شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

هنر کج سلیقگی!


هنر کج سلیقگی!
شاید نشاندن واژه "هنر" در کنار "کج سلیقگی" از آنجاکه یکی ایجابی و دیگری سلبی است، نوعی "تناقض نما" باشد اما به هر حال کج سلیقگی نیز مانند هر رفتار و خصیصه دیگری، نیازمند مقتضیات درونی است که نزد هر بنی بشری به سادگی یافت نمی شود و از این جهت تعبیر با کنایه‌ی هنر از آن، پربیراه نیست.
حکما گفته‌اند "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد". عقلا نیز می‌گویند "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟" در مواعظ دینی نیز بر تأمل و تدبر پیش از سخن گفتن تأکید بسیار شده است.
کج سلیقگی اما هنگامی که چاشنی کلام بدون تعقل و تأمل شود، مصدر آن را اگر منصف باشد، به اظهار ندامت وا می‌دارد یا لااقل صاحب کلام می‌کوشد آنچه را که از وی صادر شده است، توجیه و تأویل کند که مثلاً مقصود من این بود و آن نبود و...
سیاست خارجی دولت نهم به گواه ناظران داخلی و خارجی، از نقاط قوت و قابل مانور آن است. این مسئله از سوی رهبر انقلاب نیز که عهده دار تنظیم انطباق جهت گیری‌های کلان با آرمان‌ها و اصول انقلاب اسلامی است نیز مورد تصریح قرار گرفته است.
رسانه‌های منطقه و غرب روزی نیست که از ایران و ابتکارات حوزه دیپلماسی آن نگویند و ننویسند. حتی اتهاماتی که پروپاگاندای رسانه‌ای، دائم بر طبل آن می‌کوبد، حاکی از نقش پیشروانه جمهوری اسلامی در سیاست‌های منطقه‌ای، جهانی و مسئله هسته‌ای است.
انتشار گزارش البرادعی، انتشار گزارش ۱۶ نهاد اطلاعاتی امریکا موسوم به NIE و شرکت رئیس جمهوری اسلامی ایران در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس، ۳ رویداد اخیر مهمی است که در حال حاضر در کانون توجه رسانه‌های دنیا قرار دارد.
مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش ۱۶ نوامبر ۲۰۰۷ خود با اشاره به دسترسی آسان به مواد هسته‌ای ایران، بر عدم انحراف این مواد به سمت فعالیت‌های نظامی تاکید کرده و اعلام نمود: ایران به سؤالات آژانس درباره سانتریفیوژهای P۱ و P۲ پاسخ داده و این پاسخ ها، با یافته‌های آژانس انطباق دارد.
رئیس جمهور ایران ۳ دسامبر (۱۲ آذر) در پاسخ به دعوت رسمی کشورهای حاشیه خلیج فارس در بیست و هشتمین اجلاس سران حاضر شد و حدود یک هفته پس از نشست آناپولیس (۲۷ نوامبر)، ۱۲ پیشنهاد همکاری اقتصادی، تجاری، امنیتی و علمی- پژوهشی ارائه داد.
هم‌زمان با حضور ایران در اجلاس شورای همکاری، ۱۶نهاد مهم اطلاعاتی امریکا در گزارش مهمی که رسانه‌ها از آن به عنوان روسیاهی برای کاخ سفید یاد کرده و تأکید نمودند ایران به دنبال تسلیحات هسته‌ای نیست.
بازتاب هریک از موارد فوق در رسانه‌های دنیا و تحلیل بازخوردهای آن از سوی شخصیت‌های سیاسی یقیناً در این مقال نمی‌گنجد. اگرچه رجانیوز، بخشی از این موارد را در اخبار جداگانه‌ای منعکس کرد.
درباره حضور احمدی‌نژاد در اجلاس شورای همکاری، ۳ نوع نگاه عمده و متمایز وجود دارد:
۱) پان عربیست‌هایی که از حضور ایران در یک اجلاس کاملاً عربی به شدت آشفته شدند. این طیف از مخالفان حضور ایران، معتقدند اساساً فلسفه وجودی این شورا، مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران بوده است و در حالیکه تاکنون فقط از عنان (دبیرکل سابق سازمان ملل) و ژاک شیراک (رئیس جمهور سابق فرانسه) به عنوان شخصیت‌های صلح‌طلب غیرعرب برای شرکت در این اجلاس دعوت شده بود و در شرایطی که سالهاست کشور عربی یمن در صف پذیرش درخواست برای عضویت در شورا قرار دارد، دعوت از ایران که خود تهدیدی برای منطقه است، تنها به تقویت موقعیت داخلی و بین المللی رهبران آن می‌انجامد.
۲) تعدادی از ناظران غربی معتقدند اعراب برای بالانس شکاف ایجاد شده در اثر حضور در آناپولیس، از ایران دعوت کردند. درخواست احمدی‌نژاد از ملک عبدالله در گفتگوی تلفنی با وی، ۲ شب قبل از آغاز به کار آناپولیس درخصوص عدم حضور در نشست مذکور و عدم موافقت ملک عبدالله، سایه سنگینی می‌توانست باشد که عبدالله با اصرار بر حضور ایران در دوحه و گرفتن دست احمدی‌نژاد در حال حرکت به سمت محل برگزاری اجلاس، نشانه تلاش برای ایجاد نوعی موازنه میان رویکردهای ایرانی- امریکایی از سوی اعراب است.
۳) تعدادی از مخالفان داخلی که همیشه مترصد گل آلود کردن آب و ماهی‌گیری از آن هستند، حضور رئیس‌جمهور در اجلاس دوحه را ابتدا با تحریف نام آن از "شورای همکاری کشورهای عربی خلیج" به "شورای همکاری کشورهای خلیج عربی"، بهانه کردند و سپس بر اینکه همانند گذشته در بیانیه پایانی اجلاس بر ادعای واهی تعلق جزایر ۳گانه به امارات تأکید شده است، خرده گرفته و حضور ایران را به منزله مشروعیت‌بخشی به این ادعا قلمداد کردند.
این مخالف خوانی البته منحصر در مخالفان تابلودار دولت نماند و اگرچه این طیف، بنا بر عادت مألوف خود (و شاید حسادت از اینکه دعوت از ایران برای شرکت در اجلاس به رغم تقاضاهای مکرر رؤسای جمهور پیشین، از رئیس دولت نهم، صورت گرفته است) همنوا با اپوزیسیون خارج‌نشین برای به باد رفتن عزت و شرف ایرانی وااسفا سردادند بلکه برخی اصولگرایان نیز که اغلب کج‌سلیقگی ناچسبی با رفتارهایشان عجین است، اظهاراتی شتابزده بیان و قلمی کردند که با فاصله زمانی کوتاهی هم حرف خود را پس گرفتند.
این افراد، توضیحات معاون عربی وزیر امور خارجه در کمیسیون امنیت ملی مجلس را دلیل بازگشت از سخنان قبلی خود دانسته و برای اینکه ثابت کنند نگارش نامه آنچنانی به رئیس‌جمهور که بلافاصله با استقبال کم‌سابقه روزنامه‌های جریان ضداصولگرا مواجه شد، خبط چندان بزرگی هم نبوده است، ادعا کردند اگر این نامه نوشته نمی‌شد، همین پاسخ‌ها نیز از طرف دولت داده نمی‌شد. حال آنکه، گوینده این سخن که خود از نمایندگان مجلس است، نیک می‌داند که دعوت از وزیر به کمیسیون برای شنیدن توضیحات وی، ابتدایی‌ترین اقدام معمول است نه اینکه اول نامه سرگشاده آنهم درخصوص مسائل کلان سیاست خارجی نگاشته شود و پس از جار و جنجال، اعلام شود که از توضیحات معاون وزیر خارجه گفته شود: «ضروری است که توضیح دهم پس از شنیدن توضیحات نماینده وزارت امور خارجه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، این سفر نکات مثبتی را هم در پی داشت.»
نگارنده نامه مزبور به رئیس‌جمهور، در مصاحبه ای که پس از حضور معاون عربی وزات خارجه در مجلس، کرده است، اینچنین اظهارات قبلی خود را محترمانه پس گرفته است:
وی با بیان اینکه اظهار تمایل ایران برای شرکت رئیس جمهور در این اجلاس امری غیر متداول در عامل سیاست نیست که به طور خصوصی انجام گرفته بود خاطرنشان کرد: امیر قطر که رئیس اجلاس شورای همکاری خلیج فارس بود با دعوت‌نامه‌ رسمی از رئیس جمهور ایران استقبال کرد، در حالی که امیر قطر ۷ دقیقه بیشتر وقت سخنرانی در این اجلاس نداشت، اما رئیس‌جمهور کشورمان نطق ۱۳ دقیقه‌ای ارائه کرد و چندین بار هم از خلیج همیشه فارس در این نقط نام برد.
این نماینده مجلس افزود: این در حالیست که دو تن از رؤسای دولت‌های منطقه نیز درخواست حضور در اجلاس دوحه را داشتند که شورای همکاری خلیج فارس آن را نپذیرفته و این نشانه اهمیت جمهوری اسلامی ایران است که رسماً به این اجلاس دعوت می‌شود.
وی با اشاره به مصاحبه وزیر امور خارجه قطر با خبرنگاران پس از اجلاس شورای همکاری خلیج فارس گفت: وزیر خارجه قطر در این مصاحبه صراحتاً بر اینکه خلیج فارس از قدیم خلیج فارس بود، تصریح کرد که این امر نشان می‌دهد وزارت خارجه تضمین‌هایی گرفته بود ولی متأسفانه آنها شرط مهمان‌نوازی را رعایت نکردند و حضور رئیس‌جمهور کشورمان در این سفر را به درخواست ما اعلام کردند.
وی افزود: آنها مثل گذشته دعاوی بی‌اساس خود را در باره جزایر ایرانی تکرار کردند، البته اگر لغو شرکت وزیر خارجه در اجلاس امنیتی بحرین را پاسخ وزارت خارجه ایران به این بداخلاقی‌ها و سوء‌ استفاده‌ها بدانیم، پاسخ در خور تقدیری است.
قضاوت با خواننده محترم؛ آیا این کج سلیقگی نیست که لقمه را دور سر بچرخانیم و بعد که خود و دیگران را به زحمت انداختیم، بگوییم: هان! گویا چندان هم بدمزه نبود؟!
نمونه های این کج سلیقگی در کارنامه این دوستان متعدد است. از دهه ۶۰ و قانون کار و ایستادن مقابل امام (ره) گرفته تا سال ۸۴ و ادعای ساده زیستی و حمایت از کاندیدایی با دهها میلیارد تومان تبلیغات انتخاباتی به سبک حزب کارگر انگلیس!
با این حال، هنوز هم جای تقدیر دارد که صاحب نامه انتقادی به رئیس جمهور، با التفات نسبت به نادرستی ادعاهای خود و بازخوردهای آن، بر آن اصرار بیجا نکرد اما آیا تضمینی برای تکرار این کج‌سلیقگی‌های سابقه‌دار که موقعیت کل جبهه اصولگرایی را در مقطع حساس و شکننده نزدیک انتخابات به خطر می‌اندازد، وجود دارد و آیا عقلای اصولگرا تدبیری برای کنترل و پیشگیری از تکرار موارد مشابه کرده‌اند؟
۲ بند دیگر نامه این نماینده محترم به رئیس‌جمهور که درباره گزارش البرادعی و گزارش NIE می‌باشد، اساساً جای پاسخ و نقد ندارد چرا که مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی نادرست است.
انتقاد از رئیس‌جمهور با این مبنا که "چرا از این گزارشها خوشحال و مشعوف شده‌اید" و چرا آن را "بزگترین پیروزی سده اخیر ملت ایران دانسته‌اید"، در مورد اول مساوی نادیده گرفتن دستاوردهای ملت و در مورد دوم متأثر از نگارش شتابزده این نامه است چراکه نگارنده آن، از تیتر تحریف شده خبرگزاری مهر برای انتقاد به سخنان رئیس‌جمهور در سفر استانی ایلام استفاده کرده است.
با این حال، مشخص نیست چرا این نماینده کهنه‌کار سیاسی، از اینکه جنبه سیاسی مسئله هسته ای ایران، با درایت و دیپلماسی فعال، تضعیف شده و جنبه های فنی و حقوقی آن محور قرار گرفته است و از تکرار مختومه شدن بخش سیاسی پرونده از سوی رئیس‌جمهور به منظور ارسال پیام‌های حاکی از مقاومت ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌های سیاسی غرب و تأکید بر جنبه فنی و حقوقی به منظور اعتمادسازی فارغ از سیاست‌زدگی آشفته شده است.
و باز مشخص نیست چرا این نماینده محترم اصرار دارد، گزارش اطلاعاتی امریکا را که به بمب اطلاعاتی شهرت یافته و مخالفان داخلی دولت نیز ناچار به اذعان آن شده و آن را ثمره دولت قبل می‌دانند و برای ثبت آن به نفع خود گروکشی می‌کنند، کوچک بشمارد؟ بازتاب‌های این گزارش، آنچنان وسیع بوده است که اغلب تحلیل‌های واقع‌بینانه در برهم خوردن موازنه به سود ایران تأکید دارند.
اشتباه نشود این لطف یانکی‌ها به ملت ایران نبوده است بلکه انتشار گزارش مزبور یا در اثر رقابت انتخاباتی دموکرات‌ها و جمهوریخواهان به بیرون درز کرده است و یا جمهوریخواهان با انتشار آن خواسته‌اند به افکار عمومی داخلی خود اطمینان دهند که جنگ دیگری در کار نیست و به این وسیله آراء سبد انتخاباتی خود را افزایش دهند.
آیا اذعان دشمنان ملت ایران به مسئله‌ای که پرونده تهدید نظامی، شرایط ویژه و قس علیهذا را مختومه کرد، پیروزی نیست؟ اگر هست لطفاً کاتولیک‌تر از پاپ نشوید و با توهم اینکه یگانه عقلای قوم هستید و دیگران بهره‌ای از عقلانیت و تدبیر ندارند و هموارع نیازمند ارشادات شما هستند، پیروزی‌های ملت ایران را رنگ کج‌سلیقگی نزنید.
سجاد فیاض
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید