شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


دونده و اسطوره امیرو و کودکان حماسی


دونده و اسطوره امیرو و کودکان حماسی
دونده اثر امیر نادری فیلمی مهم و جریان ساز است و اکنون به یکی از فیلم های مهم و ماندگار تاریخ سینمای ایران بدل شده است. دونده نخستین سفیر سینمای ایران در جشنواره های جهانی بود و موفقیت های برون مرزی سینمای ایران دقیقاً با همین فیلم آغاز شد. فیلم پس از نمایش در جشنواره لندن، در جشنواره نانت برنده جایزه شد و پس از آن به جشنواره های زیادی راه یافت و با تحسین بسیاری از مفسران خارجی روبه رو شد.
دونده زمانی در چرخه تولید قرار گرفت که فیلم های ایرانی به طور غالب در انحصار فیلم های کلیشه یی و بخشنامه یی بود و همه از ساواکی های سفاک و خان های ستمگر و شقاوت های دشمن و باندهای مواد مخدر و بحران های خانوادگی سخن می گفتند و فیلمسازان ایرانی به شکل تریبونال فقط شعار می دادند و اندرز می گفتند اما دونده این چنین نبود و در زمان خود انقلابی در سینمای سهل انگار و کلیشه یی موجود بود.آیا فیلم از نظر درونمایه نیز سرکش و معترض بود و با هنجارهای رسمی خوانایی نداشت؟ دونده و شخصیت محوری اش امیرو ملهم از انسان حماسی و حماسه های انقلابی آن دوران شکل گرفت. دونده سینمای داستانگو نبود و در شخصیت پردازی نیز از آداب متعارف درام پیروی نمی کرد. دونده با وجود پرداخت مستند گونه، سرشتی تجریدی و استریلیزه داشت و به تبع آن امیرو نیز هویتی انتزاعی پیدا کرده بود. بنابراین به عنوان شخصیت منفرد فاقد روانشناسی فردی بود و در مقام تیپی اجتماعی، به صورت واقع بینانه یی پرداخت نشده بود. به عنوان نمونه نحوه سوادآموزی امیرو به آن شکل انتزاعی و نمایشگرانه یا سیر تحول امیرو که به آسانی موانع را پشت سر می گذاشت، از او شخصیتی کاملاً حماسی و نمایشی می آفرید. دونده به تعبیری حدیث نفس امیر نادری است. نادری نیز همچون امیرو شخصیت خودساخته یی داشت و سختی های زیادی کشید و موانع زیادی را پشت سر گذاشت و سرانجام به آرمان خود، فیلمسازی دست یافت. این اسطوره یی است که معمولاً نادری از خود می سازد و در دونده نیز حدیث شخصی خود را به تصویر کشید. نادری سینما را در مکتب فیلمسازی نیاموخت و در هنرهای دیگر نیز فاقد نام و آوازه بود و با این همه توانست جایگاه شایسته یی در سینمای متفاوت و روشنفکری ایران کسب کند. در حالی که تقریباً اغلب فیلمسازان سینمای متفاوت، قبل از ورود به عرصه فیلمسازی یا در زمینه ادبیات و نمایش، یا به عنوان سازنده فیلم های کوتاه و تجربی، از نام و آوازه یی برخوردار بودند. اما نادری به عنوان فیلمسازی امی و غریزی، توانست بر اساس قریحه ذاتی خود در کنار بیضایی و مهرجویی و دیگران قرار بگیرد و این اتفاقی بی بدیل در سینمای ایران بود. اینکه اسطوره نادری مبتنی بر واقعیت بود یا نبود، مهم نیست. مهم این است که شخصیت های اسطوره یی به خصوص در جوامع پیرامونی، همواره مقبولیت عام می یابند و حتی نخبگان که به ظاهر اسطوره ها را برنمی تابند، در عمل با چنین شخصیت هایی همدلی نشان می دهند. حتی نخبگان غربی نیز که از اسطوره ها برگذشته اند و مروج خردورزی و علم باوری اند، در کودک حماسی امیرو و دیگر کودکان فیلم های ایرانی، معنویت های فراموش شده خود را بازمی یابند و این فیلم ها را در جشنواره های خود بر صدر می نشانند. امیرو در برآورد کلی تصویر سینمایی همین شخصیت آرمانی است.
آیا به این ترتیب هویت حماسی امیرو و فیلم دونده نیز دچار کهنگی شده است؟ چنین نیست و انسان همواره به رویاهایش احتیاج دارد و امیرو بخشی از رویاهای انسان در سرزمین پیرامونی است و همواره نیز جاذبه اش را حفظ خواهد کرد.
موفقیت دونده در جشنواره های خارجی سرمشقی برای فیلمسازان دیگر ترسیم می کند و از پس فیلم های زیادی بر اساس همین الگو در چرخه تولید قرار می گیرند و جالب آنکه اغلب این فیلم ها نیز در جشنواره های خارجی پذیرفته می شوند و جایزه دریافت می کنند. در آب، باد، خاک ( امیر نادری) امیروی نوجوان، محصور در میان باد و خاک، آنقدر می دود تا به آب می رسد. در جاده های سرد (مسعود جعفری جوزانی) قهرمان نوجوان فیلم، سختی های زیادی را به جان می خرد تا برای پدر بیمارش از شهر دارو تهیه کند. در خانه دوست کجاست (عباس کیارستمی) پسر بچه فیلم سرزنش های بزرگ ترها را به هیچ می گیرد و از وادی های مختلفی می گذرد تا خانه دوستش را بیابد و دفترچه اش را به او برساند. در گاویار (کیومرث پور احمد) گاویار نوجوان فیلم به هر دری می زند تا راننده یی که گاوش را زیر کرده است، پیدا کند. در کلید (ابراهیم فروزش) کودک فیلم تلاش زیادی از خود نشان می دهد تا کلید خانه را پیدا کند و از آپارتمان بیرون بیاید. در کیسه برنج (محمد علی طالبی) دختر بچه به پیرزن همسایه اش کمک می کند تا کیسه برنجش را به مقصد برساند. در بادکنک سفید (جعفر پناهی) دختر بچه یی با همیاری برادرش تدبیری به کار می بندد تا پولی را که گم کرده پیدا کند. در بچه های آسمان(مجید مجیدی) برادر و خواهری به یاری هم می آیند و از یک کفش به صورت مشترک استفاده می کنند و در پناه هم بر سختی ها و نابسامانی ها چیره می شوند. در زمانی برای مستی اسب ها (بهمن قبادی) نوجوان فیلم از هیچ کوششی برای درمان برادر بیمارش دریغ نمی کند. تقریباً تمام این کودکان در فضایی سنتی و ما قبل مدرن سیر می کنند و از فقر و تنگدستی و تعصب های سنتی رنج می برند. بزرگ تر ها، از پدر و مادر گرفته تا اقوام و اهل محل و معلم ها، آنها را جدی نمی گیرند و برایشان مانع تراشی می کنند. اما این کودکان بر نابسامانی ها چیره می شوند و تا به اهداف خود نرسند دست از تلاش خود بر نمی دارند. آیا در واقعیت، چنین کودکانی می توانند در محیط های بدوی و سنتی ظهور کنند؟ واقعیت مهم نیست و آنچه مهم است اسطوره سازی است. تقریباً تمام این فیلم ها، ملهم از تجربه دونده، از اجرای مستند و واقعی نما کمک می گیرند تا حماسه سازی کنند. در هر صورت جهان دونده را به همین شکل می پذیرد و جهانیان با امیروی قهرمان احساس همدلی می کنند. از آن پس فیلمسازان دیگر از الگوی نادری کمک می گیرند و کودکان حماسی را به جشنواره های خارجی می فرستند و بسیار مورد توجه قرار می گیرند و باعث آوازه سینمای ایران خارج از مرزهای ملی می شوند. بدون تردید امیر نادری با فیلم دونده اش در این موفقیت نقش مهم و تعیین کننده یی داشته است. یادش گرامی باد.
بهزاد عشقی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید