شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


در انتظار بهشت Cenneti Beklerken


در انتظار بهشت    Cenneti Beklerken
▪ نویسنده و کارگردان: درویش زاعیم.
▪ موسیقی: راحمان آلتین، درویش زاعیم.
▪ مدیر فیلمبرداری: مسطفا کوشچو.
▪ تدوین: اولاش جیهان شیمشک.
▪ طراح صحنه: الیف تاشچی اوغلو، سردار یلماز.
▪ بازیگران: سرحات توتوملور[افلاطون]، ملیسا سؤزن[لیلا]، مسوت آک اوستا، نیهات ایلری، محمت علی نوراوغلو، رضا سؤنمز، نعمان آجار، بولنت اینال، آلتان ارککلی، آحمت ممتاز تایلان، مصطفا اوزون یلماز. ▪ محصول ٢٠٠٦ مجارستان، ترکیه.
▪ نام دیگر: Waiting for Heaven .
▪ برنده جایزه بهترین طراحی صحنه و بهترین موسیقی از جشنواره آنکارا، نامزد لاله طلایی بهترین فیلم از جشنواره استانبول.
▪ ژانر: درام.
قرن هفدهم، امپراطوری عثمانی. افلاطون مینیاتوریست مشهور که همسر و سپس تنها پسرش را از دست داده، پرتره آنها را با روش نقاش های غربی به رسم یادگار ترسیم می کند. کاری که از نظر دولت و معممین خلاف شرع و قانون و برابر با کفر است و می تواند مجازات مرگ را به دنبال داشته باشد. اندک زمانی بعد، مامورین حکومتی به سراغ افلاطون و شاگردش رفته و آنها را نزد وزیر می برند. وزیر از او می خواهد تا ماموریتی خاص را قبول کند.ماموریتی که هم به خاطر مهارت او در نقاشی به سبک اروپایی است و هم برای گریز از مجازات آن...
افلاطون باید به همراه ماموران حکومتی به آن سوی فلات آناتولی رفته و پرتره یاغی مشهوری را پیش از اعدام ترسیم کند. چون فرستادن سر بریده محکوم امکان پذیر نیست و به احتمال بسیار زیاد در طول راه دچار عفونت و فساد خواهد شد. افلاطون ابتدا امتناع می کند، اما وقتی شاگردش توسط وزیر گروگان گرفته می شود، ناچار می پذیرد.
افلاطون و همراهانش در میانه راه به کاروان سرایی که مورد هجوم راهزنان قرار گرفته برمی خورند.تنها بازمانده حمله راهزنان دختری به نام لیلا- است که با آنها همراه می شود. در منزلگاه بعدی، افلاطون یک بار دیگر زندگی لیلا را نجات داده و به زودی علاقه ای میان شان شکل می گیرد. زمانی که افلاطون و همراهان به مقصد موعود می رسند، با محکوم جوانی روبرو می شوند که خود را بیگناه دانسته و اعلام می کند که شاهزاده دانیال واقعی کسی دیگر است.
تلاش های افلاطون و استدلال های وی در مامورین اثر نمی کند و محکوم کشته می شود. با سر رسیدن سپاه یاغیان به فرماندهی شاهزاده دانیال واقعی، معلوم می شود که محکوم نگون بخت پسر وی بوده است. افلاطون و لیلا به شرط افزودن تصویری تازه در بخشی از یک تابلو که شاهزاده دانیال و پسرش را نشان می دهد، آزاد می شوند. به نظر می رسد که شاهزاده دانیال که خود را نظر کرده مهدی می داند، با کمک سپاه فدائیان خودیش بر امپراطور عثمانی پیروز شده و تاج و تخت غصبی خود را تصاحب خواهد کرد. اما ...
● چرا باید دید؟
درویش زاعیم(آقا اوغلو) متولد ١٩٦٤ فاماگوستا، شمال قبرس است. در ١٩٨٨ از دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه بوغاز ایچی فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه وارویک فوق لیسانس[١٩٩٤] گرفت. در ١٩٩١ فیلم کوتاه و تجربی دوربین را آویزان کن را ساخت و سپس دوره ای در انستیتوی فیلم هالیوود شعبه لندن گذراند. در ١٩٩٣ مجموعه آهای امروز تعطیله را برای رادیو استانبول ساخت. در ١٩٩٥ نویسندگی متن برنامه بزن بریم تعطیلات را در رادیو تلویزویون دولتی ترکیه[TRT]بر عهده گرفت. نقد فیلم نوشت و شهرت خوبی در این زمینه کسب کرد.
در ١٩٩٥ اولین رمانش- آرٍس در سرزمین عجایب- جایزه مهم ادبی یونس نادی را گرفت. و سرانجام در ١٩٩٦ با نوشتن فیلمنامه معلق زدن در تابوت و کارگردانی آن به عنوان اولین فیلم بلندش، نفس تازه ای در کالبد سینمای ترکیه دمید. معلق زدن در تابوت چهار جایزه معتبر از جشنواره های مون پلیه، سن فرانسیسکو، تورینو و سالونیکی گرفت و پرتقال طلایی بهترین فیلم جشنواره آنتالیا را نیز دریافت کرد. چهار سال بعد، دومین فیلمش فیل ها و چمن[یک تریلر سیاسی] تصویری تکان دهنده از ترکیه معاصر از ورای رابطه مثلث گونه سیاست، مافیا و تجارت مواد مخدر به نمایش گذاشت.
این بار جایزه بهترین کارگردانی جشنواره آنتالیا نصیب اش شد و جایزه فیپرشی جشنواره استانبول را به خاطر شهامت اش در نزدیک شدن به عمق مسائل سیاسی و اجتماعی و قدرتش در کارگردانی نیز ربود.
زاعیم که در مدتی کوتاه تبدیل به یکی از امیدبخش ترین کارگردان های سینمای ترکیه شده بود، سومین و شخصی ترین اثرش گِل را در سال ٢٠٠٣ ساخت که جایزه یونسکو را جشنواره ونیز را برای وی به ارمغان آورد. در انتظار بهشت چهارمین و آخرین فیلم زاعیم است که تاکنون تهیه کننده و نویسنده تمامی فیلم های خود نیز بوده و از این رهگذر آزادی و کنترلی کامل بر آثارش اعمال نموده است.
در انتظار بهشت فیلمی متفاوت از تمامی آثار پیشین زاعیم است. نه فقط از جهت ژانری، بلکه از نظر نوع روایت و پرداخت و تدوین آن، که نشان از ارادت و شناخت عمیق وی از هنر مینیاتور و موسیقی شرقی[مخصوصاً ایرانی] و از همه مهم تر فرهنگ شیعه و اعتقادشان به ظهور منجی بزرگی به نام مهدی دارد، که قرن ها دستمایه کار دکانداران دین و شیفتگان قدرت بوده است.
زاعیم همچون بسیاری از پیشینیان خود داستان دگرگونی نقاش در طول سفر را روایت می کند، یک فیلم تاریخی/جاده ای که از عرفان شرقی و اسلامی بهره گرفته است. اما هدف زاعیم محدود به اینها نیست. او تضادهای میان دو اسلوب نقاشی شرقی[مینیاتور فاقد پرسپکتیو] و نقاشی فرنگی[برخوردار از آناتومی و پرسپکتیو دقیق] و روحیه حاکم بر این دو گونه هنری را نیز بررسی می کند. البته با استفاده از وایپ ها وقطعات انیمیشنی که به شیوه مینیاتور ترسیم شده و برای چسباندن نماها یا سکانس ها به کار گرفته می شوند، دلبستگی خود را به هنر منطقه زادگاه خود نشان می دهد.
اما دست آخر موجبات تلاقی دو گونه را فراهم کرده و برخورد تاریخی شان را نیز به نمایش می گذارد. ترکیب واقع گرایی نقاشی فرنگی با چهره مهدی که از داخل یکی از مینیاتورهای افلاطون بریده و توسط لیلا به تابلوی شاهزاده دانیال چسبانده می شود، در نهایت برخورد دو دنیاست. که دومی بر خلاف اولی، به گریز از واقعیت تمایل دارد و نقد دنیا را به نسیه آخرت می فروشد.
در انتظار بهشت فیلمی عمیق با طراحی صحنه و دکور بسیار واقعگرایانه است که کارگردانش کوشیده تا سبک روایتی خاصی نیز برای آن ابداع کند. کاری که مرحوم حاتمی در شخصی ترین اثر خود خواستگار برای رسیدن به آن کوشیده بود. بعید نیست این فیلم با توجه به مضمون اسلامی اش و داستان عفیف اش سر از جشنواره فجر امسال در نیاورد، که اگر چنین شود زهی سعادت فیلم دوستان ایرانی تا یکی از فیلمسازان خوش ذوق کشور همسایه را بشناسند!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید