است. در صورتی‌که در نوشته‌های باشنل و دیگران اشاره به ”دسته‌ای ریخته‌گری“ یا یک جفت پارو شده است. هم‌چنین در تصویر، فرد هدایت کننده، لباس مردان قرن نوزدهم را به تن دارد که البته اشتباهی قابل اغماض است.
در سال ۱۷۹۷ ”رابرت فالتون“ هنرپیشه و مخترع موفق آمریکائی که در پاریس زندگی می‌کرد، تصمیم به ساخت یک زیردریائی گرفت تا علیه دشمن فرانسوی‌ها یعنی انگلستان استفاده کند. ناتیلوس واقعی، ماشینی که در واقع می‌توانست کل نیروی دریائی انگلستان را فلج کند. او این ماشین را با هزینه خودش می‌ساخت و در عوض در برابر هر ناو جنگی انگلیسی که نابود می‌کرد پاداش هنگفتی می‌گرفت. او با خود حساب کرده بود که ”اگر چنین ماشینی به کار بیفتد که بتواند ناوهای دشمن را طوری نابود کند که هیچ اثری از خود به جای نگذارند، با اطمینان تمام می‌توان ادعا کند که تمام ناوگان دشمن را محو و نابود کرده است.“
بعد از تغییرات بسیار در سیاست دولت فرانسه و تأخیر زیاد در انجام پروژه، بالاخره فالتون دولت را به اندازه کافی به ساخت زیردریائی که آن را ”ناتیلوس“ نامید، ترغیب کرد. پس از ساخت آن، او بارها و بارها با زیردریائی تا عمق ۲۵ پا پائین رفت و حتی رکورد ۶ ساعت ماندن زیر آب را نیز به جا گذاشت.
ناتیلوس در دید اول طرحی افقی با پروانه‌ای بزرگ از زیردریائی ”لاک‌پشت“ بود. به علاوه یک دکل بادبانی، برای حرکت در روی آب، داشت. در آزمایش‌های مختلف، ناتیلوس به سرعتی برابر ۴ گروه دریائی در زیر آب رسید. شاید فالتون (که به او لقب آدمیرال را هم داده بودند) چند باری هم به کشتی‌های انگلیسی حمله کرده باشد. گزارش‌ها درباره حمله‌های گریزی و نزدیک شدن او به کشتی‌های انگلیسی و بعد گریزش از معرکه وجود دارد. با وجود داشتن ارتباط زیاد با دولت فرانسه وزیر دریاداری وقت با انتقاد بسیار از او گفت: ”کارت فوق‌العاده است. اختراع تو در مقابله با الجزایری‌ها و مردم جزیره کرواساری عالیه. اما این را به یاد داشته باش که دولت فرانسه استفاده از دریا را کلاً برای همه دولت‌ها ممنوع نکرده.“
طبق گفته‌های عوام، فالتون زیردریائی ناتیلوس را تکه‌تکه کرد و آهنش را به اوراقچی‌ها فروخت. اما گزارش‌ها و نوشته‌هائی هم وجود دارد که ادعا می‌کنند که چنین زیردریائی اصلاً ساخته نشده است. در یکی از این اسناد گفته شده که نام زیردریائی ناتیلوس برای اولین بار توسط ژول‌ورن نویسنده کتاب ”بیست‌ هزار فرسنگ زیر دریا“ در سال ۱۸۷۰ میلادی بیان شده است. بعدها این نام به روی بسیاری از کشتی‌های نیروی دریائی آمریکا و هم‌چنین اولین زیردریائی اتمی ۱۹۵۴ USS گذاشته شد.
فالتون هم‌چنین اژدر را نیز به سلاح‌های زیردریائی ساخت خودش که امروزه ما به آن مین‌دریائی می‌گوئیم، اطلاق کرد. اژدرهای ساخت او به وسیله قایق پاروئی و یا قایق‌هائی که داخل آب غوطه‌ور بودند، به محل مورد نظر برده می‌شدند. زمانی که دولت فرانسه زیردریائی او را کنار گذاشت، او تعدادی از اژدرهایش را به انگلستان برد. در آن‌جا در نمایشی به وسیله اژدرهایش که با یک قایق پاروئی یدک کشیده می‌شد، کشتی را غرق کرد.
در سال ۱۸۶۷ میلادی مهندس انگلیسی ”رابرت وایت هد“ یک مین‌دریائی که با پروانه عقبش حرکت می‌کرد، اختراع نمود. او این جنگ‌افزار را ”اژدر خود متحرک“ نامید. این طرح در واقع شکل اولیه اژدرهای زیردریائی مدرن امروزیست. در سال ۱۸۱۵میلادی ”توماس جانسون“ که شاید یکی از دستیارهای فالتون در ساخت زیردریائی بود، تصمیم می‌گیرد برای نجات ناپلئون بناپارت که در جزیره سنت هلن اسیر بود، با زیردریائی به طول ۱۰۰ پا برود. چه این داستان افسانه و چه واقعیت، به هر حال قبل از ساخت زیردریائی، ناپلئون در جزیره سنت هلن جان داد.
در سال ۱۸۵۰ میلادی زمانی که بندر کیل در محاصره دریائی دانمارکی‌ها بود، یک نظامی جسور نیروی دریائی به نام ”ویلهلم بائر“، سازندگان کشتی را ترغیب کرد تا زیردریائی بسازند که بتواند محاصره دریائی را بشکند. او این زیردریائی را ”برنداچر“ (یعنی غواص آتش‌زا) نامید. ساختمان این زیردریائی قایقی بود که به وسیله بدنه فلزی پرچ شده‌ای، پوشیده شده بود. اندازه آن به اندازه یک نهنگ کوچک بود و ۲ نفر از داخل به حرکت درآوردن پروانه‌ای آن را به جلو می‌راندند. سومین نفر داخل زیردریائی، هدایتش را به عهده داشت. میزان غوطه‌وری قایق را با تانک‌های تعادل تنظیم می‌کردند و زاویه به جلوی قایق را با جابه‌جائی وزنه‌ای که در طول قایق سر می‌خورد و جابه‌جا می‌شد، تنظیم می‌گردید.
در اولین نگاه ”برنداچر“ به اندازه کافی ترسناک بود تا بتواند محاصره را در هم شکند. اما در عملیات بعدی وزنه جابه‌جا شونده بیش از اندازه به جلو سر خورد و زیردریائی به سرعت به عمق آب فرو رفت و در بستر گلی دریا، در عمق ۶۰ پائی گیر کرد. فشار آب چنان زیاد بود که به بائر (سازنده زیردریائی) و دستیارانش اجازه نمی‌داد تا دریچه زیردریائی را باز کنند و خود را نجات دهند. به همین جهت آنها منتظر ماندند تا زیردریائی که از محل دیگری سوراخ شده بود، از آب پر شود و بعد از ۶ ساعت در تاریکی هوا دریچه خروج را باز کردند و خود را به سطح آب رساندند.
سال ۱۸۶۱ میلادی، در ابتدای جنگ‌های داخلی آمریکا، دولت و کنگره آمریکا به مردم اجازه داد تا بتوانند کشتی‌های جنگی را شخصاً ساخته و استفاده کنند و این قانون را ”خصوصی‌گری“ نامید. در اتحادیه جدید نیواورلئان که رهبری آن را دلال پنبه‌ای به نام ”هاریس لی هانلی“ به عهده داشت، تصویب کردند که زیردریائی سه نفره به طول ۲۰ پا (یک نفر سکان‌دار و دو نفر دیگر که با پا پروانه آن را به حرکت در می‌آودند) به نام Pioneer طراحی و ساخته شود. مهندسی به نام ”جیمز مکلی تاک“ این کار را انجام داد. در ماه مارس سال ۱۸۶۲ نیروی دریائی آمریکا، نیواورلئان را اشغال کرد و زیردریائی Pioneer توسط سازندگان آن، از بین رفت. خیلی زود متوجه شدند که قطعات آن هم در سال ۱۸۶۸ میلادی به یک اوراقچی فروخته شده است.
در سال ۱۸۶۱ میلادی مهندسی به نام ولریو قراردادی را با نیروی دریائی آمریکا بست که در آن بایستی بزرگ‌ترین زیردریائی آن زمان را می‌ساخت. نام این زیردریائی ”آلیگیتور“ یا ”سوسمار“ بود و طولی حدود ۴۶ پا داشت. ۱۶ نفر پاروزن که پاروهایشان با لولاهای خاصی در انتها به پروانه‌ای با قطر سه پا متصل بود، سیستم رانش این زیر دریائی را بر عهده داشتند. سلاح این زیردریائی، مواد منفجره‌ای بود که غواصی از داخل زیردریائی خارج می‌شد و آنها را به بدنه کشتی‌های دشمن، متصل می‌کرد.
”آلیگیتور“ در سال ۱۸۶۲ میلادی به آب انداخته شد. براساس جزئیات برگرفته از اطلاعات نظامی، این ماشین اولین زیردریائی تاریخ نیروی دریائی آمریکا است. اولین زیردریائی به جنوب فیلادلفیا برده شد و برای انجام عملیات نظامی تا رودخانه ”جیمز“ آن را یدک کشیدند. بعد از به آب انداختن زیردریائی متوجه شدند که به دلیل بزرگ بودنش نمی‌توانند به خوبی آن را در آب‌های کم عمق مخفی کنند و سرانجام در سال ۱۸۶۳ میلادی زمانی که آن را به سمت جنوب کارولینا یدک می‌کشیدند، در مواجه با طوفان پر از آب شد و غرق گردید.
در سال ۱۸۶۲ میلادی افسر کنفدراسیون کاپیتان (فرانسیس دیلی) یک کشتی بخار با غوطه‌وری زیاد به نام ”داوود“ (به یاد داوود نبی نابود کننده جابلقا) ساخت. این قایق مسلح به اژدر ستاره‌ای بود (ماده منفجره‌ای که انتهایش بسیار بلند می‌شد) و توسط شرکت ساخت اژدر جنوب در چارستون ساخته شده بود تا در اختیار کسی قرار گیرد که بتواند کشتی‌های ایالات متحده را در آن زمان که منطقه را به محاصره دریائی خود در آورده بود، غرق کند. این به نظر بسیار خوب می‌آمد، ولی موفقیت زیادی نداشت.
در سال ۱۸۶۳ میلادی هانلی از کنسرسیوم نواورلئان، عملیات ساخت این سلاح را به آلاباما و خلیج موبایل برد و دومین نوع این قایق‌ها را ساخت. این نیمه زیردریائی که تا حدی نسبت به طرح قبلی، بهتر بود، ”غواص آمریکائی“ نامیده شد. مکلینتوک با صرف هزینه‌ کمی برای این قایق، سعی کرد تا به جای موتور دستی آن پروانه‌اش را با نوعی موتور الکتریکی بچرخاند، اما در این کار موفق نشد. سرانجام غواص آمریکائی در هوای طوفانی خلیج موبایل، غرق شد ولی افراد آن را به موقع نجات دادند.
کنسرسیوم هانلی سومین زیردریائی خود را که ۴۰ پا طول داشت با ۹ خدمه (۸ پاروزن و یک هدایت کننده که تنظیم مخزن تعادل را هم به عهده داشت) در سال ۱۸۶۳ میلادی ساخت. این زیردریائی به چارستون فرستاده شد تا بتواند دوباره محاصر ارتش فدرال را بشکند. اما درست وقتی که به آب انداخته شد، غرق گردید. به این ترتیب که زیردریائی با موج درست شده کشتی بخار ارتش فدرال، ته آب رفت و تعدادی از خدمه آن هم غرق شدند. ژنرال پی.جی‌تی بوروگارد، فرمانده ارتش کنفدرال بسیار ناامید شد اما هانلی دوباره او را ترغیب کرد که یک‌بار دیگر اجازه دهد تا او سعی خود را بکند. زیردریائی جدید هم دوباره غرق شد و این‌بار خود هانلی هم به همراه خدمه آن داخل زیردریائی غرق شدند.
این زیردریائی دوباره به وسیله ۲ نفر از اعضاء تیم ساخت آن، از آب بیرون کشیده شد. پس از بحث‌ها و جدل‌های فراوان، تصمیم گرفته شد که دوباره تعمیر ولی نه به‌عنوان زیردریائی بلکه قایقی هجوی از آن استفاده شود و این‌بار به یاد رشادت‌های هانلی به نام ”CSS اچ ال هانلی“ نامیده شد. این قایق به اژدرهای گرد مجهز بود و به مانند دیو، در سطح آب، مورد استفاده قرار گرفت.
در سال ۱۸۶۳ میلادی یک گروه از شمالی‌ها شرکتی به نام کمپانی زیردریائی آمریکا را پایه‌ریزی کردند تا از کنگره آمریکا اجازه کار و ساخت، بگیرد. با این حال قبل از این‌که آبراهام لینگن رئیس‌جمهور وقت، موافقت خود را با طرح اعلام کند، ترور شد. به همین خاطر زیردریائی ”نهنگ باهوش“ تا قبل سال ۱۸۶۶ میلادی تمام نشد و سال‌ها پس از جنگ داخلی، سازنده آن ”او اس هالستد“ تلاش‌های بسیاری کرد تا بتواند آن را به دولت بفروشد که بالاخره در سال ۱۸۷۲ میلادی دولت با خرید آن موافقت کرد. اما ”نهنگ باهوش“ در آزمایش‌های اولیه با شکست روبه‌رو شد. خود هالستد هم در یک درگیری با دوئل به قتل رسید.
مترجم: کاپیتان پرویز طوبا
منبع : ماهنامه پیام دریا


همچنین مشاهده کنید