شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


آثار مثبت اصلاح ساختار مالیاتی بر اقتصاد ایران


آثار مثبت اصلاح ساختار مالیاتی بر اقتصاد ایران
تلاش در جهت بهبود ساختار کلی اقتصاد کشور در حوزه تولید ( به ویژه کشاورزی و صنعت)، تجارت خارجی، اصلاح ساختار مالیاتی در جهت کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و کاهش نقدینگی در کاهش سطح عمومی قیمت ها موثر است.
براساس پژوهش علمی دفتر تحقیقات و سیاستهای پولی و بازرگانی وزارت امور اقتصادی و دارایی، تورم به معنای افزایش مداوم در سطح عمومی قیمت ها و یا کاهش مستمر قدرت خرید است؛ لذا کمیابی تصادفی یک یا چند کالا و پیرو آن افزایش قیمت آنها اگر چه در احتساب شاخص قیمت ها احصا می شود، اما چون این پدیده به طور انفعالی عمل می کند، بنابراین به آن تورم گفته نمی شود و این پدیده عموما به عنوان گرانی شناخته می شود.
نخستین قدم در راستای کاهش نرخ تورم، شناسایی ماهیت و علل ایجاد آن است. در بیان علل تورم مبانی نظری متفاوتی وجود دارد که هر یک از منظری خاص، آن را علت شناسی کرده اند و هر یک بخشی از واقعیت را بازگو کرده اند.
نتایج این پژوهش علمی نشان می دهد : تبیین تورم بر مبنای نظریه های پولی و نظریه های ساختارگرا، موضوعیت بیشتری در اقتصاد ایران داشته است. با این همه، تحلیل این مقوله بدون توجه به دیدگاه های مختلف اعم از بررسی متغیرهای ذی مدخل در ایجاد فشار هزینه و انتظارات تورمی تحلیلی ناقص خواهد بود.
از جمله عوامل موثر بر تورم، فزونی تقاضای کل بر عرضه کل در شرایط اشتغال کامل است که در این شرایط افزایش سطح عمومی قیمتها امری اجتناب ناپذیر است.
البته افزایش تقاضای کل قبل از اشتغال کامل به دلیل بروز تنگناهای مختلف نیز می تواند منجر به تورم شود که می توان از این شرایط به عنوان شرایط شبه اشتغال کامل یاد کرد. رشد تقاضای کل عمدتا تحت تاثیر دو بخش مالی و پولی صورت می گیرد.
ساختارگرایان ریشه تورم را در صنعت، بخش های کشاورزی، ساختار تجارت جهانی، کشش درآمد ارزی سیستم مالیاتی و تنگناهای ساختاری در متن اقتصاد جستجو می کنند و معتقدند که نباید تغییرات عرضه پول را برون‌زا فرض کرد، بلکه عرضه پول متغیری درون زا و تحت تاثیر تنگناهای ساختاری موجود در اقتصاد دارد.
بنابراین مطابق دیدگاه های مکتب ساختار گرایان، علت تورم نه سیاست های ارادی پولی و مالی دولت که وجود عدم تعادل های ساختاری در نظام اقتصادی است و برآیند این عدم تعادل هاست که رشد عرضه پول و رشد سطح عمومی قیمت ها را اجتناب ناپذیر می سازد.
این گروه رفع معضل تورم را اغلب فراتر از کوتاه مدت دانسته و مشتمل بر توصیه ها و راهکارهایی به منظورکوچک سازی بدنه دولت ، توسعه صادرات غیر نفتی، رفع تنگناهای ساختاری که مانع سرمایه گذاری و پس انداز می شود، توسعه زیرساخت ها و ... می دانند.
در کنار دیدگاه مذکور بحث شکل گیری انتظارات تورمی مطرح است که شدت و درجه آن در جوامع مختلف ، می تواند متفاوت باشد.
در کشور ما سطح تقاضای کل جامعه به دلیل رشد فزاینده حجم نقدینگی و میل به مصرف به طور قابل ملاحظه ای بالاست. حجم زیاد نقدینگی در ایران غالبا از فروش نفت خام و رشد دارایی های خارجی بانک مرکزی و رشد پایه پولی نشات می گیرد.
دفتر تحقیقات و سیاستهای پولی و بازرگانی وزارت امور اقتصادی و دارایی می افزاید: همچنین به دلیل وجود مشکلات ساختاری اقتصاد در کشور، بالا بودن قیمت نهادهای تولید و دستمزدها، انگیزه های تولید و عرضه پایین است. وجود تقاضای بالا و عرضه پایین بالطبع رشد سطح عمومی قیمت ها یا همان تورم را به دنبال دارد.
بحث انتظارات تورمی نیز در کنار مسائل فوق در برخی برهه های زمانی شدت بیشتری یافته است. تاکنون بسیاری از اقدامات و سیاست های بازدارنده رشد تورم در ایران اتخاذ شده که در صورت عدم پیگیری آن ممکن بود سطح عمومی قیمت ها به مراتب بیشتر از وضعیت فعلی باشد.
تورم در ایران پدیده ای چند وجهی است که عمدتا ریشه در مشکلات ساختاری و بنیادی اقتصاد کشور دارد و حل این مسئله نیازمند هدف گذاری صحیح و اتخاذ سیاست های کلان کوتاه مدت و بلند مدت است.
به هر صورت به نظر می رسد که تلاش در جهت بهبود ساختار کلی اقتصاد کشور در حوزه تولید ( به ویژه کشاورزی و صنعت)، تجارت خارجی، اصلاح ساختار مالیاتی در جهت کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و کاهش نقدینگی بتواند در کاهش سطح عمومی قیمت ها موثر باشد.
همچنین هر سیاستی که بتواند مانع از رشد بی رویه نقدینگی و جهت دهی مناسب آن شود و در نهایت به بهبود وضعیت قیمت ها در کشور منجر خواهد شد که از آن جمله می توان به انضباط هر چه بیشتر مالی دولت، تقویت بورس، تداوم سیاست انتشار اوراق مشارکت و ... اشاره کرد.
از بعد افزایش تولید و عرضه نیز راهکارهایی نظیر تعیین دستمزدها بر اساس کارآیی و بهره وری، افزایش سطح دانش فنی در بخش تولید، نوسازی صنایع زیر بنایی، اصلاح سیستم توزیع و ... می تواند مورد توجه قرار گیرد.
در کنار سیاست های مذکور تداوم سیاست تثبیت قیمت ها، کاهش سود بانکی، نظام مند کردن بازار غیر متشکل پولی، احتیاط در برداشت از حساب ذخیره ارزی ضروری بوده و می تواند دست کم در کوتاه مدت مفید واقع شود.
در انتها باید به این نکته توجه شود که تورم در ایران پدیده ای چند وجهی است که عمدتا ریشه در مشکلات ساختاری و بنیادی اقتصاد کشور دارد و حل این مسئله نیازمند هدف گذاری صحیح و اتخاذ سیاست های کلان کوتاه مدت و بلند مدت است.
در پایان این پژوهش دفتر تحقیقات و سیاستهای پولی و بازرگانی وزارت امور اقتصادی و دارایی تصریح شده است: از آنجا که همواره علت العلل تورم در کشور ما عوامل ساختاری از جمله بزرگ بودن حجم دولت و کسری بودجه بوده است، به نظر می رسد که اجتناب از تزریق بی رویه ارز نفتی از طریق بودجه و بودجه ریزی واقع بینانه که منجر به کسری های تحمیلی نشود مهم ترین مولفه ای است که باید همواره مد نظر دولتمردان کشور قرار گیرد.
منبع : رسانه مالیاتی
منبع : سایت حسابیران


همچنین مشاهده کنید