شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


گلوگاه‌های رشد


گلوگاه‌های رشد
رشد قیمت‌های جهانی نفت خام طی سال‌های اخیر، کشورهای دارنده ذخایر نفتی محدود و کوچک را هم به تکاپو واداشته است. در واقع، در شرایطی که قیمت‌های نفت خام در سطوحی کمتر از ۳۵ دلار نوسان می‌کند، عرضه‌کنندگان نفت تنها گروه معدودی از کشورهای دارنده ذخایر عظیم نفتی را شامل می‌شوند، چرا که با قیمت‌های پایین نفت، سرمایه‌گذاری در جهت توسعه و بهره‌برداری از منابع و میادین کوچک نفتی که ذخایر محدود نفت و گاز را در خود جای داده‌اند، فاقد توجیه و سودآوری اقتصادی است. اما برداشت از همین میادین با افزایش قیمت‌های نفت به ارقام بالاتر از ۵۰ تا ۶۰ دلار، توجیه‌پذیر خواهد بود.
بر این اساس، بازار نفت به تدریج شاهد افزایش تقاضا برای نیروی کار ماهر و تجهیزات و ماشین‌آلات مورد استفاده در اکتشاف، استخراج، توسعه و تولید نفت و گاز خواهد بود؛ و این مشکلی است که صنعت نفت در دور جدید افزایش سریع و شدید قیمت‌ها (بین ۷۰ تا ۹۰ دلار) در حال تجربه آن است.
‌● چالش کمبود تجهیزات
از سال ۲۰۰۵ و با تشدید روند افزایش قیمت‌های نفت، برای نخستین بار نشانه‌های کمبود ابزارها و تجهیزات در صنعت نفت نمودار شد. به عنوان نمونه، در آن سال کیم بنت، مدیر اجرایی یک شرکت تولید‌کننده گاز طبیعی در هوستُن تگزاس، برای یافتن یک دکل حفاری مناسب فاصله‌ای ۷۰۰۰ مایلی را تا مرکز چین طی کرد. این دکل قرار بود برای حفاری چهار چاه در یک حوزه جدید اکتشافی در غرب کُلرادو مورد استفاده قرار بگیرد، اما هنگامی که گروه وی همراه با دکل حفاری وارد منطقه شدند، یک روزنامه محلی آنها را با کارگران چینی راه‌آهن فعال در کوه‌های راکی طی قرن نوزدهم مقایسه کرد.
در سال ۲۰۰۵ بیشتر شرکت‌های بزرگ نفتی درصدد حداکثر کردن سود خود به دلیل افزایش قیمت‌های نفت بودند. اطلاعات و گزارشات منتشر شده نشان می‌داد که بخش عمده‌ای از این شرکت‌ها درآمد بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار را پیش‌بینی کرده بودند. ولی در این شرایط، گلوگاه‌های صنعت نفت و گاز به ویژه تأمین تجهیزات بخش بالادستی، بیش از پیش خودنمایی می‌کرد. حتی در ایالات‌متحد که بزرگترین مصرف‌کننده انرژی جهان محسوب می‌شود، مشکل تنها به کمبود ماشین‌آلات و تجهیزات محدود نمی‌شود.
سال‌ها محدودیت سرمایه‌گذاری در بخش‌های اکتشاف، تولید، پالایش، انتقال و توزیع، تنگناهای زیادی را در زنجیره انرژی این کشور ایجاد کرده است. طوفان‌های دریایی نیز آسیب‌های شدیدی به تأسیسات و تجیهزات موجود در بخش‌های تولید، پالایش و انتقال آمریکا وارد نموده است.‌
گفتنی است، عدم سرمایه‌گذاری‌ در بخش انرژی آمریکا ناشی از اُفت شدید قیمت نفت در دو دوره رکود شدید بازار طی سال‌های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۸ بود. طی سال‌های یاد شده، قیمت نفت برای چندین هفته متوالی، به پایین‌تر از ۱۰ دلار در هر بشکه رسید. این شرایط، فشار شدیدی بر شرکت‌های نفتی وارد نمود، به طوری که آنها مجبور به انتخاب رژیم‌های شدید هزینه‌ای شدند و حتی بسیاری از شرکت‌ها بودجه بخش‌های پژوهشی و زیرساختی را کاهش داده و سرمایه‌گذاری‌های خود را محدود و متوقف ساختند.
به موازات، ساخت ماشین‌آلات، دکل‌های حفاری و سایر تجهیزات نفتی با کاهش تقاضا روبه‌رو شده و به تبع آن، تقاضا برای نیروی انسانی ساده و متخصص در حوزه انرژی کاهش یافت. شرکت‌های نفتی در نهایت با تعقیب این رویکرد، به شکل‌گیری ادغام‌های بزرگ اواخر دهه ۱۹۹۰ کمک کردند. در نتیجه چنین شرایطی، تعداد شرکت‌های نفتی به سرعت کاهش یافت، به طوری که ۱۰ شرکت بزرگ نفتی کنونی دنیا از ادغام ۴۵ شرکت کوچکتر تشکیل شده‌اند. ‌
به هر حال، بر اساس مطالعات مؤسسه وود مکنزی، شرکت‌های بزرگ نفتی بسیار کمتر از آنچه که نفت تولید کرده‌اند، اکتشاف جدید انجام داده‌اند. در همین راستا، میزان جایگزینی ذخایر آنها با اکتشافات جدید که در سال ۲۰۰۰ به اوج خود رسیده بود، تا سال ۲۰۰۵ اُفت شدیدی را شاهد بوده است. بر اساس مطالعات وودمکنزی، شرکت‌های بزرگ نفتی در مدت یاد شده تنها توانسته‌اند نیمی از نفتی را که تولید کرده‌اند، جایگزین سازند. ‌
به گفته معاون این مؤسسه، این غیر منطقی است که انتظار جایگزینی کامل ذخایر تولید شده را داشته باشیم، چرا که دکل حفاری به میزان لازم در دسترس نیست. حتی زمین‌شناس هم به تعداد کافی وجود ندارد. به گفته وی، شرکت‌های نفتی به میزان لازم در بخش اکتشاف سرمایه‌گذاری نکرده و بودجه‌ اکتشاف آنها طی سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ به یک سوم کاهش یافته است.‌
اما روند صعودی قیمت‌ جهانی نفت، خصوصاً از سال ۲۰۰۵ بدین سو، موجب شتاب سرمایه‌گذاری شرکت‌های نفتی در بخش اکتشاف شده است. در واقع، این افزایش قیمت‌های نفت موجب تأمین منابع لازم برای سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی و افزایش سودآوری این بخش شده است، هرچند کمبود تجهیزات و ماشین‌آلات، افزایش قیمت‌ها در این بخش را هم به همراه آورده است. به عنوان مثال، هزینه اجاره روزانه یک دکل حفاری خشکی با توان هزار اسب بخار در آمریکا از ۹ هزار دلار سال ۲۰۰۴ به ۱۵ هزار دلار در سال ۲۰۰۵ رسید. در همین مدت، هزینه اجاره روزانه یک دکل حفاری دریایی نیز با افزایشی معادل ۳۳ درصد به ۳۰۰ هزار دلار بالغ شد. ‌
● چالش نیروی کار
اما بیشتر شرکت‌های نفتی در تأمین نیروی انسانی از جمله مهندسان نفتی به جای نیروهای قدیمی خود که طی دهه آینده بازنشسته خواهند شد، با مشکل مواجه هستند. شاید بارزترین نمود این کمبود نیرو در ایالات ‌متحد مشهود باشد. در این کشور نیمی از کارگران شاغل در صنایع نفت و گاز در دوره سنی ۵۰ تا۶۰ سال قرار دارند و لذا طی دهه آینده بازنشسته خواهند شد. در مقابل، تنها ۱۵ درصد کارگران نفتی این کشور بین ۲۰ تا۳۰ سال دارند. متوسط سن کارگران این صنعت در آمریکا ۴۸ سال می‌باشد. مارک رابین، مدیر انجمن مهندسان صنعت نفت آمریکا، در این زمینه می‌گوید: “صنعت نفت با چالش‌های زیادی در خصوص جایگزینی مردان با تجربه‌ای که طی چند سال آینده این صنعت را ترک می‌کنند، مواجه خواهد بود.”
اما چالش مهمتر صنعت نفت را باید در تأمین نیروی انسانی ماهر در بخش بالادستی جست‌وجو کرد. طی سال‌های اخیر و با رونق گرفتن فعالیت‌های اکتشاف و توسعه منابع و میادین نفتی، نیاز به کارشناسان کارآزموده در این بخش به شدت افزایش یافته است.
با افزایش تقاضای تجهیزات و ماشین‌آلات می‌توان در میان‌مدت و حتی کوتاه‌مدت با بکارگیری روش‌های خاص تولید، عرضه را متناسب با تقاضا افزایش داد. اما میزان عرضه نیروی کار از انعطاف‌پذیری لازم برخوردار نبوده و نمی‌توان در کوتاه‌مدت به تأمین نیاز از طریق تعدیل عرضه امیدوار بود. بر این اساس، شرکت‌های نفتی به خصوص در مناطقی که فعالیت‌های اکتشاف رونق دارد (نظیر خاورمیانه و آمریکای شمالی)، با بکارگیری شگردهای خاص، به جذب نیروهای فعال و ماهر می‌پردازند؛ چنین رقابتی در منطقه خاورمیانه به ویژه طی ماه‌های اخیر شدت بیشتری یافته است. ‌
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران


همچنین مشاهده کنید