پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


کار ما فلسفه ورزی است؛ نه...


کار ما فلسفه ورزی است؛ نه...
«تا سرحد مرگ، اطلاعات کسب می‌کنیم» عبارتی است از نیل پستمن، اندیشمند رسانه، که با این عبارت خود وضعیتی را توصیف می‌کند که همه ما امروزه در آن به‌سر می‌بریم.
جهان امروز را بدون تکنولوژی و رسانه تصورکردن نه‌تنها ممکن نیست بلکه تا حدودی محمل و نابخردانه هم هست. رسانه امروزه دیگر وسیله‌ای برای سرگرم‌کردن مخاطب و یا پخش برنامه‌های رنگارنگ با محتواهای مبتذل نیست بلکه اگر قرار است به فکاهی و طنز هم پرداخته شود می‌بایست از یک استواری و مبنای خاصی بدان پرداخت.
دانشکده صدا و سیما که طی چند وقت گذشته با تغییرات مدیریتی وارد عرصه جدیدی از حوزه ارتباطات شده اگر چه خود از قدمت قابل‌توجهی هم برخوردار است مدیریت آن سخت علاقه‌مند به مباحث فلسفی است و پس از چند صباحی که در گوشه و کنار صحبت از راه‌اندازی رشته تحصیلی با عنوان فلسفه رسانه می‌نمود اینکه اولین کارگاه فلسفه رسانه را در قد و قواره‌ای که از آن انتظار می‌رفت برگزار کرد. نفس برگزاری این کارگاه نه تنها قابل‌قبول است بلکه به‌عنوان گام نخست و به جریان انداختن نوعی از اندیشیدن را نیز می‌توان در آن سراغ گرفت. در این یادداشت کوتاه در نظر است نگاهی هرچند اجمالی اما از سر توجه به این کارگاه به نکاتی اشاره کرد.
کلیه شرکت‌کنندگان این کارگاه با موضوع نوینی روبه‌رو بودند که به‌زعم برخی حتی در جهان غرب هم این رشته از تاریخ و معرفت طولانی برخوردار نیست و به‌نوعی می‌توان گفت از ابداعات و نوآوری‌های جدید است. لذا به‌جز ۳ مقاله کمتر به سراغ چیستی این موضوع رفتند و سعی آنها هم در تبیین جایگاه معرفتی این شاخه فلسفی نیز به سرانجامی نرسید. اگر چه این افراد سعی در تبیین ماهیت فلسفه رسانه و جایگاه این رشته به لحاظ قاره‌ای و تحلیلی داشتند اما می‌بایست مد نظر داشت که اگر فقط به همین نکته پرداخته می‌شد و هدف و جایگاه این رشته مشخص می‌گردید دقیقا پا در جای محکمی گذاشته‌ایم و مسیر خود را با دقت انتخاب کرده‌ایم. لذا امید است که جایگاه این رشته به لحاظ معرفتی، مضاف، مرتبه دوم، تحلیلی، قاره‌ای به‌دقت مشخص گردد.
اما از سوی دیگر با برخی از مقالات نیز روبه‌رو بودیم که بیشتر تاملات فلسفی بودند تا فلسفه رسانه. این دسته از مقالات که می‌تواند در جای خود مورد توجه قرار گیرد کمتر ربط خود را به رسانه مشخص کردند و بلکه با طرح مقولات فلسفی و تخصصی بسیار پیچیده و غامض حتی مخاطبان هم جرات پرسش پیدا نکردند.
گونه‌ای دیگر از مقالات را می‌توان تاملات و یا مطالعات رسانه ارزیابی کرد. به‌عبارتی دیگر برخی سعی کردند گفته‌های خود را فلسفی جلوه دهند که اگر کسی با مباحث فلسفی به خوبی آشنا باشد به دقت در می‌یابد که این گفته‌ها فلسفی نیستند بلکه رنگ و بوی مطالعات رسانه‌ای دارند. اگر چه فلسفه بذاته امری مبهم و غامض است و به سهولت نمی‌توان آن را تعریف کرد اما باید گفت همین فلسفه هم برای خورد تعریف و حدودی دارد و هر چیزی را نمی‌توان فلسفه گفت چنانکه برخی امروزه در رسانه‌ها مطالب نامفهوم، درهم و برهم، بی‌ربط، نامنظم و حتی با تمسک به جملاتی از فلاسفه مطالب خود را فلسفی جلوه می‌دهند. لذا باید اذعان داشت که این مطالب فلسفی نیستند. بنابراین بهتر است این افراد تکلیف خود را با فلسفه مشخص کنند بعد به تملات فلسفی بپردازند. لذا تاملات ارتباطی، اطلاعاتی، مطالعات فرهنگی و جامعه‌شناختی را نمی‌توان فلسفی خواند.
از سوی دیگر این کارگاه می‌تواند نویدبخش تاملات ژرف فلسفی در رسانه باشد اما می‌بایست به نکاتی دقت وافی داشت:
الف) کسانی که درباب فلسفه رسانه قصد فعالیت دارند حداقل باید حضوری در رسانه نیز داشته باشند. اگر بپذیریم که فلسفه‌های مضاف برای تعمق بیشتر درباب آن دانش است مانند فلسفه هنر تاملی بیشتر درباب هنر و یا فلسفه تاریخ در باب تاریخ حتی فلسفه پزشکی درباب پزشکی بنابراین می‌بایست بپذیریم که فردی که در باب فلسفه پزشکی صحبت می‌کند باید حداقل درباره پزشکی اطلاعاتی داشته باشد و فقط به مباحث فلسفی اتکا نکند. لذا کسی که درباب فلسفه رسانه فعالیت می‌کند حداقل می‌بایست با رسانه نیز آشنایی داشته باشد. چیزی که در میان برخی از افراد این کارگاه دیده می‌شد. البته این آفتی برای کشور ما نیز هست برخی از افراد در مسند مدیریتی قرار می‌گیرند که اطلاعاتی درباره آن ندارند.
ب) در صورتی که این قبیل کارگاه‌ها بتواند در آینده‌ای نه چندان دور به خصوص درباب فلسفه رسانه راه‌اندازی شود بهتر آن است که فقط به ارائه مقاله صرف اکتفا نشود بلکه به کارگاه گفت‌وگویی و پرسش و پاسخ و طرح ایده منحصر شود. چراکه ما با موضوع نوینی روبه‌رو هستیم و این موضوع حتما پرسش‌های بسیاری در بطن خود می‌پروراند.
بنابراین بهتر است که دیالوگی بین ارائه‌کننده ایده و حضار برقرار شود. ج: به تاکید قبول دارم که با دانش نوینی روبه‌رو هستیم اما می‌بایست به نکته‌ای بسیار دقت شود چرا که در فضای رسانه‌ای کشور ما تلاطم بسیار بوده و هست و در نکات بسیار حساس نیز بر این تلاطم افزوده شده مانند انتخابات سیاسی، دگرگونی‌های اقتصادی، تغییرات فرهنگی و... لذا بر این نکته باید دقت کافی داشت که فلسفیدن درباب رسانه به گرداب ایدئولوژی‌ها نیفتد و فلسفه‌ورزی که در آن فکرناب رشد می‌کند اسیر جهالت نشود.
با توجه به گستردگی رسانه‌ها اعم از مکتوب، دیداری و شنیداری راه‌اندازی چنین رشته‌ای ضرورت‌های خاص خود را نیز به‌دنبال خواهد داشت.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید