سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نقش و نفوذ لابی صهیونیستی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا


نقش و نفوذ لابی صهیونیستی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا
پس از آزادی از زندان در تاریخ ۲۰۰۶.۱۱.۰۳ و بدنبال تحقیقاتی که از طریق اینترنت انجام دادم به دو گزارش در سایت اینترنتی مجلس نمایندگان آمریکا [۱] دست یافتم که متنی واحد عینا" در صفحات ۲۰و۶ آنها درج گردیده است. گزارش اول تهیه شده توسط یک کارشناس بلند پایه و سابق اف- بی- آی و بر اساس مطالب مندرج در روزنامه رژیم صهیونیستی هاآرتص و به نقل از یک مجروح فلسطینی میباشد که ادعا کرده است بنده در استخدام نیروهای فلسطینی برای هسته های حزب الله فعالیت کرده ام! اگرچه گزارش مذکور کلا" بی اساس است ولی همین ادعا و گزارش عینا" در اسناد کنگره روابط بین الملل مجلس نمایندگان آمریکا درج و ثبت گردیده است.
وجود این اسناد بیانگر آنست که دولت آمریکا حداقل از ابتدای سال ۲۰۰۵ نام بنده را در رده افراد درگیر در عملیات تروریستی قرار داده است و متاسفانه سیستمی برای دنبال نمودن و اطلاع بموقع از چنین مواردی برای برخورد مناسب وجود ندارد، ولی در طول یکسال گذشته همواره در صدد بوده ام که در کار با وکلا آنها را متوجه این امر بکنم که این اقدام دولت آمریکا یک نوع تله گذاری و در کمین نشستن بوده است.
از طرف دیگر در تحقیق و بررسی روند چگونگی توسعه دشمنی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران که وکلا می‌خواهند بعنوان بخشی از اسناد به دادگاه عالی ارائه کنند به مطلبی برخورد نمودم که انگیزه تهیه این مقاله گردید که بخوبی می‌توان از لابلای مطالب آن به عمق کینه و چگونگی عداوت و فعالیتهای رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و دلایل مخالفت شدید این رژیم با گزارش اخیر ارگانهای اطلاعاتی آمریکا در زمینه فعالیت‌های هسته‌ایی ایران پی برد.
اگرچه گزارش مذکور دارای ابعاد گوناگونی است که اگر بخوبی بررسی نشود اثرات منفی دراز مدت آن به مراتب بیشتر از منافع کوتاه مدت آن خواهد بود ولی از طرف دیگر برای سران این رژیم نیز این خیلی سنگین است که با فاصله یک هفته بعد از سفر نخست وزیر این رژیم به آمریکا ظاهرا" اینگونه ناگهانی خبر گزارش مذکور را دریافت کنند.
آمریکا متحد اصلی رژیم صهیونیستی در عرصه بین المللی است و سالیانه سه میلیارد دلار کمک بلاعوض به این رژیم می دهد. در سازمان ملل کلیه قطعنامه هائی را که بنوعی مورد قبول رژیم صهیونیستی نیست وتو می‌نماید که در یکی از آخرین نمونه‌های این سیاست در جریان جنگ سی وسه روزه با لبنان حاضر نشد تقاضا برای فشار بررژیم صهیونیستی در جهت آتش بس سریع در لبنان را بپذیرد. بعضی تحلیل گران می گویند علت نزدیکی رژیم صهیونیستی و آمریکا را باید در قدرتمندی لابی یا مجموعه محافل طرفداررژیم صهیونیستی در آمریکا جستجو کرد. اما لابی صهیونیستی چگونه عمل می کند و متشکل از چه نهادهایی است؟ در مطالبی که در باره لابی صهیونیستی در آمریکا نوشته شده نام بعضی نهادها مرتب تکرار می شود. بعضی از آن ها به نحو آشکار سیاسی هستند، مثل "سازمان صهیونیست های آمریکا".
بعضی دانشگاهی و تحقیقاتی هستند، مثل "انستیتوی سیاست خاور نزدیک در واشنگتن" که در لابی رژیم صهیونیستی نقش نظری ایفا می کند. در مقالات مختلف از جمله نوشته مایکل مسینگ از نویسندگان نیویورک تایمز از نام شماری از اعضای متنفذ کنگره هم به عنوان بخشی از لابی رژیم صهیونیستی نام برده می شود [۲] .
اما سازمانی که نقش هماهنگی این نهادها و افراد مختلف را بازی می کند و نامش با لابی رژیم صهیونیستی همخوان شده است ایپک یا "کمیته آمریکایی روابط عمومی اسرائیل" است و در سایت اینترنتی اش [۳] آمده است که "هدفش استحکام بخشیدن هر چه بیشتر به روابط آمریکا ورژیم صهیونیستی است و صدهزار نفر از اعضایش را آمریکایی هایی تشکیل می دهند که به حساسیت خطراتی که متوجه رژیم صهیونیستی است آگاهند". ایپک یک سازمان بسیار بزرگ، متشکل، و موثری است که اغلب نظرات اسرائیلی ها را منعکس می کند اما در بعضی موارد حتی از سیاستی که خودرژیم صهیونیستی در پیش گرفته افراطی تر بوده است. ایپک به طور اخص روی کنگره و دولت آمریکا متمرکز است. این سازمان ترتیب سفر نمایندگان کنگره آمریکا به سرزمین اشغالی فلسطین را می دهد، در تماس مستمر با دفاتر اعضای کنگره است و برای افراد خاصی که نامزد نمایندگی در کنگره شده اند فعالیت انتخاباتی می کند، یا علیه نامزد های خاصی فعالیت می کند. نتیجه این شده که بسیاری از نمایندگان در مجالس آمریکا فهمیده اند که مخالفت با ایپک ممکن است در دور بعدی انتخابات برایشان گران تمام شود. به این ترتیب شیوه های ایپک در حمایت ازرژیم صهیونیستی بسیار موفق بوده است."
استیون والت استاد دانشگاه هاروارد هم که مقاله اش در این باره بحث برانگیز شده می گوید تمهیدات ایپک بخصوص در ارتباط با نمایندگان مجالس آمریکا تاکنون بسیار موفق بوده است. وی میگوید "اگر شما یک نماینده در کنگره آمریکا هستید و در زمینه مسائل مربوط به رژیم صهیونیستی نظر خاصی ندارید، ترجیح می دهید زرنگی کنید و ازرژیم صهیونیستی حمایت کنید و وقتی کسی می آید از شما می خواهد به این یا آن مصوبه یا قطعنامه رای بدهید، این کار را بکنید. بخصوص که اگر این کار را نکنید ممکن است عواقب خطرناکی برایتان داشته باشد. اگر شما به عنوان کسی که ازرژیم صهیونیستی حمایت نمی کند مشهور شوید، ممکن است در انتخابات بعدی با دردسر مواجه شوید، مثلا ممکن است پول بیشتری به حساب رقیب انتخاباتی شما سرازیر شود. برای همین بود که ارنست هالینگز، سناتور پیشین، گفت که در مجالس آمریکا شما نمی توانید در قبال رژیم صهیونیستی سیاستی متفاوت با سیاستی که ایپک به شما می دهد اتخاذ کنید." اعضا و طرفداران ایپک و سازمان هایی که از سیاست های رژیم صهیونیستی در آمریکا حمایت می کنند اغلب خود را یهودی یا متشکل از یهودیان معرفی می کنند. اما جان مرشایمر معتقد است که بیشتر این چهره ها یا سازمان ها، غیرمذهبی هستند و حمایتشان ازرژیم صهیونیستی به دلایل غیرمذهبی است. او به عنوان مثال از نومحافظه کاران در دستگاه دولتی آمریکا نام می برد: "در مجموع نو محافظه کاران افرادی غیرمذهبی هستند. تلاش های آن ها در حمایت ازرژیم صهیونیستی و هر چه بیشتر نزدیک کردن آمریکا ورژیم صهیونیستی ربطی به دیدگاه های مذهبی ندارد."
استیون والت هم با این نظر موافق است. او می گوید در مقاله خود در این باره هیچگاه از عنوان لابی یهودی استفاده نکرده است چرا که در اغلب موارد آرا اکثریت یهودیان آمریکا با آرا لابی رژیم صهیونیستی متفاوت است. به عنوان مثال او می گوید: "یک نظرسنجی عمومی پیش از جنگ عراق مشخص کرد که به نسبت جمعیت عمومی آمریکا، در واقع حمایت از جنگ در میان یهودی های آمریکا کمتر است. حال آنکه لابی رژیم صهیونیستی حامی جنگ علیه عراق بود. به این ترتیب لابی رژیم صهیونیستی نوعی ائتلاف است از مجموعه سازمان هایی که مواضعی اتخاذ می کنند که ممکن است از نظر اکثریت یهودی ها افراطی به نظر برسد." [۴]
ولی واقعیت امر اینست که اخیرا" سازمان های مسیحی و کلیساهای آمریکا نقش بیشتری در لابی طرفداررژیم صهیونیستی پیدا کرده اند. بعنوان مثال کشیش جان هگی بنیانگذار سازمان "مسیحیان متحد در دفاع از اسرائیل" معتقد است سازمان او بزودی از ایپک، نهاد اصلی در لابی طرفدار اسرائیل، قویتر خواهد شد. بر خلاف ایپک و نهاد های مشابه، مسیحیان انجیلی برای حمایت ازرژیم صهیونیستی دلایل مذهبی دارند. آنها فکر می کنند که خلق دوباره رژیم صهیونیستی متحقق شدن آن چیزی است که انجیل بشارتش را داده است. بنابراین از نظر آن ها خداوند در آن چیزی که قصد طرح ریزی آن را دارد موجودیت رژیم صهیونیستی را هم گنجانده و به همین دلیل رژیم صهیونیستی باید از جانب مسیحیان حمایت شود. مسحیان انجیلی در سالهای اخیر در آمریکا صاحب نفوذ زیادی شده اند و هنوز هم روز به روز بر قدرت آنها افزوده می شود. زمانی مسیحیان جای چندانی در لابی رژیم صهیونیستی نداشتند اما اکنون وضع متفاوت است زیرا حضور هزاران مسیحی در فراخوان کشیش هگی در واشنگتن برای حمایت ازرژیم صهیونیستی در گردهمایی اولیه این سازمان که اعضای آن به محل کنگره آمریکا رفتند و باشماری از اعضای کنگره در مجلس نمایندگان سنا دیدار کردند، یک پدیده جدید است. ایپک هزاران عضو و طرفدار دارد اما مسیحیان بنیادگرا در آمریکا را با رقم میلیونی باید سنجید. به این ترتیب عامل جدید قدرتمندی وارد لابی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
ولی جف وینتروب معتقد است لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا با مخاطرات جدیدی روبروست و همین مخاطرات در حال رقم زدن سرنوشت این لابی است. او می گوید: "این لابی در سراشیب افتاده، چرا که در داخل گروه های طرفداررژیم صهیونیستی در آمریکا اختلاف آرا ایجاد شده است. آنچه لابی رژیم صهیونیستی خوانده می شود حال در مورد سیاست های دولت رژیم صهیونیستی با یک صدای واحد حرف نمی زند. مثلاً خود من متهم هستم که در لابی رژیم صهیونیستی فعالیت می کنم اما سال هاست که با احداث شهرک های یهودی نشین مخالفت می کنم و طرفدار ایده دولت فلسطینی هستم." از نظر وی این صدای متفاوتی که وارد صحنه شده را می توان صدای جامعه لیبرال یهود نامید، که در بسیاری موارد راه خود را از دولت رژیم صهیونیستی جدا می کند.اما به اعتقاد گری سیک گروه های مختلف داخل لابی صهیونیستی، از لیبرال تا افراطی ، آنگاه که حس می کنند خطری خارجی رژیم صهیونیستی را تهدید می کند، همصدا می شوند. او می گوید یکی از کشور هایی که از جانب این گروه های مختلف به مثابه تهدید محسوب می شود و تمایلات مختلف داخل این لابی در مورد آن هم عقیده هستند، ایران است. به گفته وی "خود ایران این تصور را قوت بخشیده است، از طریق رفتارهایی که عملاً باعث شده تهدید قلمداد کردن ایران برای مجموعه لابی رژیم صهیونیستی راحت تر باشد. مانند اظهارات رئیس جمهور ایران مبنی بر ضرورت انهدام اسرائیل، این ها باعث می شود بتوان ایران را یک خطرعمده قلمداد کرد." شاید به همین دلیل است که وقتی به سایت اینترنتی ایپک در آمریکا مراجعه می کنید در یکی از صفحات آن که به مسائل و خطراتی که پیش رویرژیم صهیونیستی است اختصاص دارد ابتدا نام ایران و برنامه اتمی آن را می بینید و بعد از آن دولت حماس و گروه های فلسطینی را . [۵]
در مارچ سال ۲۰۰۶ مقاله ائی درباره لابی طرفداررژیم صهیونیستی در آمریکا و نقش آن در سیاست خارجی آمریکا توسط دو استادعلوم سیاسی شناخته شده آمریکایی استیون والت ( رئیس دانشکده علوم سیاسی هاروارد ) و جان مرشایمر ( از استادان شناخته شده دانشگاه شیکاگو) نوشته شده است [۶] که در مجله نقد کتاب لندن (London Review of Books) چاپ شد که با استفاده از لینک زیراصل مقاله قابل بهره برداری است . نویسندگان مقاله معتقدند که نفوذ این لابی بر کنگره و دستگاه سیاست خارجی آمریکا به حدی است که اگر قانونی خلاف منافع ملی آمریکا ولی مورد نظر لابی باشد، تصویب می‌شود.
بخش دیگری از مقاله اختصاص دارد به شیوه‌هایی که لابی برای ساکت کردن مخالفان سیاست‌هایش به‌کار می‌گیرد. شیوه‌هایی که تقریباً همه‌شان در مورد خود این دو نفر هم اجرا شد. اولا" نتوانستند مقاله‌شان در هیچ مجله معتبر آمریکایی چاپ کنند و آن را برای چاپ به لندن فرستادند. دوما" در دانشگاه برایشان مشکلاتی ایجاد شد و حتی روزهای اول اعلام شد که مر شایمر بازنشسته شده. سوما" تقریباً همه سخنرانی‌هایشان بدلیل فعالیت اعضای لابی از چند روز قبل از سخنرانی در آمریکا لغو ‌شد. آنها میزبانان را تلفن و نامه و ایمیل باران می‌کردند که این افراد ضدیهود هستند و اگر سخنرانی کنند اعتبار مؤسسه ‌تان را زیر سؤال برده ‌اید و دیگر انتظار هیچ گونه کمکی از سازمان‌های طرفداررژیم صهیونیستی هم نداشته باشید. و اکثریت قریب به اتفاق دعوت کنندگان هم در اثر این حملات از دعوتشان منصرف می‌شدند و برنامه را لغو می‌کردند.
دو ماه پیش مقاله مذکور بصورت کتاب منتشر شده که در ایران نیز ترجمه و چاپ گردیده است و دوباره بحث‌های مربوط به لابی رژیم صهیو نیستی سر زبان‌ها افتاد. والت و مرشایمر چندی پیش در مدرسه اقتصادی لندن سخنرانی داشتند. فضای جلسه کاملاً همراه با نویسندگان بوده البته تعداد کمی از طرفداران لابی ورژیم صهیونیستی هم در سالن بودند. چند باری هم درباره برنامه اتمی ایران صحبت شده است، زیرا بخشی از کتاب هم درباره نقش لابی در جنگ‌طلبانه ‌تر شدن سیاست دولت آمریکا در برابر ایران است و هم نویسنده‌ گان و حاضران در سالن با سیاست‌های آمریکا ورژیم صهیونیستی درباره ایران مخالف بودند. به عقیده آقای والت لابی رژیم صهیونیستی یک لابی مثل بقیه لابی هاست که کارش را، که حمایت از منافع رژیم صهیونیستی است، به خوبی انجام می دهد و موفق شده سیاست خارجی آمریکا را کاملا مطابق با خواست خود شکل دهد وی گفت با توجه به فعالیت های گسترده لابی هواداررژیم صهیونیستی که تقریبا هیچ سیاستمداری در آمریکا که قصد انتخاب یا انتصاب به یک سمت سیاسی را دارد، بر خلاف منافع رژیم صهیونیستی و برخلاف مواضع لابی هوادار این کشور صحبت نخواهد کرد، چون این کار باعث حذف او از سیستم سیاسی آمریکا می شود. به گفته آقای والت در نتیجه این فعالیت ها آمریکا تقریبا در همه موارد و بدون قید و شرط ازرژیم صهیونیستی حمایت می کنند، حتی اگر این کار بر خلاف منافع ملی آمریکا باشد. آقای مرشما یر نیز گفت در حال حاضر وزارت خارجه، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و نیروهای نظامی آمریکا شدیدا مخالف گزینه نظامی علیه ایران هستند و اگر حرفی از احتمال حمله نظامی به ایران زده می شود در نتیجه فعالیت های لابی هوادار رژیم صهیونیستی است. چون این لابی تنها گروهی است که موافق حمله آمریکا به ایران است.
به گفته آقای والت یکی از دلایل حمایت بی قید و شرط آمریکا اینست که رژیم صهیونیستی یک رژیم دموکراتیک و یک سرمایه استراتژیک برای ایالات متحده است. ولی اولا" تنها رژیم دموکراتیک جهان نیست، در حالی که بقیه کشورهای دموکراتیک به هیچ وجه از حمایت بی قید و شرط آمریکا برخوردار نیستند. ثانیا" رفتار این رژیم با جمعیت عرب این کشور و نیز با فلسطینی ها در بسیاری از موارد دموکراتیک نیست. نکته دیگر مسئله خواست مردم آمریکا را در این حمایت مطلق مطرح میکنند. در حالی که به گفته آقای والت نظرسنجی ها نشان می دهند ۷۸ درصد مردم آمریکا می گویند آمریکا نباید در مناقشه خاورمیانه طرف هیچ کدام از طرفین درگیری را بگیرد و ۸۷ درصد یهودی های آمریکا نیز گفته اند طرفدار سیاست دو دولت مستقل در کنار هم هستند. وی میگوید یکی از کارکردهای اصلی لابی هوادار رژیم صهیونیستی، خاموش کردن هر صدای مخالف است. آقای والت به شکایت هایی اشاره کرد که بعد از پخش یک مجموعه مستند تلویزیونی در سی ان ان ساخته کریستین امانپور - به اعتقاد مخالفان افراطی های یهودی و مسیحی و مسلمان را با هم مقایسه کرده بود - از این شبکه تلویزیونی شد. سیل تلفن ها و نامه های شکایت آمیز به انتشاراتی که کتاب اخیر جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا، درباره مسئله رژیم صهیونیستی و فلسطین را چاپ کرده بود، دیگر مثال آقای والت در این مورد بود. به گفته وی این لابی در این راه از روش زدن برچسب ضد یهود بودن به مخالفان استفاده می کند. با این روش انرژی فرد مورد نظر صرف این می شود که به اتهام ضد یهود بودن پاسخ دهد، باعث می شود که دیگران نظراتشان را نگویند، و باعث می شود دیگران فرد مورد نظر را یک فرد دردسرساز بشناسند و سراغ او نروند.
آقای مرشایمر درباره نقش بخصوص این لابی در شکل دادن به سیاست خارجی آمریکا صحبت کرد و به طور مشخص به نقش لابی مذکور در سیاست خارجی آمریکا در قبال عراق، پیش از حمله، و ایران، در حا ل حاضر، پرداخت. به گفته وی قبل از حمله آمریکا به عراق در ابتدای سال ۲۰۰۳،رژیم صهیونیستی تنها کشوری جز کویت بود که هم مردم و هم حکومتش از حمله به عراق پشتیبانی کردند. ایده حمله به عراق در ابتدای سال ۱۹۹۸ و در نامه تعدادی از نومحافظه کاران به بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، مطرح شد. نومحا فظه کارانی که تعدادی از آنها از اعضای فعال لابی طرفداررژیم صهیونیستی هستند. اما رژیم صهیونیستی ترجیح می داد آمریکا ابتدا به ایران حمله کند و بعد به عراق، چون ایران را خطر بزرگتری می دانست. اما وقتی متوجه شد اولویت دولت آمریکا برخورد با صدام حسین است، سیاستش را تغییر داد و به تشویق آمریکا به حمله به عراق پرداخت. به گفته نویسندگان کتاب در آن زمان وزارت خارجه، سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و نیروهای نظامی آمریکا مخالف حمله به عراق بودند. اما فعالیت های نومحافظه کاران و نیز لابی و دولترژیم صهیونیستی باعث شد نهایتا جورج بوش تصمیم به حمله به عراق بگیرد.
به گفته آقای مرشما یر جلوگیری از هسته ای شدن ایران در جهت منافع آمریکا و اروپا و کشورهای خاورمیانه است، اما حمله نظامی برای این منظور در جهت منافع آمریکا نیست. ایران تهدید مستقیمی برای آمریکا نیست، بلکه تهدیدی مستقیم برای رژیم صهیونیستی است و آقای بوش هم در سال ۲۰۰۶ تصریح کرد ما به این دلیل می خواهیم جلوی هسته ای شدن ایران را بگیریم که این رژیم را تهدید کرده است. آقای مرشما یر در پایان سخنرانی خود نتیجه گیری کرد که به عقیده نویسندگان کتاب، رژیم صهیونیستی یک کشور عادی است که آمریکا باید با آن مثل یک کشور عادی رفتار کند. به این معنی که اگر این رژیم کاری کرد که در جهت منافع ملی آمریکا بود از آن پشتیبانی کند و اگر کاری کرد که بر خلاف منافع ملی آمریکا بود از آن حمایت نکند و به آن رژیم برای تغییر آن سیاست فشار بیا ورد.
چندی پیش نیز در نیویورک جلسه ائی از طرف مجله نقد کتاب لندن ( (London Review of Booksبرگزار و جان مرشایمر به همراه مارتین ایندیک، دنیس راس، شلومن بن عامی، رشید خلیل و تونی جوت سخنرانی داشتند. این جلسه جالب و مفید را همراه مشخصات شرکت کنندگان و مدیر جلسه و کلیه پیشنهادهائی که ارسال شده است در لینک زیر میتوان ملاحظه کرد. نکات خوبی در این جلسه مطرح شده است. یکی از نکاتی که نویسنده کتاب از مقاله ائی از بیل کلینتون نقل میکند مسئله علاقه و فشار لابی صهیونیستی در سال ۲۰۰۳ برای حمله آمریکا به ایران قبل از حمله به عراق میباشد .[۷] امید است این مقاله مقدمه ائی برای توجه و دقت نظر بیشتر بخشهای مطالعاتی و کارشناسی مراکز مطالعاتی باشد تا با دعوت از نویسندگان کتاب و افرادی از این دست که کار تحقیقاتی و دانشگاهی ارائه میدهند بجای برگزاری کنفرانس هولوکاست دانشجویان و علاقمندان به سیاست خارجی را با آنچه که دشمنان ایران دنبال میکنند آشنا سازند.
نویسنده: نصرت الله تاجیک
۱-http://www.internationalrelations.house.gov/archives/۱۰۹/۹۸۸۱۰.PDF
۲- http://www.nybooks.com/articles/۱۹۰۶۲
۳- http://www.aipac.org/
۴- http://www.lrb.co.uk/v۲۸/n۰۶/mear۰۱_.html
۵- بخش فارسی بی بی سی، واشنگتن- چهارشنبه ۲۳ اوت ۲۰۰۶ (۰۱ شهریور ۱۳۸۵)- ۲۱:۱۶ گرینویچ
۶- http://www.lrb.co.uk/v۲۸/n۰۶/mear۰۱_.html
۷- http://www.scribemedia.org/۲۰۰۶/۱۰/۱۱/israel-lobby
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید