جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


و جایزه تقدیم می شود به ...


و جایزه تقدیم می شود به ...
اگر تمام مجوزهای لازم صادر شود و هیچ اتفاق پیش بینی نشده تازه یی رخ ندهد مراسم پایانی هفتمین دوره جایزه گلشیری روز جمعه ۳۰آذر ماه برگزار می شود. سال دشوار جایزه های ادبی خصوصی با اعلام برندگان این جایزه در حالی به پایان می رسد که کاهش انتشار کتاب های جدی در سال ۸۵ و دردسرهای برگزاری جایزه یکی از دشوار ترین دوره های فعالیت نهادهای خصوصی فرهنگی را در ایران رقم زد. این همه اما باعث نشد که حتی اندکی از توجه اهالی فرهنگ به این جایزه ها کاسته شود و گواه آن پرونده ها مطبوعاتی بود که به دقت به نامزدها و حواشی جایزه گلشیری پرداختند. آنچه در اینجا می خوانید یک جور بازی سرخوشانه حدس و گمان است با نامزدهایی که به نظر می رسد امکان برنده شدنشان در جایزه گلشیری بیشتر است. آنچه این بازی را جذاب تر می کند اما، برنده شدن کتابی است که پیش بینی های ما را به هم بریزد.
▪ رمان خط تیره آیلین
انتشار این رمان از طرف نشر ققنوس برای ماه منیر کهباسی چهل و شش ساله که پیش از این یک رمان و سه مجموعه داستانش توجه چندانی را برنینگیخته بود، تولد حرفه یی تازه یی به حساب می آید. کهباسی در این رمان به مولفه های آشنا و تکرارشونده در داستان های نویسندگان زن سال های اخیر پایبند می ماند. تاثیر شخصیت اصلی رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» نوشته زویا پیرزاد بر راوی کتاب او کتمان ناپذیر است اما در مقابل این نویسنده با دقت و جسارت بیشتری تلخکامی ها و مصائب زندگی زنان میانسال شهرنشین را تصویر می کند. بسیاری از مخاطبان پیگیر ادبیات داستانی فارسی تسلط کهباسی را بر تکنیک های بازنمایی واقع گرایانه ستودند و بسیاری که آثار پیشین او را خوانده بودند بر بلوغ این نویسنده در به کارگیری لحن شاعرانه در روایت تاکید کردند. این کتاب بلافاصله بعد از دریافت تندیس بهترین رمان جایزه «روزی روزگاری» در اردیبهشت امسال از مرز چاپ اول گذشت. هرچند نام این کتاب در فهرست بلند بالای جایزه ادبی مهرگان آمده بود اما با بی اعتنایی جایزه منتقدان مطبوعات مواجه شد. اما براساس موضع گیری موافق جایزه بنیاد گلشیری به این طیف از نویسندگان زن شانش خط تیره آیلین از دو نامزد پرامید دیگر اصلاً کمتر نیست.
▪ سرخی من از تو
در میان نامزدهای بهترین رمان سپیده شاملو یک بار در اولین دوره جایزه گلشیری به خاطر رمان « انگار گفته بودی لیلی» تندیس بهترین رمان اول را دریافت کرده. در آن دوره رمان شاملو تنها نامزد این بخش بود. دستمایه شاملو در دومین رمان هم ناهنجاری های روانی شهرنشینان است که در بستر داستانی پر فراز و نشیب طرح می شود. شاملو کم و بیش در آمیختن داستان های روانشناختی و جریان مسلط داستان شهری فارسی موفق عمل کرده است. این رمان جزء سه اثر نهایی جایزه روزی روزگاری بود. اما به طرز حیرت آوری به جمع نامزدهای جایزه مهرگان راه نیافت. این اتفاق باعث شد یکی از مهم ترین سوال خبرنگاران از دبیر جایزه مهرگان درباره نامزد نشدن « سرخی من از تو» باشد. اما سپیده شاملو مثبت ترین واکنش ها را از خوانندگان خود دید که در مدت یک سال کتاب او را به چاپ چهارم رساندند. با رعایت جوانب احتیاط در پیش بینی و گمانه زنی می توان گفت سپیده شاملو و اصغر الهی که آثارشان امسال جایزه یی را به خود اختصاص نداده، از شانس بیشتری برای دریافت تندیس بهترین رمان بنیاد گلشیری برخوردارند.
▪ سالمرگی
در بخش رمان، آنطور که از شواهد برمی آید، «سالمرگی» اصغر الهی، یکی از شانس های اصلی برای گرفتن جایزه «گلشیری» است. «اصغر الهی» از نویسنده های قدیمی است که پس از سال ها بار دیگر با انتشار رمان «سالمرگی» توجه جامعه ادبی را به خود جلب کرد و نقدهای فراوانی که بر این کتاب نوشته شد و نامزد بودنش در چند جایزه ادبی از جمله «مهرگان» و «نویسندگان و منتقدان مطبوعات» و «کتاب سال» نشان از رویکرد مثبت منتقدانی با سلایق مختلف به این کتاب داشت.«الهی» در «سالمرگی» نسبت به داستان های قبلی اش به تجربه یی تازه و متفاوت دست زده و فرم روایی کارش عاملی بود که بیش از هر عامل دیگر واکنش مثبت منتقدان را نسبت به این اثر برانگیخت و اکثر منتقدان از آن به عنوان رمانی موفق یاد کردند. جریان سیال ذهن راوی و استفاده از روایت های تو در تو بدون گم شدن خط اصلی ماجرا از ویژگی هایی است که رمان «سالمرگی» را خواندنی می کند و شیوه غیرکلیشه یی پرداختش به تنهایی انسان ضمن آنکه زبان حال بسیاری از آدم ها است، با داشتن ویژگی منحصر به فرد، آن را از دام تجریدی بودن می رهاند و به مصداقی زنده و ملموس نزدیک می کند. «اصغر الهی» با رمان «سالمرگی» در کنار «محمدرحیم اخوت» یکی از قدیمی ترین نویسندگانی است که نامش در کنار نویسندگان نسل جدید در فهرست نامزدهای جایزه «هوشنگ گلشیری» به چشم می خورد و به نظر می رسد نسبت به دیگر رقیبان در بخش بهترین رمان، شانس بیشتری برای گرفتن این جایزه داشته باشد.در این مورد حتی اگر بخواهیم به خرافه های رایج هم تن بدهیم، باز نمی توانیم از کنار نام «اصغر الهی» به عنوان نامزدی که احتمال برنده شدنش بسیار است بی تفاوت بگذریم.
▪ رمان اول
ـ حلقه کنفی
براساس آن جمله قدیمی که خیلی ها به پیکاسو نسبت می دهند، وحید پاک طینت در اولین کتاب خود ثابت کرد محدودیت یکی از تاثیرگذار ترین پدیده در شکل گیری امر خلاقه است. آنچه باعث شد پاک طینت در پرداخت صحنه هایی که با بسیاری از موارد حساسیت زا تلاقی دارند موفق شود، ذکاوت در پوشیده گویی است که به سخت خوانی و پیچیده گویی دچار نمی شود. داستان بلند فروشنده یک مغازه لباس زنانه از حیث ریزبینی های نویسنده در بازنمایی رفتار و ادبیات یک طبقه و صنف نیز مورد توجه قرار گرفت. منتقدان همچنین به طرح هنرمندانه مفهوم شیء وارگی در ارتباط راوی و مانکن ها در این اثر اشاره کردند. «حلقه کنفی» در جمع نامزدهای جایزه روزی روزگاری و مهرگان قرار داشت اما توفیقی به دست نیاورد. شاید بزرگ ترین بداقبالی حلقه کنفی در جایزه گلشیری تغییراتی باشد که برگزار کنندگان این جایزه در نحوه دسته بندی نامزدها ایجاد کردند و طبق آن نویسندگانی که پیش از انتشار اولین رمان شان مجموعه داستان چاپ کرده اند جزء گروه رمان اولی ها محسوب می شوند. با این وجود استقبال منتقدان و خوانندگان از این کتاب نشان می دهد که اولین گام وحید پاک طینت موفقیت آمیز و امیدوارکننده بوده است.
ـ عقرب روی پله های راه آهن اندیمشک
وقتی در مراسم پایانی جایزه مهرگان نام حسین مرتضاییان آبکنار برده شد بسیاری تصور کردند این نویسنده در اعتراض به اشتراکی بودن جایزه به روی صحنه نمی رود اما آبکنار فقط به اندازه یی صبر کرد که صفدر تقی زاده از جا بلند شود و سپس به همراه مجید قیصری تندیس خود را دریافت کرد. درمیان تمام رمان ها و داستان های بلند منتشر شده در سال ۱۳۸۵ «عقرب روی پله های راه آهن اندیمشک» بیشتر مورد توجه مخاطبان حرفه یی قرار گرفت، بیشترین مطالب درباره آن نوشته شد و در زمزمه های پیش از جایزه ها نامش را بیش از کتاب های دیگر شنیدیم. این کتاب در جایزه روزی روزگاری دیپلم افتخار دریافت کرد هرچند که آبکنار در مراسم حاضر نبود. در جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات هم تا روزهای آخر جزء اصلی ترین گزینه ها بود اما این جایزه به رسم سال های گذشته پیش بینی ناپذیر بود. از همه اینها جالب تر آنکه روایت گروتسک و کارتونیزه آبکنار از جنگ چند روزی هم در فهرست نامزدهای جایزه کتاب دفاع مقدس بود که بعداً توضیح دادند اشتباه شده است. ظاهراً تعداد کسانی که داستان بلند آبکنار را شایسته دریافت تندیس بنیاد گلشیری می دانند نسبت به مخالفان شان بسیار بیشتر است. بدون هیچ شائبه و حاشیه عقرب روی پله های راه آهن اندیمشک در میان نامزدهای دیگر جایزه رمان اول بیشترین شانس دریافت تندیس را دارد.
ـ بیمار مقیم
اولین رمان حسین سلیمانی « بیمار مقیم» از آن دست داستان هایی است که لذت بردن از آن مشروط به ارتباط برقرار کردن با راوی سرکش اثر است. راوی داستان سلیمانی اهل قضاوت های تند و تیز درباره آدم ها، معنای زندگی و فلسفه زیستن است. هرچند که لحن او گاهی به زبان ترجمه نزدیک می شود و اگر از آن گروه مخاطبان باشید که روی این مساله حساسیت دارند حتماً خواهید گفت که نویسنده بیمار مقیم اصلاً در پی آفریدن یک فضای بومی و آشنا نبوده است. اما به هرحال خواندن این رمان کوتاه خوانندگان حرفه یی ادبیات را نسبت به خواندن آثار بعدی این نویسنده مشتاق کرده است. بیمار مقیم از طرف نشر ققنوس به بازار عرضه شد. این اولین نامزدی این کتاب در جوایز امسال است و از شواهد به نظر می رسد که بعید است حسین سلیمانی برای اولین کتابش به تندیس بنیاد گلشیری برسد. کافی است لیست رقبایش را یک بار مرور کنید.
▪ مجموعه داستان
ـ عسگرگریز
پس از برخورد سرد مخاطبان با مجموعه داستان «و اینک دانمارک»، آصف سلطان زاده در چهارمین کتاب خود دوباره به همان فضاها و مضمون هایی در داستان هایش پرداخت که دو مجموعه داستان اول او را در فهرست کتاب های موفق قرار داده بود. «عسگرگریز» که از طرف نشر آگه به بازار عرضه شد هرچند نتوانست توفیق رویایی «در گریز گم می شویم » اولین مجموعه داستان آصف سلطان زاده را تکرار کند اما از حیث توجه منتقدان جزء کتاب های موفق منتشر شده در سال هشتاد و پنج به حساب می آید. هرچند جذابیت لحن و فضای داستان های سلطان زاده بر اثر تکرار در نظر مخاطبان رنگ باخته اما شاید همین نکته باعث شده که توانایی های ویژه اش در داستان پردازی و روایت بیشتر به چشم بیاید. مخصوصاً اینکه در میان خیل داستان های کوتاه آپارتمانی و شهری که در این سال ها منتشر شده تجربه های زیسته شگرف این داستان نویس افغان به مذاق بسیاری از مخاطبان دلزده از فضای بی حادثه و سرد جریان مسلط داستان نویسی فارسی خوش آمد. «عسگرگریز» که اواخر سال گذشته وارد بازار شد در اولین جایزه ادبی سال «روزی روزگاری» جزء شش اثر پایانی بود اما نتوانست آرای لازم را برای حضور در میان سه اثر تقدیر شده کسب کند. در جایزه مهرگان هم یکی از نامزدها بود و در حالی که به نظر می رسید در انتخاب های منتقدان و نویسندگان مطبوعات شانس زیادی داشته باشد باز هم جایزه یی به دست نیاورد. به نظر می رسد در جایزه یی به نام هوشنگ گلشیری که آصف سلطان زاده را به ادبیات داستانی فارسی معرفی کرد، شانس زیادی برای دریافت تندیس داشته باشد.
ـ باقی مانده ها
امسال بین نویسندگان قدیمی تر، «محمدرحیم اخوت» با «باقی مانده ها»یش، در فهرست نامزدهای بخش مجموعه داستان حضور دارد. خیلی ها ممکن است این را هم به همان حاشیه های همیشگی جایزه گلشیری نسبت دهند، هرچند «محمدرحیم اخوت» شاگرد «گلشیری» نبوده و کارش هم از جنس دیگری است و تنها وجه اشتراکش با زنده یاد «هوشنگ گلشیری» اصفهانی بودن هردو است. «اخوت» سال ها است که می نویسد، هرچند اولین بار رمان «نام ها و سایه ها» بود که مشهورش کرد و جایزه «مهرگان ادب» را برایش به ارمغان آورد. او نویسنده یی است بدون حاشیه و بی جنجال اما پرکار که در طول همین امسال دو مجموعه داستان منتشر کرده است. یکی همین «باقی مانده ها» که یکی از شانس های بردن جایزه «گلشیری» در بخش بهترین مجموعه داستان است و دیگری هم که در همین هفته های اخیر منتشر شد «پاییز بود» بود که داستان هایی را که «اخوت» در سال ۸۵ نوشته دربر می گیرد.از ویژگی های داستان های «اخوت» نثر سالم، پاکیزه و یکدست داستان ها است؛ نثری که نویسنده گاه برای پروراندن آن از شعر کهن هم مایه گرفته و این به ویژه در گفت وگوهای بین شخصیت های داستان های او مشهود است. ضمن اینکه «اخوت» طنزی ملایم را نیز با این نثر پاکیزه می آمیزد؛ طنزی معتدل که با دنیای داستانی نویسنده «همخوان» است. بیشتر داستان های «اخوت» در اصفهان می گذرد و گذشته و حس نوستالژیک نسبت به آن بخش عمده یی از بدنه داستان های او را شکل می دهد. «اخوت» را شاید بتوان یکی از قدیمی ترین نویسندگانی به شمار آورد که نام شان بین نامزدهای جایزه «هوشنگ گلشیری» به چشم می خورد و احتمال برنده شدن شان هم هست.
ـ من عاشق آدم های پولدارم
نویسنده دیگری که او هم از نویسندگان پرکار و در عین حال پرطرفدار حاضر در فهرست نامزدهای بهترین مجموعه داستان به شمار می آید، «سیامک گلشیری» - برادرزاده زنده یاد هوشنگ گلشیری - است که با مجموعه «من عاشق آدم های پولدارم» که اوایل امسال از او منتشر شد در فهرست نامزدهای جایزه «هوشنگ گلشیری» حضور دارد. «سیامک گلشیری» هم مثل «محمدرحیم اخوت» از نویسندگانی است که امسال دو کتاب منتشر کرده اند. دومین کتاب منتشر شده از «گلشیری» در امسال، یک رمان بود به نام «چهره پنهان عشق» که در همین یکی دو هفته اخیر منتشر شد. «سیامک گلشیری» نویسنده یی است که علاوه بر اینکه توجه منتقدان را به خود جلب کرده، ظاهراً بین مخاطب های نه چندان حرفه یی ادبیات داستانی هم، نویسنده یی است نسبتاً پرطرفدار که رسیدن برخی کتاب هایش به چاپ های متعدد به خوبی گواه این مدعا است. او ساده می نویسد و موضوع داستان هایش بیشتر حوادث روزمره و روابط شهری و به ویژه روابط زوج ها و اختلافات زن و شوهری است که این آخری از بس این روزها در داستان های شهری تکرار شده، می تواند پاشنه آشیل مجموعه داستان «سیامک گلشیری» در رقابتی باشد که بر سر گرفتن جایزه بهترین مجموعه داستان وجود دارد، هر چند در مورد «من عاشق آدم های پولدارم» تاکنون از سوی منتقدان دو موضع گیری کاملاً متفاوت صورت گرفته است و برخی این مجموعه را مجموعه یی بی نقص دانسته اند و برخی دیگر ایرادهایی بنیادی بر آن وارد دانسته اند. حال بستگی دارد بین داوران جایزه «هوشنگ گلشیری» اکثریت با کدام دسته باشد.
▪ مجموعه داستان اول
ـ هیچ
اولین مجموعه داستان سعید بردستانی از نظر ساخت و فضا تنوع زیادی دارد. به همین خاطر حتی اگر با برخی از داستان های این کتاب هم ارتباط برقرار نکنید احتمالاً آنهای دیگر باب میل تان خواهد بود. بعضی از داستان های بردستانی در اقلیم جنوب می گذرد که نشان دهنده توانایی های این نویسنده در پرداخت سنتی داستانی است. یکی دو داستان دیگرش نشان دهنده دغدغه های فرمی این نویسنده است. « هیچ» در جایزه ادبی گام اول نامزد بود ولی برخلاف پیش بینی ها در مهرگان ادب نامزد نشد. با این وجود اولین کتاب بردستانی نظر مثبت بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد و در جایزه ادبی گلشیری هم کم شانس نیست. شاید اگر داستان های بردستانی از نظر مضمون و فضا یکدست بود راحت تر می شد درباره احتمال برنده شدن آن پیش بینی کرد اما حالا کار سختی است که بدانیم کدام داستان های بردستانی مورد توجه داورها قرار گرفته است.
ـ زندگی مطابق خواسته تو پیش می رود
بین کتاب اولی های امسال جایزه «گلشیری» یکی هم طبق معمول همه جایزه هایی که از آغاز امسال تاکنون برگزار شده، «امیرحسین خورشیدفر» است با مجموعه داستان «زندگی مطابق خواسته تو پیش می رود». «خورشیدفر» از نویسندگانی است که با همین اولین مجموعه داستانش تا این لحظه پای ثابت همه جوایز ادبی مختلف بوده. از جوایز مستقلی مثل «روزی روزگاری» و «مهرگان» و «منتقدان و نویسندگان مطبوعات» گرفته تا جوایز دولتی نظیر «گام اول» و «جایزه کتاب سال» که نامزدهای بخش ادبیات آن اخیراً معرفی شدند. «خورشیدفر» با «زندگی مطابق خواسته تو پیش می رود» خود تاکنون سه تا از این جایزه ها یعنی جایزه «روزی روزگاری» و «گام اول» و «مهرگان ادب» را از آن خود کرده که این خود نشان می دهد، داورانی با دیدگاه ها و رویکردها و سلیقه های فکری متفاوت در موفق بودن این مجموعه با یکدیگر هم داستان بوده اند. هرچند انتخاب نشدن این مجموعه به عنوان مجموعه داستان برگزیده جایزه «منتقدان و نویسندگان مطبوعات» نشان داد که پیش بینی ها هرچقدر هم که مستدل باشد باز باید منتظر آینده ماند.
ـ شب های چهارشنبه
مجموعه دیگری که از میان کتاب اولی ها شانس زیادی برای بردن جایزه «گلشیری» دارد، «شب های چهارشنبه» است، نوشته «آذردخت بهرامی». «شب های چهارشنبه» هم از آن مجموعه داستان هایی بود که به محض انتشارش با تعریف و تمجیدهای فراوانی از سوی منتقدان روبه رو شد و در اولین جایزه ادبی که امسال برگزار شد، یعنی جایزه «روزی روزگاری» به طور مشترک با «زندگی مطابق خواسته تو پیش می رود»، تندیس ویژه بهترین مجموعه داستان را از آن خود کرد و آخرین جایزه یی هم که تا الان برگزار شده یعنی جایزه «منتقدان و نویسندگان مطبوعات» به همین مجموعه داستان تعلق گرفت. هرچند برخی منتقدان معتقدند تمام داستان های این مجموعه هم سطح نیستند و دو سه داستان از بقیه بهترند. برخی هم که پا را از این هم فراتر گذاشته، می گویند بهترین داستان این مجموعه داستان اول آن یعنی خود داستان «شب های چهارشنبه» است؛ آن هم با فاصله یی بعید از دیگر داستان ها. این منتقدان اخیر معتقدند که بار اصلی خوب بودن این مجموعه را همین داستان «شب های چهارشنبه» است که به دوش می کشد. عده یی هم در ارزیابی این مجموعه وارد بحث های حاشیه یی همیشگی جایزه «گلشیری» و آن عامل معروف «اهمیت شاگرد گلشیری بودن» و نقش تعیین کننده آن در جایزه «گلشیری» می شوند و از این لحاظ بیشترین احتمال را بین کتاب اولی ها، به برنده شدن «آذردخت بهرامی» می دهند اما اگر هم نخواهیم وارد این بحث حاشیه یی شویم باز شواهد فراوانی هست که می توان براساس آنها «آذردخت بهرامی» را یکی از جدی ترین نامزدهای جایزه «گلشیری» به شمار آورد. «بهرامی» نویسنده یی است که نگاه طنزآمیزش او را از دیگر نویسندگان زن که شکل کارشان با شکل کار او مشابه است، متمایز می کند؛ ضمن اینکه یکی از ویژگی های داستان های او به نظر منتقدان خلق موقعیت های بدیع داستانی است.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید