پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تازه های پزشکی امروز


تازه های پزشکی امروز
● نقایص تولد و SSRI
نتایج بررسی‌های پیشین حاکی از آن بود که مصرف داروهای مهارکننده‌ی انتخابی باز جذب سروتونین (SSRI) به ویژه پاروکستین در اوایل دوران بارداری سبب افزایش کاملاً مشخص میزان شیوع نقایص قلب و عروق زمان تولد می‌شود. اکنون طی دو بررسی بزرگ شاهد مورد این یافته‌ها به چالش گرفته شده است.
محققان تعداد ۹۶۲۲ شیرخوار مبتلا به نقایص اساسی تولد و ۴۰۹۲ شاهد بدون این نقایص را شناسایی کرده‌اند که بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ به دنیا آمده‌اند. همراهی قابل توجهی میان مصرف SSRI در اوایل دوران بارداری و نقایص مادرزادی قلب موجود نبود.
اما افزایش مطلق اندک احتمال برای آنانسفالی، کرانیوسینوستوز و امفالوسل به علت مصرف SSRI دیده می‌شد و تمامی این موارد خطر و نیز احتمال بروز ضایعات مجرای خروجی بطن با مصرف پاروکستین افزایش یافته بود.
طی بررسی دوم که با حمایت مالی سازنده‌ی پاروکستین انجام شد، ۹۸۴۹ شیرخوار دچار نقص تولد با ۵۸۶۰ شیرخوار شاهد که در ۵ مرکز بین ۱۹۹۳ و ۲۰۰۵ به دنیا آمده بودند قابل قیاس بودند.
استفاده از SSRI در اوایل بارداری به طور کلی با نقص قلب همراه نبود ولی افزایش احتمال ضایعات مجرای خروجی بطن راست با پاروکستین دیده می‌شد و با سرترالین احتمال بروز نقایص جداری افزایش داشت. احتمال افزایش نقص‌های دیگر تولد با پاروکستین دیده نشد.
● چاره‌سازی در افزایش وزن کودکان
فراوانی افزایش وزن در کودکان از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ افزایش یافته است (به طور کلی ۱۷%، در اقلیتی از کودکان بالاتر است) و سبب افزونی توجه نسبت به افزایش احتمال بروز سندرم متابولیک در کودکان شده است. طی یک بررسی، محققان به صورت تصادفی شده تعداد ۲۰۹ کودک چاق (دو ثلث اسپانیول و آفریقایی آمریکایی، سن متوسط ۱۲ سال، متوسط شاخص توده‌ی بدنی ۳۶) متوسط چربی بدن ۴۶% را در برنامه‌ی فشرده‌ی تدبیرسازی وزن weighl-management و گروه شاهد قرار دادند.
گروه مداخله از آموزش فشرده‌ی تغذیه و برنامه‌ی ورزش سازمان یافته (آموزش و۵۰ دقیقه تمرین دوبار در هفته به مدت ۶ ماه و سپس ۲ بار در ماه به مدت ۶ ماه دیگر) قرار دادند و گروه شاهد از رژیم استاندارد و مشاوره‌ی ورزشی هر ۶ ماه سود بردند.
در مقایسه با گروه شاهد، در گروه مداخله بهبودی قابل توجه در چند مورد پس از ۶ ماه پیگیری مشاهده شد و این موارد بهبودی تا ۱۲ ماه ادامه داشت. به عنوان مثال، در گروه مداخله بعد از ۶ ماه، ۶/۲ کیلوگرم کاهش وزن دیده می‌شد و میزان کاهش BMI برابر ۱/۲ واحد، ۲/۳% کاهش چربی بدن و ۵/۷ میلی‌گرم به ازای دسی لیتر کاهش کلسترل تام مشاهده می‌شد.
در مقایسه با افزایش وزن ۵/۰ کیلوگرم، ۱/۱ واحد BMI، ۰/۲ درصد چربی و ۵/۱ میلی‌گرم در دسی لیتر افزایش کلسترل تام در گروه شاهد قابل مشاهده بود. تراز انسولین ناشتا به طور قابل توجه در گروه مداخله پائین‌تر بود.
اختلاف قابل توجهی میان گروه‌ها از نظر فشارخون، HDL یا کلسترل LDL، تری‌گلیسرید، گلوگز ناشتا وجود نداشت. جالب توجه آنکه، در تصادفی شدن دوم که نیمی از گروه مداخله در برنامه‌ی سازمان یافته‌ی رژیمی قرار گرفته بودند به علت بالا بودن میزان کنار کشیدن از برنامه کارآزمایی متوقف شد.
● نحوه توضیح برای بیمار
روشی که پزشک خطرات و منافع درمان را توضیح می‌دهد به احتمال زیاد به تصمیم بیمار در این مورد موثر است. برای کندوکاو در زمینه‌ی این فرضیه، پژوهشگران به بررسی یک نمونه‌ی قریب به ۳۰۰۰ بزرگسال در جامعه پرداخته‌اند. شرکت‌کنندگان به صورت تصادفی یکی از سه شرح مختلف فواید مربوط به روش‌های درمانی فرضی داروهایی برای پیشگیری از حمله‌ی قلب یا شکستگی هیپ را دریافت داشتند:
۱) تعداد بیمارانی که لازم بود برای جلوگیری از یک رویداد تحت درمان قرار گیرند (NNT)
۲) تعویق کوتاه مدت یک رویداد خطرناک برای تمامی بیماران
۳) تعویق درازمدت‌تر یک رویداد خطرناک برای بخشی از بیماران.
به عنوان مثال، در سناریوی حمله‌ی قلبی، تعدادNNT، سیزده بیمار بود و میزان تعویق برای تمامی به طور متوسط ۲ ماه و یا به مدت ۸ ماه برای یک به چهار نفر بیمار و بدون فایده برای باقی بیماران بود.
وقتی آثار درمان به صورت NNT به بیماران توضیح داده می‌شد افراد به احتمال بیشتر از درمان پیشگیری برای حمله‌ی قلبی استقبال می‌کردند (۹۳%) و زمانی که به صورت تعویق طولانی برای بخشی از بیماران عرضه می‌شد احتمال توافق کمتر بود (۸۲%) و زمانی که به صورت تعویق کوتاه مدت برای تمامی افراد عرضه می‌شد در کمترین مقدار بود(۶۹%).
نتایج در مورد سناریوی شکستگی هیپ مشابه بود و ثلث تا نیمی از پاسخ دهندگان دشواری درک منافع درمان را گزارش کرده بودند.
● گفتمان پزشک و بیمار
بسیاری از پزشکان، تجارب شخصی خود را به عنوان راهی برای بهبود رابطه و گفتمان بین پزشک و بیمار و راحتی بیمار در اختیار بیماران قرار می‌دهند. طی یک بررسی جدید، پژوهشگران کثرت و محتوای این تجارب را در ویزیت‌های مراقبت اولیه مورد سنجش قرار داده‌اند.
«بیماران استاندارد شده»ی میانسالی به پزشک مراجعه کردند، توگویی این افراد، بیماران واقعی هستند که به علت ریفلاکس معده و روده یا نشانه‌های بدون توجیه طبی به پزشک مراجعه کرده‌اند. صد پزشک قبول کردند دو ویزیت بدون برنامه از این بیماران انجام دهند و ملاقاتها توسط دستگاه ضبط مخفی، ضبط شد.
پژوهشگران ملاقات‌هایی را حذف نمودند که پزشک حدس زده بود، بیمار واقعی نیست و به این ترتیب ۱۳ ویزیت برای بررسی باقی ماند. ۳۴% این ویزیت‌ها حداقل دارای یک مورد از این تجارب بود و بخش اعظم این گفتگوها (۶۰%) در ارتباط با جمله‌ای بود که بیمار در گفتگو بیان کرده بود.
محتوای گفته‌ی پزشک اصولاً شخصی/عاطفی (۴۲%) بود یا بر روابط/ خانواده تمرکز داشت (۲۲%). فقط در ۲۹% رویدادها پزشک پس از بیان تجربه به مساله‌ی مورد علاقه‌ی بیمار بازگشته بود. ۸۵% این بیانات سودمند نبود و ۱۱% هم سبب از هم گسیختگی می‌شد.
منبع : هفته نامه پزشکی امروز


همچنین مشاهده کنید