بدترین روزهای بولتون

بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی تصور می کنند که استعفای بولتون از نمایندگی ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد که متعاقب شکست جمهوریخواهان از دموکراتها در انتخابات میاندوره ای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا صورت پذیرفت بدترین ضربه ای بوده که بر وی تحمیل شده است.حال آنکه این فرضیه به هیچ عنوان صحیح نیست.بولتون پس از برکناری اجباری از سمت خود به طور مستقیم در معادلات پشت پرده کاخ سفید حضور یافت و سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را مطابق نظرات شورای اصلی نومحافظه کاران هدایت می نمود.بولتون به شدت طرفدار اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران است.او به لحاظ فکری قرابت زیادی با دیک چنی معاون رئیس جمهور ایالات متحده دارد و حتی بسیاری از صاحبنظران رفتارهای چنی را متاثر از القائات کاذب افرادی مانند دیک چنی و پل ولفویست می دانند.
در هر صورت می توان به صراحت ادعا نمود که بولتون هم اکنون سخت ترین روزهای خود را می گذراند.وقوع دو واقعه موازی،یکی انتشار گزارش نهاد های اطلاعاتی آمریکا و دیگری شکست کنفرانس آناپولیس موجب برباد رفتن تلاشهای ۷ ساله بولتون در معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن شده است.
نماینده تندروی سابق آمریکا درسازمان ملل در اظهاراتی نیت پنهان و اصلی دولت این کشور را در مخالفت با برنامه هسته‌ای ایران فاش ساخته است. ایالات متحده آمریکا همواره در اقدامات علیه برنامه، صلح آمیز هسته‌ای ایران خود را نماینده جهان تلقی می‌کند و مدعی می‌شود که این برنامه، صلح جهانی را به خطر می‌اندازد. در این حال است که بولتون که در یک برنامه تلویزیون بی‌بی‌سی شرکت کرده بود در پاسخ به یک بیننده تصریح کرد اگر حکومتی غیر از حکومت کنونی ایران بر سر کار بود آمریکا موضع دیگری غیر از موضع خصمانه کنونی را در قبال برنامه هسته‌ای ایران می‌داشت!
از سوی دیگر ،جان بولتون به رویکرد جمهوریخواهان سنتی مانند کالین پاول در خصوص جمهوری اسلامی ایران نیز اشاره ای داشته است.نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل در کتاب خاطراتش “کالین پاول”وزیر امورخارجه سابق این کشور را به دلیل همراهی کردن با کشورهای اروپایی در ارائه مشوق ها به ایران برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای اش، به تخطی از سیاست واشنگتن در برابر ایران متهم کرد. بولتون در کتاب جدید خود ، پاول را به ایفای نقش اصلی در پیشنهاد مشوق ها به تهران برای متوقف کردن برنامه هسته ای اش متهم کرده و می گوید سه هفته پس از ارائه پیشنهاد پاول، سخت ترین دوره خدمتش در دولت “جرج بوش” بود!
بولتون در این خصوص می گوید:
“ پاول از سیاست بلندمدت ما دربرابر ایران تخطی کرد. او با انگلیس، فرانسه و آلمان علیه سیاست آمریکا تبانی کرد و تنها چند هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ تقریبا از موضع جان کری(رقیب بوش) درباره ایران حمایت کرد.”
این جملات نشان‌دهنده اوج خصومت افرادی مانند جان بولتون با جمهوری اسلامی ایران و برنامه های هسته ای صلح آمیز این کشور است.رژیم اشغالگر قدس در زمان حضور بولتون در سازمان ملل متحد وی را ششمین دیپلمات خود در مجمع عمومی سازمان مللمیخواند!سیاستمداری که در یکی از اصلی ترین عوامل شکست بوش و چنی در ایالات متحده آمریکا محسوب می شود.
نکته جالب توجه اینکه حتی بسیاری از جمهوریخواهان نیز از بولتون و نحوه تفکر وی در خصوص مسائل بین المللی متنفر بوده و این تنفر را به عناوین مختلف ابراز نموده اند.

فاطمه جوانشیر

منبع : روزنامه رسالت