پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مدیریت ریسک در حمل و نقل پس از حادثه ۱۱ سپتامبر


مدیریت ریسک در حمل و نقل پس از حادثه ۱۱ سپتامبر
با پایان یافتن جنگ سرد، مرزهای بین‌المللی روزبه‌روز بیشتر باز شدند و حوزه قوانین تجاری کشورها، تغییرات گسترده‌ای را در جهت کاهش ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها، به ویژه در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، شاهد بوده است. حادثه تروریستی حمله به برج‌های سازمان تجارت جهانی در نیویورک، این رویه بین‌الملی را در سطح گسترده‌ای، به ویژه در کشورِ مورد هجوم، یعنی ایالات متحده آمریکا، دگرگون ساخته است. از آن پس، برنامه‌های گوناگونی در این کشور در سطح ملی اجرا شده است، تا سطح نظارت‌ها و بازرسی‌ها افزایش یابد و در سریع‌ترین زمان ممکن، نیروهای واکنش سریع و ضد تروریسم برای حفاظت از جان انسان‌ها و زیرساخت‌ها وارد عمل شوند و در نتیجه رویکردهای امنیتی جدید در مبادلات تجاری و حمل‌ونقل در حال شکل گرفتن است. با این حال، با آغاز جنگ علیه تروریسم به سرکردگی ایالات متحده با حمایت شماری از کشورهای دنیا و کشیده شدن آتش این جنگ به منطقه پرتنش خاورمیانه، ناامنی بسیار گسترده‌ای را در این منطقه بسیار مهم جهانی، به لحاظ میزان ذخایر انرژی، حکم‌فرما ساخته است. با توجه به توازن جدید شکل‌گرفته بین گروه‌های صاحب قدرت در منطقه‌ای که کشور ما نیز در آن واقع است، به ویژه در عراق، باید توجه بیشتری را به تهدیدات گروه‌های تروریستی نشان داد. انتشار خبر تهدید به حمله علیه ایرانیان از سوی ابوعمرالبغدادی، رهبر یک گروه مرتبط با القاعده فعال در عراق، در تاریخ هجدهم تیرماه امسال، این واقعیت را تایید می‌کند که طبق فرهنگ مدیریت ریسک و دیدگاه‌های نوین شکل‌گرفته در آن، نگاه کارشناسی و فارغ از مسایل حاشیه‌ای به این نوع تهدیدات جدید شکل گیرد و اقدامات دیگر کشورها را در این زمینه بررسی کرد.
با توجه به اینکه زیرساخت‌های حمل‌ونقلی، نقش بسیار مهمی در تضمین توسعه پایدار هر کشور دارند، بررسی تغییرات فرآیند مدیریت و کاهش ریسک در شبکه‌های حمل‌ونقل و ترابری، با نگاه به تغییرات جدید، بسیار حیاتی و مهم است. نگارنده این نوشتار اثر ایجاد رویکردهای امنیتی شکل‌گرفته پس از حوادث تروریستی در آمریکا، انگلستان و اسپانیا در گستره مدیریت ریسک در حمل‌ونقل را بررسی می‌کند.
مدیریت ریسک
الف) مفهوم مدیریت ریسک
مدیریت ریسک مفهومی‌ست که هدف از پیدایش آن و استوار بودن آن بر مبناهای علمی و تکنیکی، پیش‌گیری و کاهش خطرهایی است که در یک پروژه یا گستره‌ای ویژه از فعالیت‌ها و فرآیندها به وجود می‌آید. مدیریت ریسک، کاربرد نظام‌مند، هدف‌دار و برنامه‌ریزی‌شده سیاست‌های مدیریتی و رویه‌های تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک می‌باشد. بنابراین، معیارهایی در آن مورد بررسی و شناخت قرار می‌گیرند که با به‌کارگیری آنها، پتانسیل ایجاد خطر کاهش ‌یابد و میزان و شدت خطر به سطح قابل قبولی، که از قبل تعریف شده است، برسد.
می‌توان مدیریت ریسک را به صورت کلی فرآیندی با دو زیرفرآیند به شمار آورد؛ یکی "تخمین ریسک" که در آن شناسایی، واکاوی و اولویت‌بندی خطرها و ریسک‌ها صورت می‌گیرد، و دیگری "کنترل ریسک" که در آن، فرآیندهای مربوط به برنامه‌ریزی مدیریت ریسک، نظارت بر ریسک و اعمال اقدامات اصلاحی درخور انجام می‌گیرد. با این حال، با نگاه دقیق‌ و جزیی‌تر، گام‌های مدیریت ریسک را می‌توان چنین برشمرد:
۱) شناسایی فاکتورهای خطرزا و پتانسیل‌های ریسک؛
۲) تخمین احتمال رویداد خطر و پیامدهای آن؛
۳) بررسی راهکارهای کاهنده و متعادل‌کننده ریسک‌های شناسایی‌شده؛
۴) نظارت بر فاکتورهای ریسک؛
۵) ارایه طرح یا طرح‌های احتمالی برای مقابله و کاهش؛
۶) مدیریت بحران و رویداد؛
۷) احیا سازمان و ساختار یا مجموعه مورد حفاظت پس از بحران.
وظیفه سطح مدیریت ریسک در هر سازمان یا مجموعه، مکمل وظیفه‌های اصلی مدیریت است تا بتواند با ظرفیت و توانائی‌های کامل فعالیت‌ها را اداره نماید. کارشناسان مدیریت ریسک وظایف خود را در چهار مرحله انجام می‌دهد:
▪ شناسائی ریسک
▪ ارزیابی ریسک؛ پ‌ـ کنترل ریسک
▪ تأمین منبع مالی برای برخورد با ریسک.
ب) روش‌های کاهش یا مدیریت ریسک
روش‌های کاهش ریسک را "روش‌‌های مدیریت ریسک" می‌نامند که در برگیرنده کلیه تلاش‌ها و اقداماتی است که برای تغییر یا کاهش ریسک‌پذیری سازمان یا محدوده‌ای از فعالیت‌ها و فرآیندهای سازمانی و عملیاتی انجام می‌گیرد، و در نتیجه آن، از پتانسیل‌های ایجاد خسارت کاسته می‌گردد. هفت نوع برخورد یا رفتار با ریسک از نظر متخصصان امکان‌پذیر است: نگهداری، گریز، اجتناب، کاهش، پیش‌گیری، حفاظت و تأمین، انتقال، ترکیب، و خنثی‌سازی.
پ) گستره مدیریت خطر
مدیریت خطر به طور سنتی روی دو نگرانی ابتدایی متمرکز بوده است؛ حوادث ناگوار طبیعی و رویدادهای غیرطبیعی (یا ساخته دست انسان). حوادث طبیعی؛ شامل مواردی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی، تورنادو، هوریکان، و بهمن می‌باشد. کارهایی که در مورد پیشگیری از این حوادث می‌توان انجام داد، بسیار محدود است. بنابراین، بیشتر توجه مدیریت خطر در این موارد، به کم کردن اثر و عوارض این حوادث پس از رخ دادن آنهاست. اما، حوادث عمدی (ساخته دست انسان) هم به صورت مشکل متفاوتی نمود یافته و هم شدت خطر و توجهات مدیریتی مربوط به آنها متفاوت است. خطاهای انسانی، طراحی ضعیف، و به‌کارگیری تکنولوژی معیوب، از جمله عوامل به‌وجودآورنده حوادث ناگوار هستند که در تمامی آنها ماهیت خطر ناشی از کم‌دانشی و مدیریت نامناسب انسانی است. بنابراین بردباری و تحمل خطر در جامعه‌ای که با خطر یا ریسک مرتبط با خطاهای عمدی یا غیرعمدی انسانی روبرو شده، نسبت به حوادث ناگوار طبیعی کمتر است، و همیشه انتظار جامعه این است که کاوش‌های بیشتری در مورد علت این نوع حوادث انجام ‌گیرد. افزون بر این، هنگامی که خطر به وسیله انسان به وجود می‌آید، دقت مدیریت خطر و منابع مدیریت خطر به پیشگیری از خطرات مشابه و کم کردن نتایج حاصل از وقوع آنها اختصاص می‌یابد.
به واقع، حوادث قدیمی و سنتی که با دخالت انسان به وجود می‌آمده‌اند، به عنوان رویدادهایی در گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند که ماهیت آن تصادفی است. اما، حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بر مفهوم فعالیت‌های تروریستی به عنوان حوادث و وقایعی که در رتبه اول توجه جای می‌گیرند و باعث به وجود آمدن نتایج و پیامدهای بعدی می‌گردند تاکید کرد. در شکل ۲، گستره جدید مدیریت خطر نشان داده شده است. نمونه جدید مدیریت خطر در حمل‌ونقل نیاز به این دارد که با منابع جدید علت خطر و نتایج آنها سازگاری پیدا کند.
بنابراین، تجربه این موضوع که فعالیت های تروریستی ممکن است در مسیرهای جدیدی صورت گیرند، دقت و توجه گذشته روی حوادث هسته‌ای، شیمیایی، انفجارها، آتش‌سوزی و انتشار گاز یا مواد سمی را به سوی بررسی سناریوهای جدید مثل بیوتروریسم و سایبرتروریسم و حمله به مکان‌هایی که افراد زیادی در آنجا جمع می‌شوند (مانند محدوده‌های متراکم ترافیکی، محل‌های برگزاری جشن‌های ملی، شبکه قطارهای زیرزمینی) تغییر داده است. به علاوه، بسیاری بر این عقیده‌اند که استفاده از عوامل بیولوژیک و ویروس‌های کامپیوتری، گستره وسیعی از مردم را تهدید می‌کند و این روشهای پیچیده، به سرعت قابل فهم نیستند و در نتیجه نگرانی و تشویش عمومی را بسیار بالا می‌برند.
● مدیریت ریسک در حمل‌ونقل
در طول دهه گذشته، مدیریت خط (Risk Management) در کسب و کارهای کلیدی صنعت، چه در بخش خصوصی و چه در بخش عمومی، رشد قابل توجهی داشته است. در بخش حمل‌ونقل، اهداف ایمنی مدیریت ریسک انجام شده برای کاهش شدت و احتمال تصادفات در مواقعی که کالاهای خطرناک حمل می‌شدند، ماموریت در جهت جلوگیری از انتشار مواد خطرناک و سرایت آنها به بیرون از محوطه مواجه با خطر و کم کردن خطرات و اثرات ناشی از پخش و بیرون ریختن این مواد پس از وقوع حوادث و تصادفات تعریف می‌گردیده است. تا این اواخر، رویکرد مدیریت خطر در حمل‌ونقل اینگونه فرض می‌شده است که وقتی یک حادثه ناگوار ساخته دست انسان رخ می‌دهد، طبیعت آن تصادفی است و بر اساس نیت بدخواهانه ایجاد نمی‌گیرد.
از سپتامبر ۲۰۰۱ به بعد، این نوع نگاه به گونه‌ای پایه‌ای تغییر کرده و این نتیجه حاصل شده است که ارزیابی و مدیریت خطرها باید با نگاه جدیدتری تعریف شوند و نقش سناریوهای تروریستی که پیش از آن جایی در برنامه‌ها نداشت، پررنگ دیده شود. همینطور نیروهای واکنش سریع نیز باید قابلیت پاسخگویی به حوادثی بیش از آنچه که در گذشته تصور می‌شد را داشته باشند، چه به لحاظ تعداد قربانیان، چه به لحاظ آرایش منابع پاسخگویی و واکنش، و چه به لحاظ هماهنگ بودن سازمان‌ها و موسسات درگیر در رویداد اتفاق‌افتاده.
شبکه‌های حمل‌ونقل بار و مسافر با توجه به نقش بسیار مهم و بزرگی که در اقتصاد شهرها و کشورها و در سطح بالاتر در اقتصاد بین‌الملل به عهده دارند، و با توجه به گستردگی حوزه‌های اثرگذاری و اثرپذیری آنها، اهداف بسیار مناسبی برای مورد حمله قرار گرفتن از سوی سازمان‌های تروریستی به شمار می‌آیند. همچنین سطح کارایی این شبکه‌ها، قابلیت بالایی در زمان مورد حمله قرار گرفتن تاسیسات زیربنایی ایجاد می‌نماید تا با مدیریت درست این شبکه‌ها از اثرات حمله‌ها و خسارت‌ها کم شود و کارایی مناسبی از آنها در زمان حمله در جهت کم کردن وحشت عمومی دیده شود.
بدین ترتیب، سیاست‌گذاران بخش حمل‌ونقل، باید نگاه جدیدی را با دارا بودن این ویژگی‌ها در مدیریت خطر حمل‌ونقل به کار گمارند:
۱) توجه واضح تری به خطرات و آسیب پذیری‌های امنیتی داشته باشد،
۲) توجهات امنیتی را در یک چارچوب کلی گردآوری نماید و به دقت واکاوی نماید تا حوادث ساخته دست انسان و حوادث طبیعی شناسایی گردند و مرز تشخیص آنها به درستی نمایان شود.
مهم این است که امنیت حمل‌ونقل با نگاه نوین و مدیریت خطر در رویکرد سنتی، در یک هدف شریک باشند، یعنی؛ "کاهش احتمال ایجاد خطر و نتایج ناگوار در جهت وظیفه اساسی مدیریت ریسک یعنی؛ حفاظت از سلامتی انسان‌ها و بالا بردن کیفیت زندگی و محیط". در نتیجه این نوع نگاه، فرصتی به وجود می‌آید که توجهات ایمنی در یک چارچوب سیاست‌گذاری (تصمیم گیری) کلی محصور شوند و بدین ترتیب، در جهت چگونگی ارزیابی و تخصیص منابع برای دستیابی به بهترین شیوه‌های برگشت سرمایه، روش‌های مناسبی پدیدار می‌گردد. این رویکرد، مدیران خطر حمل‌ونقل را به اختصاص دادن دقیق منابع، یعنی در هر کجا که فایده بیشتری برای آن متصور است، تواناتر می‌سازد.
● ارزیابی خطر در حمل‌ونقل
ارزیابی خطر روی توانایی یا قابلیت پخش یک خطر بالقوه و اثرات و نتایج آن متمرکز می‌شود. معرفی حوادث به وجود آمده توسط انسان که با نیت‌های بدخواهانه انجام می‌گیرد، در گستره مدیریت خطر، نیازهای جدیدی جهت بازبینی دیدگاه‌های سنتی در تعیین احتمال و نتایج ایجاد می‌کند. وقتیکه حادثه‌ای رخ می‌دهد، بدیهی‌ست که نتایج و اثرات حادثه در بازه‌ای بین کمترین اثر (یا بدون نتیجه بودن) و بدترین اثر (بیشترین اثرات مخرب و منفی) متغیرند. سناریوی بدترین حالت، اگر چه به عنوان غیرمحتمل‌ترین واقعه باید مورد توجه قرار ‌گیرد، اما به هر حال، آنچه را که به عنوان بدترین و فاجعه‌آمیزترین حالت برای وقفه یا شکست در عملیات یک شبکه حمل‌ونقل قابل تصور است را مشخص می‌سازد. در مدیریت ریسک حمل‌ونقل، اکثر سناریوهای بدترین حالت، به جهت وظیفه اصلی مدیریت ریسک، به میزان کشته‌ها و مجروحان مربوط می‌شوند که به ویژه در مورد شبکه‌های با کارکرد حمل مسافر در مقیاس گسترده، مانند مترو و یا ایستگاه‌های حمل‌ونقلی مثل فرودگاه‌ها و ترمینال‌ها، به راحتی قابل فهم است. به صورت کلی، می‌توان شاخص‌ها و حوزه‌های ارزیابی و سنجش ریسک در حمل‌ونقل را شامل این موارد دانست:
▪ هزینه آسیب به تسهیلات حمل‌ونقلی و زیرساخت‌ها،
▪ میزان کشته‌ها و مجروحان (آنی و درازمدت)،
▪ هزینه دسترسی به محدوده مورد حمله قرارگرفته و هزینه‌های پاکسازی،
▪ خسارت تحمیل‌شده به سبب تعلیق فعالیت‌های تجاری و بازرگانی،
▪ آسیب‌های محیطی و خسارت واردشده به اکوسیستم،
▪ میزان شکست در سفرها، جابجایی بار و وقفه در ترافیک،
▪ تشویش عمومی،
▪ میزان ارزش کاهش‌یافته سازمان‌ها، موسسات و شرکت‌های درگیر.
سنجش دقیق این موارد، توانایی مدیران فعال در بخش مدیریت ریسک و سنجش خطر در حمل‌ونقل را برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه‌تر بسیار بالا می‌برد. علاوه بر این، تغییرات الگویی در جهت مشخص کردن احتمال وقوع حوادث نیز مفید است تا احتمال وقوع رویدادهای وحشتناک در شبکه‌های حمل‌ونقل به خوبی مشخص گردد. البته باید به این مهم توجه داشت که در نظر گرفتن این دیدگاه در ارزیابی ریسک، در عمل، چالش‌هایی را به علت تاریخچه محدود این نوع حوادث یا فعالیت‌های تروریستی و کمبود اطلاعات و داده‌های جامع در مورد آنها ایجاد می‌کند. در نتیجه باید به سوی سنجش احتمال و پیش‌بینی نتایج در سطح بسیار گسترده‌تری نسبت به رویدادهای دیگر (طبیعی و غیرعمدی) گام برداشت. بنابراین، برای غالب آمدن بر این مانع، نیاز به استفاده گسترده از داده های تجربی و ترکیبی و به‌کارگیری و توسعه مدل‌های پیش‌بینی بر پایه تئوری ساخت سناریو و استنتاج منطقی شکل می‌گیرد.
اولویت‌دهی به خطرها در حمل‌ونقل
با وجود اینکه تبلیغات بسیار زیادی برای ایجاد و معرفی یک دنیای کاملاً امن صورت می‌گیرد، محدودیت‌های منابع (منابع انسانی، مالی، و زمان) همیشه به عنوان موانع رسیدن به چنین هدفی وجود دارد. از این رو، فرآیند مدیریت ریسک باید در راستای اولویت‌بندی خطرها جهت داده شود تا به خطرهایی که بالاترین اهمیت را دارند یا وضعیت‌های با بیشترین ریسک محتمل، بیشترین و توسعه‌یافته‌ترین کنترل‌ها اختصاص داده شود. اولویت‌بندی ریسک در شبکه‌ها و سامانه‌های حمل‌ونقل بار و مسافر فرآیندی است که می‌توان گام‌های زیر را برای آن برشمرد:
▪ مشخص کردن زیرساخت‌های بحرانی حمل‌ونقل و تعیین تسهیلات خطرپذیر،
▪ اجرای ارزیابی ریسک در شبکه،
▪ تدوین و توسعه استراتژی‌های کنترلی مدیریت ریسک ( پیشگیری و بازدارندگی، آمادگی، واکنش، و ترمیم)،
▪ اجرای استراتژی‌های کنترلی، و
▪ پایش عملکرد در کل فرآیند.
کاربرد موفقیت‌آمیز این فرآیند پنج‌مرحله‌ای با وجود فهم ساده آن، فعالیتی پیچیده و بزرگ در بخش حمل‌ونقل است. زیرساخت‌های حمل‌ونقلی که اغلب در سطح ملی مهم بوده یا کارکرد ملی دارند، گسترده و گوناگون هستند و می‌توانند نمایانگر گستره گوناگونی از اهداف تروریستی باشند. برای پی بردن به این گستردگی و پتانسیل بالای آسیب‌پذیری، بهتر است به فهرست این زیرساخت‌ها که پشتیبانی‌کننده حمل مسافر و کالا هستند، نگاه انداخت:
▪ بزرگراه‌ها، آزادراه‌ها و دیگر شریان‌های با درجه عملکردی بالا و قابل ملاحظه،
▪ خطوط لوله انتقال گاز، نفت و فرآورده‌های آنها و همچنین انتقال مایعات، گازها و مواد یا پودرهای صنعتی،
▪ خطوط راه‌آهن و شبکه‌های ریلی مانند خطوط بین شهری، مترو، تراموا، و مونوریل،
▪ راههای آبی قابل کشتیرانی داخلی و بین‌المللی،
▪ شبکه حمل‌ونقل هوایی،
▪ تسهیلات ثابت (مراکز مدیریت ترافیک، پایانه‌ها، مکان‌های ترانسفر و انبارداری، مکان‌های استراحت)،
▪ زیرساخت‌های نقطه‌ای (تونل‌ها، پل‌ها، و تقاطع‌ها)، و
▪ وسایل نقلیه استفاده‌کننده از تسهیلات حمل‌ونقلی.
این مهم را باید در نظر داشت که انسان‌های زیادی کاربران این تسهیلات هستند و خود این تسهیلات نیز هر کدام ممکن است مجموعه‌ای پیچیده به لحاط مدیریت و کارکرد باشند. فرآیند ارزیابی و اولویت‌دهی به خطرها در هر مقیاس و سطحی که اجرا گردد (محلی، منطقه‌ای، یا ملی)، مهم این است که جامع و همه‌گیر باشد و در آن به تمام طرف‌های درگیر و ذی‌نفع رسیدگی شود. در نتیجه، از مشخص‌شدن آسیب‌پذیری‌های بالقوه حمل‌ونقلی اطمینان حاصل می‌شود و ارزیابی و پایش فرآیند از ابتدا تا انتهای آن، اجازه می دهد که اولویت‌های مدیریت ریسک و استراتژی‌های کنترلی با اطمینان از کارایی آنها تدوین گردند.
● پشتیبانی و هماهنگی تصمیم ها در سطح موسسات
به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری در جهت ارایه اطلاعات مناسب و جامع، و تولید اطلاعات ناشی از ارزیابی ریسک دو حوزه مربوط به اطلاعات و داده‌ها در مدبربت ریسک هستند. بنابراین ایجاد شناخت کافی از سازمان‌ها و دپارتمان‌های اثرگذار بر (یا اثرپذیر از) این فرآیند در صنعت حمل‌ونقل، گامی پایه‌ای قبل از آغاز فرآیند و مرحله گردآوری اطلاعات است. شرکت‌های فرستنده یا شیپر، فرواردرها، حمل‌کننده‌ها یا کریرها، دپارتمان‌های ملی حمل‌ونقل یا وزارت حمل‌ونقل، مسافران و چندین مورد دیگر، همه از جمله بخش‌های مربوط در شبکه‌های حمل‌ونقلی هستند. می‌توان با نگاه کلی، سه سطح مختلف را برای تصمیم‌سازی‌ها و اجرای تصمیمات گرفته‌شده معرفی نمود که بسته به ساختار اداری در هر کشور قابل بازتعریف است:
▪ در سطح ملی:
دپارتمان‌های حمل‌ونقل، حفاظت از محیط‌زیست، مدیریت حوادث غیرمترقبه، دفاع، انرژی، دادگستری، امنیت،
▪ در سطح استانی یا ایالتی:
مدیریت اورژانس، حمل‌ونقل، محیط زیست، دادگستری(اجرای احکام)، ایمنی عمومی، بهداشت، اداره‌های امنیت،
▪ در سطح محلی:
مراکز عملیات اورژانس، ادارههای (کارکنان) پل، تونل و بندر، آتش‌نشانی، پلیس محلی، سازمان آب، برنامه‌ریزان شهری.
به سبب وجود این سازمان‌ها و دپارتمان‌های درگیر متفاوت، فهم قلمرو قدرت هر کدام از آنها مشکل اما بسیار مهم است و نیاز به توافقهای جامع در جهت انتقال اطلاعات بین آنها و همکاری مشترک می‌باشد. پدید آمدن و معمول شدن خطرهای مربوط به بخش امنیتی و حملات تروریستی، این نیاز به همکاری را در وضعیت بحرانی‌تری قرار داده است، چرا که تعداد زیاد قربانیان و خسارت‌های هنگفت جای هیچگونه تردید را در این مورد باقی نمی‌گذارد.
وظایف در سطح مدیران ریسک
برای پوشش انتظارهای ایجادشده در مورد خطرات جدید، از مدیران و کارشناسان فعال در مدیریت ریسک شبکه‌های حمل‌ونقل انتظار می‌رود گستره وسیع‌تری از مسوولیت‌ها و وظایف را به عهده گیرند. می‌توان به شماری از این وظایف اشاره کرد:
▪ برنامه‌ریزی و آنالیز قبل از حادثه، در خلال حادثه و پس از روی دادن آن،
▪ ارزیابی و اولویت‌بندی مکان‌ها با در نظر گرفتن توجهات مربوط به مدیریت خطر،
▪ مشخص کردن جمعیت و شمار انسان‌های روبرو با خطر،
▪ شناسایی بخش‌های موثر و ایجاد ارتباط بین خطرها و بخش‌های شناسایی‌شده،
▪ طراحی و توسعه منابع واکنش،
▪ تشخیص و ارزیابی استراتژی‌های تسکین‌دهنده، و
▪ ایجاد یک سامانه اطلاعاتی مدیریت مرکزی حوادث.
در کنار این موارد، باید از ابزارهایی در جهت توانمندسازی ذهن افراد درگیر در فرآیند مدیریت ریسک و بهبود رویه‌ها استفاده کرد. به طور قطع استفاده همه‌جانبه و مناسب از خلاقیت‌ها و روش‌های جدید و به‌کارگیری مناسب ارتباطات و تکنولوژی، فواید بسیاری را در جهت بهینه‌سازی رویه‌های موجود ایجاد می‌نماید. ایجاد و استفاده از کانال‌هایی مانند کنفرانس‌ها، کارگاه‌های علمی، دوره‌های آموزشی و ساخت وب‌سایت‌های آموزشی و اطلاع‌رسانی، در جهت افزایش آگاهی و ارایه اطلاعات و تبادل تجربیات برای مدیران خطر در بخش حمل‌ونقل بسیار مفید است، تا ایجاد سازگاری با تغییرات و دستیابی به بهترین رویه‌ها ممکن گردد و از آین راه مدیریت ریسک با هزینه کمتر و کارایی بالاتر ممکن گردد.
فرآیندسازی مدیریت ریسک
باید رویکردی سیستماتیک برای مشخص کردن تسهیلات حمل‌ونقلی بحرانی، اجرای ارزیابی‌های مربوط به ریسک، به‌کارگیری استراتژی‌های کنترلی مدیریت و کاهش ریسک، و پایش عملکرد، در نظر گرفته شود. بنابراین به توسعه سیاست‌ها و رویه‌هایی جهت هدایت این فرآیند احساس نیاز می‌گردد. ساخت نمودارهای گردش کار برای حوادث عمدی و غیرعمدی با شامل شدن انواع زیرساخت‌ها و تسهیلات شبکه‌های حمل‌ونقل، گام مهمی در جهت فرآیندسازی مدیریت ریسک در این شبکه‌ها و سامانه‌های پیچیده است. روش‌های معتبر و دقیق نیز باید در جهت اولویت‌بندی خطرها به همراه ارزیابی و انتخاب استراتژی‌های کنترلی به کار گرفته شود. همچنین، مکانیزم‌های مقتضی گردآوری اطلاعات و پردازش آنها در خلال هر کدام از گام‌های این فرآیند، از طریق شناسایی و ایجاد ارتباطلت دقیق با ذی‌نفع‌های کلیدی باید انجام گیرد.
در نتیجه، با توجه به گام‌های متعدد و گسترده‌ای که در راستای پیاده‌سازی مدیریت ریسک در شبکه‌های حمل‌ونقل باید صورت پذیرد، نگاه فرآیندی به این گام‌ها از آغاز تا پایان آن ضروری و راه‌گشاست، تا بدین وسیله، پیچیدگی و گستردگی کارکرد شبکه‌های حمل‌ونقل و اجزای آنها مانع بزرگی در راه کاهش دادن ریسک آنها نباشد.
● برنامه‌ریزی و طراحی مانورهای واکنش‌های سریع
با شناخت صورت‌گرفته از کارکرد شبکه‌های حمل‌ونقل بار و مسافر و گردآوری اطلاعات، در اجرای فرآیند مدیریت ریسک آنها، قسمت مهمی باید به اجرای مانورها و برنامه‌های تمرینی اختصاص یابد تا به وسیله آنها بتوان ارزیابی بهتری از نقاط قوت و ضعف فرآیند کاهش ریسک انجام داد و به قابلیت‌های مثبت و کمک‌کننده شبکه‌های حمل‌ونقلی و یا پتانسیل‌های آسیب‌پذیری آنها بیشتر پی برد. بنابراین، نقش تمام مدیران ریسک در بخش حمل‌ونقل که احتمال درگیر شدن آنها وجود دارد، پیوندهای ارتباطی و همکاری حال حاضر بین سازمان‌های مربوطه، چگونگی در حال انجام وظیفه بودن این پیوندها، و پیوندهای ارتباطی و هماهنگی‌های جدید که نیاز به وجود آنها احساس می شود، باید در نظر گرفته شود.
انجام مانورها به جهت درگیر کردن تمامی سازمان‌ها و اجرای گسترده آنها، به مردم و جامعه پتانسیل‌های خطر و واکنش را نشان می‌دهد که به لحاظ ایجاد آمادگی روانی و تکنیکی برای حادثه‌ای محتمل، بسیار مهم و اثرگذار است.
● مدیریت اطلاعات
اثربخشی فرآیند مدیریت خطر در حمل‌ونقل، در سطح گسترده‌ای به کیفیت اطلاعات به‌کاررفته در اجرا و عملیات آن بستگی دارد. مشخص ساختن تهدیدها و نقاط آسیب‌پذیری، نیاز به دسترسی به اطلاعاتی دارد که توانایی مدیران خطر حمل‌ونقل را در تشخیص نتایج و پیامدهای سناریوهای متفاوت و معلوم ساختن احتمال رخدادها بالا ببرند. به طور یقین، سطح آگاهی و فهم عمومی در جامعه، کیفیت داده‌ها و اطلاعات مورد نیاز را از لحاظ وسعت، عمق و دقت توسعه خواهد داد و بدین لحاظ، فرهنگ عمومی جامعه بر اثربخشی مدیریت ریسک اثرگذار است.
توانایی به دست آوردن، گرد‌آوری، ذخیره‌سازی، پردازش و به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات، در حقیقت، توانایی کارشناسان مدیریت ریسک را نشان می‌دهد. کاربرد سامانه‌های جدید گردآوری اطلاعات و استفاده از اطلاعات دقیق تهیه‌شده به وسیله این سامانه‌ها در شبکه‌های حمل‌ونقل پایه‌ای‌ست. تکنولوژی‌های مراقبتی و برچسب‌های الکترونیک و تشخیص از راه دور، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، سیستم مکانیک جهانی (GPS)، و شبکه‌ها و دستگاه‌های ارتباطی و مخابراتی از جمله مواردی هستند که نقش غیر قابل انکاری در گردآوری اطلاعات دقیق از شبکه‌های حمل مسافر و انتقال بار دارند. به عنوان نمونه، می‌توان از نرم‌افزارهای GIS-‌ مبنا برای تهیه نقشه‌های پراکندگی جمعیت مواجه با خطر، پراکندگی منابع افزایش‌دهنده سطح خطر، گلوگاه‌های ترافیکی به ویژه در شبکه حمل‌ونقل درون‌شهری، پراکندگی منابع واکنش‌دهنده و پتانسیل‌های تسکین‌دهنده استفاده کرد و با به‌روز نگاه داشتن آنها، در زمان لازم، بهترین استفاده را از آنها برد. به عنوان نمونه دیگر می‌توان سیستم‌های مخابراتی و رادیویی را برای آگاهی‌رسانی‌های قبل، در حین، و پس از خطر به کار برد و به بهترین رویه‌ها در استفاده هماهنگ از آنها در خلال مانورها دست یافت.
روزبه بلوکیان رودسری
کارشناس ارشد برنامه‌ریزی حمل‌ونقل
منبع : مجله صنعت حمل و نقل


همچنین مشاهده کنید