پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


امنیت عرضه نفت در اتخاذ استراتژی برد


امنیت عرضه نفت در اتخاذ استراتژی برد
شروع هزاره سوم با تحولا‌ت شدید بازار انرژی همراه شد. تحولا‌ت اقتصادی ناشی از افزایش تمایل کشورها به توسعه و حرکت به سمت جهانی شدن باعث افزایش فزاینده تقاضا برای انرژی شده است. کارشناسان برآورد کرده‌اند اگر وضعیت با همین روند پیش برود‌، جهان در سال ۲۰۲۰ روزانه به ۱۰۶‌میلیون و در سال ۲۰۳۰ به ۱۱۸ میلیون بشکه نفت نیاز خواهد داشت.
در حالی که طبق خوش‌بینانه‌ترین تخمین تولید نفت در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱۰۰میلیون بشکه در روز نخواهد رسید. همزمان، نگرانی از وضعیت محیط زیست کره زمین از دیدگاه جهانی هر روز جدی‌تر و عمیق‌تر می‌گردد. در همین حین التهابات و اتفاقات ژئوپلیتیکی علی‌الخصوص وقوع چندین جنگ در منطقه خاورمیانه و تغییرات شدید سیاسی در آمریکای لا‌تین‌، اوضاع و شرایط کشورهای مهم نفتی جهان را پیچیده‌تر‌ نموده است. این عوامل و شرایط باعث شده است تا امنیت عرضه انرژی مهم‌ترین دغدغه فکری مصرف‌کنندگان باشد و با توجه به اینکه نفت و گاز حداقل تا ۵۰ سال آینده حرف اصلی را در انرژی خواهند زد، این سوال و نگرانی دائم در ذهنشان خطور خواهد کرد که آیا کشورهای تولید کننده می‌توانند در هر سال حداقل ۵/ ۱ میلیون بشکه به تولیدات روزانه خود اضافه نمایند؟
و چه بسا این نگرانی در کنار بقیه عوامل به عنوان موضوعی مهم باعث نوسانات قیمت نفت شده است. حال این سوال اساسی مطرح است که امنیت عرضه نفت چگونه تحقق خواهد یافت؟ پاسخ کوتاه به این سوال، سرمایه‌گذاری در عرضه تولید نفت و امنیت ژئوپلیتیک مناطق نفت‌خیز است که متاسفانه در حال حاضر هیچکدام به اندازه کافی وجود ندارد. این دو وظیفه خطیر مشترکاً بر عهده تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان است. در بحث سرمایه‌گذاری باید گفت میزان سرمایه‌گذاری از طرف تولید‌کنندگان و مصرف‌کنندگان و تسهیل در امر سرمایه‌گذاری توسط تولیدکنندگان حائز اهمیت است. سرمایه‌گذاری در چند بخش ضروری است. یکی در اکتشاف میادین جدید هیدروکربوری (که به لحاظ سرمایه‌گذاری دارای ریسک بالا‌یی است) برای افزایش حجم نفت و گاز در جای اثبات شده که علی‌رغم اینکه بعضی از کارشناسان معتقدند زمان اکتشاف به سر آمده است ولی دلا‌یل علمی ‌مختلفی بر خلا‌ف این نظر وجود دارد و اکتشافات اخیر در ایران و بعضی دیگر از کشورهای نفت‌خیز نیز موید این امر می‌باشد و دوم در حیطه ازدیاد برداشت ‌)EOR( که موجب بالا‌ رفتن ضریب برداشت از مخازن ‌)RF( و در نتیجه افزایش حجم نفت قابل استحصال می‌باشد و دیگری در زمینه مطالعه جامع مخزن و اجرای طرح توسعه میادین برای افزایش حجم تولید و مدیریت بهتر مخزن و تولید صیانتی می‌باشد.
با نگاهی کوتاه به وضعیت اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت قابل مشاهده است که بسیاری از آنها توان این سرمایه‌گذاری را به لحاظ مالی ندارند و تعدادی نیز که از جهت مالی مشکلی ندارند توان تکنولوژیکی و مهم‌تر از آن توان مدیریتی سرمایه‌گذاری در سه حیطه فوق‌الذکر را دارا نمی‌باشند و این امر نیز موید ضرورت سرمایه‌گذاری کشورهای مصرف‌کننده در تولید نفت می‌باشد. چنانچه کشورهای مصرف‌کننده در تولید نفت سرمایه‌گذاری نمایند خود نیز حافظ و ضامن امنیت مناطق نفت‌خیز خواهند بود که به نفع طرفین خاتمه خواهد یافت. حال اگر اصل موضوع را بپذیریم می‌شود روی روش‌ها و مدل‌های اجرایی آن مثل بیع متقابل یا فاینانس یا سهیم شدن در تولید و دیگر نوع قراردادها با توجه به شرایط منطقه‌ای و تجارب گذشته مطالعه و انتخاب کرد و به این بهانه که در زمانی از این روش‌ها خوب استفاده نشده است نمی‌توان آنها را مردود دانست.
در زمینه تامین امنیت داخلی‌، کشورهای تولید‌کننده بایستی با هزینه بجا و برنامه‌ریزی شده‌، درآمدهای هنگفت ناشی از افزایش قیمت نفت را در راستای توسعه پایدار و هدفمند و افزایش رفاه و عدالت اجتماعی به‌کار ببندند و از انجام فعالیت‌های اقتصادی تورم‌زا که در درازمدت آنها را با مشکل مواجه خواهد نمود بپرهیزند تا شهروندان در درازمدت طعم شیرین این وضعیت را چشیده و خود در حفظ این شرایط پایدار و ایمن بکوشند. وجود فضای امنیتی‌، تهدید، عدم همکاری، تقابل‌های بین‌المللی و نگرانی ناشی از تحولا‌ت ژئوپلیتیک بالقوه‌، موجب افزایش ریسک و طبیعتاً کاهش سرمایه‌گذاری شده و در طرف مقابل ارتقای امنیت کشورهای نفت‌خیز موجب افزایش سرمایه‌گذاری در حیطه‌های سه‌گانه خواهد شد و ضمن ایجاد ثبات در بازار نفت از نوسانات ناگهانی قیمت می‌کاهد و هر دو طرف تولید‌کننده و مصرف‌کننده منتفع خواهند شد. ایجاد فضای رعب و وحشت و تهدید از ناحیه هر طرف این بازار، فضا را نظامی ‌کرده و سرمایه‌های آزاد را به سمت خرید تسلیحات و نظامی‌گری هدایت نموده و در پیش گرفتن راهکارهای جلب مشارکت و همکاری با کشورهای منطقه و جلب همکاری فی‌مابین مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان انرژی‌، رفع نگرانی هر دو طرف را در پی خواهد داشت.
این سخنان بدین معنی است که کوبیدن بر طبل جنگ و تحریم و تهدید و تنش و پیگیری شعارهای تند سیاسی بدون تدبر و تعقل از طرف هرکس که باشد به فضای سالم برای سرمایه‌گذاری و تولید نفت آسیب رسانده و زیان آن به اقتصاد جهانی اعم از مصرف‌کننده و تولیدکننده خواهد رسید. نباید فراموش کرد که انرژی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی جهان بوده و جهان شدیداً به آن وابسته می‌باشد و وابستگی به نفت حداقل تا ۵۰ سال آینده قطعی است. پس به نفع همه است که نفت در بخش صلح جهان قرار گیرد و نه در بخش جنگ. نهایت کلا‌م اینکه تنظیم روابط و مناسبات تمام بازیگران عرصه بازار نفت در تمامی‌ زمینه‌های اقتصادی، زیست‌محیطی، اجتماعی و سیاسی بایستی بر اساس استراتژی برد- برد تعریف و پیگیری شود و رقابت‌های مخرب و ستیز‌های بی مورد بایستی جای خود را به مشارکت در تمامی‌هزینه‌ها و ریسک‌ها و منافع بدهد تا بتوان تمامی ‌تهدیدها را به نفع بشریت و به نفع کره زمین به فرصت تبدیل نمود.
سیدصالح هندی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید