شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


آخرین انسان


آخرین انسان
تاکنون چهار فیلم براساس رمان «من افسانه ام»(نوشته ریچارد متسون) ساخته شده آخرین آنها فیلم «من افسانه ام» است. اولین فیلم در سال ۱۹۶۴ در ایتالیا ساخته شد و «آخرین انسان روی زمین» (The Last Man on Earth) نام داشت. اوبالدو راگونا و سیدنی سالکو کارگردانان این فیلم ۸۶ دقیقه یی بودند و خود ریچارد متسون فیلمنامه نهایی آن را نوشت البته با نام مستعار لوگان سوآنسون. نقش اصلی آن را هم وینسنت پرایس بازی می کرد. داستان فیلم در سال ۱۹۶۸ می گذرد. کاراکتر اصلی فیلم مردی است به نام دکتر رابرت مورگان. او در شهری زندگی می کند که همه اهالی اش به یک بیماری عجیب مبتلا و تبدیل به موجوداتی شبه خون آشام شده اند.
آنها از نور، آینه و سیر گریزانند. مورگان هر روز از خانه خارج می شود و تا آنجا که می تواند از این موجودات خطرناک اما ضعیف و کندذهن می کشد و بعد به خانه برمی گردد. یک روز او زنی زیبا به نام روث کالینز را ملاقات می کند. روث ظاهراً به بیماری مبتلا نشده و سالم است. مورگان که از دیدن یک انسان سالم ذوق زده شده، او را به خانه می آورد اما وقتی می بیند که او به سیر حساسیت دارد، به او مشکوک می شود. او سپس روث را در حال تزریق یک سرم می بیند.
روث اعتراف می کند که مبتلا به بیماری است اما به وسیله یک سرم، به طور موقتی بهبود پیدا می کند. او می گوید که عده دیگری هم هستند که مانند او از این سرم استفاده می کنند. او اعتراف می کند که از طرف خون آشام ها مامور شده تا حواس مورگان را پرت کند تا آنها بتوانند به داخل خانه اش بیایند و او را بکشند. خون مورگان به دلیلی نامشخص نسبت به بیماری ایمن است. او برای آزمایش بخشی از خونش را به روث تزریق می کند و می بیند که روث سریع بهبود پیدا می کند. مورگان تصمیم می گیرد با استفاده از خونش، دیگران را هم درمان کند اما پیش از اینکه موفق به این کار شود، خون آشام ها به خانه او حمله می کنند، او را می گیرند و به داخل یک کلیسا می برند و به طرز فجیعی می کشند. به این ترتیب آخرین انسان واقعی روی زمین از بین می رود.
فیلم بعدی «آخرین انسان» (The Omega Man)، در سال ۱۹۷۱ توسط بوریس ساگال کارگردانی شد و فیلمنامه اش را جان ویلیام کارینگتون و جویس کارینگتون نوشتند و نقش اصلی اش را هم چارلتون هستون بازی کرد. داستان این فیلم ۹۸ دقیقه یی در سال ۱۹۷۷ می گذرد.
به علت جنگ بیولوژیکی که دو سال قبل بین شوروی و چین رخ داد، اکثر مردم دنیا کشته شده اند. عده یی هم که زنده مانده اند بر اثر ابتلا به ویروس، به موجوداتی سفیدمو، خشن و خود بزرگ بین تبدیل شده اند. تنها انسانی که در شهر سالم باقی مانده، رابرت نویل است که سابقاً به عنوان ویروس شناس برای ارتش کار می کرد. جمعیت مبتلایان توسط فردی به نام ماتیاس که سابقاً یکی از گزارشگران محبوب تلویزیون لس آنجلس بوده رهبری می شود. او به پیروانش می گوید که رابرت نویل باید کشته شود زیرا بازمانده دنیای تکنولوژی و فرهنگ است. نویل که سابقاً یک افسر ارتشی بوده، سلاح هایی جمع می کند و با مبتلایان-که خود را خانواده می نامند- مبارزه می کند. اما سرانجام توسط مبتلایان دستگیر و محاکمه و به مرگ محکوم می شود. اما اندکی پیش از اینکه او را به درون آتش بیندازند، عده یی از انسان ها که هنوز کاملاً تحت تاثیر بیماری قرار نگرفته اند، او را نجات می دهند.
رابرت تصمیم می گیرد واکسنی بسازد تا به وسیله آن این انسان ها را نجات دهد. او در این ضمن با زنی به نام لیزا آشنا می شود. اما لیزا به طور غیرمنتظره یی تسلیم بیماری می شود و با خیانت به رابرت، در خانه او را به روی مبتلایان باز می کند. آنها رابرت را می کشند. در صحنه آخر، عده یی از انسان های نجات یافته را می بینیم که در حالی که سرم شفابخشی را که رابرت ساخته بود در دست دارند، به سمت صحرا می روند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند.سومین فیلمی که براساس رمان «من افسانه ام» ساخته شد، «من آخرین هستم»( I Am Omega) نام دارد. کارگردان این فیلم گریف فرست و فیلمنامه نویسش جف مید است و نقش اصلی اش را مارک داکاسکوس بازی کرده است.
این فیلم کم خرج ۹۰ دقیقه یی که تقریباً همزمان با چهارمین فیلم یعنی فیلم «من افسانه ام» ساخته شد، ۲۸ آبان در امریکا اکران شد. داستان این فیلم هم درباره مردی است که در مقابل سیل انسان های خون آشام شده می ایستد تا خودش و دنیا را نجات دهد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید