پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پلورالیزم در تقابل با «صراط المستقیم» قرآن


پلورالیزم در تقابل با «صراط المستقیم» قرآن
پلورالیزم یا تکثر ادیان از مباحث فلسفه دین است که در قرن حاضر به صورت جدی متفکران غرب آن را مطرح کرده اند. قرائت و معنای شایع و متبادر آن پذیرفتن حقانیت تمامی ادیان است و لازمه آن تعدد صراط های مستقیم است. پیش از هر چیز لازم به یادآوری است: پلورالیزم یا تکث ر ادیان از مباحث فلسفه دین است که در قرن حاضر به صورت جدی متفکران غرب آن را مطرح کرده اند. قرائت و معنای شایع و متبادر آن پذیرفتن حقانیت تمامی ادیان است و لازمه آن تعد د صراط های مستقیم است. پیشینه این بحث در ایران حدودا به چند دهه گذشته البته نه با اصطلاح پلورالیزم بلکه به عنوان تعد د ادیان بر می گردد. این مقوله در آن عصر نیز برای خود طرفداران و مخالفانی داشته است که می توان به دو فیلسوف و متفکر معاصر یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری اشاره کرد که هر دو گام در این عرصه نهادند و به ابطال پلورالیزم پرداختند. در سال های اخیر دوباره مشعل این بحث روشن شده است و این بار مدعیان ، آن را در مجامع و تریبون های مختلفی برای عموم مردم مطرح کردند که چه بسا موجب سر در گمی مخاطبانی گردد که آشنایی کامل با مبانی نظریه پلورالیزم و اسلام ندارند و به تعبیر متفکر شهید مطهری عصر ما از نظر دینی و مذهبی خصوصا برای طبقه جوان، عصر اضطراب و دودلی و بحران است. از این رو ضرورت ارایه یک بحث شفاف و به دور از هرگونه غرض ورزی و افراط و تفریط برای نسل جوان بیش از پیش احساس می شود.
● ضرورت دین
در ابتدای بحث تکثر ادیان باید این نکته تنقیح گردد که انسان به وجود دین و بعثت پیامبران نیازمند است یا نه در پاسخ مختصر آن باید گفت: که هدف از آفرینش انسان رسیدن به ساحل نجات و خوشبختی است و تامین آن با شکفته شدن استعدادهای نهفته او میسر می شود. در اینجا این سوال به وجود می آید که آیا انسان ، خود توان شناخت استعدادهای نهفته خود را دارد ، یا نه علاوه بر آن آیا انسان می تواند قوانین اساسی فردی اجتماعی به منظور تامین سعادت خود و اجتماع وضع کند ، یا نه تا عصر حاضر هیچ فیلسوفی و دانشمندی مدعی شناخت انسان و نیازهای فطری او نشده است و هر روز که قافله علم و فلسفه به پیش می تازد ، بر مجهولات انسان در این زمینه افزون می شود ؛ و لذا در تعریف انسان گفته شده است که انسان موجودی است ناشناخته. از این رو ، حکمت و لطف الهی اقتضا می کند که انسان را در این ره بی رهنما نگذارد و با فرستادن پیامبران هادی انسان گردد.
● مواجهه با ادیان ناسازگار
بعد از احساس ضرورت انتخاب دین و بعثت انبیا ، انسان وقتی قدم در عرصه انتخاب دین می گذارد ، در نگاه آغازین ، متوجه وجود ادیان و مکاتب متکثری می شود که هر کدام کثیری از مردم را به سوی خود جذب کردند. در همین نگاه آغازین ، متوجه تعارض بنیادین میان ادیان موجود می شویم ، برای نمونه ، می توان به ادیانی که به آسمانی معروفند ، اشاره کرد. دین یهودیت و مسیحیت ، هر یک به نوعی به شرک و تعدد اله معتقدند. آیین زرتشت با طرح دوگانه پرستی (یزدان و اهریمن) در اعداد ادیان شرک آلود قرار گرفته است ؛ و از سوی دیگر اسلام منادی توحید محض است و خطاب به قوم یهود و مسیح ، در قرآن کریم آمده است: یاهل الکتب تعالوا الی کلمه سوآء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک بهشیا (آل عمران ، ۶۴).
از وجود تناقضات در ارکان ادیان آسمانی موجود به راحتی می توانیم وضعیت ادیان دیگر را تشخیص بدهیم ، مکاتب و ادیانی که یا به کلی منکر وجود امر قدسی هستند و یا فقط قایل به وجود امر قدسی و عالم ماوراء طبیعت هستند و منکر وجود خداوند و نبوت اند ؛ مثل مکتب کمونیستها و آیین هند.
● یک دین یا چند دین؟
در برخورد و مواجهه با ادیان مختلف این سوال برای ذهن هر متفکری مطرح می شود که آیا به راستی همه این ادیان مختلف و بعضا متناقض ، بر حقند یا این که دین حق و صراط مستقیم یکی بیش نیست و بقیه ادیان از حقیقت و خواسته الهی دور شده اند. حکم عقل به وحدت ادیان آسمانی آیا ممکن است که خداوند خیرخواه ادیان مختلف از حیث ماهیت برای بشر بفرستد با تامل در حکمت ضرورت دین که عبارت است از وجود نیازهای فطری و ثابت انسان و از سوی دیگر یکی بودن فرستنده ادیان ، به نظر می رسد پاسخ سوال مذکور چندان مشکل نباشد ؛ زیرا فرستنده دین خداوند حکیم و خیرخواه است که با برآوردن نیازهای فطری انسان و به فعلیت رساندن استعدادهایش سعادت او را تامین می کند. در این صورت ، فرستادن ادیانی که با یکدیگر از حیث ماهیت مختلفند ، توجیه پذیر نیست ، زیرا تفسیر ماهوی یک برنامه و آیین در صورتی موجه است که العیاذبالله ماهیت و لب ادیان پیشین فاقد محتوا و توانایی لازم در جهت هدایت انسان باشد ؛ خداوند دین ناقص فرستاده باشد. این فرض با براهین عقلی و فلسفی ناسازگار است و خرد آن را نمی پذیرد. فرض دیگر این که نقصان از سوی خود انسان باشد که به خاطر هوای نفسانی از قرار گرفتن در رکاب ره یافته گان سرباز می زند، لازمه این فرض ، نه تغییر ماهوی دین، بلکه تاکید و راهنمایی و نصیحت بیشتر است. فرض سوم این که تغییر ماهوی ادیان مستند به تغییر شرایط زمانی و مکانی و نیازهای جدید بشری باشد. در پاسخ این احتمال که امروزه طرفدارانی دارد باید گفت که گوهر ادیان الهی مشتمل بر معارفی بنیادی است که ناظر به سعادت انسان و نیازهای فطری و ثابت اوست مثلا دین از انسان خواسته است که از خداوند و پیامبرانش اطاعت کنند و به اصول اخلاقی ثابت مثل نوع دوستی، عدالت پایبند باشند. ادیان الهی برای تعالی روح انسانی و برقراری عدالت نازل شده اند و این معارف و اصول نیز به هیچ وجه با گذشت زمان تغییر نمی کند. مگر بشر چندگونه فطرت و سرشت و طبیعت می تواند داشته باشد. بلی تغییر زمان و نیازهای جدید و غیر ثابت انسان، تغییر برخی احکام و فروع، یا تکمیل آن ها را می طلبد ولی لازمه آن تغییر و تکامل شریعت است نه دین. شهید مطهری در این زمینه می گوید تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیاء با یکدیگر از انواع اختلاف برنامه هایی است که در یک کشور هر چندبار به مورد اجرا گذاشته می شود و همه آن ها از یک قانون اساسی الهام می گیرد. همه آنان [پیامبران] مردم را به یک شاهراه و به سوی یک هدف دعوت می کردند.
● قرآن و وحدت دین
با رجوع به قرآن کریم در می یابیم که خداوند نه تنها دین حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) را اسلام می نامد ؛ دین پیامبران پیشین را نیز به همین نام توصیف می کند ، مثلا در آیه ای آیین حضرت ابراهیم(علیه السلام) را اسلام می شمرد: ما کان ابراهیم یهودیا و لانصر انیا و لکن کان حنیفا مسلما (آل عمران ، ۶۷) و در آیه دیگر ، پیامبراسلام با اشاره به اسلام که تنها صراط مستقیم است ، از راه های دیگر منع می کند: و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله (انعام ، ۱۵۳)
استاد شهید با تذکر این نکته که دین در اصطلاح مورخان و مردم به صورت جمع و متعدد بکار می رود ، موضع قرآن را چنین تقریر می کند:
از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکی است، همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت می کرده اند. اصول مکتب انبیاء که دین نامیده می شود ، یکی بوده است. استاد در جای دیگر ، آیه فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطرت الناس علیها (روم ، ۳۰) را دلیل وحدت دین می شمارد.
● تکامل دین و اختلاف شرایع
از مطالب گذشته روشن شد که دین اصول اعتقادی ثابت مطابق نیازهای فطری بشری است و شریعت تعدادی احکام فردی و اجتماعی است که بعضی از آن ها بر حسب ضرورت و تحول نیازهای بشر قابل تغییر است. به دیگر سخن ، ماهیت دین در همه اعصار یکی است اما با بالا رفتن استعدادها و قابلیت های مخاطبان ، دین نیز جامع تر می شود. استاد شهید، تعدد پیامبران را به تعدد معلمان و کتب آسمانی به کتب درس دوره های مختلف تحصیلی تشبیه می کند و می گوید: بشر در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده اند. این تکامل دین [است] نه اختلاف ادیان. قرآن هرگز کلمه دین [را]به صورت ادیان نیاورده است.
خطای تشبیه پیامبران به فلاسفه مدعیان پلورالیزم پنداشته اند که همان طور که در جهان نه یک فلسفه بلکه فلسفه های مختلفی هست که نشات گرفته از اختلاف اندیشه هاست به همین شکل نیز ادیانی که پیامبران مختلف می آورند، مانند مکاتب فلسفی، رنگ اختلاف به خود می گیرند. بطلان این قیاس نیازمند توضیح بیشتری نیست زیرا منشا اختلاف در فلسفه ها به اختلاف فیلسوفان و افکار مختلف یک فیلسوف بر می گردد در حالی که مصدر ادیان ، خداوند حکیم و عالم است که علم او ازلی و تغییر ناپذیر است. پیامبران، علاوه بر برخورداری از نبوغ ، از طریق وحی به مبدا هستی و علم ازلی نیز متصل اند. تفاوت پیامبران با نوابغ و فلاسفه بزرگ این است که فلاسفه هر کدام مکتب مخصوص به خود داشته اند، از این رو همیشه در جهان فلسفه ها وجود داشته نه فلسفه ولی پیامبران الهی همیشه موید و مصد ق یکدیگر بوده اند و یکدیگر را نفی نکرده اند، هر کدام از پیامبران اگر در محیط و زمان پیامبر دیگر می بود مانند او قانون و دستورالعمل می آورد. راز ختم نبوت از مطالب گذشته می توان به راز ختم نبوت به دست پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) پی برد زیرا انسان بعد از طی مراحل مختلف، قابلیت دریافت برنامه کلی هدایت خود را پیدا می کند و از این مرحله به بعد انسان با رشد و تکامل عقلانی خود می تواند بدون پیامبر و با اتکا به کتاب مقدس او و ائمه هدی طی طریق نماید ، همان گونه که شهید مطهری می گوید: بشر در مسیر تکاملی خود مانند قافله ای است که در راهی و به سوی مقصد معینی حرکت می کند ، ولی راه را نمی داند.
هر چند یک بار به کسی برخورد می کند که راه را می داند و با نشانه هایی که از او می گیرد دهها کیلومتر راه را طی می کند. . . تا تدریجا خود قابلیت بیشتری برای فراگیری پیدا می کند و می رسد به شخصی که نقشه کلی راه را از او می گیرد و برای همیشه با در دست داشتن آن نقشه از راهنمایی های جدید بی نیاز می گردد.
منبع : پرسمان
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید