پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

قیم در امور سیاسی؟


قیم در امور سیاسی؟
انقلاب اسلامی ایران که با خون هزاران شهید به بار نشست و با خون شهیدان بسیار دیگری نهالش پرورش یافت،‌ نظامی است که از ابتدا بر پایه رهبری و زعامت ولی فقیه و نظارت او در بخش‌های مختلف اجرا و قانون گذاری و قضا شکل گرفت.
امام راحل (ره) غیر از کتاب بیع و کتاب حکومت اسلامی که در آن به طور مبسوط به این نظریه پرداخته و مبانی آن را تحکیم کرده‌اند در نوشتارها در سخنرانی‌های مختلف نیز بحث ولایت فقیه و حیطه اعمال ولایت او را مد نظر قرار داده و بر آن تأکید می‌کردند . امام راحل بارها و بارها به وجود تعداد زیادی از احکام دین که درباره جنگها و سیاست و ... است برای تشکیل حکومت استناد کرده و می‌فرمودند: " ... تمام اختیاراتی که برای امام به عنوان حجت خداوند بر مردمان وجود دارد عینا برای فقها که از جانب امام به عنوان حجت بر مردمان تعیین شده‌اند نیز جاری است.... ولایت که از شئون نبوت است به عنوان ارث به فقها می‌رسد .. فقها اوصیای دست دوم رسول اکرم (ص)‌هستند و اموری که از طرف رسول‌الله به ائمه واگذار شده برای آنان نیز ثابت است و باید تمام کارها رسول خدا را انجام دهند چنان که حضرت امیر انجام داد... فقها از طرف رسول‌الله (ص) به خلافت و حکومت منصوبند " (‌صحیفه نور / جلد ۱۰، ص ۱۵)
چندی پیش آقای صانعی در ملاقات با اعضای سازمان مجاهدین سخنانی در این رابطه مطرح کردند که بسیار شگفتی آفرید. ایشان در بخشی از مطالب خود می‌گوید :‌ " باید تلاش کنیم به همه بفهمانیم که خدا کسی را در امور سیاسی قیم بر مردم قرار نداده است و خداوند مردم را حاکم بر سرنوشت خویش قرار داده است و تنها نبی مکرم اسلام وائمه معصومین (علیهم السلام )‌ هستند که هر چه فرمودند ما باید بدون سؤال و جواب قبول کنیم چون آنجا پشتوانه عصمت وجود دارد مضافا به اینکه قطع نظر از عصمت اسلام در بیان امور اجتماعی و سیاسی هم قانون دارد "‌و ما ینطق عن الهوی * ان هو الا وحی یوحی "‌
همچنین ایشان با اشاره به بحث اطاعت ا زاولی الامر و شمول خطاب اولی الامر افزود:‌‌ " زمانی در مجلس دوم عنوان شد که اولوالامر علماء و یا امام امت ( سلام‌الله علیه ) را نیز شامل می‌شود؟ که امام بلافاصله پیغام دادند آیات و روایاتی که در این خصوص وارد شده است مخصوص به معصومین (علیهم السلام ) است و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شرکت ندارند چه رسد به مثل اینجانب " .
این سخنان اگر چه پاسخ تفصیل می‌طلبد که این مختصر جای آن نیست ،‌ اما تذکر چند نکته در این باره ضروری است،
الف)‌ سخن نقل شده از امام راحل – خواسته یا ناخواسته – تحریف شده بود که به هر صورت جای تأمل دارد.
متن نامه حضرت امام (ره)‌ خطاب به نمایندگان مجلس دوم آنگونه که در صحیفه امام – جلد ۱۹ صفحه ۴۰۳ – آمده ، چنین است، "‌ با تشکر وافر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، چون گفتار آقایان پخش می‌شود و ممکن است سوء تفاهمی بین مردم حاصل شود. لازم است عرض کنم آیات و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین علیهم السلام است . و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شرکت ندارند، تا چه رسد به مثل اینجانب هر چند فقهای جامع الشرائط از طرف معصومین نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی دارند و تولی معصوم است. تقاضای اینجانب آن است که در صحبت‌هایی که می‌شود و پخش می‌گردد ایهامی نباشد و مرزها از هم جدا باشد . والسلام علیکم.
علاوه بر این چگونه این سخن منقول ایشان از امام راحل، با تأکید مکرر امام راحل و تحکیم مبانی ولایت فقیه که در کتب استدلالی است قابل جمع است؟
ب) نکته قابل توجه دیگر اینکه این سخنان با ایده و نظریه مطرح شده توسط ایشان در کتاب ولایت فقیه تفاوتی بنیادین و اختلاف یکصد و هشتاد درجه‌ای دارد.
وی درباره مقبوله عمر بن حنظله چنین می‌نویسد :‌" حکم کردن و تحاکم به معنای حاکمیت است و یکی از مصادیق حکم ، قضاوت است. در لغت هم "الحکام "‌ به معنی "‌القاضی "‌نمی‌باشد. معنای حاکمیت و ولایت بوده که حضرت آن را برای فقیه جامعه الشرایط جعل فرموده‌اند "‌.
یا در جای دیگری از این جزوه آورده‌اند:"‌فقها که دژها و حصن‌های حصین اسلامند ،‌ آیا می‌توانند در امور مردم دخالت کنند و قوانین خدا را در قضاوت اجرا کنند یا نمی‌توانند؟ آیا با مسأله گویی فقط می‌شود قلعه محکم بود؟ معنای قلعه محکم ، همان احکام اسلام که برای عمل است . می‌باشد . فقها نیز از این جهت دژ و قلعه محکم هستند که احکام اسلام را اجرا می‌کنند و اجرای احکام هم مستلزم تشکیل حکومت و داشتن قدرت است."
یا در ذیل روایت "‌ اما الحوادث الواقعه "‌ می‌آورد :‌ "‌راویان حدیث نمی‌توانند فقط ناقل باشند، چون لازمه نقل روایت اجتهاد است. در این روایت ،‌دستور داده شده که فقیه در متن حوادث باشد تا حجت خداوند بر مردم تمام شده و روز قیامت هیچ گونه عذری وجود نداشته باشد".
ج)‌ متأسفانه این سخنان ایشان در جمعی مطرح می‌شود که برخی از آنان با تشکیک در مبانی ولایت فقیه و مطرح کردن آن در حد ولایت بر صغار و مجانین ،‌سعی در تنزل جایگاه آن و معرفی جایگاه ولایت فقیه به عنوان قیم مردم داشته اند ، استفاده از نوع کلمات خدا کسی را در امور سیاسی قیم بر مردم قرار نداده و بیان کلمات امام راحل به صورت ناقص جای تأمل فراوان دارد...؟!
امید است این ابهام و نقص با ارائه توضیحات ،‌ زمینه استفاده‌های نابجا از سخنان ایشان را بر طرف نماید.
منبع:خبرنامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید