سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

سخنرانی تاریخی امام (ره) پس از تصویب کاپیتولاسیون


سخنرانی تاریخی امام (ره) پس از تصویب کاپیتولاسیون
بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌
انا للّه‌ و انا الیه‌ راجعون‌. من‌ تأثرات‌ قلبی‌ خودم‌ را نمی‌توانم‌ اظهار کنم‌. قلب‌ من‌در فشار است‌. این‌ چند روزی‌ که‌ مسائل‌ اخیر ایران‌ را شنیده‌ام‌، خوابم‌ کم‌ شده‌است‌. ناراحت‌ هستم‌. قلبم‌ در فشار است‌.با تأثرات‌ قلبی‌ روزشماری‌ می‌کنم‌ که‌ چه‌ وقت‌ مرگ‌ پیش‌ بیاید.ایران‌ دیگر عید ندارد. عید ایران‌ را عزاکرده‌اند. عزا کردند و چراغانی‌ کردند. عزا کردندو دسته‌جمعی‌ رقصیدند. ما را فروختند، استقلال‌ ما را فروختند،و باز هم‌ چراغانی‌ کردند؛ پایکوبی‌ کردند. اگر من‌ به‌ جای‌ اینها بودم‌ این‌چراغانی‌ها را منع‌ می‌کردم‌. می‌گفتم‌ بیرِ سیاه‌ بالای‌ سر بازارها بزنند؛ بالای‌ سر خانه‌ها بزنند؛ چادر سیاه‌ بالا ببرند. عزت‌ ما پایکوب‌ شد.عظمت‌ ایران‌ از بین‌ رفت‌؛ عظمت‌ ارتش‌ ایران‌ را پایکوب‌ کردند.
قانون‌ در مجلس‌ بردند. در آن‌ قانون‌ اولاً ما را ملحق‌ کردند به‌ پیمان‌ وین‌؛ و ثانیاًالحاق کردند به‌ پیمان‌ وین‌. مستشاران‌ نظامی‌، تمام‌ مستشاران‌ نظامی‌ آمریکا باخانواده‌هایشان‌، با کارمندهای‌ فنیشان‌، با کارمندان‌ اداریشان‌، با خدمه‌شان‌، با هرکس‌ که‌ بستگی‌ به‌ آنها دارد. اینها از هر جنایتی‌ که‌ در ایران‌ بکنند مصون‌ هستند!اگر یک‌ خادم‌ آمریکایی‌، اگر یک‌ آشپز آمریکایی‌، مرجع‌ تقلید شما را در وسط‌بازار ترور کند، زیر پا منکوب‌ کند، پلیس‌ ایران‌ حق‌ ندارد جلوی‌ او را بگیرد!دادگاه‌های‌ ایران‌ حق‌ ندارند محاکمه‌ کنند، بازپرسی‌ کنند، باید برود آمریکا! آنجادر آمریکا ارباب‌ها تکلیف‌ را معین‌ کنند!
دولت‌ سابق‌ این‌ تصویب‌ را کرده‌ بود و به‌ کسی‌ نگفت‌. دولت‌ حاضر این‌تصویب‌نامه‌ را در چند روز پیش‌ از این‌ برد به‌ مجلس‌ و در چند وقت‌ پیش‌ از این‌به‌ «سنا» بردند و با یک‌ قیام‌ و قعود مطلب‌ را تمام‌ کردند و باز نفسشان‌ در نیامد.
در این‌ چند روز این‌ تصویب‌نامه‌ را بردند به‌ مجلس‌ «شورا» و در آنجاصحبت‌هایی‌ کردند؛ مخالفت‌هایی‌ شد. بعضی‌ از وکلای‌ آنجا هم‌ مخالفت‌هایی‌کردند؛ صحبت‌هایی‌ کردند، لکن‌ مطلب‌ را گذراندند؛ با کمال‌ وقاحت‌ گذراندند!دولت‌ با کمال‌ وقاحت‌ از این‌ امر ننگین‌ طرفداری‌ کرد! ملت‌ ایران‌ را از سگ‌های‌آمریکا پست‌تر کردند. اگر چنانچه‌ کسی‌ سگ‌ آمریکایی‌ را زیر بگیرد، بازخواست‌از او می‌کنند لکن‌ اگر شاه‌ ایران‌ یک‌ سگ‌ آمریکایی‌ را زیر بگیرد، بازخواست‌می‌کنند و اگر چنانچه‌ یک‌ آشپز آمریکایی‌ شاه‌ ایران‌ را زیر بگیرد، مرجع‌ ایران‌ رازیر بگیرد، بزرگترین‌ مقام‌ را زیر بگیرد، هیچ‌ کس‌ حق‌ تعرض‌ ندارد! چرا؟ برای‌اینکه‌ می‌خواستند وام‌ بگیرند از آمریکا! آمریکا گفت‌ این‌ کار باید بشود ـ لابداین‌ جور است‌ـ بعد از سه‌ چهار روز، یک‌ وام‌ دویست‌ ملیون‌، دویست‌ ملیون‌دلاری‌، تقاضا کردند. دولت‌ تصویب‌ کرد دویست‌ ملیون‌ دلار در عرض‌ پنج‌ سال‌به‌ دولت‌ ایران‌ بدهند و در عرض‌ ده‌ سال‌ سیصد ملیون‌ بگیرند! می‌فهمید یعنی‌چه‌؟ دویست‌ ملیون‌ دلار، هر دلاری‌ ۸ تومان‌ در عرض‌ پنج‌ سال‌ وام‌ بدهند به‌دولت‌ ایران‌ برای‌ نظام‌، و در عرض‌ ده‌ سال‌ سیصد ملیون‌، آن‌طور که‌ حساب‌کردند، سیصد ملیون‌ دلار از ایران‌ بگیرد؛ یعنی‌ صد ملیون‌ دلار، یعنی‌ هشتصدملیون‌ تومان‌ از ایران‌ در ازای‌ این‌ وام‌ نفع‌ بگیرند! مع‌ذلک‌، ایران‌ خودش‌ رافروخت‌ برای‌ این‌ دلارها! ایران‌ استقلال‌ ما را فروخت‌؛ ما را جزء دولت‌ مستعمره‌حساب‌ کرد؛ ملت‌ مسلم‌ ایران‌ را پست‌تر از وحشی‌ها در دنیا معرفی‌ کرد. در ازای‌وام‌ دویست‌ ملیون‌ که‌ سیصد ملیون‌ دلار پس‌ بدهند! ما با این‌ مصیبت‌ چه‌بکنیم‌؟ روحانیون‌ با این‌ مطالب‌ چه‌ بکنند؟ به‌ کجا پناه‌ ببرند؟ عرض‌ خودشان‌ رابه‌ چه‌ مملکتی‌ برسانند؟
سایر ممالک‌ خیال‌ می‌کنند که‌ ملت‌ ایران‌ است‌؛ این‌ ملت‌ ایران‌ است‌ که‌ این‌ قدرخودش‌ را پست‌ کرده‌ است‌. نمی‌دانند این‌ دولت‌ ایران‌ است‌؛ این‌ مجلس‌ ایران‌است‌. این‌ مجلسی‌ است‌ که‌ ارتباط‌ به‌ ملت‌ ندارد. این‌ مجلس‌ مجلس‌ سرنیزه‌است‌! این‌ مجلس‌ چه‌ ارتباطی‌ به‌ ملت‌ ایران‌ دارد. ملت‌ ایران‌ به‌ اینها رأی‌ ندادند.علمای‌ طراز اول‌، مراجع‌ بسیاریشان‌، تحریم‌ کردند انتخابات‌ را. ملت‌ تبعیت‌ کرداز اینها، رأی‌ نداد؛ لکن‌ زور سرنیزه‌ اینها را آورد بر این‌ کرسی‌ نشاند.
در یکی‌ از کتاب‌های‌ تاریخی‌ که‌ امسال‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ است‌ به‌ بچه‌های‌ ما تعلیم‌می‌شود این‌ است‌ که‌، بعد از اینکه‌ یک‌ مسائل‌ دروغی‌ را نوشته‌ است‌، آخرش‌نوشته‌ است‌ که‌ معلوم‌ شد که‌ قطع‌ نفوذ روحانیت‌، قطع‌ نفوذ روحانیون‌، در رفاه‌حال‌ این‌ ملت‌ مفید است‌! رفاه‌ حال‌ ملت‌ به‌ این‌ است‌ که‌ روحانیون‌ را از بین‌ببرند! همین‌طور است‌. اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارد این‌ ملت‌ اسیرانگلیس‌ یک‌ وقت‌ باشد؛ اسیر آمریکا یک‌ وقت‌ باشد. اگر نفوذ روحانیین‌ باشد،نمی‌گذارد که‌ اسراییل‌ قبضه‌ کند اقتصاد ایران‌ را! نمی‌گذارد که‌ کالاهای‌ اسراییل‌ درایران‌ بدون‌ گمرک‌ فروخته‌ بشود! اگر نفوذ روحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد که‌ اینها سرخود یک‌ همچو قرضه‌ی‌ بزرگی‌ را به‌ گردن‌ ملت‌ بگذارند. اگر نفوذ روحانیون‌باشد، نمی‌گذارد این‌ هرج‌ و مرجی‌ که‌ در بیت‌المال‌ هست‌ بشود. اگر نفوذروحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد که‌ هر دولتی‌ هر کاری‌ می‌خواهد انجام‌ بدهد، ولوصددرصد بر ضد ملت‌ باشد. اگر نفوذ روحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد که‌ مجلس‌ به‌این‌ صورت‌ مبتذل‌ درآید. اگر نفوذ روحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد که‌ مجلس‌ با سرنیزه‌ درست‌ بشود تا این‌ فضاحت‌ از آن‌ پیدا بشود. اگر نفوذ روحانیین‌ باشدنمی‌گذارد که‌ دختر و پسر با هم‌ در آغوش‌ هم‌ کشتی‌ بگیرند. چنان‌چه‌ در شیرازشده‌ است‌! اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارد که‌ دخترهای‌ معصوم‌ مردم‌ زیردست‌ جوان‌ها در مدارس‌ باشند. اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارد که‌ زن‌ها رادر مدرسه‌ی‌ مردها ببرند، مردها را در مدرسه‌ی‌ زن‌ها ببرند و فساد راه‌ بیندازند.اگر نفوذ روحانیون‌ باشد توی‌ دهن‌ این‌ دولت‌ می‌زنند! توی‌ دهن‌ این‌ مجلس‌می‌زنند و وکلا را از مجلس‌ بیرون‌ می‌کنند. اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، تحمیل‌نمی‌تواند بشود ]که‌[ یک‌ عده‌ از وکلا بر سرنوشت‌ یک‌ مملکتی‌ حکومت‌ کنند.اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارند یک‌ دست‌نشانده‌ی‌ آمریکایی‌ این‌ غلط‌ها رابکند؛ بیرونش‌ می‌کنند از ایران‌. نفوذ روحانی‌ مضر به‌ حال‌ ملت‌ است‌؟! نخیر،مضر به‌ حال‌ شماست‌! مضر به‌ حال‌ شما خائن‌هاست‌؛ نه‌ مضر به‌ حالت‌ ملت‌.شما دیدید با نفوذ روحانی‌ نمی‌توانید هر کاری‌ را انجام‌ بدهید، هر غلطی‌ رابکنید، می‌خواهید نفوذ روحانی‌ را از بین‌ ببرید. شما گمان‌ کردید که‌ باصحنه‌سازی‌ها می‌توانید که‌ بین‌ روحانیون‌ اختلاف‌ بیندازید؟ نمی‌شود. این‌خواب‌ باید در مرگ‌ برای‌ شما حاصل‌ بشود. نمی‌توانید همچو کاری‌ را انجام‌بدهید. روحانیون‌ با هم‌ هستند. من‌ باز تمام‌ روحانیین‌ را تعظیم‌ می‌کنم‌، دست‌تمام‌ روحانیین‌ را می‌بوسم‌. آن‌ روز اگر دست‌ مراجع‌ را بوسیدم‌، امروز دست‌طلاب‌ را هم‌ می‌بوسم‌. من‌ امروز دست‌ بقال‌ را هم‌ می‌بوسم‌.
آقا من‌ اعلام‌ خطر می‌کنم‌! ای‌ ارتش‌ ایران‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌کنم‌. ای‌ سیاسیون‌ایران‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌کنم‌. ای‌ بازرگانان‌ ایران‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌کنم‌. ای‌علمای‌ ایران‌، ای‌ مراجع‌ اسلام‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌کنم‌. ای‌ فضلا، ای‌ طلاب‌، ای‌مراجع‌، ای‌ آقایان‌، ای‌ نجف‌، ای‌ قم‌، ای‌ مشهد، ای‌ تهران‌، ای‌ شیراز، من‌ اعلام‌خطر می‌کنم‌. خطردار است‌. معلوم‌ می‌شود زیر پرده‌ها چیزهایی‌ است‌ و مانمی‌دانیم‌. در مجلس‌ گفتند نگذارید پرده‌ها بالا برود! معلوم‌ می‌شود برای‌ ماخواب‌ها دیده‌اند. از این‌ بدتر چه‌ خواهند کرد؟ نمی‌دانم‌، از اسارت‌ بدتر چه‌؟ ازذلت‌ بدتر چه‌؟ چه‌ می‌خواهند با ما بکنند؟ چه‌ خیالی‌ دارند اینها؟ این‌ قرضه‌ی‌دلار چه‌ به‌ سر این‌ ملت‌ می‌آورد؟ این‌ ملت‌ فقیر [پس‌ از] ده‌ سال‌ هشتصد میلیون‌تومان‌ نفع‌ پول‌ به‌ آمریکا بدهد؟! در عین‌ حال‌ ما را بفروشید برای‌ یک‌ همچوکاری‌؟!
نظامی‌های‌ آمریکا و مستشارهای‌ نظامی‌ آمریکایی‌ به‌ شما چه‌ نفعی‌ دارند؟ آقا،اگر این‌ مملکت‌ اشغال‌ آمریکاست‌، پس‌ چرا این‌ قدر عربده‌ می‌کشید؟ پس‌ چرااین‌ قدر دم‌ از «ترقی‌» می‌زنید؟! اگر این‌ مستشارها نوکر شما هستند، پس‌ چرا ازارباب‌ها بالاترشان‌ می‌کنید؟! پس‌ چرا از شاه‌ بالاترشان‌ می‌کنید؟ اگر نوکرند، مثل‌سایر نوکرها با آنها عمل‌ کنید. اگر کارمند شما هستند، مثل‌ سایر ملل‌ که‌ باکارمندانشان‌ عمل‌ می‌کنند، شما هم‌ عمل‌ کنید. اگر مملکت‌ ما اشغال‌ آمریکایی‌است‌، پس‌ بگویید! پس‌ ما را بردارید بریزید بیرون‌ از این‌ مملکت‌! چه‌می‌خواهند با ما بکنند؟ این‌ دولت‌ چه‌ می‌گوید به‌ ما؟ این‌ مجلس‌ چه‌ کرد با ما؟این‌ مجلس‌ غیرقانونی‌، این‌ مجلس‌ محرم‌، این‌ مجلسی‌ که‌ به‌ فتوا و به‌ حکم‌مراجع‌ تقلید تحریم‌ شده‌ است‌، این‌ مجلسی‌ که‌ یک‌ وکیلش‌ از ملت‌ نیست‌، این‌مجلسی‌ که‌ به‌ ادعا هی‌ می‌گویند ما! ما! هی‌ ما از «انقلاب‌ سفید» آمدیم‌! آقا کواین‌ «انقلاب‌ سفید»؟! پدر مردم‌ را در آوردند! آقا من‌ مطلعم‌. خدا می‌داند که‌ من‌رنج‌ می‌برم‌. من‌ مطلعم‌ از این‌ دهات‌؛ من‌ مطلعم‌ از این‌ شهرستان‌های‌ دور افتاده‌؛از این‌ قم‌ بدبخت‌. من‌ مطلعم‌ از گرسنگی‌ خوردن‌ مردم‌؛ از وضع‌زراعت‌ مردم‌.
آقا فکری‌ بکنید برای‌ این‌ مملکت‌؛ فکری‌ بکنید برای‌ این‌ ملت‌. هی‌ قرض‌ روی‌قرض‌ بیاورید! هی‌ نوکر بشوید. البته‌ دلار نوکری‌ هم‌ هست‌. دلارها را شمامی‌خواهید استفاده‌ کنید، نوکریش‌ را ما بکنیم‌! اگر ما زیر اتومبیل‌ رفتیم‌، کسی‌حق‌ ندارد به‌ آمریکایی‌ها بگوید بالای‌ چشمت‌ ابرو! لکن‌ شماها استفاده‌اش‌ رابکنید. مطلب‌ این‌ طور است‌. نباید گفت‌ اینها را؟ آن‌ آقایانی‌ که‌ می‌گویند که‌ بایدخفه‌ شد، اینجا هم‌ باید خفه‌ شد؟ اینجا هم‌ خفه‌ بشویم‌؟ ما را بفروشند و خفه‌بشویم‌؟! قرآن‌ ما را بفروشند و خفه‌ بشویم‌؟ والله‌، گناهکار است‌ کسی‌ که‌ دادنزند؛ والله‌، مرتکب‌ کبیره‌ است‌ کسی‌ که‌ فریاد نکند.
ای‌ سران‌ اسلام‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. ای‌ علمای‌ نجف‌، به‌ داداسلام‌ برسید. ای‌ علمای‌ قم‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. رفت‌ اسلام‌. ای‌ ملل‌ اسلام‌، ای‌ سران‌ ملل‌ اسلام‌، ای‌ رؤسای‌ جمهورملل‌ اسلامی‌، ای‌ سلاطین‌ ملل‌ اسلامی‌، ای‌ شاه‌ ایران‌، به‌ داد خودت‌ برس‌. به‌ دادهمه‌ی‌ ما برسید. ما زیر چکمه‌ی‌ آمریکا برویم‌، چون‌ ملت‌ ضعیفی‌ هستیم‌؟!چون‌ دلار نداریم‌؟! آمریکا از انگلیس‌ بدتر؛ انگلیس‌ از آمریکا بدتر؛ شوروی‌ از هردو بدتر؛ همه‌ از هم‌ بدتر؛ همه‌ از هم‌ پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این‌خبیث‌هاست‌؛ با آمریکاست‌. رئیس‌ جمهور آمریکا بداند؛ بداند این‌ معنا را که‌منفورترین‌ افراد دنیاست‌ پیش‌ ملت‌ ما. امروز منفورترین‌ افراد بشر است‌ پیش‌ملت‌ ما. یک‌ همچو ظلمی‌ به‌ دولت‌ اسلامی‌ کرده‌ است‌، امروز قرآن‌ با او خصم‌است‌؛ ملت‌ ایران‌ با او خصم‌ است‌. دولت‌ آمریکا بداند این‌ مطلب‌ را. ضایعش‌کردند در ایران‌؛ خراب‌ کردند او را در ایران‌.
برای‌ مستشارها مصونیت‌ می‌گیرید؟! بیچاره‌ وکلا داد زدند آقا از این‌ دوست‌های‌ما بخواهید به‌ ما این‌ قدر تحمیل‌ نکنند، ما را نفروشید، ما را به‌ صورت‌مستعمره‌ در نیاورید، کی‌ گوش‌ داد به‌ اینها؟ از «پیمان‌ وین‌» یک‌ ماده‌ را اصلش‌ذکر نکرده‌اند! ماده‌ی‌ ۳۲ ذکر نشده‌ است‌. من‌ نمی‌دانم‌ آن‌ ماده‌ چه‌ است‌؛ من‌ که‌نمی‌دانم‌، رئیس‌ مجلس‌ هم‌ نمی‌داند، وکلا هم‌ نمی‌دانند. نمی‌دانند که‌ قبول‌کردند طرح‌ را! طرح‌ را قبول‌ کردند، طرح‌ را امضا کردند، تصویب‌ کردند، اماعده‌ای‌ اقرار کردند که‌ ما اصلاً نمی‌دانیم‌ چیست‌! آنها هم‌ لابد امضا نکردند، آن‌عده‌ی‌ دیگر بدتر از اینها بودند. یک‌ عده‌ جهال‌اند اینها.
رجال‌ سیاسی‌ ما، صاحب‌ منصب‌های‌ بزرگ‌ ما، رجال‌ سیاسی‌ ما، یکی‌ بعد ازدیگری‌ را کنار می‌گذارد! الآن‌ در مملکت‌ ما به‌ دست‌ رجال‌ سیاسی‌ که‌ وطن‌خواه‌باشند، چیزی‌ نیست‌؛ در دست‌ آنها چیزی‌ نیست‌. ارتش‌ هم‌ بداند، یکیتان‌ را بعداز دیگری‌ کنار می‌گذارند. دیگر برای‌ شما آبرو گذاشتند؟ برای‌ نظام‌ شما آبروگذاشتند که‌ یک‌ سرباز آمریکایی‌ بر یک‌ ارتشبد ما مقدم‌ است‌؟! یک‌ آشپزآمریکایی‌ بر یک‌ ارتشبد ما مقدم‌ شد. در ایران‌ دیگر برای‌ شما آبرو باقی‌ ماند؟اگر من‌ بودم‌، استعفا می‌کردم‌؛ اگر من‌ نظامی‌ بودم‌ استعفا می‌کردم‌. من‌ این‌ ننگ‌ راقبول‌ نمی‌کردم‌. اگر من‌ وکیل‌ مجلس‌ بودم‌، استعفا می‌کردم‌.
باید نفوذ ایرانی‌ها قطع‌ بشود! باید مصونیت‌ برای‌ آشپزهای‌ آمریکایی‌، برای‌مکانیک‌های‌ آمریکایی‌، برای‌ اداری‌های‌ آمریکایی‌، اداری‌ و فنّیش‌، مأمورین‌،کارمندان‌ اداری‌، کارمندان‌ فنی‌، برای‌ خانواده‌هایشان‌ مصونیت‌ باشد، لکن‌ آقای‌قاضی‌ در حبس‌ باشد! آقای‌ اسلامی‌ را با دستبند ببرند این‌ طرف‌ و آن‌ طرف‌! این‌خدمت‌گزارهای‌ اسلام‌، علمای‌ اسلام‌ در حبس‌ باید باشند؛ وعاظ‌ اسلام‌ درحبس‌ باید باشند. طرفداران‌ اسلام‌ باید در بندرعباس‌ حبس‌ باشند، برای‌ این‌که‌این‌ها طرفدار روحانیت‌ هستند؛ خودشان‌ یا روحانی‌اند یا طرفدار روحانی‌.تاریخ‌ ایران‌ دست‌ مردم‌ دادند اینها! سند ]به‌[ دست‌ دادند که‌ معلوم‌ شد رفاه‌ حال‌این‌ ملت‌ به‌ این‌ است‌ که‌ قطع‌ نفوذ روحانیین‌ بشود! یعنی‌ چه‌؟ رفاه‌ حال‌ ملت‌ به‌این‌ است‌ که‌ قطع‌ ید رسول‌الله‌ از این‌ ملت‌ بشود؟! روحانیون‌ خودشان‌ چیزی‌نیستند که‌، روحانیون‌ هر چه‌ دارند از رسول‌الله‌ است‌. باید قطع‌ ید رسول‌الله‌ ازاین‌ ملت‌ بشود! اینها این‌ را می‌خواهند؛ این‌ را می‌خواهند تا اسراییل‌ به‌ دل‌راحت‌ هر کاری‌ این‌جا بکند؛ تا آمریکا به‌ دل‌ راحت‌ هر کاری‌ می‌خواهد بکند.
آقا تمام‌ گرفتاری‌ ما از این‌ آمریکاست‌. تمام‌ گرفتاری‌ ما از این‌ اسراییل‌ است‌.اسراییل‌ هم‌ از آمریکاست‌. این‌ وکلا هم‌ از آمریکا هستند. این‌ وزرا هم‌ از آمریکاهستند. همه‌ تعیین‌ آنهاست‌. اگر نیستند، چرا نمی‌ایستند در مقابلش‌ داد بزنند؟ من‌ الآن‌ حافظه‌ام‌ درست‌ نیست‌، نمی‌توانم‌ بفهمم‌ مطلب‌ را خوب‌، الآن‌ در حال‌انقلاب‌ هستم‌. در یک‌ مجلس‌ از مجالس‌ سابق‌ که‌ مرحوم‌ مدرس‌، مرحوم‌آسیدحسن‌ مدرس‌، در آن‌ مجلس‌ بود، اولتیماتومی‌ از دولت‌ روس‌ آمد به‌ ایران‌که‌ اگر فلان‌ قضیه‌ را انجام‌ ندهید ـ که‌ من‌ حالا هیچی‌ از آن‌ را یادم‌ نیست‌ ـ ما ازفلان‌ جا که‌ قزوین‌ ظاهراً بوده‌ است‌، می‌آییم‌ به‌ تهران‌ و تهران‌ را می‌گیریم‌. دولت‌ایران‌ هم‌ فشار آورد به‌ مجلس‌ که‌ باید این‌ را تصویب‌ کنید. یکی‌ از مورخین‌،مورخین‌ آمریکایی‌، می‌نویسد که‌ یک‌ روحانی‌ با دست‌ لرزان‌ آمد پشت‌ تریبون‌ایستاد و گفت‌: آقایان‌، حالا که‌ بناست‌ ما از بین‌ برویم‌، چرا به‌ دست‌ خودمان‌برویم‌. رد کرد. مجلس‌ به‌ خاطر مخالفت‌ او جرأت‌ پیدا کرد و رد کرد و هیچ‌غلطی‌ هم‌ نکردند. روحانی‌ این‌ است‌. یک‌ روحانی‌ توی‌ مجلس‌ بود، نگذاشت‌آن‌ قلدر شوروی‌ را، روسیه‌ی‌ سابق‌ را، یک‌ دولت‌ را پیشنهاد اولتیماتومش‌ رایک‌ روحانی‌ ضعیف‌، یک‌ مشت‌ استخوان‌ رد کرد! آنها می‌بینند نباید روحانی‌باشد؛ قطع‌ ید روحانی‌ باید بکنند تا به‌ آمال‌ و آرزوی‌ خودشان‌ برسند.
من‌ چه‌ بگویم‌؟ این‌ قدر انباشته‌ است‌ مطالب‌، این‌ قدر مفاسد در این‌ مملکت‌زیاد است‌ که‌ من‌ با این‌ حالم‌، با این‌ سینه‌ام‌، با این‌ وضعم‌، نمی‌توانم‌ عرضی‌بکنم‌. نمی‌توانم‌ مطالب‌ را به‌ آن‌ مقداری‌ که‌ می‌دانم‌ به‌ عرض‌ شما برسانم‌، لکن‌شما موظفید به‌ رفقایتان‌ بگویید. آقایان‌ موظف‌اند ملت‌ را آگاه‌ کنند. علماموظف‌اند ملت‌ را آگاه‌ کنند. ملت‌ موظف‌ است‌ که‌ در این‌ امر صدا در بیاورد. باآرامش‌ عرض‌ برساند، به‌ مجلس‌ اعتراض‌ کند، به‌ دولت‌ اعتراض‌ کند که‌ چرا یک‌همچو کاری‌ کردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بنده‌ی‌ شما هستیم‌؟ شما که‌وکیل‌ ما نیستند! وکیل‌ هم‌ بودید، اگر خیانت‌ کردید به‌ مملکت‌، خودبخود ازوکالت‌ بیرون‌ می‌روید. این‌ خیانت‌ به‌ مملکت‌ است‌. خدایا، اینها خیانت‌ کردندبه‌ مملکت‌ ما. خدایا، دولت‌ به‌ مملکت‌ ما خیانت‌ کرد؛ به‌ اسلام‌ خیانت‌ کرد؛ به‌قرآن‌ خیانت‌ کرد. وکلای‌ مجلسین‌ خیانت‌ کردند، آنهایی‌ که‌ موافقت‌ کردند با این‌امر، وکلای‌ مجلس‌ «سنا» خیانت‌ کردند. این‌ پیرمردها، وکلای‌ مجلس‌ شورا،آنهایی‌ که‌ رأی‌ دادند، خیانت‌ کردند به‌ این‌ مملکت‌. اینها وکیل‌ نیستند. دنیا بدانداینها وکیل‌ ایران‌ نیستند! اگر هم‌ بودند من‌ عزلشان‌ کردم‌. از وکالت‌ معزولند. تمام‌تصویب‌نامه‌هایی‌ که‌ تا حال‌ نوشته‌اند، تمامش‌ غلط‌ است‌. از اول‌ مشروطه‌ تاحالا به‌ حسب‌ نص‌ قانون‌، به‌ حسب‌ نص‌ قانون‌، قانون‌ را که‌ قبول‌ دارند، به‌حسب‌ نص‌، به‌ حسب‌ نص‌ قانون‌، به‌ حسب‌ اصل‌ دوم‌ متمم‌ قانون‌ اساسی‌ تامجتهدین‌ نظارت‌ نکنند در مجلس‌، قانون‌ هیچی‌ نیست‌. کدام‌ مجتهد نظارت‌می‌کند حالا؟ باید قطع‌ کرد دست‌ روحانیین‌ را! اگر پنج‌ تا ملا توی‌ این‌ مجلس‌بود، اگر یک‌ ملا توی‌ این‌ مجلس‌ بود، تو دهن‌ اینها می‌زد! نمی‌گذاشت‌ این‌ کاربشود. من‌ به‌ آنهایی‌ که‌ مخالفت‌ کردند، این‌ حرف‌ را دارم‌، به‌ آنها، که‌ چرا خاک‌ به‌سرت‌ نریختی‌؟ چرا پا نشدی‌ یقه‌ی‌ این‌ مردکه‌ را بگیری‌؟ همین‌، من‌ مخالفم‌! وهی‌ تعارف‌ و این‌ همه‌ تملق‌؟! مخالفت‌ این‌ است‌؟! باید هیاهو کنید؛ باید بریزیدوسط‌ مجلس‌؛ به‌ هم‌ بپرید که‌ نگذرد این‌ مطلب‌. به‌ صرف‌ اینکه‌ من‌ مخالفم‌درست‌ می‌شود؟! خوب‌، می‌بینید که‌ می‌گذرد! باید نگذارید یک‌ همچو مجلسی‌وجود پیدا کند. از مجلس‌ ببریدشان‌ بیرون‌.
ما این‌ قانونی‌ که‌ گذراندند، به‌ اصطلاح‌ خودشان‌، قانون‌ نمی‌دانیم‌. ما این‌ مجلس‌را مجلس‌ نمی‌دانیم‌. ما این‌ دولت‌ را دولت‌ نمی‌دانیم‌. اینها خائنند به‌ مملکت‌ایران‌! خائنند!
خداوندا!، امور مسلمین‌ را اصلاح‌ کن‌. خداوندا! دیانت‌ مقدسه‌ی‌اسلام‌ را عظمت‌ به‌ آن‌ عنایت‌ فرما. خدایا! اشخاصی‌ که‌ خیانت‌می‌کنند به‌ این‌ آب‌ و ملک‌؛ خیانت‌ می‌کنند به‌ اسلام‌؛ خیانت‌ می‌کنند به‌ قرآن‌، آنها را نابود کن‌.
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید