شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


آلونک ها هم چنان نفس می کشند


آلونک ها هم چنان نفس می کشند
حداقل با ۵۰۰ متر فاصله از خانه های دیگر زندگی می کنند، دنیایی از سیم و کابل بالای سر آلونکشان به این طرف و آن طرف کشیده شده، از هر گوشه چوبی، میله ای، در کهنه ای و یا هر چیز دیگری حریمشان را از دیگران جدا کرده است!
آب جوب سیاه تر از لجن است و بوی تعفن آن نمی گذارد زیاد نزدیک بشوی، اما زن ها ساعت ها کنار آن ظرف ها و رخت و لباسهایشان را می شویند!
اینجا معروف به قمصر است در نزدیکی تنها پالایشگاه تهران!
افغانی و ایرانی بودن در اینجا چندان معنا ندارد، هر کس پول بیشتری برای اجاره بدهد، آلونک بزرگ تر و سرپاتری نصیبش می شود!
سر و کله مرد ها به هنگام روز در این منطقه پیدا نمی شود، آن هایی که کار بهتری دارند ۱۲-۱۱ شب غرب تهران را به سمت انتهایی ترین قسمت جنوب تهران می پیمایند و آن هایی هم که شانس نداشته اند در یکی از کارخانه های ذوب پلاستیک همین منطقه مشغول شده اند، اما آن ها هم زودتر از بقیه به خانه نمی آیند!
یکی از زن ها می گوید: یک میلیون پول پیش دادیم و هر ماه هم ۵۰ هزار تومان اجاره می دیم!
و دیگری می گوید: زودتر برید، اگر حسن خان شما را ببینه به آنی عذرمون رو می خواد!
اگر چه در سال های گذشته شهرداری هایی برای شهرک های جدید شکل گرفته و به دفعات در برابر حضور آلونک های یک شبه ساخت در مناطق مختلف مقابله داشته اند، اما به نظر می رسد که این اقدامات چندان کار ساز نبوده است و حالا پس از گذشت سال ها، حاشیه نشین های اولیه به عنوان مالکان این آلونک ها به خود حق هر گونه اقدامی را در ساخت و ساز و اجاره بها و سایر امکانات محیطی می دهند.
زن دوباره توضیح می دهد: سالای اولی که اومده بودیم، شهرداری دیوار خانه هایی که درست می کردیم و خراب می کرد، اون موقع ها اگر پول یا گوسفندی داشتیم به اونا می دادیم، تا مدتی کاری به کارمون نداشتند، اما حالا می گن باید مجوز بگیرید و این حرف اونا یعنی که ما رو بعد ۱۵ سال به رسمیت شناختن.
او ادامه می دهد: ۱۵ ساله که اینجاییم و آلونک مادر شوهر، مادر، برادر و خواهراش را با دست نشان می دهد و می گوید: خودمان آب و برق را آوردیم، جوب آبو وسط خیابون کشیدیم و بعد شهرداری مجبور شد، جدول بندی کنه و خودمون چاه رو برای فاضلاب زدیم و دائم تخلیه اش کردیم تا خونه های اطراف شکایتی نداشته باشن.
آن طرف تر زن افغان بچه های قد و نیم قدش را دورش جمع کرده و همه با ذوق کتاب های کهنه فارسی و علوم بچه های مدارس ایرانی را ورق می زدند! از وضعیتشان راضی هستند!
زن می گوید: به وضعیتمون عادت کردیم، اینجا به مدرسه افغان ها نزدیکیم و از همه مهم تر محل کار شوهرم نزدیکه، خدا روزی کارخانه های ذوب پلاستیک اطراف پالایشگاه رو زیاد کنه که نون ما هم از همون جا درمی آد.
آلونک آن ها برعکس چند خانوار ایرانی ساکن آنجا، شکل و شمایل سالم تری دارد زن افغان ادامه می دهد: سه میلیون پول پیش و هر ماه ۵۰ هزار تومان هم می دیم.
با تعجب می پرسم: چرا با همین پول داخل شهر، خونه آبرومندی اجاره نمی کنین و او با تامل بیشتر توضیح می دهد: این جا کسی به ما کار نداره، بچه ها مسخره نمی شن، همه در سطح خودمون هستن و از همه مهم تر، شوهرم بیکار نمی شه!
نه کهریزک، قمصر، صالح آباد و یا باقرشهر که در همه جای تهران، داخل شهر یا خارج از محدوده آن، می توان این آلونک های به ظاهر کوچک اما بزرگ را پیدا کرد! آلونک هایی که گاه یک شبه برپا می شوند و یک هفته ای آب و برق و گازدار هم می شوند. گاهی سرعت ساخت و تجهیز این مسکن های نابهنجار آن قدر بالاست که ماموران شهرداری و فرمانداری ها توان مقابله سریع با آن ها را ندارند و در برخورد مجدد هم عموما موفق به تخریب کامل نمی شوند. البته در مواردی تامل در مورد بی بضاعت بودن خانوارها و ترس از بی سر و سامان شدن زنان و کودکان در هر خانواده از سوی مراجع رسیدگی مانع از اجرای حکم قلع و قمع می شود!
این قشر از مردم دور و پنهان نیستند، اما چون آلوده و البته زائد به نظر می آیند، همه ما سعی می کنیم که آن ها را کمتر ببینیم در حالی که آن ها بخشی از زندگی شهری و روستایی شتاب زده کنونی هستند و در عین حال افزایش آن ها نمود واقعی ضعف مدیریت شهری به حساب می آید!
آخرین آمار ارائه شده از سوی مراجع رسمی کشور حاکی از حضور بیش از شش میلیون حاشیه نشین در کل کشور است و این آمار در مورد استان تهران رقم غیرواقعی ۵۶۷ هزار نفر (در آخرین آمار رسمی ارائه شده از سوی استانداری تهران) اعلام شده است.
به طور قطع این آمار، گویای جمعیت واقعی حاشیه نشینان کل کشور و استان تهران نیست، اما متاسفانه به جز سرشماری های محدود فرمانداری ها که آن هم چند سال یک بار انجام می شود، آمار دیگری از حاشیه نشینی در دست نیست. از همین رهگذر می توان این نکته حائز اهمیت را نیز یادآور شد که مسوولان بدون در اختیار داشتن آمار های مستدل و تایید شده، چطور برای این گروه از شهروندان تصمیم گیری می کنند!
هر چند تعریف مشخصی از حاشیه نشینی جدید به ویژه در شهرهای بزرگ وجود ندارد، اما بر مبنای مشخصه های محدودی می توان گفت که بسیاری از مردم در استان تهران یا حاشیه نشین بوده اند و امروز جزو شهر به حساب می آیند و یا سال هاست که حاشیه نشین هستند و خودشان هم خبر ندارند!
معمولا حاشیه نشینان جزو تهیدستان جامعه هستند، اما همه تهیدستان بزهکار نیستند! چرا که بخش قابل توجهی از این حاشیه نشینان از اقشار محروم و کم بضاعت جامعه ما بوده اند که به مرور زمان به حاشیه شهر ها و مناطق محروم کشیده شده اند، بسیاری از مردم که به دلایل غیرقابل قبول در تامین اجاره بهای گران مسکن خود درمانده اند و ناچار به این نوع از زندگی تن داده اند!
اما کامران دانشجو - استاندار تهران - همه افراد ساکن در حاشیه ها را جزو افراد فقیر نمی داند و می گوید: بسیاری از مردمی که در مناطق حاشیه ای به سر می برند، چندان نیز در محدوده افراد فقیر قرار نمی گیرند و در بسیاری از شهرستان های استان تهران امکانات لازم برای این گروه از مردم تهیه شده است و مشکلات کمتری نسبت به سایر مناطق دارند. ابراهیم رضوانی - مدیر کل امور اجتماعی استانداری تهران - هم در این باره به ایسنا توضیح می دهد: عموم این افراد بدون هیچ ابایی از بی سر و سامانی، از شهرستان خود به راه افتاده و راهی تهران شده اند و قریب به اتفاق این آلونک نشینان وضعیتی بهتر از آنچه در شهرستان خود داشته اند را ندارند. وی ادامه می دهد: همچنین بسیاری از این آلونک نشینان با ماندگاری در این وضعیت اسفبار، سعی می کنند ترحم مردم اطراف خود را جلب کنند تا در کوتاه ترین زمان ممکن شرکت های مربوطه نسبت به فراهم کردن امکانات اولیه برای آن ها اقدام کنند.
وی می افزاید: این افراد می دانند که به این زودی ها توان خرید مسکن در داخل شهر ها را ندارند و به همین دلیل با ساخت و برپایی یک شبه آلونک خود، سعی در ماندگاری در کنار شهرها را دارند.
رضوانی در توضیح علت دیگر ماندگاری این افراد در حاشیه شهر ها خاطرنشان می کند: محل کار و کسب درآمد بسیاری از این افراد در همان حاشیه شهر ها قرار دارد و این افراد ترجیح می دهند، خود و خانواده هایشان را در همان محدوده حفظ کنند تا مجبور به پرداخت هزینه های سنگین رفت و آمد نشوند!
کارشناسان در بیان علل جذب حاشیه نشینی شهرهای بزرگ به جز عامل اقتصادی، جذب فیزیکی یا به دست آوردن حق استفاده از مسکن متعارف و نیز رفتن و اقامت در مسکن در بخش رسمی شهر، مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی جامعه را نیز مطرح کرده اند. به عبارتی بسیاری از مسکن های غیررسمی و آلونک های محقر که زیر پل ها، گوشه خیابان ها و یا حاشیه اتوبان های تهران دیده می شود، ناشی از نگاه این حاشیه نشینان به کسب کردن هویت شهری در کنار خانه های رسمی است. چراکه در کنار این نوع خانه های عموما مجلل و اعیان نشین است که این آلونک ها می توانند، شغل مناسب، تعلق به محله و از همه مهم تر دسترسی به خدمات عمومی نظیر آب، برق، گاز، تلفن، مدرسه، درمانگاه و غیره داشته باشند.
با توجه به ویژه گی هایی که برای مسکن های غیررسمی در بالا آمد، می توان گفت که بسیاری از خانه های مردم در همین پایتخت خودمان، غیررسمی بوده و ساکنان آن آلونک نشین هستند. به بیان دیگر اگر شما هم از حداقل رفاه شهری مثل پارامترهای فوق برخوردار بودید، جزو شهروندان یک شهر و رسمی تلقی می شوید و در غیر این صورت حاشیه نشین هستید!
البته این تعاریف چندان هم در مورد استان تهران و بسیاری از شهر های بزرگ کشور صدق نمی کند، چرا که تجربه شهرک های اقماری و شهر های تازه تاسیس در اطراف شهر تهران و شهرستان های دیگر و سرعت رسیدگی به نیاز های آن ها بسیار بالا رفته و یک شهرک ظرف دو یا سه سال همه مولفه های اصلی زندگی را دارا می شود و در این میان این آلونک های غیررسمی و محروم هستند که در مناطق جنوبی شهر تهران یا شهرستان های دیگر به شکل تاسف بار و رقت انگیز زندگی را بدون زندگی کردن از سر می گذرانند!سند مهاجرت معکوس این همان چیزی است که در یک سال گذشته وزیر کشور و استاندار تهران، بارها از انجام مطالعات، تهیه و در نهایت ارجاع آن به دولت خبر داده اند، اما انگار پس از چند ماهی که برای هیات دولت ارسال شده است، هنوز در دستور کار قرار نگرفته است.
استاندار تهران در پاسخ به ایسنا در مورد تاخیر در اجرای این مصوبه توضیح می دهد: این مصوبه پس از بررسی های نهایی برای ارسال به دولت به وزارت کشور داده شده و بیش از چهار ماه از تحویل آن به دولت می گذرد.
وی می افزاید: اگر این مصوبه تا به حال در دستور کار دولت قرار نگرفته است، به این دلیل است که دولت مسائل مهم تری را در اولویت دارد.
گفته می شود در قالب این سند، دولت نهم تلاش کرده تا از یک سو زمینه مهاجرت روستاییان به کلان شهرها را کاهش داده و به مرز صفر برساند و از سوی دیگر زمینه های زندگی آبرومندانه و همراه با امکانات مهاجران سال های گذشته که امروز به شکلی نامانوس در حاشیه شهرها ساکن هستند را فراهم کند!
مدیر کل امور اجتماعی استانداری تهران خاطرنشان می کند: دولت از یک سو تلاش می کند تا با فراهم کردن امکانات لازم برای روستا ها وشهرهای کوچک نظیر بنگاه های کوچک و زودبازده، طرح های کارآفرینی، انواع وام های کشاورزی، انبوه سازی مسکن و بسیاری موارد دیگر، زمینه تمایل افراد نسبت به مهاجرت و تمایل مردم به ماندگاری در تهران و زندگی در حاشیه های بدون امکانات را کم کند!
در حالی که معاونت عمرانی و اجتماعی استانداری تهران و شخص وزیر کشور از کاهش آمار حاشیه نشینی و کنترل شدید در ساخت آلونک ها در اطراف شهر ها خبر می دهند، اما آنچه در سطح شهر و اطراف بی حد و مرز آن وجود دارد، گویای وجود حجم وسیعی از ساخت آلونک است!در حال حاضر مناطق خارج از محدوده و یا حاشیه ای استان و بالاخص شهر تهران که در طول سال های گذشته، عموما محل دفن زباله ها و نخاله های ساختمانی بودند، امروز جزئی از مناطق شهرستان یا استان تهران به حساب می آیند. حاشیه هایی که قیمت زمین در آن ها کمتر از خیابان های اصلی تهران نیست و امروز این مناطق هستند که در مورد حاشیه های جدید در اطراف خود نگرانی دارند. حاشیه های بی سر و سامان، بی هویت و مبتلا به انواع آسیب های اجتماعی و کمبودها که آن ها نیز به زودی و بالاجبار جزو مناطق تهران و شهرستان های اطراف آن محسوب می شوند.
متاسفانه در سه دهه گذشته، پس از انقلاب اسلامی، یعنی از زمانی که برای ساماندهی و رسیدگی به امور زاغ نشینان تکلیف مشخص شد، تمام امور مربوط به این قشر محروم، نامشخص و بی هویت به صورت بی برنامه و یک شبه بوده است و به اذعان بسیاری از مسوولان و کارشناسان، هیچ استراتژی مدون و مشخص کننده ای در این زمینه وجود نداشته و ندارد!
دولت بر این باور است که با اجرای برنامه های خود در جریان سند مهاجرت معکوس می تواند، جلوی افزایش قابل توجه حاشیه نشینان مهاجر را بگیرد و آن ها را به ماندن در شهرستان خود ترغیب کند. چنانچه این سند اجرایی شود در آن زمان می توان، نسبت به کوچک شدن حاشیه ها و خط های قرمز شهری و روستایی، کاهش چشمگیر جرم و بزه در حاشیه ها و افزایش امکانات برای مردمان شریف اما محروم این مناطق امیدوار بود.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید