پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سید حسن نصرالله


سید حسن نصرالله
سید حسن نصرالله متولد ۳۱ اگوست ۱۹۶۰ روستای «البزوریه» در جنوب لبنان است. پدرش «عبدالکریم»، سبزی و میوه‌ فروشی می‌کرد و حسن برای کمک به پدر به دکان وی رفت‌ و آمد داشت. در دکان و بر سینه دیوار آن، عکس امام موسی‌صدر آویزان بود؛ عکسی که نخستین جرقه‌های محبت موسی صدر و جنبش امل را که آن زمان به جنبش محرومان معروف بود، در دل سید حسن روشن کرد. با این که با هیچ‌یک از علمای دینی آن‌وقت در ارتباط نبود و خانواده‌اش هم، یک خانواده دینی شاخص نبود، ولی سیدحسن نوجوان، علاقه‌مند به دین بود و این علاقه در حیطه انجام فرایض معمول مانند نماز و روزه محدود نبود، او فراتر از این‌ها هم می‌رفت. این علاقه وی را واداشت که با سن اندکش در سال ۱۹۷۶ به نجف برود و تحصیلات حوزوی خود را در آنجا آغاز کند.
در سال ۱۹۷۸ به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام المنتظر(عج)، که شهید سید عباس موسوی آن را تأسیس کرده بود، تحصیلات حوزوی خود را پی گرفت و در همان حال، به فعالیت‌های سیاسی در جنبش امل مشغول و مسئول سیاسی جنبش امل در منطقه بقاع شد.
● تأسیس حزب‌الله
پس از آن که امام موسی صدر در لیبی به صورت مرموزی ربوده شد، اختلافات بسیاری در سطح رهبری جنبش امل به وجود آمد که در اثر آن و خروج عده‌ای از رهبران از این جنبش، حزب‌الله لبنان تأسیس شد. سید حسن در حزب‌الله نیز مسئولیت‌های مختلفی را عهده‌دار شد؛ از جمله عضویت در شورای رهبری حزب‌الله، اما از فضای درس و بحث فاصله نگرفت و به تحصیلات علمی خود ادامه داد تا جایی که در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل تحصیلات خود به قم مسافرت کرد، اما حملات گسترده اسراییل به لبنان و مبارزات حزب‌الله به او اجازه نداد، بیش از یک سال در قم بماند و بار دیگر به لبنان بازگشت، تا در کنار برادرانش به مبارزه با رژیم صهیونیستی بپردازد.
● شهادت سید عباس موسوی
در سال ۱۹۹۲ و پس از شهادت سید عباس موسوی، دبیرکل وقت حزب‌الله لبنان، با اجماع شورای رهبری حزب‌الله سید حسن نصرالله، دبیرکل جدید این جنبش شناخته شد. شهادت سید عباس موسوی به همراه خانواده‌اش، تأثیر بسزایی در روحیه مردم لبنان و به وی‍ژه رزمندگان حزب‌الله گذاشت و پس از آن بود که مبارزات و حملات حزب‌الله شکل جدیدی به خود گرفت و حمایت عمومی در میان مردم لبنان از حزب‌الله رو به فزونی نهاد. در این میان، اسراییل نیز در سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ عملیات‌های خوشه‌های خشم و تسویه حساب را به اجرا گذاشت که با مقاومت سرسختانه حزب‌الله، که از کم‌ترین امکانات نظامی برخوردار بود، روبه‌رو شد.
● شهادت فرزند ارشد
سپتامبر ۱۹۹۷ دو تن از رزمندگان حزب‌الله در حمله به یکی از مواضع ارتش اسرائیل در منطقه جبل‌الرفیع در جنوب لبنان به شهادت رسیده و پیکر آنان به دست نیروهای اسرائیلی افتاد. تلویزیون اسرائیل بدون اطلاع از هویت این دو نفر، تصویر خون‌آلود آنان را به نمایش گذاشت، به سرعت مشخص شد که یکی از این دو تن، سید هادی، فرزند سید حسن نصر‌الله، دبیر کل حزب‌الله است. انتشار این خبر همانند بمبی در جامعه لبنان صدا کرد و تحول بسیار مهمی در پی داشت. در تاریخ لبنان، چه در زمان جنگ داخلی و چه در مقابله با تجاوز نظامی اسرائیل، هیچ‌گاه دیده نشد که فرزند یکی از رهبران گروهای سیاسی و یا شبه نظامیان در راه مبارزه کشته شده باشد.
این واقعه، موجی از احساسات جوشان همدردی، احترام و شیفتگی را نسبت به دبیر کل حزب‌الله در میان همه طوایف مذهبی لبنان در پی داشت، به گونه‌ای که همه آحاد ملت لبنان از هر دین و مذهبی، تحت تأثیر شدید این واقعه قرار گرفتند. رهبران سیاسی لبنان نیز یکی پس از دیگری به دیدار سید حسن نصر‌الله رفته و ضمن گفتن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سید هادی نسبت به شخصیت مبارز و صادق دبیر کل حزب‌الله، مراتب قدردانی و احترام خود را ابراز داشتند. این ابراز همدردی و احترام منحصر به لبنان نبود و افرادی چون امیر عبد‌الله، ولیعهد عربستان نیز برای نخستین بار در تاریخ حزب‌الله، با ارسال پیام تسلیت برای دبیر کل حزب‌الله، حمایت خود را از مقاومت اسلامی اعلام نمود.
● سال۲۰۰۰ طعم شیرین پیروزی
در سال ۲۰۰۰ و در زمانی که مذاکرات عرفات و مسئولان آمریکایی و اسراییلی برای حل کشمکش خاورمیانه، راه به جایی نبرده بود، ارتش اسراییل در حرکتی یک‌جانبه و بدون گرفتن کمترین امتیازی از حزب‌الله، از اراضی اشغالی جنوب لبنان عقب نشینی کرد و به جز مناطق محدود مزارع شبعا، نیروهای خود را از همه مناطق تحت اشغال عقب کشید. این شکست مفتضحانه، علاوه بر استحکام بخشیدن به مواضع حزب‌الله، مبتنی بر مقاومت، باعث شد تا سید حسن نصرالله به موفقیتی بی‌سابقه در میان اعراب دست یابد، تا این که به عنوان مهم‌ترین شخصیت جهان عرب شناخته شود.
از سوی دیگر، حزب‌الله لبنان با تکیه بر این موفقیت، توانست حضور خود را در عرصه سیاسی لبنان تقویت کند تا جایی که علاوه بر حضور پرتعداد در پارلمان لبنان، سکان تعدادی از وزارتخانه‌ها را نیز به دست گیرد.
● انتفاضه، درسی از حزب‌الله
پیروزی‌های پی در پی حزب‌الله در عرصه‌های مختلف سیاسی و نظامی در میان فلسطینیان نیز تأثیر خود را بر جای گذاشت. مردم آواره فلسطین به ویژه جوانان، که سال‌ها دل به روند مذاکرات صلح خاورمیانه بسته بودند، دریافتند که مشکل فلسطینیان، با مذاکره و رژیم اشغالگر، حل نمی شود و با این پیش‌زمینه، انتفاضه دوم مسجدالاقصی شکل گرفت؛ انتفاضه‌ای که به حماس قدرتی دیگر بخشید و با پیروزی حماس در انتخابات فلسطین وارد مرحله‌ای جدید شد؛ مرحله‌ای که دیگر با جنگ شش روزه اعراب و اسراییل پایان نمی‌یابد، چه آن که نصرالله در پیام خود چنین گفت:
از حالا به بعد، شما جنگی تمام‌عیار خواستید، پس این هم جنگ تمام عیار شما. این را خواستید. حکومت شما خواست قواعد بازی تغییر کند، پس قواعد بازی تغییر می‌کند. شما نمی‌دانید امروز با چه کسی می‌جنگید. شما با فرزندان محمد (ص)، علی، حسن و حسین (ع) و با اهل بیت رسول خدا (ص) و اصحاب او وارد جنگ شده‌اید. شما با قومی می‌جنگید که ایمانی فراتر و برتر از همه انسان‌های این کره خاکی دارد. شما خواستار جنگی تمام‌عیار با قومی شدید که به تاریخ، و فرهنگ خود افتخار می‌کند و قدرت مادی، امکانات، مهارت، خرد، آرامش، رویا، عزم، ثبات و شجاعت دارد و به امید و یاری خدا روزهای آینده را میان ما و شما خواهیم دید.
● ترجمه متن سخنرانی دبیر کل حزب الله لبنان حجه الاسلام والمسلمین سید حسن نصر الله
در آغاز و در اولین سخنانم به شما پس از اجرای عملیات "وعده صادقانه" و حوادث پس از آن، دوست دارم مراتب تبریک و تسلیت خود را به خانواده‌های شهیدان که عزیزترین دوستان و اعضای خانواده خود را در این روزهای سخت و دشوار از دست داده‌اند عرض کنم و بگویم آنچه تقدیم کردند در شرافتمندانه‌ترین رویارویی و کارزار عصر جدید و تاریخ بوده است. می‌خواهم به زخمی‌های حوادث و حملات اخیر درود بفرستم و از خداوند عاجزانه بخواهم به آنان منت گذارد و شفا و عافیت عطایشان کند. همچنین به مردم پایدار لبنان در همه شهرها و روستاها که محکم و استوار بر خاک و ایمان خویش ایستاده‌اند و نیز به برادران مجاهد، مبارز، صبور و پایدار در همه خطوط که همیشه برای فداکاری در راه آنچه بدان ایمان دارند و کسانی که همواره جان بر کف با سرهایی بلند ایستاده‌اند، درود می‌فرستم.
در اولین سخنان خود در این روزها و پس از عملیات "وعده‌ صادق" دوست دارم تنها چند کلمه سخن بگویم. سخنی با مردم لبنان، سخنی با مقاومان و مبارزان، سخنی با صهیونیست‌ها و سخنی با حاکمان عرب. اما برای جامعه جهانی سخنی ندارم زیرا من نیز مانند امت خویش حتی یک روز هم به چیزی به نام جامعه جهانی ایمان نداشتم.
اول به ملت لبنان می‌گویم ای ملت عزیز که همواره مقاومت را در آغوش خویش پذیرا بود و مقاومت با او پیروز شد و او ۲۵ می سال ۲۰۰۰ با مقاومت پیروز گردید. ای ملتی که بدون همراهی دیگر نیروها و با وجود شانه خالی کردن بسیاری از عرب‌ها و برادران مسلمان و سکوت همه جهان، اولین پیروزی تاریخی عربی را در مبارزه با دشمن صهیونیست به دست آورد. ای ملت لبنان که معجزه پیروزی‌اش جهان را مات و مبهوت و صهیونیست‌ها را خوار و ذلیل کرد؛ صهیونیست‌هایی که به این ملت نگاهی خاص و متمایز دارند زیرا این ملت در تاریخ مبارزه با آنان به موفقیتی خاص و متمایز دست یافته است. ملت لبنان، کارزار امروز دیگر کارزار اسرا و تبادل آنان نیست. شاید گفته شود دشمن صهیونیست به هر عملیات اسیرگیری که ممکن است در هر نقطه‌‌ای از جهان یا از سوی هر ارتشی یا هر دولت دارای مرزها و ضوابط و قوانین صورت گیرد، واکنش نشان می‌دهد، اما آنچه امروز جریان دارد واکنش به عملیات اسیر‌گیری نیست بلکه تسویه حساب با ملت لبنان، مقاومت، دولت، ارتش، نیروهای سیاسی، مناطق مختلف لبنان، روستاهای این کشور و خانواده‌هایی است که به این رژیم متجاوز ناآشنا با شکست، شکستی تاریخی وارد کردند. بنابراین آنچه امروز جریان دارد جنگی است فراگیر که صهیونیست‌ها برای تسویه حساب کامل با لبنان، ملت، دولت، ارتش و مقاومت آن و انتقام از موفقیت ۲۵ می سال ۲۰۰۰ آن به راه انداخته‌اند.
ملت عزیز، پایدار، مبارز و شریف و ملتی که می‌دانم اغلب آن در خرد، دل، اراده، فرهنگ، اندیشه، دوست داشتن، عشق و فداکاری ملت ارجمند، عزت، شرافت و مناعت طبع است و ملتی نیست که به مزدوری، تسلیم، خواری، سستی و فرومایگی و زانو زدن تن بدهد.
با شما می‌گویم ما _ البته نه فقط حزب‌الله و نه فقط مقاومت و مقاومت لبنان بلکه _ دولت، ملت، ارتش، مقاومت و نیروهای سیاسی و همه لبنان در این رویارویی دو راه بیشتر نداریم. یا اینکه همگی امروز با فشار، تایید و حمایت آمریکا و بین المللی و متاسفانه عربی در برابر شروطی که رژیم صهیونیستی می‌خواهد به ما دیکته کند تسلیم شویم و با این کار به شروطی که به معنای وارد کردن لبنان در دوره و عصر سیطره اسرائیل است تن دهیم که با همه صراحت باید بگویم که موضوع همین است، یا نه اینکه راه دیگر را برگزینیم و ایستادگی کنیم و صبر داشته باشیم و صبر، و رویارویی کنیم و من با توکل و اعتماد به خداوند سبحان و با اعتماد به مبارزان و به شما و با شناختی که از این ملت و این دشمن دارم، همچنانکه بارها وعده داده‌ام باز هم به شما وعده پیروزی می‌دهم.
در سال ۱۹۹۶ که اسرائیل عملیات "خوشه‌های خشم" را اجرا می‌کرد یا در سال ۱۹۹۳ به عملیات "تسویه حساب‌ها" دست می‌زد، در آغاز اسرائیل دارای دستی قوی‌تر بود و ما در شرایطی سخت‌تر بودیم اما امروز اوضاع متفاوت است. به من کاملا اعتماد کنید که اوضاع تفاوت دارد. نیاز امروز این است که صبر و پایداری داشته باشیم و با اتحاد به مقابله با دشمن بپردازیم و من می‌دانم و حاضرم بر این گفته حساب باز کنم که غالب ملت ما استوار، مبارز و فداکار است و نیازی به تحریک ندارد و آنچه من می‌گویم از باب تکمیل اندیشه، تثبیت انتخاب و تاکید این معنا است.
اما سخن من با مقاومان و مبارزان؛ با برادران، دوستان و عزیزان و کسانی که امروز هر لبنانی، فلسطینی، عرب، مسلمان و هر انسان آزاده، شریف، مظلوم، مستضعف و شکنجه‌شده و نیز عاشقان پایداری و شجاعت و دوستداران شهامت، ارزش‌ها و شرافت در این جهان روی آنها حساب کرده‌اند و همه این‌ها در وجود این مقاومان و مبارزان به خاطر حضورشان در میدان‌های مبارزه و رویارویی شجاعانه و قهرمانانه با دشمن صهیونیست نمود یافته است. به آنان می‌گویم شما امروز پس از خداوند سبحان تکیه‌‌گاه ما و امت هستید. شما نام شرافت ما هستید و ما اگر ارجمندی و بزرگواری داریم به خاطر وجود شما است. این شرافت و کرامت با وجود شما باقی می‌ماند.
در پیروزی سال ۲۰۰۰ پس از خداوند سبحان و تعالی شما اصل و اساس بودید. امروز شما پیش از دیگران مسوول حفظ تحقق پیروزی، آزادسازی، پایداری و کرامت هستید و از شما انتظار می‌رود. همچنانکه واقعا این طورید و همچنانکه تاکنون و در این روزها ثابت کردید کاملا روی شما حساب می‌شود و تکیه‌گاه و مایه اطمینانید و هر که پس از خدا بر شما تکیه کند همتش بلند، سرانجامش نکو، پیروزی‌اش ارجمند و نزدیک و فتحش آشکار است.
اما روی سخن من با صهیونیست‌ها و ملت رژیم صهیونیستی در این لحظه این است که می‌گویم ای ملت صهیونیست به زودی برای شما روشن خواهد شد که دولت جدید و رهبری جدید شما چقدر احمق و کودن است و تدبیر امور نمی‌داند و در این زمینه تجربه‌ای ندارد. شما ای صهیونیست‌ها در نظرسنجی‌ها می‌گویید مرا بیش از مسوولان خود باور دارید و تصدیق می‌کنید. این بار از شما به خوبی می‌خواهم به من گوش کنید و باورم دارید. امروز ما با همه تجاوزاتی که شب‌هنگام بر نواحی جنوبی [بیروت] شد و با وجود حجم بالای تجاوزاتی که به همه روستاها، محله‌ها، خیابان‌ها و خانه‌های لبنان در نواحی جنوبی و شهر بیروت و هر خانه‌ای در جنوب لبنان یا دشت بقاع، شمال، جبل لبنان یا هر گوشه‌ای از این سرزمین شد، صبر پیشه کردیم.
این معادله پایان یافت. امروز نخواهم گفت اگر بیروت را بزنید حیفا را می‌زنیم. نخواهم گفت اگر به نواحی بیروت حمله کنید به حیفا حمله می‌کنیم. شما خواستید این معادله به هم بریزد. شما جنگی تمام‌عیار خواستید ما هم وارد جنگی تمام‌عیار می‌شویم و آماده آن هستیم؛ جنگی در هر زمینه، به سوی حیفا. سخن مرا باور کنید که این جنگ فراتر از حیفا و پس از آن خواهد بود. ما تنها بهای این جنگ را نمی‌پردازیم، تنها خانه‌های ما ویران نمی‌شود، تنها کودکان ما کشته نمی‌شوند و تنها ملت ما آوارگی را تجربه نمی‌کنند. زمان تنهایی ما دیگر پایان یافته است. آن، سال‌های پیش از ۱۹۸۲ و پیش از ۲۰۰۰ بود که اینک پایان یافته است. من به شما وعده می‌دهم آن زمان سپری شده و شما باید مسوولیت اقدامات حکومت خود و آنچه به بار آورده تحمل کنید. از حالا به بعد شما جنگی تمام‌عیار خواستید پس این هم جنگ تمام عیار.
شما این را خواستید. حکومت شما خواست قواعد بازی تغییر کند پس بنابراین، قواعد بازی تغییر می‌کند. شما نمی‌دانید امروز با چه کسی می‌جنگید. شما با فرزندان محمد (ص)، علی، حسن و حسین (ع) و با اهل بیت رسول خدا و اصحاب او وارد جنگ شده‌اید. شما با قومی می‌جنگید که ایمانی فراتر و برتر از همه انسان‌های این کره خاکی دارد. شما خواستار جنگی تمام‌عیار با قومی شدید که به تاریخ، فرهنگ و فرهنگ خود افتخار می‌کند و قدرت مادی، امکانات، مهارت، خرد، آرامش، رویا، عزم، ثبات و شجاعت دارد و به امید و یاری خدا روزهای آینده را میان ما و شما خواهیم دید.
اما ای حاکمان عرب، نمی‌خواهم از شما درباره تاریختان سوال کنم. فقط سخنی کوتاه دارم. ما ماجراجو هستیم. آری ما در حزب‌الله ماجراجو هستیم. اما این ماجراجویی ما از سال ۱۹۸۲ بوده است و با آن برای کشورمان جز پیروزی، آزادی، آزادسازی، شرافت، کرامت و سری بلند چیزی نداشتیم. این تاریخ ما است. این ماجراجویی ما است. در سال ۱۹۸۲ شما و همه جهان به ما گفتید ما دیوانه‌ایم اما ثابت کردیم ما عاقلیم و نشان دادیم چه کسانی دیوانه‌اند. البته این مساله دیگری است و نمی‌خواهم با کسی نزاع کنم. به شما می‌گویم بر عقل و خرد خود تکیه کنید ما نیز بر ماجراجویی خود حساب خواهیم کرد و خداوند یار و یاریگر ما است. ما یک روز هم به شما تکیه نکردیم و تکیه‌گاهمان همیشه پروردگار، ملت و دل و بازو و فرزندان خویش بوده است.
ما امروز نیز همین تکیه‌گاه‌ها را داریم و به یاری خدا پیروزی محقق است. همه آن وعده‌های غافلگیرکننده من به شما از اینک مشهود خواهد بود. اینک در سطح آب در برابر بیروت کشتی جنگی اسرائیل را که به تاسیسات زیرساختی ما، خانه‌های مردم و غیرنظامیان تجاوز می‌کرد، ببینید و دریابید که چگونه به همراه ده‌ها سرباز صهیونیست می‌سوزد و غرق خواهد شد. این آْغاز کار است و تا پایان سخن و وعده بسیار است.
والسلام علیکم و رحمهٔ الله
با استفاده از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
مهدی زارع
http://zaremahdi.parsiblog.com


همچنین مشاهده کنید