جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


حکم اعدام Death Sentence


حکم اعدام   Death Sentence
▪ کارگردان: جیمز وان.
▪ فیلمنامه: ایان جفرز بر اساس داستانی از برایان گارفیلد.
▪ موسیقی: چارلی کلوزر.
▪ مدیر فیلمبرداری: جان آر. لئونتی.
▪ تدوین: مایکل ان. کنو.
▪ طراح صحنه: جولی برگهوف.
▪ بازیگران: کوین بیکن[نیک هیوم]، گرت هدلوند[بیلی درلی]، کلی پرستون[هلن هیوم]، جوردن گرت[لوکاس هیوم]، استوارت لافرتی[برند نهیم]، عایشه تیلر[کارآگاه والیس]، جان گودمن[بونس درلی]، مت اولیری[جو درلی].
▪ ١١٠ دقیقه. محصول ٢٠٠٧ آمریکا.
▪ ژانر: اکشن، درام، مهیج.
آمریکا، زمان حال. نیک هیوم، هنگام بازگشت از تماشای مسابقه هاکی پسرش برای سوخت گیری در پمپ بنزینی توقف می کند. پسرش برندان نیز برای خرید وارد فروشگاه پمپ بنزین می شود، اما ناگهان گروهی جوان مسلح سر رسیده و برندان را در مقابل چشمان پدرش به قتل می رسانند. نیک که با تبهکاران درگیر شده، موفق به دیدن چهره قاتل-جو درلی، جوان ترین عضو گروه-می شود. مدتی بعد جو دستگیر و نیک او را شناسایی می کند.
اما وقتی درمی یابد که جو بعد از گذراندن محکومیتی کوتاه ازاد خواهد شد، حرف خود را پس می گیرد. جو آزاد می شود و مورد استقبال اعضای گروهش قرار می گیرد. شب هنگام نیک پس از تعقیب جو موفق به کشتن وی و گرفتن انتقام خون پسرش می شود.
اما بیلی-برادر بزرگ جو- که رهبری گروه را بر عهده دارد، پس از فهمیدن ماجرا تصمیم به کشتن نیک می گیرد. تبهکاران نیک را تعقیب می کنند، اما نیک موفق می شود پس از کشتن یکی دیگر از آنان بگریزد. این واقعه خشم اراذل را برانگیخته و او را در محل کارش مورد تهدید قرار می دهند. هدف آنان اینک نه فقط از میان بردن نیک، که همسر و لوکاس دومین پسر اوست.
همزمان کارآگاه والیس که مسئول پرونده شده، به دست داشتن نیک در این دو قتل مظنون می شود. اما برگه ای دال بر تایید سوءظن خود ندارد. ولی تهدید تبهکاران موثر واقع شده و نیک برای محافظت از خانواده اش دست کمک به سوی وی دراز می کند. والیس با وجود عدم همکاری نیک، چند مامور برای محافظت از خانه وی می گمارد.
شب هنگام بیلی و دارو دسته اش سر رسیده و بعد از کشتن پلیس ها خانواده نیک و سپس خود او را هدف تیرهای خود قرار می دهند. نیک نجات می یابد و در بیمارستان چشم باز می کند. همسرش مرده و پسر دومش در کما فرو رفته است.
نیک از بیمارستان می گریزد و به سراغ یک فروشنده اسلحه می رود. در آنجا می فهمد که فروشنده بونس درلی،پدر جو و بیلی است. اما با این وجود بونس به او اسلحه می فروشد. نیک همه اعضای تیم بیلی را یافته و آنها را می کشد. سپس به خانه بازگشته و در انتظار افراد پلیس به تماشای فیلم خانوادگی خود می نشیند. والیس که برای دستگیر کردن وی آمده، خبر به هوش آمدن لوکاس را به او می دهد.
● چرا باید دید؟
موج تازه ای از فیلم های خشن و انتقام جویانه در سینمای آمریکا در حال شکل گرفتن است. موج فیلم هایی که پنداشته می شد در اواسط دهه ١٩٨٠ به پایان دوره سروری خود رسیده اند. فیلم هایی که آرزوی مرگ[با شرکت چارلز برانسون] آغازگر آن بود و مبلغ Vigilantism که شما را به اجرای فردی قانون تشویق می کرد. فیلم هایی که هجو سیستم کند پلیس یا دادگستری و ناکارآمدی آنها بود و از وجوه منتقدانه فاصله زیادی داشت.
فیلم هایی که نظام قضایی و نارسایی های آن را آماج تیرهای زهرآگین انتقاد خود کرده اند، در سینمای آمریکا کم نیست. جدی ترین سرآغاز این حرکت من یک فراری از دسته زندانیان زنجیری هستم[١٩٣٢] بود که باعث تغییراتی در سیستم قضایی آمریکا شد. اما فیلم های دنباله رو آرزوی مرگ به تاسی از هری کثیف ها اعمال خشن و فردی قانون را تجویز می کردند. این رفتار در ایالت هایی که حکم اعدام در آنها وجود نداشت، بیشتر مورد استقبال قرار گرفت.
چون وابستگان مقتولین از مشاهده آزادی قاتل یا قاتلین پس از گذراندن حبسی کوتاه خشنود نبودند. هری کثیف به عنوان پلیسی که یک تنه عدالت را با مگنوم خود اجرا می کرد تبدیل به آجان مقدس شد و چارلز برانسون نیز با بازی در چند دنباله دیگر از آرزوی مرگ به شکار ازادل و اوباش شهری رفت تا مرهمی بر زخم از دست دادن نزدیکان خود بگذارد. اما چرا بعد از گذشت دو دهه بار دیگر این موج سر برآورده و شهروندان را به چنین رفتارهایی تشویق می کند؟
گسترش خشونت های خیابانی، رواج استفاده از انواع مواد مخدر در میان جوانان که برای فرار از روزمرگی ناشی از زندگی در جوامع مرفه به آن پناه می برند، لذت قانون شکنی و جذابیت یاغیگری در کنار تروریسم تبدیل به معضل اساسی دنیای غرب و حتی شرق شده است. پدیده خونخواهی، انتقام فردی و نارسایی قانون در برخورد با تبهکاران- گاهاً نابغه- نضج گرفته و فیلمسازانی که به ساخت فیلم های خونبار علاقمند هستند را نیز جذب خود کرده است.
جیمز وان متولد ١٩٧٧ نویسنده و کارگردان مالزیایی تبار سه گانه ارّه اولین آنها نیست و آخرین شان نیز نخواهد بود. کسی که با ساختن ارّه ها نشان داد که از نمایش خشونت و خون خشنود می شود و راه های بدیع قصابی را می داند.
حکم اعدام ادامه چنین نگرشی است که از یک مرد خانواده- در نهایت اغراق- یک انتقامجوی زبده می سازد. همچون فیلم های استیون سیگال یا ژان کلود وندام نه جان به او می بخشد تا آرنولد وار تبهکاران بی پدر و مادر را از میان بردارد. خنده دار ترین گره های داستان وجود پدر سودجوی برادران درلی و انگیزه انتقم جویی برادر بزرگ تر است. ظاهراً حضرت شان فراموش کرده که خون اول را برادر کوچک ایشان برای اثبات جربزه اش ریخت!
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید