جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


سرفصل‌‌های اساسی و ساده زندگی خانوادگی


سرفصل‌‌های اساسی و ساده زندگی خانوادگی
در این مقاله با دیدگاه‌های دکتر احسان‌الله محمدی پژوهشگر و محقق علوم شناختی درخصوص سرفصل‌های اساسی زندگی خانوادگی آشنا می‌شویم. مطالعات علمی ایشان ساده‌سازی، کاربردسازی و توجه به نیازهای واقعی خانواده‌ها و دستگاه‌های آموزشی - تربیتی می‌باشد. امیدواریم بتوانیم با نوشتار این محقق ارزشمند، همراه باشیم.
● سرفصل اول
کودکان باید از همان روز اول ولادت که هنوز در گهواره قرار دارند باتوجه به صفات و ویژگی‌های انسانی، تربیت شوند و مادر و پدر بایستی، طفل شیر خوار خود را با خواندن صفحاتی از آثار و ادبیات داستانی بخوابانند و هنگامی که کودک حتی در خواب است با ملودی‌های خوش، ادبیات دلگرم کننده ‌و شیرین را زمزمه نمایند تا کودک از همان روزهای اول زندگی، کلمات را بشنود و در خاطرش نقش ببندد، چون که کودک، هرچه را ببیند و بشنود، در ذهنش جای می‌دهد و بعد در بزرگسالی آثار آن را، ظاهر می‌سازد. سیستم شعوری و قلبی کودک، مثل اسفنج است که اگر آن را در آب فرو ببری آب را به خود جذب می‌کند و اگر در سرکه بیندازی، سرکه را! و هروقت آن اسفنج را فشار بدهی، هرچه را به خود کشیده، پس می‌دهد.
پس مادر و پدر عزیز یادتان باشد که:
کودک در ابتدا همچون گیرنده قوی همه ملودی‌های حسی، جسمی و عاطفی را می‌پذیرد.
● سرفصل دوم:
با کودکان، هرگز نباید به درشتی و تندی، رفتار کرد و سخنان نالایق را خطاب به کودکان بر زبان راند. کودکان خیلی حساس هستند. قلبشان از آینه صاف‌تر و لطیف‌تر است و از کوچک‌ترین حرف‌های ناملایم آئینه وجودشان غبارآلود و مکدر می‌شوند.
مادران و پدران همیشه در نظر داشته باشند که گفتار درشت، همچون شمشیر دیده می‌شود و گفتار نرم به جای شیر، پس تا شیر هست، چرا شمشیر به کار افتد؟ فریاد، ناسزا، بی‌قراری و عصبانیت مادر و پدر، پرده حیای طفل را می‌درد و کودک را نسبت به مادر و پدر، گستاخ و جسور می‌کند و عزت‌نفس، غرور، شرف و هویت او را کم‌کم از میان می‌برد و کار به جایی می‌رسد که کودک دیگر از دشنام و ناسزا، متاثر نمی‌شود و سرانجام درست مانند پدر و مادر خود از همان گفتارهای منفی برای روبرو شدن با آن دو استفاده می‌کند.
● سرفصل سوم
کتک زدن کودکان و تنبیهات بدنی، در هر شرایطی ناپسند و زشت است، حتی گذشتن چنین فکری، در ذهن و خیال مادران و پدران گناه است.
کتک زدن، هرگز کسی را تربیت نکرده است و کوچکترین اثر آموزشی نداشته است. صدمه زدن به کودکان، سلاح مادران و پدران عاجز است، چون مادران و پدران آشنا به اصول روانشناسی و تربیتی، به راحتی با برخوردی مناسب و صحیح از انجام دادن رفتارهای ناشایست کودکان خود جلوگیری می‌کنند.
اصول روانشناسی و تربیتی می‌گوید: مادر و پدر که کلید قلب کودکان در دست آنان است، با کودکان خود، رفیق شفیق و مونسی دلسوز باشند و چنان محبت کودکان را جلب کنند که در مواقع سختی و آلام ذهنی و گرفتاری‌های فکری و درونی به مادران، پناه ببرند و اسرار گفتنی و ناگفتنی خود را صریح و بی‌پرده، بر زبان رانند، اگر غیر از این باشد، کودکان از محیط خانه و کاشانه خود، فاصله خواهند گرفت و با افرد ناشایست و بی‌مسئولیت ارتباط دوستانه برقرار خواهند کرد.
در این جایگاه است که بین مادر و پدر و فرزند، پرتگاه هولناکی به وجود خواهد آمد و رفته‌رفته، طغیان، بر آنان چیره خواهد شد.کودک، مانند غنچه‌ای است که با وزیدن نسیم ملایم تعلیم و تربیت انسانی، شکفته می‌شود و هیزم نیست که محتاج به تبر باشد. کودکان، نونهالان باغ خانواده شما هستند. به شکوفایی و آشکار ساختن استعدادهایشان توجه نمائید.
● سرفصل چهارم:
شیوه گفتار و رفتار مادر و پدر، تا‌ثیر مستقیم شدیدی را بر روی کودکان می‌گذارد و در نتیجه، مادر و پدر خود پایه‌گذار آداب و اخلاق فرزندانشان می‌باشند.
مادران و پدران در محیط خانواده، به هرگونه که رفتار کنند و به هر شیوه‌ای که سخن بگویند خواه خوب و خواه بد، الگوی رفتار کودکان خواهند بود، زیرا همه کودکان مقلدند و حرکات اطرافیان خود را تقلید می‌کنند.
نتیجه آن است که مادران و پدران، باید در گفتار و رفتار خود نسبت به کودکان، توجه و دقت داشته باشند و هر آنچه را که می‌خواهند در کودکانشان به وجود آورند، خودشان به آن عمل نمایند و همیشه راستگو باشند، کارهای شایسته و صحیح را انجام دهند و کارهای ناشایست و ناصحیح را انجام ندهند.
کودکان مقلدند و همه حرکات شما را به راحتی تقلید می‌نمایند، پس تصویر‌های مثبت را در ذهنشان مهیا نمائید.
● سرفصل پنجم:
مادر و پدر، باید در تمامی مسائلی که در رشد، تربیت و آموزش فرزندانشان موثر است اتفاق‌نظر داشته باشند و در تمامی امور، از جزئی و کلی با یکدیگر موافق باشند و برای رسیدن به این منظور مهم تربیتی، مادر و پدر، باید با یکدیگر “مذاکره و مشاوره” کنند و با یکدیگر پیمان ببندند که نگذارند کودکان، در محیط خانواده شاهد بگومگو، کشمکش و مشاجره بین آنان باشند، زیرا اگر کودک حس کند که میان مادر و پدرش، اختلاف‌نظر و کدورت وجود دارد، خیلی پریشان خاطر می‌شود و این موضوع،‌ اثرات بسیار نامطلوبی در روان او می‌گذارد. وقتی مادر و پدر از روی منابع حقیقی روانشناسی و اصول تربیتی صحیح، راه تربیت کودکان خود را یافتند، باید هر دو در عمل کردن به آن، متحد باشند و دیگر هیچ ‌کدام قوانین و دستورهای دیگری را نقض نکند، اگر غیر از این باشد، در شادی و خرمی به روی آن خانه، برای همیشه بسته می‌شود و بعضی کودکان طرفدار پدر و برخی جانبدار مادر خواهند بود و در این صورت، تربیت مشکل، بلکه محال است.
اصل توافق، اصل مذاکره، مشاوره و همپیمان بودن را بین خود به وجود آورید تا کودک به طرفداری یک طرفه و منفی سوق پیدا نکند.
● سرفصل ششم:
مادران و پدران، باید نسبت به یکدیگر “احترام متقابل” داشته باشند و هیچ کدام از دیگری بدگویی نکنند و خلاف احترام رفتار ننمایند، زیرا اگر پدر نزد کودک، مادر را خوار و خفیف کند و از حرمت‌ او نزد کودک بکاهد و یا مادر، همین رفتار را نسبت به پدر داشته باشد، دیگر ممکن نیست که در آن خانواده “محبت” حکمفرما شود و کودکان هرگز با مفاهیم الفت و صمیمیت، تربیت و رشد نخواهند یافت. مادر و پدر نباید به کودکان این فرصت و اجازه را بدهند که در غیاب یکی از آنها از دیگری به بدی یاد کنند.
بلکه باید به گونه‌ای رفتار نمایند که کودکان مادر و پدر را یک نفس، در دو بدن بدانند و جدایی بین مادر و پدر را حس نکنند و اگر احیانا اختلاف‌نظری در نحوه تربیت فرزندانشان بین آنان وجود داشت باید آن را در غیاب فرزندان حکیمانه حل کنند و در خلوت، موضوع را مورد تامل و چاره‌اندیشی قرار دهند تا به یک نظر منطقی و صحیح برسند.
باید در غیاب کودک و در خلوت، مسائل خانوادگی نگران کننده و منفی را مورد بررسی و تامل قرار دهند تا راه‌حل مشکل را به‌دست آورند.
● سرفصل هفتم:
تشکیل گردهمایی‌ها و مهمانی‌های خانوادگی با شرکت مادر، پدر و کودکان برای مذاکره در مسائل مهم زندگی بسیار مهم است. با تشکیل جلسه شور و مشورت هفتگی یا ماهانه در محیط خانواده این امکان ایجاد می‌شود که همه مسائل مهم خانواده را از اهداف و آرمان‌ها گرفته تا مسائل ارزشمند و مشکلات مادی و ذهنی را که در مسیر اقدامات مشترک مادر، پدر و فرزندان و جود دارد مورد بحث و بررسی قرار گیرد. هدف اصلی از برگزاری یک مهمانی خانوادگی، برانگیختن و بالا بردن ذوق و شوق حاکم در میان اعضای خانواده،‌ارزش دادن به همه افراد خانواده و بالاخره انتخاب بهترین راه برای رسیدن به زندگی مطلوب و کمال انسانی است که خوشبختی واقعی را برای همه اعضای خانواده به همراه داشته باشد.
● سرفصل هشتم:
مادران و پدران، تاریخ را برای کودکان به صورت قصه و حکایت بیان کنید و برای فرزندان خود با زبانی ساده زندگینامه برخی از مشاهیر و بزرگان را که به درجات بالایی رسیدند بیان کنید تا آن صفات و کمالات در آنان نیز شکل بگیرد. در این مسیر می‌توانید از انواع وسایل نوشتاری و تصویری نیز استفاده کنید. بیان حکایاتی از حیات افراد مقدس و بزرگان علمی، اخلاقی، هنری، ورزشی و... که در راه رسیدن به هدف با سختی‌های زیادی روبرو شدند، بسیار مفید خواهد بود.
انتقال تاریخ به محیط خانواده، فضای خانواده را در مقابل انواع مشکلات مقاوم نموده و قبول صبر و تحمل را در راه رسیدن به هدف‌ها و آرمان‌ها برای کودکان مهیا می‌نماید.
● سرفصل نهم:
زینت دادن فضای اتاق‌ها در محیط خانواده با استفاده از تصاویر اماکن مقدسه، تاریخی، علمی و عکس‌های قدما و مشاهیر در روان کودکان بسیار موثر خواهد بود اما در آراستن فضای اتاق‌ها باید جانب “اعتدال”‌ رعایت شود، ‌به‌طوری که از منزلت و قدر این تصاویر نکاهد. با وجود اینکه باید جواب‌های مناسب به آنها داده شود تا از این اطلاعات، کودک به منبع حقیقی تمسک نماید.
پس مادر و پدر باید بدانند که:
روان کودک اصل پرسشگری را با تصاویری که بر روی دیوارها نصب شده است به راحتی می‌تواند آغاز نماید و تکامل ذهنی کودک با ساده‌ترین راه میسر می‌گردد.
● سرفصل دهم:
صبح، شب و در هر موقع مناسب مادر و پدر باید فرزند خویش را نصیحت کند و این نکته را بازگو کند که ما انسان‌های حقیقی، الهی و اجتماعی هستیم پس باید در کوی، مدرسه و در تمامی محیط‌ها با دیگران به‌گونه‌ای رفتار کنیم که هیچ‌کس نتواند از ما ایراد بگیرد، هرکاری را که قصد انجام دادن آن را کردیم، دقت کنیم که مبادا خدای نخواسته سبب بدنامی خود، خانواده، کشور و انسانیت شویم، میزان رفتار و گفتار ما باید مبانی مشترک اصول انسانی، الهی، جهانی و ملی باشد و پدر و مادر وظیفه دارند علاوه بر اجرای این اصول آموزش خود را بر مبنای تعلیم و تربیت صحیح بر پایه روانشناسی قرار دهند.
تذکر مسئولیت انسانی به کودک مهمترین آموزش تربیتی خواهد بود.
● سرفصل یازدهم:
پدر و مادر باید مفاهیم ارزشمندی همچون اخلاق انسانی را به کودکان آموزش دهند. آنان باید از روی کمال دلسوزی، آموزش مطالب اخلاقی و انسانی (آموزش مسائلی مانند محبت انسانی، محبت به دیگران، محبت به خود و محبت به طبیعت را با زبانی نرم، کلامی محبت‌آمیز و با چهره‌ای پر از عشق و شور به کودکان خود انتقال دهند.
مادر و پدر باید بدانند که:
در آموزش اخلاق و ایجاد محبت انسانی و ذاتی در کودکان هیچ مانع و بهانه‌ای نباید به‌وجود بیاید، آموزش مسائل انسانی و محبت‌آمیز به کودکان وظیفه حقیقی و وجدانی مادران و پدران است.
● سرفصل دوازدهم:
باید به نظافت، پاکیزگی و بهداشت جسم و روان کودکان از همان روزهای اول اهمیت خاصی داده شود و با همه نیرو تلاش کنند که کودکان مظهر نظافت، لطافت و پاکیزگی باشند. هر مادر و پدری به فراخور قدرت و استطاعت مالی خود باید در بهداشت لباس، بدن، مو، طرز غذا خوردن، نگهداری وسایل و... فرزندان خود بکوشند. برقراری نظم و تربیت در تمامی کارها و احوال محیط خانواده برای کودکان، بهداشت جسم و ذهن و محبت را به‌عنوان اولین حرکات اولیه مهیا می‌سازد و عادت کردن کودک را در داشتن نظم و ترتیب بزودی به بار می‌آورد.
آغاز ایجاد نظم و ترتیب، محبت و بهداشت در فضای جسم و ذهن کودک از برقراری نظم و ترتیب بین وسایل و اثاث محیط خانه آغاز می‌گردد.
● سرفصل سیزدهم:
مادران و پدران باید در خانواده به کودکان، سخنان و اندیشه‌های اخلاقی را تعلیم دهند تا از این طریق کودکان رفتار اخلاقی را ابتدا بیاموزند و حفظ نمایند و سپس در مواقع لازم تکرار نمایند. این کار به آسانی انجام‌پذیر است. مادران و پدران با تکرار متن‌های ادبیات اخلاقی و با تشویق کامل، فیض ادبیات اخلاقی انسانی را به کودکان انتقال داده و کودک در نهایت ادبیات اخلاقی تعلیم گرفته را در حافظه نگه می‌دارد و پیوسته کاربرد عملی به آن می‌دهد.
پس پدر و مادر باید بدانند که:
‌اصل تکرار مسائل اخلاقی مهمترین راه تعلیم آموزش اخلاق انسانی خواهد بود. کودکان خط به خط ادبیات اخلاقی را باید تکرار نمایند و در حافظه بسپارند.
● سرفصل چهاردهم:
مادران و پدران باید بدانند که احساسات کودکان بسیار تند و شدید است. معمولا مقصد نهایی خواهش‌ها و تمایلات آنان، بر خودشان هم معلوم نیست. طالب چیزی هستند که خودشان هم نمی‌دانند چیست؟‌گمشده‌ای دارند که نمی‌شناسند کیست؟
بیشتر اوقات کودکان خود را تنها و بی‌کس می‌یابند و نهایت آرزویشان آن است که یار مهربانی بیابند و درون عقل و دل را با او در میان بگذارند. مادر و پدر باید دست کمک به سوی کودک خود دراز کنند و به قدر امکان اوقات فراغت خود را در محیط خانواده بگذرانند و در مواقع فرصت هم‌صحبت کودک خود شوند، با کودک خود به گردش و تفریح روند، دوستانه با کودک مذاکره کنند و مشاور و پنددهنده کودک خود باشند و فقط “خواهش‌‌های مشروع و معقول کودک” را بپذیرند و در محیط خانواده وسایل و اسبابی فراهم نمایند که کودکان با عقل، روح و قلب خود به سوی محیط شاد و سرورانگیز خانه، پیوسته شتابان و مشتاق باشند.
محیط شاد و سرورانگیز خانه پیوسته از پاسخگویی به خواهش‌های مشروع و معقول کودک آغاز می‌شود.
● سرفصل پانزدهم:
کودکان را باید از شب‌زنده‌داری‌ها و شب‌نشینی‌ها و مراسم و میهمانی‌هایی که تا دیروقت است محفوظ داشت زیرا وقتی کودک به حد کافی نخوابد، به قوای جسمی و ذهنی‌اش صدمه شدید وارد می‌آید و همچنین چندین ساعت در هوای آلوده و بسته یک محیط بودن قدرت اعصابشان را ضعیف می‌کند.
پرخوری کودکان در این میهمانی‌ها، موقعیت تندرستی‌شان را در معرض خطر قرار می‌دهد. کودکان از همنشینی و مصاحبت با بزرگسالان در چنین محیط‌هایی نه تنها فایده نمی‌برند بلکه بر ناراحتی و کسالتشان می‌افزاید و علی‌الخصوص اگر بزرگترها بدون رعایت حضور جسمی و ذهنی کودکان به “خوشمزگی‌های بی‌مزه”‌بپردازند در نهایت اخلاق کودک در زیر بمباران زبان شب‌نشینی‌های بزرگسالان دگرگونی منفی پیدا می‌نماید. شاید در فضای شب‌زنده‌داری‌ها و مهمانی‌هایی که تا صبح ادامه خواهد داشت حسابی برای کودکان در آن باز کرد و باید کودک را از شرکت در چنین شب‌نشینی‌هایی معذور دارند.
● سرفصل شانزدهم:
غریزه جنسی یکی از غرایز بسیار قوی و شدید است که در انسان بنا بر حکمت‌های مشخصه وجود دارد. این میل نیرو و غریزه فطری اگر به حال اعتدال باقی بماند، سبب بقای ملل است اما اگر راه افراط بورزد سیل خانمانسوز می‌شود و به همین جهت مادران و پدران باید به این موضوع توجه تام نمایند که از آنچه این حس را بی‌جهت تقویت می‌کند، جلوگیری نمایند. کودکان خود را از خواندن کتاب‌های تحریک کننده برحذر سازند و از دیدن عکس‌ها، CDهای تحریک‌کننده تا آنجا که ممکن است جلوگیری نمایند و به افزونی فعالیت‌های هنری، ورزشی، تفریحی، گردشی، علمی، اخلاقی و... بپردازند.
پس مادر و پدر باید بدانند که:
غریزه جنسی کودک را باید تربیت کرد تا به مسیر اعتدال وارد شود و از تحریک احساس‌های کودکان که آتش خانمانسوز است! اجتناب کنند.
دکتر احسان‌الله محمدی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید