شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


سرانه مطالعه، بایدها و نبایدها


سرانه مطالعه، بایدها و نبایدها
وضعیت کتابخوانی در کشور ما آن گونه که آمار گویای آن است رضایت بخش به نظر نمی رسد. این نکته همواره موجب گشته ایران همچنان به رغم برخورداری از سابقه طولانی فرهنگی از جایگاه شایسته ای در بین کشورهای جهان برخوردار نباشد. متولیان فرهنگی و در سال های اخیر برخی از دستگاه های اجرایی نظیر شهرداری تهران همچنین وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز همواره برای ارتقای جایگاه مطالعاتی کشور تلاش و به روش های مرسوم نظیر برگزاری مداوم نمایشگاه های کتاب در جایگاه حامیان ارتقای سطح مطالعاتی کشور قرار گرفته اند.
اقتصاد نشر وضعیت مطلوبی ندارد و کمتر ناشر یا نویسنده ای را می توان یافت که از این طریق بتواند به موقعیت اقتصادی مناسبی دست یابد. اقدامات مثبتی نظیر برگزاری نمایشگاه های کتاب استانی، یاد یار مهربان و معرفی کتاب سال و نظایر آن که از سوی متولیان صورت می پذیرد را نیز نمی توان نادیده گرفت.
به آمارهای رسمی و غیررسمی موجود مراجعه کنیم و ببینیم سخن ناشران، نویسندگان و مترجمان چیست؟ وقتی به سخن ناشران توجه می شود آن ها نیز انتقادهایی دارند. تیراژ کتاب در کشور ۲ تا ۵ هزار نسخه است یا وقتی به زندگی نویسندگان و اهل قلم مراجعه می کنیم درمی یابیم قادر به امرار معاش صرفا از این طریق نیستند. یک محقق یا نویسنده یک سال عمر خود را برای تحریر کتاب تحقیقی خوب در ۱۰۰ صفحه صرف می کند. قیمتی که برای آن کتاب در نظر گرفته می شود ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان است. اگراین کتاب با تیراژ ۳ هزار نسخه منتشر شود و ۲۰ درصد قیمت پشت جلد هم به سهم نویسنده اختصاص یابد مبلغ چشمگیری دستگیر وی نخواهد گردید. از این که وضعیت نشر جایگاه مناسبی ندارد نمی توان خرسند بود. در سال های اخیر شهرداری تهران به حمایت صنعت نشر شتافت و از طریق خرید کتاب و تجهیز کتابخانه های مدارس، مساجد و سایر مراکز سعی کرده به رونق فرهنگ کتابخوانی و اقتصاد نشر کشور کمک کند احمد نثاری مدیرعامل شرکت کتاب شهر پیش تر اعلام کرده بود: در کشور ما که داعیه فرهنگ را دارد باید نهضتی به وجود آید که این اشکالات را برطرف کند. سرانه تیراژ کتاب در ایران ۳۰۰۰ کتاب است در حالی که در برخی کشورها این رقم ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار کتاب است. ما نتوانسته ایم کتاب را به دست مخاطب آن برسانیم که اگراین معضل برطرف شود وضع بهتری در این زمینه خواهیم داشت.
مقوله عرضه و توزیع کتاب در کشور متولی ندارد و به اندازه بخش تولید مورد توجه قرار نگرفته و سیاستگذاری نشده است.
نثاری افزود: افرادی که می خواهند در کار تولید کتاب باشند باید با اصحاب فکر و فرهنگ سر و کار داشته باشد در صورتی که افرادی که در مجموعه عرضه و توزیع کتاب هستند باید با اقتصاد رابطه برقرار کنند. وزارتخانه های آموزش و پرورش و علوم تحقیقات و فرهنگ و ارشاد و همچنین رسانه ملی باید تلاش کنند برای گسترش کتابخوانی در سطح جامعه به راه های جدیدی جز مسیرهای تجربه شده همچون برپایی نمایشگاه کتاب که سالهاست پیموده شده، دست یابند. برپایی نمایشگاه های کتاب علاوه بر این که زمینه آشنایی افکار عمومی را با تازه های نشر فراهم می کند موجب دسترسی سهل و آسان مخاطبان فرهنگی خواهد شد. با توجه به گسترش روزافزون علم و دنیای ارتباطات در جهان حجم تولید اطلاعات جهان روندی کاملا تصاعدی و شگفت انگیز را طی می کند. استفاده علوم جدید و کسب اطلاعات می تواند به تولید علم و در نهایت دستاوردهای مثبتی را برای یک جامعه به دنبال خواهد داشت در غیر این صورت فقط سرمایه های ملی که مهمترین آن عنصر زمان است را از دست خواهیم داد. در این میان کتاب به عنوان اصلی ترین رکن مطالعه و کسب اطلاعات محسوب می شود و اضافه کردن کتابخانه های عمومی می تواند راهگشای مناسبی برای افزایش سرانه مطالعه ایرانی ها باشد. در حال حاضر یک هزار و ششصد کتابخانه با ۱۵ میلیون جلد کتاب در کشور وجود دارد که با استاندارد بین المللی، کشور ما به ۱۴ هزار کتابخانه و ۱۴۰ میلیون جلد کتاب نیاز دارد و از هر ۱۰ ایرانی، تنها یک نفر یک جلد کتاب خریداری کرده است.
در سبد هر خانوار ایرانی، کمتر از نیم درصد به خرید کتاب اختصاص دارد. که نشان دهنده اهمیت کم مطالعه برای ایرانیان محسوب می شود. استان تهران با ۱۳ میلیون جمعیت، تنها ۱۳۰ هزار عضو در کتابخانه دارد. این در حالی است که کشورهای توسعه یافته ۳۰ الی ۴۰ درصد افراد عضو کتابخانه هستند و سرانه امانتی آن ها ۷۰ برابر کشور ماست. «مطالعه» که فرهنگ لغت «عمید» آن را «اطلاع یافتن از چیزی با ادامه نظر در آن» معنی کرده است، نه تنها زیربنای «پژوهش» و نخستین گام برای تحقیق است بلکه به عقیده کارشناسان جزو نیازهای روحی و معنوی انسان نیز محسوب می شود. شاید براساس همین نیاز است که بسیاری از «انسان شناسان» او را موجودی «جست وجوگر» تعریف کرده اند. عده ای از کارشناسان معتقدند درک این نیاز توسط خود شخص، محتاج «فرهنگ» خاصی است و برای این که شخص بفهمد که چنین نیازی دارد باید تربیت شود و این کار باید در سال های اولیه عمر انسان انجام شود. کشورهای در حال توسعه نزدیک به ۸۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند اما کمتر از ۳۰ درصد کتاب های جهان را تولید می کنند و کمتر از این مقدار نیز به کتابخوانی مشغولند، این در شرایطی است که کشورهای توسعه یافته با جمعیتی حدود ۲۰ درصد جمعیت جهان، ۷۰ درصد کتاب های جهان را تولید می کنند. اروپا در سال ۱۹۹۱ به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت خود ۸۰۲ عنوان کتاب منتشر کرده، اما قاره آسیا در همان سال به ازای هر یک میلیون نفر ۷۰ عنوان و قاره آفریقا ۲۰ عنوان منتشر کرده است.
در صورتی که در کشور فرانسه با جمعیت ۵۵ میلیون نفری، شمارگان کتب به ۳۵۰ هزار جلد می رسد. دغدغه متولیان فرهنگی کشور همواره مبنی بر ارتقای جایگاه علمی و فرهنگی کشور بوده و در این راستا برای رسیدن به جایگاه شایسته نیازمند عزم ملی است.
سمیه اسلامی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید