چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


سرمایه‌داری تاریخی


سرمایه‌داری تاریخی
▪ نویسنده: ایمانوئل والرشتاین
▪ ترجمه: یوسف نراقی
▪ نشر: قطره
سرمایه‌داری یک نظام اجتماعی ‌ تاریخی است که برای درک جوهر آن باید واقعیت موجود آن را در نظر گرفت; گرچه قرار نیست این کار به واسطه جملا‌تی انتزاعی خاتمه‌پذیرد. بنابراین نویسنده ترجیح می‌دهد با چند سئوال به این کار جامه عمل بپوشاند. سرمایه‌داری چیست؟ کارکرد آن به مثابه یک نظام چه بوده است؟ چرا به شکل فعلی توسعه یافته و جهت حرکت آن به کدام سو است؟
اگر بخواهیم به شکلی فیلولوژیک‌ یا زبانشناسانه‌ با سرمایه‌داری روبه‌رو شویم، باید بپرسیم سرمایه چیست؟ از یک دیدگاه، سرمایه همان ثروت انباشته شده است; البته زمانی که آن را در متن سرمایه‌داری تاریخی به کار می‌بریم، این کار مستلزم تعریف دقیق‌تری است. سرمایه لزوما به شکل پول نیست; پولی که انباشته مواد مصرفی، ماشین‌آلا‌ت و مطالبات مواد به حساب می‌آید، اما چنین تعریفی باعث می‌شود که کل فرآیند تاریخ بشری از دوران بشر اولیه تا امروز را سرمایه‌داری تلقی کنیم; چرا که در همه این دوران‌ها می‌توان انباشت نیروی کار متجسم در کالا‌ست. (اگر سرمایه‌داری را به مثابه نیروی کار ذخیره شده که هنوز به مصرف نرسیده تلقی کنیم)
عامل تمایز دوران سرمایه‌داری تاریخی این است که سرمایه در این نظام به طور بسیار خاصی مورد استفاده قرار گرفت. نظامی‌که هدف اولیه‌اش، بسط و توسعه خود بود.
در واقع هدف انباشت سرمایه چیزی جز انباشت بیشتر خود نداشت و البته روابط و مناسباتی بر این نوع مراوده مترتب می‌شود که سعی شده در این کتاب به آن پرداخته شود. در واقع باید بگوییم هر زمانی که انباشت سرمایه بر امور دیگر ترجیح بیابد، ما حق داریم بگوییم با نظام سرمایه‌داری سروکار داریم. البته بودند افرادی که در طول تاریخ تصمیم به انباشت سرمایه می‌گرفتند; اما تا پیش از رسیدن به لحظه معینی در تاریخ، انجام موفقیت‌آمیز چنان کاری چندان ساده نبوده است; چنانچه در نظام‌های پیشین روند طولا‌نی مدت انباشت سرمایه همواره با مشکل مواجه می‌شده است.
ـ اولا‌: باید تعدادی نیروی کار وجود می‌داشت که سرمایه‌دار بتواند آنها را فریب داده یا مجبور به انجام کار مورد نظرش بکند.
ـ ثانیا: باید می‌توانست کالا‌ی تولید شده را با قیمتی بیش از قیمت تولید به فروش برساند و در نهایت لا‌زم بود سود به دست آمده بیش از پولی باشد که سرمایه‌دار خرج زندگی شخصی‌اش می‌کرد و در نهایت این سود باید تا فرصت سرمایه‌گذاری مجدد حفظ می‌شد و به این ترتیب کل روند باید تا مرحله تولید تجدید می‌گردید.
اما تا پیش از عصر جدید، زنجیره این روندها (که می‌توان گردش سرمایه‌اش نامید) به ندرت تکمیل می‌شدند، چرا که برخی از حلقه‌های این زنجیر از طرف قدرتمندان سیاسی، اخلا‌قی یا دینی، غیرمنطقی یا غیراخلا‌قی خوانده می‌شد; گرچه اگر صاحبان اقتدار نیز دخالت نمی‌کردند، این پروسه به واسطه کامل نشدن یک یا چند مرحله گردش سرمایه به سرانجام نمی‌رسید. این بدان معناست که روند گردش سرمایه چنان نبود که بتواند از طریق بازار انجام گیرد.
بنابراین سرمایه‌داری تاریخی شامل روند کالا‌یی شدن سرمایه و سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌دار در راستای انباشت هرچه بیشتر سرمایه در صدد کالا‌یی کردن هرچه بیشتر این روندهای اجتماعی در تمامی‌فضاهای زندگی اقتصادی بود. از آنجایی که سرمایه‌داری روند کسب سود است، بنابراین هیچ دادو ستد اجتماعی به خودی خود از شمول ممکن مستثنا نبوده است.
به همین دلیل است که شاید ما بگوییم که توسعه تاریخی سرمایه‌داری به اجبار به کالا‌ کردن همه چیز سوق داده می‌شود.اما این فشار در روند کالا‌یی کردن فرآیندهای اجتماعی کافی نبوده است. حلقه‌های تولید در زنجیره پیچیده تولید کالا‌ با یکدیگر پیوند دارند.
برای تولید لباس، در نهایت، پارچه، نخ، نوعی ماشین خیاطی و نیروی کار، موردنیاز است. اما هر یک از این اقلا‌م نیز باید تولید شوند و اقلا‌می‌که در تولید آنها به کار خواهند رفت، به نوبه خود باید تولید شوند. در واقع باید گفت هنگامی‌که برخی حلقه‌های زنجیره تولید کالا‌یی نشده باشند، میزان سود بالا‌تر خواهد رفت.
امین فیروزگر
منبع : روزنامه حیات نو


همچنین مشاهده کنید