شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حج


ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حج
سفر حج در حقیقت یک هجرت بزرگ است، یک سفر الهی است، یک میدان گسترده خودسازی وجهاد اکبر است. مراسم حج در واقع عبادتی را نشان می‌دهد که عمیقا با خاطره مجاهدات ابراهیم و فرزندش اسماعیل و همسرش هاجر علیه‌السلام آمیخته است و ما اگر در مطالعات در مورد اسرار حج از این نکته غفلت کنیم بسیاری از مراسم آن به صورت معما در می‌آید، کلید حل این معما توجه به این آمیختگی عمیق است.
هنگامی که در قربانگاه در سرزمین منا می‌آییم تعجب می‌کنیم این همه قربانی برای چیست؟ اصولا مگر ذبح حیوان می‌تواند حلقه‌ای از مجموعه یک عبادت باشد؟!
اما هنگامی که مسئله قربانی ابراهیم(ع) را به خاطر می‌آوریم که عزیزترین عزیزانش و شیرین‌ترین ثمره عمرش را در این میدان در راه خدا ایثار کرد و بعدا سنتی به‌عنوان قربانی در منا به وجود آمد، به فلسفه این کار پی می‌بریم.
قربانی کردن رمز گذشت از همه چیز در راه معبود است، قربانی کردن مظهری است برای تهی نمودن قلب از غیر یاد خدا و هنگامی می‌توان از این مناسک بهره تربیتی کافی گرفت که تمام صحنه ذبح اسماعیل و روحیات این پدر و پسر به هنگام قربانی در نظر مجسم ‌شود و آن روحیات در وجود انسان پرتوافکن گردد.
هنگامی که به سراغ جمرات (سه ستون سنگی مخصوصی که حجاج در مراسم حج آنها را سنگباران می‌کنند و در هر بار هفت سنگ با مراسم مخصوص به آنها می‌زنند) این معما در نظر ما خودنمایی می‌کند که پرتاب این همه سنگ به یک ستون بی‌روح چه مفهومی می‌تواند داشته باشد و چه مشکلی را حل می‌کند؟ اما هنگامی که به خاطر می‌آوریم اینها یادآور خاطره مبارزه ابراهیم قهرمان توحیدبا وسوسه‌های شیطان است که سه بار بر سر راه او ظاهر شد و تصمیم داشتاو را در این میدان “جهاد اکبر” گرفتار سستی و تردید کند، اما هر زمان ابراهیم قهرمان او را با سنگ از خود دور ساخت، محتوای این مراسم روشن‌تر می‌شود.
مفهوم این مراسم این است که همه شما نیز در طول عمر در میدان جهاد اکبر یا وسوسه‌های شیاطین روبرو هستید و تا آنها را سنگسار نکنید واز خود نرانید پیروز نخواهید شد.
اگر انتظار دارید که خداوند بزرگ همان‌گونه که سلام بر ابراهیم فرستاده و مکتب و یاد او را جاودان نموده، به شمانظر لطف و مرحمتی کندباید خط او را تداوم بخشید.
و یا هنگامی که به “صفا” و “مروه”‌ می‌آییم و می‌بینیم گروه گروه مردم از این کوه کوچک به آن کوه کوچک‌تر می‌روند و از آنجا به اینجا باز می‌گردند و بی آنکه چیزی به دست آورده باشند این عمل را تکرار می‌کنند، گاه می‌دوند و گاه راه می‌روند، مسلماتعجب می‌کنیم که این دیگر چه کاری است و چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟!
اما هنگامی که به عقب بر می‌گردیم و داستان سعی و تلاش آن زن باایمان “هاجر”‌را برای نجات جان فرزند شیرخوارش اسماعیل در آن بیابان خشک و سوزان به خاطر می‌آوریم که چگونه بعد از این سعی و تلاش، خداوند او را به مقصدش رسانید، چشمه زمزم از زیر پای نوزادش جوشیدن گرفت ناگهان چرخ زمان به عقب بر می‌گردد، پرده‌ها کنار می‌رود و خود را در آن لحظه در کنار “هاجر”‌می‌بینیم و با او در سعی و تلاشش همگام می‌شویم که در راه خدا بی‌سعی و تلاش کسی به جایی نمی‌رسد!
و به آسانی می‌توان از آنچه گفتیم نتیجه گرفت که”حج” را باید با این رموز تعلیم داد و خاطرات ابراهیم و فرزند و هسمرش را گام به گام تجسم بخشید تا هم فلسفه آن درک شود و هم اثرات عمیق اخلاقی حج در نفوس حجاج پرتوافکن گردد که بدون آن آثار قشری بیش نیست.
کلمه حج در ده مورد در قرآن آمده است و در هر یک از این موارد به یکی از احکام و امور مربوط به این دستور مهم اشاره شده است از جمله:
▪ اعلام عمومی که به وسیله قهرمان توحید، ابراهیم علیه‌السلام بعد از بنای خانه خدا انجام شد و مردم جهان را برای طواف این مکان مقدس دعوت کرد.
“و اذن فی الناس بالحج یا توک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق”:
مردم را برای انجام دستورات حج دعوت کن تا پیاده و سواره بر شتران لاغر از دره‌های ژرف و دور به سوی تو آیند.
▪ اصل حج که به واسطه آیه ۹۷ سوره آل عمران در اسلام تشریع شده است:
“ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا”
“بر هر فردی که توانایی داشته باشد، که به سوی پروردگار برود حج خانه‌اش فرض است”.
▪ ماه‌هایی که این اعمال در آنها انجام می‌شود آنجا که می‌خوانیم “الحج اشهر معلومات” (انجام مناسک حج باید در ماه‌های معین باشد.)
▪ حدود و شرایط واعمالی که در مراسم حج باید انجام گیرد همانند آیه مورد بحث:
“واتموا الحج والعمره لله...”
▪ فلسفه اجتماعی و فواید آن، آنجا که می‌خوانیم:
“لیشهدوا منافع لهم”
(تا منافعی که برای آنهاست دریابند)
از آیات مختلف قرآن و احادیث و تواریخ اسلامی به خوبی استفاده می‌شود که خانه کعبه پیش از ابراهیم(ع)، حتی اززمان آدم(ع) برپا شده بود. در آیه ۳۷ سوره ابراهیم از قول این پیامبر بزرگ می‌خوانیم: ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم” (پروردگارا! بعضی از فرزندانم را در این سرزمین خشک وسوزان درکنار خانه تو سکونت دادم.)
این آیه گواهی می‌دهد موقعی که ابراهیم با فرزندشیرخوارش اسماعیل و همسرش به سرزمین مکه آمدند اثری از خانه کعبه وجود داشته است.
در آیه ۹۶ سوره آل عمران نیز می‌خوانیم:‌ ان اول بیت وضع للناس للذی بیتکه مبارکا:‌”نخستین خانه‌ای که به منظور پرستش خداوند برای مردم ساخته شد در سرزمین مکه بود، مسلم است که پرستش خداوند و ساختن مرکز عبادت از زمان ابراهیم آغاز نگردیده بلکه قبلا و حتی از زمان آدم علیه‌السلام بوده است.)
اتفاقا تعبیری که در قرآن به چشم می‌خورد نیز همین معنی را می‌رساند آنجا که می‌گوید:‌”به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را بالا می‌بردند و می‌گفتند: “پروردگارا! ازما بپذیر تو شنوا و دانایی” (و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم.)
این تعبیر می‌رساند که شالوده‌های خانه کعبه وجود داشته و ابراهیم واسماعیل پایه‌ها را بالا بردند.
در خطبه معروف قاصعه از نهج‌البلاغه نیز می‌خوانیم:
“آیا نمی‌بینید که خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسیله قطعات سنگی... امتحان کرده است و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد که به گرد آن طواف کنند.”
آیات قرآن و روایات این تاریخچه معروف را تائید می‌کند که خانه کعبه نخست به دست آدم ساخته شد، سپس در توفان نوح فرو ریخت و بعد به دست ابراهیم و فرزندش اسماعیل تجدیدبنا گردید.
ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا
در این جمله دستور انجام حج به همه مردم داده شده است و از آن تعبیر به یک بدهی و دین الهی شده است که بر ذمه عموم مردم می‌باشد زیرا فرموده است “ولله علی الناس” (برای خدا بر مردم است...)
واژه “ حج” در اصل به معنی قصد است و به همین جهت به جاده و راه “محجه”‌(بر وزن موده) گفته می‌شود، زیرا انسان را به مقصد می رساند وبه دلیل و برهان حجت می‌گویند، زیرا مقصود را در بحث روشن می‌سازد و اما اینکه این مراسم مخصوص را حج نامیده‌اند برای این است که به هنگام حرکت برای شرکت در این مراسم “قصد زیارت خانه خدا”‌می‌کنند وبه همین دلیل در آیه فوق اضافه به بیت (خانه کعبه) شده است.
همان‌طور که سابقا اشاره کرده‌ایم مراسم زیارت خانه کعبه نخستین بار در زمان ابراهیم “رسمیت”‌یافت و سپس به صورت یک سنت حتی در زمان عرب جاهلی ادامه یافت و در اسلام به صورت کامل‌تر و خالی از هر گونه خرافه دوران جاهلی تشریع گردید (البته از نهج‌البلاغه (خطبه قاصعه) و بعضی از روایات به خوبی استفاده می‌شود که فریضه حج از زمان آدم علیه‌السلام تشریع شده بود ولی رسمیت یافتن آن بیشتر مربوط به زمان ابراهیم علیه‌السلام است.)
حج بر هر انسانی که توانایی داشته باشد در عمر فقط یک بار واجب می‌شود و از آیه فوق نیز بیش از این استفاده نمی‌گردد زیراحکم مطلق است و با یک بار انجام دادن امتثال حاصل می‌شود.
تنها شرطی که در آیه برای وجوب حج ذکر شده مسئله استطاعت است که با تعبیر “من استطاع الیه سبیلا” (کسی که توانایی راهپیمایی به سوی خانه کعبه داشته باشد) بیان شده.
البته در روایات اسلامی و کتب فقهی، استطاعت به معنی “داشتن زاد و توشه و مرکب و توانایی جسمی و باز بودن راه و توانایی بر اداره زندگی به هنگام بازگشت از حج” تفسیر شده است ولی در حقیقت همه اینها در آیه فوق مندرج است، زیرا استطاعت در اصل به معنای توانایی است که شامل تمام این امور می‌شود.
● فلسفه و اسرار عمیق حج:
مراسم پرشکوه حج- همچون عبادات دیگر- دارای برکات و آثار فراوانی در فرد و جامعه اسلامی است که اگر طبق برنامه صحیح انجام پذیرد واز آن بهره‌برداری درستی شود می‌تواند هر سال منشا تحول تازه‌ای در جوامع اسلامی گردد.این مناسک بزرگ در حقیقت دارای چهار بعد است که هر یک از دیگری ریشه‌دارتر و پرسودتر است:
بعد اخلاقی حج: مهمترین فلسفه حج همان دگرگونی اخلاقی است که در انسان‌ها به وجود می‌آورد، مراسم “احرام” انسان را به کلی از تمینات مادی و امتیازات ظاهری و لباس‌های رنگارنگ و زر و زیور بیرون می‌ریزد و با تحریم لذایذ و پرداخت به خودسازی که از وظایف محرم است او را از جهان ماده جدا کرده و درعالمی از نور و روحانیت و صفا فرو می‌برد و آنها را که در حال عادی بار سنگین امتیازات موهوم و درجه‌ها و مدال‌ها را بر دوش خود احساس می‌کنند یک مرتبه سبکبار و راحت و آسوده می‌کند.
بعد سیاسی حج:‌به گفته یکی از بزرگان و فقهای اسلام، مراسم حج درعین اینکه خالص‌ترین وعمیق‌ترین عبادات را عرضه می‌کند، موثرترین وسیله برای پیشبرد اهداف سیاسی اسلام است. روح عبادت، توجه به خدا و روح سیاسی توجه به خلق خداست ، این دو در حج آنچنان به هم آمیخته‌اند که تار و پود یک پارچه!
حج عامل موثری برای وحدت صفوف مسلمانان است. حج عامل مبارزه با تعصبات ملی و نژادپرستی و محدود‌شدن در حصارمرزهای جغرافیایی است. حج وسیله‌ای است برای شکستن سانسورها واز بین بردن خفقان‌های نظام‌های ظالمانه‌ای که در کشورهای اسلامی حکمفرما می‌شود. حج وسیله‌ای است برای انتقال اخبار سیاسی کشورهای اسلامی ازهر نقطه به نقطه دیگر و بالاخره حج عامل موثری است برای شکستن زنجیر‌های اسارت واستعمار و آزاد ساختن مسلمین.و به همین دلیل در آن ایام که حاکمان جبار همچون بنی‌امیه و بنی‌عباس بر سرزمین‌های مقدس اسلامی حکومت می‌کردند و هرگونه تماس میان قشرهای مسلمان را زیر نظر می‌گرفتند تا هر حرکت آزادیبخش را سرکوب کنند، فرا رسیدن موسم حج دریچه‌ای بود به سوی آزادی و تماس قشرهای جامعه بزرگ اسلامی با یکدیگر وطرح مسائل مختلف سیاسی.روی همین جهت امیر مومنان علی(علیه‌السلام) به هنگامی که فلسفه فرایض و عبادات را می‌شمرد درباره حج می‌گوید: الحج تقویه للدین:‌ (خداوند مراسم حج را برای تقویت آئین اسلام تشریع کرد.)
بی‌جهت نیست که یکی از سیاستمداران معروف بیگانه در گفتار پرمعنی خود می‌گوید:‌”وای به حال مسلماناناگر معنی حج را نفهمند و وای به حال دشمنانشان اگر معنی حج را درک کنند.”!
و حتی در روایات اسلامی حج به‌عنوان جهاد افراد ضعیف شمرده شده، جهادی که حتی پیرمردان و پیرزنان ناتوان با حضور در صحنه آن می‌توانند شکوه و عظمت امت اسلامی را منعکس سازند وبا حلقه‌های تو در توی نمازگزاران گرد خانه خدا و سردادن آوای وحدت و تکبیر، پشت دشمنان اسلام را بلرزانند.
بعد فرهنگی: ارتباط قشرهای مسلمانان در ایام حج می‌تواند به‌عنوان موثرترین عامل مبادله فرهنگی و انتقال فکرها درآید.
مخصوصا با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج نماینده طبیعی و واقعی همه قشرهای مسلمانان جهان است (چرا که در انتخاب افراد برای رفتن به زیارت خانه خدا هیچ عامل مصنوعی موثر نیست و زوار کعبه از میان تمام گروه‌ها، نژادها، زبان‌هایی که مسلمانان به آن تکلم می‌کنند برخاسته و در آنجا جمع می‌شوند.)
لذا در روایات اسلامی می‌خوانیم:‌ یکی از فواید حج نشر اخبار و آثار رسول الله(ص) به تمام جهان اسلامی است.
● بعد اقتصادی حج:
برخلاف آنچه بعضی فکر می‌کنند استفاده از کنگره عظیم حج برای تقویت پایه‌های اقتصادی کشورهای اسلامی نه تنها با روح حج منافات ندارد بلکه طبق روایات اسلامی یکی از فلسفه‌های آن را تشکیل می‌دهد.چه مانعی دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ پایه یک بازار مشترک اسلامی را بگذارند و زمینه‌های مبادلاتی و تجاری را در میان خود به گونه‌ای فراهم سازند که نه منافعشان به جیب دشمنانشان بریزد ونه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد که این دنیاپرستی نیست، عین عبادت است و جهاد.و لذا در روایت “هشام بن حکم” از”امام صادق(ع)“ ضمن بیان فلسفه‌های حج صریحا به این موضوع اشاره شده بود که یکی از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادی است. و در حدیث دیگری از همان امام(ع) در تفسیر آیه “لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم” (بقره -۱۹۸) می‌خوانیم که فرمود: منظور از این آیه کسب روزی است فاذا احل الرجل من احرامه و قضی فلیشتر لیبع فی الموسم: “هنگامی که انسان از احرام بیرون آید و مناسک حج را به جا آورد در همان موسم حج خرید و فروش کند (و این موضوع نه تنها گناه ندارد بلکه دارای ثواب است.)همین معنی در ذیل حدیثی که از “امام علی‌بن موسی الرضا”(ع) به‌طور مشروح در بیان فلسفه‌های حج وارد شده است آمده و در پایان آن می‌فرماید: لیشهدوا منافع لهم.اشاره به اینکه آیه “لیشهدوا منافع لهم” هم منافع معنوی را شامل می‌شود وهم منافع مادی را که از یک نظر همه معنوی است.
اسدالله افشار
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید