پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


اتومبیل دیگر بودگی انسان مدرن


اتومبیل دیگر بودگی انسان مدرن
چرا اتومبیل مهم است و جایگاه آن در فرهنگ مدرن چیست؟ شاید اولین پاسخی که به ذهن متبادر می شود کارکردهای رفاهی و سرعت در حمل و نقل باشد که به واسطه اتومبیل صورت می گیرد اما شیفتگی و میل عطش گونه ای که در جوامع مدرن یا در حال توسعه نسبت به این تکنولوژی جذاب دیده می شود به دلایلی فراتر از کارکردهای رفاهی وابسته است.
دلایلی که با ساختار روانی - عاطفی آدمی آمیخته و نیازمند واکاوی روانکاوانه فرهنگ مدرن به ویژه فرهنگ عامه است.
اصولا هر نوع کالایی را که به تولید و مصرف انبوه می رسد، باید در درون فرهنگ عامه پسند تبین کرد.
از سال ۱۹۳۰ به بعد که شرکت «جنرال موتور» تغییرات سالانه در اتومبیل های تولیدی خود را باب کرد این مصنوع، دیگر نه فقط به عنوان ابزاری رفاهی که به عمده ترین نماد تفاخر اجتماعی تبدیل شد.
خودشیفتگی آدمی و آرزوی داشتن چهره و بدنی کمال یافته و قدرتند در فرافکنی نسبت به اتومبیل بروز می کند.
یعنی اتومبیل به مظهر قدرت و شوکت آدمی تبدیل می شود و انسان با هم هویت پنداشتن خود با آن، احساس قدرقدرتی می کند.
اگر ضبط صوت ادامه گوش و دوربین ادامه چشم و دو چرخه ادامه پا تلقی شود اتومبیل نمادی از کلیت بدن انسان است که خیال پردازی های آدمی را درباره بدنش عملی می سازد. اتومبیل نمادی از بدن آدمی است.
بدنی قدرتمند که به سرعت جابه جا می شود. دیگران را هم حمل می کند، در برابر گرما و سرما از او محافظت می کند و در عین حال فضای دلنوازی با موسیقی مهیا می سازد.
در واقع اتومبیل، جایگزین نمادین برای آرمانهای محقق نشده آدمی درباره خود است که دررنگ ها و مدل های مختلف، حس تنوع خواهی و قدرت طلبی انسان را ارضا می کند و کانون احساسات هیجانی او می شود.
هیجاناتی که در غالب سرعت، سبقت و ویراژ متبلور می شود. این ویژگی در جوانان نمود بیشتری دارد چرا که توجه و گرایش آنان به بدن و مطلوبیت آن بیش از دیگران است.
اتومبیل در عین حال به عنوان ابژه ای مادی، مظهر شیفتگی انسان مدرن به فن و تکنیک نیز می باشد. به هر حال میل به مالکیت اتومبیل شخصی در جوامع معاصر به احساس و نیازی می ماند که یک زن و شوهر نسبت به تولد فرزندانشان دارند همچنان که والدین، آرزوهای از دست رفته خود را در فرزندانشان دنبال می کنند و حتی خود را به خاطر آنان فراموش می کنند برخی نسبت به خودروی خویش چنین حسی دارند. حتی گاهی در آن الینه می شوند و به آنچه «مارکس» از آن به «شی زدگی یا شی وارگی» نام می برد، دچار می شوند.
این مساله درباره کسانی که اتومبیل ابزار کار و منبع درآمدشان است، صادق تر است. اتومبیل، فراتر از نماد موقعیت اجتماعی شهروندان، مظهر گریز از جامعه نیز است.
گریزی که به سبقت گرفت ویراژگونه از میان دیگر خودروها و عبور از عابران منتظر و خسته کنار جاده، برتری و تفوق خود را در پس ظاهر زیبا و قدرت تحرک اتومبیل به رخ آنان می کشاند و از رنج و آلام ناشی از نداشتن اتومبیل می گریزد!
میل به داشتن اتومبیل آدمی به مالکیت و تصرف اشیا نیز ناشی می شود. اتومبیل به اندازه حجم خویش، فضایی از مالکیت را برای راننده فراهم می آورد.
مالکیتی سیار که به مکان های مختلف قابل انتقال است وبه رسمیت شناخته می شود فضایی که مصونیت و آرامش برای وی ایجاد می کند.
صندلی های نرم و راحت و امنیت و آسایش داخل اتومبیل تداعی گر آغوش امن و گرم مادر برای سرنشینان است.
در حقیقت اتومبیل در فضای عمومی، فضایی خصوی خلق می کند که به لحاظ روانی برای سرنشینان امنیت می آورد. البته این امنیت، مطلق بودن امنیت آن می کاهد به طوری که گاهی به آلت قتل و ابزاری برای نابودی انسان ها تبدیل می شود. «ویلیامز» شاعر انگلیسی، اتومبیل را هیولایی فاقد عقل و شعور می داند که کل کره زمین را با خطر مواجه کرده است.
مبتنی بر رویکردهای فرویدی، اتومبیل مظهر نمادهای جنسی است به این معنا که هم نمادی از بدن مردانه است که راه خود را از میان وسایل نقلیه باز می کند و هم نماد بدن خوش ترکیب زنانه که به دلربایی در حوزه عمومی مشغول است. این دلربایی به ویژه در ماشین عروس ملموس تر به نظر می آید و آشکارتر به خودنمایی آراسته می شود.
همه این تجاربی که به عنوان لذات اتومبیل مطرح شده تنها در درون مدرنیته قابل درک است اتومبیل خود محصول فرهنگ مدرن است. فرهنگی که مبتنی بر عقلانیت ابزاری و علم معطوف به تکنیک است. دوران مدرن که بر پایه فردیت و اصالت فردی بنا شده است.
اتومبیل را به ابزار تکنولوژیک استقلال و آزادی افراد تبدیل کرده است، آدمی با اتومبیل خود به هرجا که بخواهد می رود و با در دست گرفتن فرمان اتومبیل آن را به سوی تمایلات خویش هدایت می کند این یعنی تجلی آزادی فردی که تجسمی تکنولوژیک یافته است.
http://ssaemi.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید