سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


پوپولیسم رسانه‌ای


پوپولیسم رسانه‌ای
به نظر می‌رسد واژه <پوپولیسم> و عبارت <میل به دیده شدن> کاملا‌ با یکدیگر مترادف هستند. ترادفی که اگر نه ‌بر اساس قواعد زبان فارسی که بیشتر معیاری و وزنی است آنچنان که یکی می‌تواند دیگری را پوشش داده و یا به آن معنا بخشد.
پوپولیست‌ها هیچ‌فرصتی را به منظور دیده شدن از دست نمی‌دهند. آنها علا‌قه دارند دیده شوند چون در معرض توجه دیگران قرار می‌گیرند و این امر می‌تواند سیاست‌های پوپولیستی آنها را با سرعت بیشتری به اجرا درآورد. پوپولیست‌ها را تمایلی برای نشستن بر سر میزهای کارشناسی و گوش فرادادن به سخنان ملا‌ل‌آور متخصصان اهل فن هم نیست، چه در این صورت، به آن علت که دیده نمی‌شوند، از خود علا‌قه‌ای هم به کار در پشت درهای بسته نشان نمی‌دهند.
از همین جهت است که تمایل پوپولیست‌ها برای در میان مردم بودن بسیار است چرا که می توانند با حضور در تجمعات پرشور مردمی، هم‌آوا با آن تجمع‌کنندگان فراوان بر سیاست‌های خود نیز پای فشرده و تصویب لوایح خود را در مورد موضوعات گوناگون به‌جای استفاده از نظرت کارشناسان از زبان مردم بگیرند. این تمایل پوپولیست‌ها در گرفتن اعتبار از مردم به منظور اجرای برنامه‌های خود معمولا‌ به جایی ختم می‌شود که آنها همواره تایید سیاست‌های خویش را نه در مجامع کارشناسانه که آشکارا در میادین بزرگ شهرها و در ارتباط رودررو با توده مردم بجویند.
در مرام یک پوپولیست تایید سیاست‌های اجرا شده و یا در معرض اجرا باید به نحوی توسط عوام فریاد شود تا آن برنامه رنگ واقعی و عملی به خود گیرد؛ چه این واژه‌های خارج‌شده از دهان مردم است که بهترین سند تبیین آن سیاست‌ها و برنامه‌ها خوانده شده و بر درستی این امر پای فشاری می‌گردد فارغ از آنکه پرسیده شود، آیا عقیده و باور مردم می‌تواند برای بسیاری از موضوعات غامض و تخصصی که سطح مطالعه و سواد خاصی را طلب می‌کند در همه حال احسن آراء قرار گیرد و یا خیر. از همین جهت است که یک پوپولیسست باید مدام دیده شود تا آن سیاست‌های عامه پسند او نیز به‌گونه‌ای متوالی معرفی گردیده و آنگاه با تایید آن توسط مردم صورتی اجرایی به خود گیرد تا این اعتبار بخشیدن کاذب، خود بهترین تبلیغ برای نفوذ پوپولیسم در همه ابعاد یک جامعه گردد.
البته در همین راستا گفتنی است که پوپولیسم ضرورتی نمی‌بیند تا حیات بخشیدن به باورهای خود را تنها در سوی مرزهای خویش دنبال نماید چراکه علی‌الا‌صول مرز برای پوپولیسم فاقد معناست. صاحبان این مرام فکری هرکجا و در هر مسندی که باشند یکدیگر را یافته و در مقابل دوربین‌های تلویزیونی همدیگر را برادرانه به آغوش می‌کشند تا بر همگان اثبات شود که یک تفکر مشترک مبتنی بر <عوام‌زدگی> می‌تواند فارغ از مذهب، فرهنگ و آیین، راه خود را در اتحادی منسجم با دیگر همفکرانش چنان بیابد که در نهایت منجر به گسترش محدوده جغرافیایی خویش گردد. ‌
بقای پوپولیسم مبتنی بر نمایش برون‌گرایی است. حال چه ظهور این برون‌گرایی با صورت ظاهر و در میان جمع باشد و چه در قالب نوشتار و عکس چاپ شده بر صفحات مطبوعات و یا حتی در چارچوب تصاویر تهییج‌کننده در پس قاب جادویی تلویزیون.
پوپولیسم به هر شکلی که باشد، باید خود را به میان جمع کشاند تا بر ضدیتش با فردیت و حمایتش از <دید جمع‌گرایانه> مهر اثبات زند. از همین جهت است که پوپولیسم تمام هم خود را بر آن می‌نهد تا مجری سیاست‌هایی باشد که وجه حمایت از اکثریت در آنها غالب است.
به طور کلی تقسیم جامعه به دو بخش اکثریت و اقلیت و تاکید هر روزه بر وجود طبقات فقیر و غنی نهفته در آن دو بخش که مکررا توسط پوپولیست‌ها تبلیغ و ترویج می شود، نه‌تنها امری اتفاقی نیست که ناشی از همین نوع بینش حمایت از اکثریت فقیر است. در این مکتب فکری ارزش حمایت اکثریت از سیاست‌های پوپولیستی ارجح از توجه اقلیت به آن سیاست‌هاست و بنابراین پوپولیست‌ها تلا‌ش می‌کنند تا همیشه اکثریت را با خود همراه داشته و در همه حال آنها را راضی نگاه دارند.
پوپولیست‌ها از توجه اکثریت به خود به وجد می‌آیند تا هیجان ناشی از این توجه موجب سرعت بخشیدن به اجرای برنامه‌های پوپولیستی آنها شود. مسیری که طی آن معمولا‌ آنچه از نظر آنان طبقه اقلیت مرفه، نامیده شده نادیده گرفته می شود، چون هرچه باشد این جمع اقلیت نه بر <در معرض دیده شدن> ارزشی می‌گذارند و نه به شیوه ارائه نمایشی آن و بنابراین در معادلا‌ت موجود نمی‌توان برای این طبقه خاص سهمی قائل شد، چرا که نقش آنها بیشتر به تخریب وجوه پوپولیسم کمک می‌کند تا در حمایت از آن. یک پوپولیست باید به هر قیمتی دیده شود و البته در این بین آنچه بااهمیت می‌نماید نه قالب نمایش که ذات بروز آن است.
پس قائل شدن به انتخاب مسیر در به ظهور رسیدن آن، به خودی خود از گردونه دلمشغولی‌های پوپولیست‌ها خارج می‌شود تا امر مهم دیگری جایگزین آن شود. چیزی که فی‌النفسه می‌تواند با خود محدودیت‌های فراوانی به همراه آورد.
یک پوپولیست برای دیده شدن نیاز به رسانه دارد آن‌هم رسانه‌هایی که باید منحصرا او را تبلیغ و ترویج کنند چرا که هرچه از رقبا کمتر سخن به میان آید به ثواب نزدیک‌تر است، چون پوپولیسم از رقیب بیزار است و ترجیح می‌دهد تا همیشه خود به تنهایی یک قهرمان باقی بماند.
پس پوپولیست‌ها هیچگاه تمایل خود را برای بازی در میدانی که خود تنها بازیگر آن باشد مخفی نمی‌کند چه به عینه آشکار است که وقتی برنده این بازی تک نفره می‌تواند در سلک یک قهرمان تمام‌عیار بدرخشد، پس چه نیاز به رقیبی که این پیروزی شیرین را تحت‌تاثیر حضور خود کمرنگ نماید. از طرفی رسانه می‌تواند در سامان بخشیدن اذهان جامعه به سویی خاص نقش مهمی را ایفا کند و پوپولیسم نیز به خوبی بر این امر واقف شده است تا در تعاملی تنگاتنگ میان این دو جزء به ظاهر نامأنوس با یکدیگر و در میدانی بی‌رقیب، نوعی پوپولیسم رسانه‌ای متولد شود.
همان چیزی که قادر است هر چه بیشتر به اجرای مهم‌ترین جزء این تفکر،که تمایل فراوان در معرض دید قرار گرفتن است، جامه عمل پوشاند.
[مهران موسوی خوانساری]
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید