پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


بازنشستگی یک رئیس جمهور


بازنشستگی یک رئیس جمهور
مستند سینمایی «مردی از دشت ها» که از ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ (۴ آبان ۱۳۸۶) روی پرده سینماها رفته و پیش از آن سه جایزه جنبی جشنواره ونیز را دریافت کرده است، نگاهی به خصوصیات اخلاقی و فعالیت های روزمره خصوصی و اجتماعی سی و نهمین رئیس جمهور امریکا در دوران پس از ریاست جمهوری خود دارد. جاناتان دمی نویسنده و کارگردان این فیلم آثار مطرحی را در کارنامه دارد که مهمترین آنها «سکوت بره ها» است. شخصیت های اصلی این فیلم جیمی کارتر و همسرش رزالین هستند و وقایع آن در جریان سفر کارتر به منظور تبلیغ کتاب تازه تالیفش «فلسطین؛ صلح نه تبعیض نژادی» اتفاق می افتد. عنوانی که کارتر برای کتابش انتخاب کرده اخیراً هیاهوی بسیار زیادی در امریکا به پا کرده و کارتر را در معرض تهاجم و انتقادات فراوان قرار داده است.
جیمی کارتر در سن ۸۳ سالگی می تواند در منزل خود به استراحت بپردازد و شاهد رشد میلیمتری بوته های بادام زمینی خود باشد ولی او کماکان بدون وقفه در سفر است. وی وقت خود را صرف کارهای متعددی همچون سخنرانی، حضور در مصاحبه های گوناگون و برگزاری جلساتی می کند که اکثراً مختص به خاورمیانه است. فیلم مستند «جیمی کارتر مردی از دشت ها» ساخته جاناتان دمی مردی را به نمایش می گذارد که اعتقادات سیاسی و مذهبی اش به او نیرو می بخشد. او رفتار ویژه یی دارد. حتی چمدان های خود را به تنهایی در فرودگاه ها و هتل ها حمل می کند.
آقای دمی که تبحر خاصی در مستند سازی دارد و همچنین فیلم هایی مانند «سکوت بره ها» و «فیلادلفیا» را نیز کارگردانی کرده است در این فیلم توجه خود را معطوف به یکی از سفرهای کارتر در سال ۲۰۰۷ کرده است. خود آقای دمی در این سفر که هدف آن معرفی و ترویج کتاب جدید کارتر به نام «فلسطین؛ صلح نه تبعیض نژادی» است او را همراهی می کند. در طول این سفر کارتر با تظاهرات طرفداران اسرائیل مواجه می شود که از به کار بردن کلمه«تبعیض نژادی» اصلاً خشنود نیستند. احتمالاً اگر این را پیش بینی می کرد که چگونه این یک کلمه کل کتاب او را زیر سوال می برد از به کار بردن آن پرهیز می کرد.
با دیدن فیلم به این نتیجه می رسیم که کارتر مردی خونسرد است و به ندرت صدای خود را بلند می کند یا از دست دستیارانش عصبانی می شود. او در عین حال در مقابل خبرنگارانی که کتاب او را نخوانده اند، قیافه یی عبوس به خود می گیرد. جیمی کارتر به همراه همسرش رزالین که در سال ۱۹۴۶ با او ازدواج کرده هر شب قبل از خواب بخشی از انجیل را مطالعه می کند و حتی گاهی در کلیسای محل سکونت خود بالای منبر می رود.
در این فیلم او را در حال ساختن مسکن برای آوارگان توفان کاترینا مشاهده می کنیم. اگر او اختلافی با ساکنان فعلی کاخ سفید دارد (که همینطور هم هست) در این باره صحبتی نمی کند و فقط از رفتارش متوجه می شویم. کارتر از وجود دوربین های همیشه حاضر برای سخنرانی های متعصبانه خود استفاده نمی کند. همانطور که در حال تماشای این فیلم بودم به یاد فیلم مستند سال ۱۹۹۲ آقای دمی افتادم. آن فیلم «پسرعمو بابی» نام دارد و در مورد رابرت کاسل پسر عموی خود دمی است.
آقای کاسل یک کشیش سفید پوست کلیسای اسقفی است و به مدت چندین سال خدمتگزار یک کلیسای درون شهری در منطقه هارلم بود. از وجوه مختلف جیمی کارتر و رابرت به هم شبیه هستند. یکی از این شباهت ها روش تندی است که آنها توسط آن ایمان شان را به نمایش می گذارند. آنها قصد ندارند عمارت بسازند و به دنبال ملک و املاک نیستند بلکه در صدد کمک کردن به مردم هستند تا همگی زندگی عادی داشته باشند. هر دو آنها اراده یی قوی نیز دارند.شاید یکی از دلایلی که به دیدن این فیلم نشستم آشنایی با دیدگاه کارتر نسبت به خاورمیانه باشد ولی دلیل بهتر این بود که می خواستم او را هنگام انجام وظایفی که از صمیم قلب به آنها اعتقاد دارد و از انجام آنها لذت می برد، ببینم.
قطعاً نمی توان از مسافرت های بی پایان با هواپیما، اتوبوس و تاکسی و همچنین سپری کردن اوقات طولانی در هتل ها و تحمل مصاحبه های گوناگون لذت برد. او حتی قبول نمی کند که برای آسان تر کردن سختی ها از هواپیمای خصوصی استفاده کند و مثل بقیه مردم در صف های طولانی فرودگاه ها منتظر می ماند. کارتر بر خلاف دیگر روسای جمهور سابق امریکا مبلغی جهت سخنرانی های خود دریافت نمی کند و به نظرم فقط به خاطر تدابیر امنیتی و به اصرار محافظ های خود از خدمات درجه یک خطوط هواپیمایی بهره مند می شود.به نظر می آید که کارتر صرفاً به وظایفی که به آنها اعتقاد دارد عمل می کند.من این فیلم را برای اولین بار در جشنواره تورنتو تماشا کردم.
در همان روز مقاله یی در مورد کتاب جدیدی به نام «خیلی مطمئن» نوشته آقای جان درپیر خواندم. در این کتاب جرج بوش برخی از برنامه های پس از بازنشستگی خود را عنوان می کند. او به دریپر می گوید؛ «برای پر کردن خزانه خود تعدادی سخنرانی خواهم کرد.... نمی دونم پدرم چقدر می گیره؛ احتمالاً بین ۵۰ تا ۷۵ هزار دلار به ازای هر سخنرانی می گیره.... کلینتون هم خیلی داره از این راه پول در میاره.» بوش در گفت وگویی دیگر اشاره یی به فعالیت جدید کلینتون با سازمان ملل می کند و در مورد دوران پس از بازنشستگی خود می گوید؛ «منو حتی دور و بر سازمان ملل هم نمی تونی پیدا کنی.»وقتی این مطلب را در گزارشم از تورنتو عنوان کردم به این نتیجه رسیدم که همه باید به فکر برنامه درستی برای بازنشستگی خود باشند.
منبع؛ شیکاگو سان تایمز
راجر ایبرت
ترجمه؛ کاوه ابوالضیاء
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید