پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


به نام پیوند دهنده قلب ها


به نام پیوند دهنده قلب ها
یکی از بدیهی ترین حقوق هر انسانی ازدواج است. پدر و مادر و جامعه وظیفه دارند شرایط را طوری فراهم کنند که هر فرد در ابتدای سنین جوانی بتواند ازدواجی دائمی، پایدار و موفق را تجربه کرده و در سایه آن به آرامش واقعی برسد و با تولد فرزندان نقشی را که طبیعت در راستای ادامه بقا بر عهده او گذاشته است به انجام برساند. حقی که سال ها است مورد بی توجهی قرار گرفته و به یک نیاز دست چندم تبدیل شده است.
شاید امروز برای ما که در دورانی به سر می بریم که حداقل سن ازدواج برای دختران حول و حوش ۲۲ سال و برای پسران حدود ۲۷ سال است، باور کردنی نباشد که در گذشته ای نه چندان دور دختران در سن ۱۴ – ۱۵ سالگی و پسران در سنین حدود ۲۰ سالگی ازدواج می کردند و وقتی به سن دختر و پسر دانشجو و بیکار امروزی می رسیدند هر کدام چند بچه قد و نیم قد نیز داشتند. وجود فاصله ای نزدیک به یک دهه بین سن بلوغ و ازدواج تبعات فردی و اجتماعی فراوانی را به دنبال دارد که پرداختن به آنها از موضوع این گزارش خارج است. قصد ما این است که عوامل مختلفی را که چنین شکافی را ایجاد کرده اند مورد بررسی قرار داده و راه کارهایی را با نظر کارشناسان برای آنها ارائه کنیم.
● در انتظار فراغت
دختر و پسر امروز وقتی به سن بلوغ می رسند هنوز خیلی کارها را باید انجام دهند. آنها در این سنین مشغول تحصیلند و از دید بزرگترهای خود بچه به حساب می آیند، و شاید تنها چیزی را که نمی توانند حتی به مخیله خود راه دهند ازدواج است. آنها باید منتظر بمانند و تلاش کنند تا خان اول را بگذرانند. اما تحصیلات متوسطه در دنیای پیچیده امروز برای پیدا کردن شغل مناسب و گذران زندگی کافی نیست. جوان امروز ناچار است برای یافتن موقعیت های بهتر حداقل ۴ سال دوره تحصیلات تکمیلی و عالی را نیز بگذراند، و پس از آن خان دوم به نام سربازی مانع دیگری است که در پیش پای جوان قرار دارد. صحبت های دکتر اسحاقی را درباره تاثیر تحصیلات عالی و سربازی در ایجاد تاخیر در سن ازدواج بخوانید: " جوامع پیچیده امروزی فرآیندهای اجتماعی جدیدی را به همراه دارند. به طور طبیعی میل اجتماع به این سمت پیش می رود که جوان پس از استقرار نسبت به تشکیل خانواده اقدام کند. از زمانی که سربازی به عنوان یک خدمت ضرورت و اجباری تعیین شد به طور خودکار ۲ سال به دوران تجرد جوان اضافه شد. توجه داشته باشید که اشتغال در مشاغل اداری منوط به گذراندن سربازی و پایان خدمت است. پدیده تحصیل در آموزش عالی و تکمیلی نیز در فرآیند ازدواج تاثیر گذاشته است. به گونه ای که در حال حاضر یکی از شرایط ازدواج تحصیلات عالی است که خود این مطلب نیز حداقل ۵ – ۴ سال سن ازدواج را به تاخیر می اندازد." با این شرایط به طور طبیعی اگر دختر و پسر بخواهند پس از اتمام تحصیلات ازدواج کنند به حدود ۳۰ سالگی می رسند، در این صورت فاصله زیادی بین سن بلوغ و ازدواج ایجاد می شود. چنین فاصله ای تبعات ناخوشایند اجتماعی و فردی را به دنبال دارد.
معاون مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان معتقد است باید زمینه ای فراهم شود که افراد بتوانند حین گذراندن تحصیلات و خدمت سربازی ازدواج کنند. برای مثال همچنان که در قانون تسهیل ازدواج جوانان و یا برنامه ملی ازدواج در سازمان ملی جوانان پیش بینی شده است جوان بتواند در محلی خدمت کند که نزدیک به خانواده باشد و یا در نظام آموزش عالی بتواند در کنار خانواده تحصیل کرده و یا از خوابگاه های متاهلین استفاده کند.
امروزه آسیب های ناشی از تاخیر در سن ازدواج برای جوانان تبیین نمی شود و لذا جوان و خانواده او چنین تاخیری را طبیعی و گاه برای فراهم آوردن موقعیت های بهتر لازم می دانند. زندگی جدید و تغییرات اجتماعی باعث شده است ایستگاه های مختلفی در مسیر جوان گذاشته شود که باید تمام آنها را رد کند تا توقع از او ازدواج ایجاد شود. حال اگر پیامدهای این تاخیر به طور شفاف بیان شود بسیاری از کسانی که در سن ازدواج هستند و موانع جدی ندارند اقدام به ازدواج می کنند.
● کبوتران هم آشیانه می سازند
تقریبا غیر ممکن است با جوانی صحبت کنید و او درباره مهمترین موانع ازدواج خود به اشتغال و مسکن اشاره نداشته باشد. اگر این دو مانع از سر راه برداشته شوند سایر مسائل و مشکلات به خودی خود حل می شوند. ازدواج به نحو موثری با اشتغال و درآمد زایی بستگی دارد و مسکن عاملی مهم و تعیین کننده در این زمینه است. اسحاقی در حالی که برای حل این دو مشکل مدل اشتغال موقت و دانشجویی و استفاده از مجموعه ای از منازل مخصوص جوانان را که می توان در هر محله ایجاد کرد و با اجاره بهای بسیار پایین در اختیار آنان قرار داد را پیشنهاد می کند، از نظام بانکی و سیستم مالی و اقتصادی انتظار دارد موضوع اشتغال جوانان را از بعد فرهنگی مورد توجه قرار دهند و نه از بعد اقتصادی و می گوید: " ما باید در امر اشتغال و ازدواج جوانان سرمایه گذاری کنیم ولی نه با این نگرش که حتما باید سود آن به نظام اقتصادی برگردد. باید هزینه هایی را بگذاریم و یارانه هایی را بدهیم و درصدی از عدم برگشت سرمایه را نیز بپذیریم. چون جوان در ابتدای راه است، توانمند نیست و شغل ثابتی ندارد، او بازار کسب و کار را نمی شناسد ممکن است به مشکل برخورد کند و ورشکست شود. نظام اقتصادی باید این خطر را بپذیرد و بخشی از عدم بازگشت سرمایه را برای خود تعریف کند."
اگر امر اشتغال زایی برای جوانان با دیدی فرهنگی مورد توجه قرار گیرد بسیاری از مشکلات اعطای وام و تسهیلات جوانان حل می شود و جوان بدون اضطراب و استرس ورشکستگی و زندان اقدام به کار تولیدی خواهد کرد. ضمن این که سود آن در دراز مدت عاید تمام اقشار جامعه و از جمله متولیان نظام بانکی و اقتصادی کشور خواهد شد.
● تار و پودهایی که هر روز ضخیم تر می شوند
اشتغال، مسکن، تحصیلات و غیره اگرچه موانعی جدی بر سر راه ازدواج جوانان محسوب می شوند ولی تنها موانع نیستند. جامعه و مسئولین وظیفه دارند به بهترین نحو ممکن این مشکلات را از پیش روی جوانان بردارند، اما بد نیست نگاهی نیز به اطراف خود داشته باشیم و کمی هم به تار و پودهایی بیاندیشیم که خود ما تنیده ایم. سخت گیری ها، قید و بندها، رسم و رسومات زیاد از حد و دست و پا گیر که روز به روز بر آنها افزوده می شود، خاکریزهای جدیدی را در سر راه ازدواج ایجاد می کنند که جوان باید آنها را فتح کرده و پشت سر گذارد. اغلب این رسومات را خانواده هایی ایجاد می کنند که از لحاظ اقتصادی مشکلات چندانی نداشته و جزء طبقات مرفه جامعه محسوب می شوند، طبقات میانی نیز به تبع آنها آرام آرام درگیر قیوداتی می شوند که زندگی را برای آنان و جوانانشان مشکل و مشکل تر می سازد. بسیاری از این آداب و رسوم واقعه ازدواج را که قرار است بهترین و شیرین ترین واقعه زندگی باشد به تلخکامی مبدل می سازد. انتظار از جوان برای خریدهای آنچنانی، برگزاری مراسم در فلان تالار، اتومبیل مدل بالا با راننده و نصب گل های گران قیمت و ... پیرایه هایی است که ازدواج را هر روز بیش از پیش به تاخیر انداخته و مشکل تر می سازد. چه اشکالی دارد مراسم همانند گذشته در خانه و با مشارکت همسایگان برگزار شود، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر به جای پرداختن هزینه گزاف برای اتومبیل و راننده و تزیینات آنچنانی، اتومبیل یکی از بستگان برای این کار استفاده شود، آیا نمی توان به جای چندین نوع پیش غذا و غذا و سالاد و دسر به دادن ولیمه ای ساده تر اکتفا کرد؟ آیا این گونه مراسم صفا و صمیمیت بیشتری در بین خانواده ها ایجاد نخواهد کرد و خاطره ای شیرین و به یاد ماندنی برای عروس و داماد باقی نخواهد گذاشت؟ امروز گاهی هزینه های مراسم به قدری سنگین است که زوجین تا چندین سال باید بخش مهمی از درآمد خود را صرف بازپرداخت مخارج یک شب جشن عروسی خود کنند. گاهی از زوجین انتظار داریم شرایطی را که یک خانواده پس از چندین سال زندگی و تلاش مشترک به آن می رسند از همان ابتدا داشته باشند، از دختر انتظار جهیزیه ای را داریم که شاید بسیاری از اقلام آن تا سال ها مورد استفاده قرار نگیرد و از پسر می خواهیم از همان ابتدا اتومبیل و خانه و مقدار زیادی نقدینگی داشته باشد. این ها تارهایی است که به دست و پای دختران و پسران ما تنیده می شود. اسحاقی با اشاره به این نکته که بخشی از روند آسان سازی ازدواج به مراسم ازدواج و زوجین، بخشی به خانواده و بخشی به دولت مربوط است که زمینه های ازدواج آسان را فراهم کند می گوید: " ما در مورد ازدواج قائل به سهل انگاری نیستیم، ولی پس از تحقیقات و انتخاب همسر باید زوجین و خانواده ها بنا را بر سهل گیری بگذارند. موضوعات اقتصادی و رفاه اقتصادی موضوعاتی نسبی است، و شما در هر نقطه که باشید بالاتر از آن هم هست. اما قناعت و راضی شدن به حداقل ها در ابتدای زندگی می تواند شروع خوبی برای ازدواج آسان باشد."
خانواده ها باید از ایجاد توقعات زیاد برای مراسم ازدواج خودداری کنند. یک بخش از شاخص های ازدواج آسان در نزد خانواده ها است، که با تبعیت از رسم و رسوم و چشم و هم چشمی هزینه های ازدواج را بالا می برند. وقتی شرایط سخت باشد تامین هزینه ها یکی از موانع مهم برای ازدواج خواهد بود. در مورد زوجین نیز اگر زن و شوهر بیش از هر چیز به یکدیگر بیاندیشند سایر مسائل تبعی و دست دوم خواهد بود و با شرایطی بسیار ساده نیز می توان زندگی خوبی داشت. بنابراین در مثلث زوجین، خانواده و دولت زوجین مهمترین نقش را در برگزاری ازدواج آسان دارند.
اسحاقی یکی از راه های کاهش هزینه های ازدواج را برگزاری مراسم و جشن های جمعی می داند. به اعتقاد او این گونه جشن ها که می تواند توسط دستگاه های مختلف، کارخانجات، و ادارات برگزار شود علاوه بر تقلیل هزینه ها باعث نشاط اجتماعی نیز خواهد شد.
● درمانی برای بسیاری از آسیب های اجتماعی
محققان اعتقاد دارند یکی از مهمترین علت های بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی تاخیر در ازدواج جوانان و ایجاد شکاف بین سن بلوغ و ازدواج است. مطمئنا منظور این محققان ازدواجی است که منجر به ایجاد کانون خانواده ای گرم و مستحکم خواهد شد. در این زمینه روی آوردن به راه حل هایی از نوع ترویج ازدواج موقت مسکنی است که حتی در صورتی که تمام پسران ما به آن میل داشته و اقدام کنند تنها مشکلات جنسی نیمی از جامعه جوان ما را به طور موقت برطرف خواهد کرد و آرامش و امنیت روانی و نیز بنیاد خانواده سالمی را که ما از وقوع ازدواج انتظار داریم محقق نخواهد ساخت، و چه بسا جامعه ما را با مشکلات جدید و پیش بینی نشده ای رو به رو سازد.
منطقی به نظر می رسد اگر هر آنچه توان داریم برای بر طرف ساختن مشکلات و موانع پیش روی جوانان به شکلی دائمی و چاره ساز سرمایه گذاری کنیم. اسحاقی در زمینه تلاش دولت برای رفع موانع پیش روی جوانان به آیین نامه ای اشاره می کند که در صورت تحقق یافتن می تواند برای جوانان ۲۰ یا ۳۰ سال آینده راه گشا باشد. بر اساس این آیین نامه در صورتی که تصویب شود از ابتدای تولد هر نوزاد یک حساب بانکی برای او باز می شود و دولت و والدین مبلغی را به شکل ماهیانه برای او واریز می کنند، تا در دراز مدت سرمایه مناسبی برای او پس انداز شود. در این آیین نامه برای کاهش سن ازدواج پیش بینی شده است که اگر جوان در حدود سنی مشخصی اقدام به ازدواج کند می تواند علاوه بر این سرمایه از تسهیلات دیگر دولتی نیز بهره مند شود. اگرچه چنین آیین نامه هایی تاثیری برای رفع مشکلات جوانان امروز که درصد بالایی از جمعیت کشور ما را تشکیل می دهند نخواهد داشت ولی با خوشبینی می توان آن را گامی بلند مدت برای از میان برداشتن مشکلات تلقی کرد.
اما در کوتاه مدت به برنامه ها و صرف هزینه هایی نیاز است که به شکلی انقلابی و کوتاه مدت جوانان را در رسیدن به اساسی ترین حق خود و تشکیل خانواده یاری رساند و مشکلات و موانع پیش روی آنان را از میان بردارد.. در پایان نظر دکتر اسحاقی را در این زمینه نیز بخوانید: " اگر تنها درصدی از هزینه هایی که صرف کنترل و مقابله با بزه می شود صرف اشتغال و ازدواج جوانان شود نتایج بسیار بهتر و موثر تری عاید خواهد شد. پیشگیری بسیار بهتر از درمان و مقابله انتظامی و قضایی است. در پیشگیری از آسیب های اجتماعی مباحث فرهنگی مقدم است و در مقوله فرهنگی توجه به نیازهای اساسی فرد از نظر مادی و معنوی حرف اول را می زند. بنابراین هر چقدر در مسائل مربوط به جوانان هزینه شود در حقیقت انباشت سرمایه و ثروت انسانی است. "
سعیده کافی


همچنین مشاهده کنید