جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


ایرینا پالم Irina Palm


ایرینا پالم    Irina Palm
▪ کارگردان: سام گاربارسکی.
▪ فیلمنامه: فیلیپ بلاسباند، سام گاربارسکی، مارتین هرون.
▪ موسیقی: گینزو.
▪ مدیر فیلمبرداری: کریستوف بوکارن.
▪ تدوین: لودو تروش.
▪ طراح صحنه: ورونیک ساکرز.
▪ بازیگران: ماریان فیث فول[مگی/ایرینا پالم]، میکی مانویلوویچ[میک]، کوین بیشاپ[تام]، سیوبان هولت[سارا]، دورکا گرایلوس[لوییزا]، جنی آگوتیر[جین]، کوری بروک[اولی]، مگ وین اوئن[جولیا]، سوزان هیچ[بث]، فلیپ وبستر[ادیت].
▪ ١٠٣ دقیقه. محصول ٢٠٠٧ بلژیک، لوکزامبورگ، انگلستان، آلمان، فرانسه. برنده جایزه برلینر مورگن پست و نامزد خرس طلا از جشنواره برلین، نامزد جایزه بهترین هنرپیشه مرد/میکلی مانویلوویچ و بهترنی هنپیشه زن/ماریان فیث فول از مراسم فیلم اروپایی، نامزد جایزه هیئت داوران از جشنواره سائو پائولو.
▪ ژانر: درام.
مگی زنی ٥٠ ساله و بیوه است. شوهرش چند سال قبل فوت کرده، اما مگی هنوز احساس وفاداری به وی می کند و شریکی برای زندگی اختیار نکرده است. ولی بیمار شدن نوه اش و نیاز مبرم خانواده به پولی هنگفت برای درمان وی زندگی ساکن و آرام وی را زیر و رو می کند. مگی برای یافتن پول و گرفتن وام به هر دری می زند، اما موفق نمی شود. پسر و عروس وی نیز نا امید از یافتن پول لازم در انتظار مرگ پسرشان هستند.
تا این که مگی با یک آگهی استخدام خانم میزبان[hostess] روبرو می شود. اما وقتی برای گرفتن کار مراجعه می کند، خود را در یک کلوب سکسی و رو در رو با صاحب پول پرست آن میکی می یابد. برای زنی چون مگی کار در چنین مکانی بسیار سخت، غیر اخلاقی و دور از ذهن است. مضافاً به اینکه میکی به او خاطر نشان می کند که دیگر جوان هم نیست!
ولی میکی هنوز مایل است او را به خدمت بگیرد، چون مگی دست هایی نرم و زیبا دارد و می تواند از پشت دیوار اسباب ارضای مردان را فراهم کند. کاری که پول هفتگی آن بیش از ٥٠٠ پوند است و می تواند در زمانی کوتاه مبلغ لازم را برای عمل جراحی نوه مگی فراهم کند. مگی که ابتدا از این کار اکراه دارد، خیلی زود جذب کار شده و تحت نام مستعار ایرینا پالم مشتریان زیادی جلب می کند. اما پسرش که از منبع پول فراهم شده، اطلاع ندارد با تعقیب مادرش سر از کلوب میکی در می آورد. در حالی که مگی برای پنهان نگاه داشتن این راز از وی و دوستانش تمامی تلاش توان خود را به کار بسته بود...
● چرا باید دید؟
شاید خلاصه داستان ایرینا پالم –همچنین حضور میکی مانویلوویچ -شما را به یاد فیلم دام[سردیان گولوبوویچ] بیندازد که دو هفته قبل در همین صفحه معرفی شد. به همین خاطر برای پرهیز از پیشداوری تان باید بگویم غیر از گره اصلی فیلمنامه-بیماری کودک و نیاز به یافتن پول برای عمل جراحی- هیچ نکته مشترکی میان این دو فیلم نیست!
ایرینا پالم پنجمین فیلم کارنامه سام گاربارسکی متولد ١٩٤٨ باواریای آلمان است که ٧ سال قبل برای فیلم کریسمس مبارک، رشید جایزه ای از جشنواره جیفونی دریافت کرد. اما بی تعارف ایرینا پالم چرخشگاه اصلی کارنامه او و اگر تا امروز همچون من شانس آشنایی با او و سینمایش را نداشتید، بهترین فرصت برای این کار است.
ایرینا پالم که با بودجه ای اندک[چهار و نیم میلیون دلار] ساخته شده ، یک هجویه تلخ و شیرین و فکر شده درباره مصائب افراد طبقه متوسط در جهان سرمایه داری است. کسانی که در اولین برخورد با مشکلی نه چندان بزرگ به بی پناهی و درماندگی خود در میان چرخ های بی رحم این سیستم پی می برند. فیلم ریتم تندی دارد و گاربارسکی وقت را تلف نمی کند. هر چند حوادث ریز و کوچکی که در فیلمنامه تدارک دیده شده، برای مشتاقان فیلم های پر سرعت امروزی نمی تواند آن چنان هیجان انگیز باشد. اما اتمسفر سرد فیلم و شخصیت های اندک آن خیلی زود موفق به جلب توجه تماشاگر می شوند. هیچ نکته اضافی در فیلم وجود ندارد و برای غافلگیری همه نکته ای درباره شوهر مرحوم نیز به پایان فیلم افزوده شده که می تواند سبب رضایت خاطر بیننده شود.
ایرینا پالم نه فقط هجو سیستم سرمایه داری، بلکه همزمان نقد روابط جامعه محافظه کار انگلستان و اخلاقیات کاتولیک نیز هست. این که چرا مگی مجبور به قبول چنین کار شرم آوری می شود، به جز خود او و در نهایت میکی برای هیچ کس قابل درک نیست. پسرش مادر را فاحشه و نهایتاً با استفاده از الفاظ محصول مدرنیته کارگر جنسی خطاب می کند و خشمگین است. عروس اش فقط به این فکر می کند که بر خلاف شوهر نه چندان زبر و زرنگ اش، مادر شوهرش پول را فراهم کرده و مهم نیست از کجا... همسایگان و دوستانش نیز زمانی که درمی یابند مگی برای رهایی از این بحران و نجات نوه محبوبش دست به چه کاری زده، ارزش و عمق فداکاری او را درک نمی کنند و تنها به سوال هایی درباره نوع کار و برخورد او با آلت جنسی مردان بسنده می کنند.
بی رحمی این سیستم و آدم های اطراف مگی شرم آورتر از کاری است که او برگزیده و در نهایت او را تبدیل به اسطوره فداکاری و ایثار می کند. مگی حتی باعث تغییر نگاه فردی پول پرست چون میکی نیز می شود و در پایان عشقی نیز میان شان پدید می آید که بدون شک می تواند پایانی خوشی برای هر دو و فیلم نیز رقم بزند. تماشای ایرینا پالم تجربه ای تازه و بدیع برای هر نوع تماشاگری است. فیلمی کوچک و صمیمی به اندازه شخصیت اصلی اش...
بازیگر نقش اصلی فیلم ماریان فیث فول خواننده پاپ-راک مشهور انگلیسی است. فرزند بارونس اریسو و سرگرد فیث فول از جاسوسان مشهور دوره جنگ جهانی دوم که زندگی و روابط طوفانی اش با میک جاگر و کیت ریچاردز سبب شهرت و بدنامی اش شد.
رسوایی او، ریچاردز، جاگر و دیگران بر سر مواد مخدر و اعتیاد شدیدش به هرویین در دهه ١٩٧٠ که به چند سال بی خانمانی اش در منطقه سوهوی لندن در دهه ١٩٨٠ ختم شد. اما موفق شد تا بر اعتیادش به الکل و کوکایین غلبه کرده و با ضبط چند آلبوم تازه زندگی جدیدی را آغاز کند. فیث فول که در کنار خوانندگی بازی در تئاتر و سینما را نیز تجربه کرده[هم سن و سال های من و مسن ترها او را با دختری با موتورسیکلت، هملت تونی ریچاردسون که در آن نقش اوفلیا را داشت و ظهور شیطان ساخته کنت انگر به یاد دارند] با بازی در نقش مگی/ایرینا پالم پس از سال ها تجربه اندوزی نام خود را به عنوان بازیگری قدر تثبت می کند. بدون شک فیلم بدون بازی او و صد البته میکی مانویلوویچ شکل فعلی را نمی داشت!
شاید دیدن چهره او و پذیرش اش به عنوان یک بازیگر-نه خواننده- سخت باشد، اما یقیناً سخت تر از استحاله او از مگی به ایرینا پالم نخواهد بود!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید