سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

از فوتبال تا جنگ


از فوتبال تا جنگ
ورزش فوتبال توسط طبقات فوقانی جوامع غربی و با اهداف خاصی ابداع و مورد بهره برداری قرار گرفت اما همیشه مورد حمایت اقشار تحتانی طبقه متوسط بوده است. اگرچه اقشار تحتانی در جوامع غربی همیشه از فوتبال و فرهنگ مبتنی بر آن حمایت کرده اند و جزئی لاینفک از زندگی آنان بوده است اما مالکیت باشگاهها و مؤسسات بزرگ فوتبال هیچگاه به آنان بازنمی گشته است.
در این گفتار، بررسی تاریخچه و اهداف مبدعان آن هدف نبوده و نیست و تنها به بررسی رابطه فوتبال آمریکایی و ارتش و نقش آن در میلیتاریزه کردن جامعه و روحیه افراد می پردازیم.
خشونت با فوتبال رابطه ای تنگاتنگ دارد و فوتبال وسیله ای است برای ابراز برخی از نیرومندترین هویت های تعصب آمیز، و ویرانگرترین حالت این احساسات که در یک شکل مدرن بروز می کند، نژادپرستی است و چنانچه بررسی جوامع غربی و بطور خاص امریکایی نشان می دهد، فوتبال مناسبت های بسیاری برای اعمال کردن غضب نژادپرستانه که در قالب هویت های بسیار تعصب آمیز که به نفی دیگری می پردازد، تجلی می یابد.
«بازی محبوب مردم» در خود نشانه های انکار ناپذیری از تعرض وحشیانه دارد که در رابطه بازیکن با توپ و همچنین در رفتار تماشاچیان بروز می یابد. فوتبال (نظیر بسیاری از سایر بازی ها) شامل تمرکز نیروها برای یورش به مرزهای مقابل است و خشونت جزئی لاینفک از آن تلقی می گردد و برای اینکه مردم از فوتبال لذت ببرند، باید از مشاهده مردانی قوی هیکل که به عنوان بازیکن به یکدیگر ضربه می زنند و در واقع نقش سربازان یک ارتش کوچک را بازی می کنند، احساس سرخوشی و شعف نمایند.
از سوی دیگر، می توان ورزش فوتبال را به یک میدان جنگ تشبیه نمود. در این بازی، چند مرد منتخب به همراه فرماندهان (مربیان و داوران) شکل دهندگان به این میدان هستند. در فوتبال نیز مانند صحنه کارزارهای واقعی، درآمدهای هنگفت مالی نصیب کسانی که بسیار دورتر از میدان مبارزه هستند می گردد (یعنی مدیران و ابر شرکت های رسانه ای).
ورزش فوتبال، کودکان جامعه امریکایی را آماده می سازد تا سربازان آینده ارتش باشند و همچنین به آنان می آموزد تا از بدن خود به عنوان یک اسلحه بهره ببرند. این ورزش به آنان می آموزد تا ارزش خود را با مقدار ضربه ای که به حریف خود وارد می آورند، محاسبه نمایند و افراد ضعیف تر از خود و افراد آسیب دیده را به سخره گرفته و در مورد آنان الفاظ رکیک به کار برند. این ورزش، ارزش دهی به قدرت را با گوشت و خون آنان عجین می سازد تا از آن برای سلطه بر دیگران بهره ببرند و بدین ترتیب به امپراطوری و حاکم خود خوانده دنیا امکان فراهم آوردن نسل بعدی نیروهای جنگجو را می دهد.
اگر از منظر نظری فوق به اشغال عراق و افغانستان نگریسته شود، جای هیچ تعجبی در مشاهده رفتار سربازان امریکایی (و انگلیسی) نمی ماند، چرا که خشونت نهادینه شده در وجود آنان که بخش اعظم آن را از فوتبال می گیرند، آنان را چنان سنگدل کرده که به مردم بی گناه و زنان و کودکان عراقی و افغان همچون حریفان فوتبال خود می نگرند که به هر قیمتی باید آنان را به زانو درآورند. لذا جهان بدون خشونت یعنی جهان بدون فوتبال و جنگ.
الف- نادری
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید