جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


پوپولیسم و انسان فقیر


پوپولیسم و انسان فقیر
مکتب ها و سبک های بسیاری وجود دارد که طی زمان از شکل و تعریف نخست خود فاصله گرفته و در زمان های بعد معناهای متفاوت یا حتی متضادی به خود گرفته اند.
از جمله این سبک ها و مکتب ها پوپولیسم است. پوپولیسم هر چند به شکل یک ایسم ارائه شده و در اذهان صورت یک مکتب را به خود دارد اما بیشتر یک روش است تا یک مکتب، چون پوپولیسم دارای دستگاه و ایدئولوژی مشخص و فرم تعریف شده یی نیست و بیشتر یک رویکرد و رابطه اجتماعی میان عده یی از سیاستمداران با مردم است.
پوپولیسم در عصر باستان در میان یونانیان به عنوان یک روش سیاسی اجتماعی طرح شد و کاربرد داشت. یونانیان به خصوص فلاسفه آن عصر با تبعیت از این روش در نظر داشتند رابطه میان مردم و حاکمان را آسان کنند و فاصله ها و واسطه ها را به این طریق میان طبقه حاکم با مردم از میان بردارند. البته چون یونانی ها معتقد به دخالت مردم در امور سیاسی بودند و دوری جستن از سیاست و امور سیاسی و پست های سیاسی را گناهی نابخشودنی می دانستند، تلاش می کردند هر چه بیشتر موانع سیاسی را از میان بردارند تا مردم بتوانند هر چه راحت تر در امور سیاسی دخالت داشته باشند.
یونانیان باستان آنچنان به عقاید مختلف اهمیت می دادند و خود را به سبک و روش پوپولیسم پایبند می دانستند که کسانی را که در امور و بحث های سیاسی شرکت می جستند تکفیر می کردند و آنها را «اسکی پیست» و سبک و روش آنها را «اسکی پیسم» (فلسفه گریز از امور سیاسی) می نامیدند.
اما پوپولیسم در گذر زمان از معنای نخست خود فاصله گرفت تا جایی که در عصر حاضر در مقابل معنا و عمل نخست خود قرار گرفت و به جای اینکه آگاهی دهنده جوامع باشد رویکرد آن فریب کارانه شد. این روش آنچنان از شکل اول خود فاصله گرفت که از روند و رویکرد اجتماعی تا حدود بسیار زیادی به دور ماند و بیشتر در هیئت یک روش و رویکرد اقتصادی خود را به جامعه عرضه می دارد. سیاستمداران و شیفتگان پست های سیاسی با اختیار ساختن این روش طبقه فقیر و سطوح پایین جامعه را مخاطب خود قرار داده و به آنها وعده برخورداری و رفاه را می دهند.
در اوایل قرن گذشته به این سمت پوپولیسم با شعار اقتصاد و رویکرد به طبقه فقیر و سطوح پایین جامعه از مردم و فقر مردم برای سیاستمداران اپورتونیست پلکان قدرت و پست های سیاسی درست می کند. به خاطر برخورداری طبقات میانی و به خصوص طبقات مرفه و بالا بودن سطح آگاهی اجتماعی این قشرها به علت فراغت بشر، پوپولیسم از این گروه ها فاصله می گیرد و نمی تواند این قشرها را مخاطب قرار دهد. این قشرها به علت برخورداری یا رفاه بیشتر، می توانند وقت و هزینه بیشتری را به ارتقای آگاهی سیاسی خود اختصاص دهند و می توانند آسان تر و روشن تر سمت و سوی حرکت سیاسی یک جامعه را تشخیص دهند. با این حال چرا یک جامعه دچار پوپولیسم می شود؟ به این علت که این ایسم در اذهان مردم به خصوص جامعه روشنفکری، چهره و جایگاه خوبی ندارد، ایدئولوژیست های پوپولیست به شدت این نامه و عنوان را از خود دور می کنند و با نام و عنوانی عامه پسند خود را به جامعه به خصوص به اقشار پایین و کم درآمد جامعه عرضه می دارند. حتی تئوریسین های پوپولیست ممکن است برای از میدان به در کردن منتقدان و رقیبان خود آنها را پوپولیست بنامند. به همین خاطر تشخیص روش پوپولیسم و شخصیت های پوپولیست برای عوام و مردم فقیر بسیار سخت می نماید و این ایسم نیز از کانال همین طبقات به جامعه وارد و بر جامعه مستولی می شود.
پس راه رهایی یک جامعه از چنگال پوپولیسم و شعارهای عوام فریبانه آن فقرزدایی و بالا بردن سطح آگاهی سیاسی اجتماعی این اقشار است. هر چند از میان برداشتن مطلق فقر محتمل نمی نماید اما می توان فقر و قشر فقیر را به حداقل تقلیل داد. به هر اندازه که مخاطبان این روش درصد کمتری را به خود اختصاص دهند، این ایسم کاربرد کمتری خواهد داشت.
قیصر کللی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید