شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تفصیل اعمال حجّ تمتّع


تفصیل اعمال حجّ تمتّع
ـ مسأله: اعمال واجب حجّ تمتّع سیزده چیز می‏باشد، و چنین نیّت می‏کند: حجّ تمتّع بجا می‏آورم قربهًٔ الی‏ الله تعالی.
۱) احرام
ـ مسأله: اوّلین واجب از اعمال حج تمتّع: احرام است، و این احرام با احرام عمره تمتّع از نظر کیفیّت، شرایط، واجبات و محرمات بیست و پنجگانه یکی است، تنها در دو مورد اختلاف دارد:
۱) در نیّت فرق می‏کند بطوری که در احرام عمره قصد می‏کرد:(محرم می‏شود به احرام عمره تمتّع قربهٔ الی الله تعالی) و در احرام حج قصد می‏کند (محرم می‏شوم به احرام حج تمتّع قربهٔ الی‏ الله تعالی).
۲) در میقات فرق می‏کند، و میقات عمره تمتّع قبلاً بیان شد، و امّا میقات احرام حج تمتّع شهر مکّه مکرّمه است و از هرجای شهر که باشد اشکالی ندارد، و بین مکه قدیم و جدید فرقی نیست، البتّه بهتر است در مسجد الحرام احرام ببندد، بلکه احرام نزد مقام ابراهیم (ع) و یا در حجر اسماعیل (ع) افضل است.
ـ مسأله: بهترین اوقات برای احرام حج: روز ترویه است (هشتم ذی‏الحجّه) و اگر روز هشتم محرم نشد لازم است روز نهم احرام بپوشد و به عرفات برود.
ـ مسأله: اگر نتواند از مکّه مکرّمه احرام ببندد از هر جا که ممکن است ـ حتی از خود عرفات ـ محرم شود.
ـ مسأله: اگر عالماً و عامداً از غیر مکه معظّمه برای حج محرم شد احرامش باطل است و باید به مکّه برگردد و تجدید احرام نماید، و اگر بر نگشت و تجدید احرام نکرد حجّش باطل است.
ـ مسأله: اگر از روی جهل و یا فراموشی از غیر مکّه مکرّمه محرم شد باید به مکّه برگردد و احرام را تجدید نماید و اگر امکان برگشت نبود واجب است در هرجا که هست احرام را تجدید نماید و حجّش صحیح خواهد بود.
ـ مسأله: اگر به کلّی احرام را فراموش کند تا اینکه کلیه اعمال حج را انجام داد حجش صحیح است.
۲) وقوف در عرفات
ـ مسأله: دوّم از واجبات حج تمتّع: وقوف (یعنی بودن) در سرزمین عرفات است با قصد قربت، و چنین نیّت می‏کند: در سرزمین عرفات از اذان ظهر تا غروب آفتاب وقوف می‏کنم برای حج تمتّع قربهًٔ الی‏ الله.
ـ مسأله: حدود عرفات به وسیله علامتهای موجود تعیین شده است و وقوف خارج از آن کافی نیست.
ـ مسأله: وقت وقوف در عرفات از اوّل اذان ظهر روز نهم ذی‏الحجّه است تا غروب آفتاب، و این وقوف فی‏الجمله از ارکان حج است که ترک عمدی تمام آن موجب بطلان حج می‏شود ولی اگر مقداری از این وقت را عمداً ترک نماید معصیت کرده اما حج باطل نیست، و در غیر عمدش معصیت نیز نیست.
ـ مسأله: اگر کسی از روی فراموشی وقوف به عرفات را به کلّی ترک کرد تا وقت وقوف تمام شد حجّش صحیح است و به وقوف مشعر اکتفا می‏شود، و اگر تا وقت باقی است یادش آمد باید فوراً به عرفات برود و وقوف را انجام دهد چه آن وقت باقیمانده از وقت وقوف اختیاری عرفه باشد (که از اوّل اذان ظهر است تا غروب آفتاب) یا وقت اضطراری آن (که از اوّل غروب آفتاب روز عرفه است تا اذان صبح عید قربان) و در این صورت به هر اندازه که وقوف کند حتّی ربع ساعت یا کمتر کافی است و بودن تمام شب لازم نیست.
ـ مسأله: اگر از روی فراموشی قبل از غروب آفتاب از عرفات خارج شد چنانچه تا وقت باقی است متوجه شود باید به عرفات برگردد، و اگر متوجه نشد چیزی بر او نیست و حجش صحیح است.
ـ مسأله: اگر قاضی عامّه به ثبوت هلال حکم نمود و نزد شیعه ثابت نشد در موارد تقیّه دو صورت دارد:
۱) شیعه علم به خلاف ندارد، دراین صورت تبعیّت از قاضی عامّه نماید و وقوف عرفه و مشعر طبق فتوای آنها مانعی ندارد و حج صحیح است.
۲) شیعه علم به خلاف داشته باشد (مثلاً یقین دارد یا بیّنه شرعیّه اقامه شده که عرفه دوشنبه است و قاضی عامّه یکشنبه را عرفه قرار داده) اگر احتیاط حرجی باشد و با مشکل زیاد مواجه گرد بعید نیست بگوئیم وقوف بر طبق فتوای قاضی مجزی است و حج صحیح است ولی سزاوار است احتیاط ترک نشود، و در این صورت انجام دادن اعمال منی در روز عید حقیقی حرجی نیست و باید در مثال مزبور اعمال منی را روز سه شنبه انجام دهد.
۳) وقوف در مشعر الحرام
ـ مسأله: سوّم از واجبات حجّ تمتّع: وقوف (یعنی بودن) در مزدلفه (مشعرالحرام) است قربهٔ الی‏ الله تعالی.
ـ مسأله: واجب است بعد از آن که محرم شب عید از عرفات خارج می‏شود به مشعرالحرام برود، و احوط این است که شب را در مشعر باشد، و هنگامی که فجر طلوع کرد چنین نیّت می‏کند: در سرزمین مشعرالحرام وقوف می‏کنم از اذان صبح تا طلوع آفتاب برای حجّ تمتّع قربهًٔ الی‏ الله تعالی.
ـ مسأله: حدود مشعر (مزدلفهٔ) که به وسیله علامتهای موجود تعیین شده است معتبر و وقوف خارج از مشعر مجزی نیست، و وقوف در مشعر از واجبات اساسی حج است اگر کسی عمداً آن را ترک نماید حجّش باطل است.
ـ مسأله: وقوف در مشعر دو قسم است:
۱) وقوف اختیاری که از اوّل اذان صبح روز عید قربان است تا اوّل طلوع آفتاب، و مقدار رکن، وقوف در این فاصله است هرچند کم باشد و اگر کسی پس از گذشتن چند دقیقه از اذان صبح عمداً از مشعر خارج شد و تا طلوع آفتاب نماند معصیت کرده امّا حجش صحیح است.
۲) وقوف اضطراری مشعر دو وقت است: یکی از اوّل اذان مغرب شب عید تا اذان صبح، و دیگری از اوّل طلوع آفتاب روز عید قربان تا ظهر همان روز.
ـ مسأله: برای مردان در صورت اختیار وقوف اختیاری واجب است، امّا زنان و کودکان و بیماران و کسانی که از دشمن ترس دارند و اشخاص ضعیف که در شلوغی اذیت می‏شوند، مانند پیرمردان جایز است به همان وقوف اضطراری اول (مقداری از شب عید، از اذان مغرب به بعد) اکتفا نمایند و حج آنها صحیح است و کفّاره نیز ندارد، و افرادی که لازم است همراه این جمع باشند حکم همین جمع را دارند، یعنی به همان وقوف اضطراری اکتفا می‏کنند و کفّاره ندارند.
ـ مسأله: کسانی که جاهل به حکم یا موضوع بوده و یا ناسی و مضطرّ باشند به همان وقوف اضطراری اکتفا نموده و کفّاره نیز ندارند.
ـ مسأله: اگر وقوف اختیاری (مابین اذان صبح روز عید تا طلوع آفتاب) و اضطراری اوّل (از اذان مغرب تا اذان صبح شب عید) را درک نکرد لازم است وقوف اضطراری دوّم را (که مقداری از اوّل آفتاب صبح عید است تا ظهر) انجام دهد.
ـ مسأله: درک وقوفین چند قسم است:
۱) تنها وقوف اختیاری عرفه را درک کند و از وقوف به مشعر معذور باشد (به جهت اضطرار یا سایر عذرها) در این صورت حج صحیح است.
۲) تنها وقوف اضطراری عرفات را درک کرده باشد (مقداری از شب عید) حج او صحیح نیست.
۳) تنها وقوف اختیاری مشعر را درک کرده باشد و عمداً وقوف عرفات را ترک نکرده باشد بلکه به جهت عذری ترک شده، حج صحیح است اما اگر عمداً وقوف به عرفات را ترک کرده باشد حج صحیح نیست.
۴) تنها وقوف اضطراری مشعر را درک نماید، اگر وقوف عرفات را عمداً ترک نکرده باشد حج صحیح است و اگر عمداً وقوف عرفات را ترک کرده باشد حج صحیح نیست.
۵) هر دو وقوف اختیاری عرفات و مشعر را درک کند، حج صحیح است.
۶) اختیاری عرفه و اضطراری مشعر را درک نماید، حج صحیح است.
۷) اضطراری عرفه و اضطراری مشعر را درک نماید، حج صحیح است.
۸) اضطراری عرفه و اختیاری مشعر را درک نماید، حج صحیح است.
۹) هیچ یک از دو وقوف را درک نکند نه اختیاری و نه اضطراری آن را، حج باطل است، از روی علم باشد یا جهل، معذور باشد یا نباشد.
ـ مسأله: چنانچه محرم به احرام حج شد ولی حج از او فوت شد مانند اینکه هیچیک از وقوفین اختیاری و اضطراری را درک نکرد، باید اعمال عمره مفرد را انجام دهد یعنی از نیّت احرام حج به احرام عمره مفرده عدول نماید و اعمال آن را انجام دهد و محلّ شود و بقیّه مناسک مثل اعمال منی و مکّه از او ساقط است.
ـ مسأله: یکی از مستحبّات وقوف در مشعر، جمع‏آوری مقداری سنگ ریزه است برای رمی جمرات در منی و جایز است بیشتر از آنچه رمی می‏نماید بردارد که اگر تعدادی خطا کرد از زیادی استفاده نماید گرچه اگر کم برداشت یا کم آورد می‏تواند از ریگهای منی یا وادی محسّر استفاده کند.
۴) رمی جمره عقبه
ـ مسأله: چهارم از واجبات حج تمتّع: رمی جمره عقبه است، و سه جمره در منی موجود است که آخرین آنها به طرف مکّه مکرّمه به نام جمره عقبه می‏باشد.
ـ مسأله: واجب است انسان بعد از طلوع آفتاب روز عید از مشعر به منی برود تا اعمال مخصوص منی را انجام دهد که اوّل آنها رمی می‏باشد.
ـ مسأله: واجبات رمی چند چیز است:
۱) نیّت با قصد قربت به این صورت: رمی می‏کنم جمره عقبه را به هفت سنگ ریزه برای حجّ تمتّع قربهًٔ الی‏ الله تعالی.
۲) باید هفت سنگ ریزه رمی کند، نه زیادتر و نه کمتر، امّا اگر احتیاطاً چند سنگ ریزه اضافه بزند اشکالی ندارد.
۳) باید سنگ ریزه‏ها به جمره برسد (بخورد) و اگر در بین راه به چیز دیگری بخورد اشکال ندارد.
۴) باید سنگ ریزه‏ها را پرتاب کند و گذاشتن سنگ ریزه بر جمره کافی نیست.
۵) زدن ریگها یکی پس از دیگری باشد، یعنی در هفت نوبت پرتاب شود نه اینکه همه را باهم بزند.
۶) رمی در روز باشد یعنی از اوّل طلوع آفتاب تا غروب، مگر کسانی که شبانه از وقوف اضطراری مشعر استفاده کرده و وارد منی شده‏اند مانند زنها که می‏توانند شب رمی نمایند.
ـ مسأله: هرگاه شک کند که سنگ ریزه‏ها به جمره رسیده یا نه، بنا به نرسیدن بگذارد و سنگ دیگری بزند مگر آنکه شک وی وقتی باشد که شب داخل شده و یا مشغول انجام واجب دیگری مانند قربانی شده باشد که در این دو صورت به شک اعتنا نکند، بلکه اقوی عدم اعتناء به شک است اگر شک بعد از اتمام رمی حاصل شد چه شک در عدد باشد یا در یکی از واجبات رمی شک کند.
ـ مسأله: لازم است این ریگها بکر باشند یعنی با آنها قبلا رمی جمره نشده باشد، و باید متوسّط باشد نه خیلی ریز و نه خیلی درشت مثلاً به اندازه یک بند انگشت، و جنس آن باید سنگ باشد پس کلوخ و چوب و خزف و امثالش کفایت نمی‏کند، و لازم نیست سنگ ریزه‏ها پاک باشند، امّا باید سنگ ریزه‏ها از محدوده حرم برداشته شود.
ـ مسأله: لازم نیست که سنگ ریزه‏ها را بطور متوالی رمی کند، بلکه جایز است دراثنای رمی کمی استراحت نماید، امّا اگر فاصله زیاد شد اعاده کند.
ـ مسأله: رمی جمرات از طبقه فوقانی حتّی در غیر حال اضطرار جایز است.
۵) قربانی
ـ مسأله: پنجم از واجبات حج تمتّع: قربانی در منی است در روز عید قربان.
ـ مسأله: واجبات قربانی عبارتند از:
۱) نیّت کند.
۲) از انعام ثلاثه باشد (شتر یا گاو یا گوسفند).
۳) دارای سنّ خاصّی باشد.
۴) تامّ الخلقه باشد.
۵) در روز عید یا ایّام تشریق باشد.
۶) در منی باشد.
۷) ترتیب را رعایت کند.
۸) قربانی را از محدوده حرم خارج نکند.
ـ مسأله: باید خود حاجی با قصد قربت نیّت کند، مثلاً بگوید: قربانی می‏کنم از برای حج تمتع قربهٔ الی‏ الله تعالی، و اگر قصّاب قربانی را می‏کشد، هر دو نیّت کنند، و چنانچه فقط حاجی نیّت کرد کافی است.
ـ مسأله: یک قربانی تنها برای یک نفر کافی می‏باشد و برای دو نفر یا بیشتر کافی نیست مگر در حج مستحبی.
ـ مسأله: قربانی باید از جنس شتر یا گاو و یا گوسفند باشد.
ـ مسأله: شتر قربانی باید علی‏الأحوط الأولی پنج سالش تمام شده و داخل سال ششم شده باشد، و گاو و بز دو سالش تمام شده و داخل سال سوم شده باشد، و گوسفند یک سالش تمام شده باشد، گرچه در گوسفند هفت ماهه کفایت می‏کند.
ـ مسأله: قربانی بایستی از جمیع اعضاء سالم باشد، بنا بر این قربانی کور و شل بیّن و گوش بریده و شاخ داخلی شکسته و اخته کرده و دندان شکسته و امثالش و همچنین حیوان بسیار لاغر کفایت نمی‏کند.
ـ مسأله: بعضی از گوسفندها که خلقهًٔ دنبه ندارند اشکالی ندارد و اگر به حسب خلقت باید دنبه داشته باشد امّا به جهتی از جهات ندارد کافی نیست. و اگر تخم حیوان را کوبیده باشند یا رگ او مالیده شده باشد اشکالی ندارد، و همچنین اگر شاخ خارجی او شکسته باشد کافی است، و اگر خود دندان افتاده باشد اشکالی ندارد، و مکروه است که گوشش سوراخ یا شکافته و یا پیچیده شده باشد.
ـ مسأله: شرایطی که برای قربانی ذکر شد در صورتی است که مقدور باشد امّا اگر قربانی کامل پیدا نشود و به قربانی ناقص دسترسی دارد باید همان ناقص را قربانی کند.
ـ مسأله: اگر قربانی ناقص نیز مقدور نبود چنانچه خود حاجی تا آخر ذی‏الحجّه در مکه مکرّمه می‏ماند و می‏تواند قربانی تهیّه کند باید آن را تهیّه نموده و قربانی کند، و اگر نمی‏ماند و می‏تواند به شخص امینی پول بدهد تا برایش قربانی کند این کار را انجام دهد، و اگر این نیز ممکن نشد عوض قربانی باید ده روز روزه بگیرد.
ـ مسأله: ده روز روزه عوض قربانی باید سه روزش در حج و هفت روزش در وطن باشد، و سه روز در حج باید در ماه ذی‏الحجّه باشد همراه با شرایط زیر:
۱) سه روز متّصل یا در حکم اتّصال باشد.
۲) در ایّام تشریق (دهم و یازدهم و دوازدهم) نباشد مگر اینکه روز دوازدهم و سیزدهم در منی نباشد که در این صورت جایز است و می‏تواند روزه بگیرد.
ـ مسأله: می‏تواند روزه را تا آخر ذی‏الحجّه تأخیر بیندازد مگر اینکه دو روز عرفه و ترویه را روزه گرفته باشد که باید بلافاصله پس از بازگشت از منی روز سوّم را روزه بگیرد و تأخیر نیندازد، و واجب است این سه روز را در منی یا مکّه روزه شود، و چنانچه عذری داشت در بین راه و اگر از آن نیز معذور بود در وطن انجام دهد، و چنانچه بدون عذر در منی و مکّه و سفر روزه نگرفت معصیت کرده ولی روزه‏اش در وطن صحیح خواهد بود.
ـ مسأله: اگر از قربانی و بدلش (روزه) معذور بود چیزی بر او نخواهد بود.
ـ مسأله: اگر سه روز روزه گرفت سپس قربانی پیدا شد کشتن آن بر او واجب نیست، گرچه بهتر است.
ـ مسأله: هرگاه قربانی را به خیال اینکه لاغر نیست خرید و بعد از ذبح معلوم شد لاغر بوده، یا به اعتقاد اینکه لاغر است خرید بعد از ذبح معلوم شد لاغر نبوده، یا موقع خرید لاغر نبود ولی موقع ذبح لاغر شد در هر سه صورت کافی است، امّا اگر پیش از ذبح معلوم شود لاغر بوده کافی نیست علی‏الأحوط.
ـ مسأله: چنانچه به اعتقاد کامل بودن خرید و معلوم شد ناقص است اگر پولش را پرداخته کافی است و اگر پولش را نپرداخته لازم است ـ علی‏الاحوط ـ تبدیل نماید و اگر با اعتقاد به ناقص بودن خرید و بعد معلوم شد کامل است کافی است حتی اگر بعد از ذبح معلوم شود در صورتی که قصد قربت شده باشد.
ـ مسأله: احتیاط مستحب آن است که گوشت قربانی را به سه قسمت تقسیم کند: از یک سوّم آن خود و عیالش بخورند و یک ثلث به فقیر بدهد و یک سوّم آن را به دیگران هدیه بدهد، بلی جایز نیست همه آن را خود و عائله‏اش بخورند اگر آنها فقیر نباشند یا واجب النفقه وی باشند، و جایز نیست همه قربانی را به غیر فقیر بدهد اگر فقیری باشد و بتواند به او برساند.
ـ مسأله: لازم نیست خود انسان شخصاً کشتن قربانی را انجام دهد، بلکه می‏تواند نایب بگیرد در این صورت باید صاحب قربانی نیّت نماید و نایب لازم نیست نیّت کند گرچه احوط است.
ـ مسأله: واجب است قربانی را در روز عید یا در طول ایّام تشریق (دهم، یازدهم و دوازدهم ذی‏الحجّه) بکشد و تأخیر آن جایز نیست، امّا اگر با عذر یا بدون عذر تأخیر انداخت تا آخر ذی‏الحجّه می‏تواند قربانی کند و او را کفایت می‏نماید.
ـ مسأله: واجب است قربانی را در منی بکشد و در غیر منی کافی نیست، امّا کشتارگاههایی که جدیداً احداث شده و گفته می‏شود بیرون از حدود منی است، به جهت اضطرار و عسر و حرج و مانند آن، قربانی در آنها کفایت می‏کند.
ـ مسأله: واجب نیست قربانی بعد از رمی و قبل از حلق یا تقصیر باشد، و اگر از روی عمد یا فراموشی یا نادانی بر خلاف ترتیب یاد شده عمل کند اشکالی ندارد.
ـ مسأله: نباید چیزی از قربانی را از محدوده حرم خارج کند مگر اینکه در منی و محدوده حرم مورد مصرف نباشد.
۶) حلق یا تقصیر
ـ مسأله: ششم از واجبات حج تمتّع: حلق یا تقصیر است.
ـ مسأله: بر مردان واجب است پس از قربانی، حلق (تراشیدن تمام سر) یا تقصیر نمایند (کم کردن مقداری از ناخن یا موی سر یا صورت) و بین حلق یا تقصیر مخیّر می‏باشند، گرچه افضل حلق است مخصوصاً برای صروره یعنی: کسی که برای اولین بار به مکه مکرّمه مشرّف شده است، خواه برای خود حج کند یا نایب باشد، بلکه حلق احوط است، و پسر بچه‏ها در حکم مردها می‏باشند، امّا تراشیدن سر بر زنان و دختران حرام است ـ علی‏الأحوط ـ و باید آنها تقصیر نمایند.
ـ مسأله: واجبات حلق یا تقصیر سه چیز است:
۱) نیّت کند.
۲) در منی باشد.
۳) ترتیب رعایت شود، علی الاحوط.
ـ مسأله: واجب است هریک از حلق یا تقصیر با نیّت قربهًٔ الی‏ الله انجام شود و این را باید شخص حاجی نیت کند نه کسی که سر را می‏تراشد، مثلاً می‏گوید: حلق یا تقصیر می‏کنم برای حجّ تمتّع قربهًٔ الی الله تعالی.
ـ مسأله: باید حلق یا تقصیر در روز انجام شود و جایز است تأخیر آن تا آخرین روز از ایّام تشریق، امّا مضطرّ می‏تواند در شب انجام دهد.
ـ مسأله: هرگاه حلق یا تقصیر را انجام نداده و از منی بیرون رود (چه عمداً بیرون رود یا از روی فراموشی و یا نادانی و یا اضطرار) واجب است به منی بر گردد و حلق یا تقصیر را انجام دهد حتّی اگر بعد از ماه ذی‏الحجّه باشد، و چنانچه امکان برگشت به منی را نداشت هرجا که هست حلق یا تقصیر نماید، و واجب نیست موی سر را به منی بفرستد گرچه مستحب است.
ـ مسأله: چنانچه در غیر منی حلق یا تقصیر را انجام داد بعداً متوجّه شد که می‏بایست در منی انجام دهد باید برگردد و در منی انجام دهد و چنانچه امکان برگشت نداشت هرجا که هست حلق یا تقصیر را اعاده نماید و حلق یا تقصیر در مسأله قبلی و این مسأله باید فوراً انجام شود.
ـ مسأله: ترتیب بین اعمال منی واجب نیست، گرچه احوط است یعنی: اوّل رمی جمره عقبه و بعد قربانی و بعدش حلق یا تقصیر.
ـ مسأله: رمی جمره عقبه باید در روز عید (دهم ذی‏الحجّه) باشد، ولی قربانی و حلق یا تقصیر را می‏تواند تا آخر ایّام تشریق تأخیر بیندازد.
ـ مسأله: لازم نیست حلق را با تیغ انجام دهد، بلکه با ماشینهای اصلاح (شماره صفر) نیز کفایت می‏کند.
ـ مسأله: اقوی این است که پس از حلق یا تقصیر تمام محرّمات احرام حلال می‏شود غیر از استعمال بوی خوش و استفاده از زن که بعد از طواف نساء حلال خواهد شد، بلی مکروه است برای مردان پوشیدن لباس دوخته و پوشاندن سر تا بعد از سعی.
ـ مسأله: در مواردی که به جای قربانی بخواهد روزه بگیرد، با حلق یا تقصیر حلّیت از محرّمات حاصل می‏شود حتّی اگر هنوز سه روز روزه را نگرفته باشد. و همچنین اگر وظیفه‏اش این بود که پول قربانی را در نزد شخص امینی بگذارد و گذاشت گرچه هنوز آن شخص قربانی را تهیّه نکرده و ذبح ننموده است با حلق یا تقصیر محرّمات احرام حلال خواهد شد.
۷) طواف زیارت
ـ مسأله: هفتم از واجبات حج تمتّع: طواف حج تمتّع است که طواف زیارت نام دارد، و این طواف مانند طواف عمره تمتّع است در کلیه واجبات و شرایط آن، مگر در نیّت، که چنین قصد می‏کند: طواف زیارت بجا می‏آورم برای حجّ تمتّع قربهًٔ الی الله تعالی.
۸) دو رکعت نماز طواف
ـ مسأله: هشتم از واجبات حج تمتّع: دو رکعت نماز طواف حج تمتّع است نزد مقام ابراهیم (ع) یا پشت آن، و این نماز با نماز طواف عمره تمتّع فرقی ندارد مگر در نیّت، که چنین نیّت می‏کند: دو رکعت نماز طواف حج تمتّع بجا می‏آورم قربهٔ الی‏ الله تعالی.
۹) سعی بین صفا و مروه
ـ مسأله: نهم از واجبات حج تمتّع: سعی بین صفا و مروه است. و کیفیّت و شرایط آن مانند کیفیّت سعی در عمره تمتع است، و تنها در نیت تفاوت دارد، و چنین قصد می‏کند: سعی بین صفا و مروه انجام می‏دهم برای حج تمتّع قربهًٔ الی الله تعالی.
ـ مسأله: بعد از این سعی تقصیر نیست، بر خلاف سعی در عمره.
ـ مسأله: بهتر این است که همان روز عید پس از انجام رمی جمره عقبه و قربانی و حلق یا تقصیر حاجی به مکّه معظّمه برود و اعمال مکه (طواف، نماز طواف و سعی) را انجام دهد گرچه تا روز سوّم تأخیرش جایز است بدون کراهت، و تأخیرش تا آخر ذی‏الحجّه جایز است با کراهت.
ـ مسأله: تقدیم طواف حج و نماز طواف و سعی و همچنین طواف نساء و نمازش بر وقوفین در حال اختیار جایز نیست ولی برای افراد معذور اشکالی ندارد، مانند زنی که از حیض و نفاس ترس داشته باشد، و همچنین بیمار و پیر مرد و پیر زنی که براثر ازدحام انجام این اعمال بعد از منی بر آنها مشقت داشته باشد، و همینطور شخص مضطر می‏تواند آنها را تقدیم کند و پس از انجام اعمال منی و بیتوته آن مناسکش تمام و حجّش صحیح است انشاء الله.
ـ مسأله: با انجام طواف حج و نماز طواف و سعی، استعمال بوی خوش نیز حلال می‏شود.
۱۰) طواف نساء
۱۱) نماز طواف نساء
ـ مسأله: دهم و یازدهم از واجبات حجّ تمتّع: طواف نساء و نماز طواف نساء است.
ـ مسأله: کیفیّت و شرایط این دو مانند کیفیّت و شرایط طواف عمره تمتّع و نمازش می‏باشد فقط در نیّت فرق است، که در اینجا چنین قصد می‏نماید: طواف نساء بجا می‏آورم برای حج تمتّع قربهًٔ الی الله تعالی، و نماز طواف نساء بجا می‏آورم برای حج تمتّع قربهًٔ الی الله تعالی.
ـ مسأله: با انجام طواف نساء و نماز آن زن نیز حلال می‏شود و این طواف با نمازش بر زن و مرد، کوچک و بزرگ، واجب است.
۱۲) بیتوته در منی
ـ مسأله: دوازدهم از واجبات حج تمتّع: بیتوته در منی است، یعنی: شب در منی بماند، و فرقی نمی‏کند که در این مدّت خواب باشد یا بیدار.
ـ مسأله: ماندن شب یازدهم و دوازدهم ذی‏الحجّهٔ (و در بعضی موارد نیز شب سیزدهم) در منی واجب است و لازم است به قصد قربهٔ الی‏ الله بماند، و چنین نیّت می‏کند: امشب در منی بیتوته می‏کنم برای حج تمتّع قربهًٔ الی الله تعالی.
ـ مسأله: در سه مورد ماندن شب سیزدهم نیز واجب می‏شود:
۱) اگر در حال احرام شکار کرده باشد.
۲) چنانچه در حال احرام با زن نزدیکی کرده باشد.
۳) اگر تا غروب آفتاب روز دوازدهم از منی خارج نشده باشد.
ـ مسأله: برای بیتوته در منی نیمی از شب کفایت می‏کند، چه نیمه اوّل شب باشد (از اوّل اذان مغرب تا نصف شب) یا نیمه آخر شب (از نصف شب تا اذان صبح) و مقصود از نصف شب: نیمه از اوّل اذان مغرب تا اذان صبح است، گرچه احوط مراعات نیمه تا طلوع آفتاب است برای کسی که نیمه اوّل شب را در منی بیتوته می‏کند، و هرگاه عمداً بیتوته در منی را ترک نماید کفّاره‏اش برای هر شب یک گوسفند است.
ـ مسأله: اگر در منی نماند در چهار مورد معصیت نکرده و کفّاره نیز ندارد:
۱) کسی که از مکّه معظّمه به قصد منی بیرون آمده و در بین راه به خواب رود.
۲) کسی که شب را در مکّه بماند و حال آنکه نصف شب را به عبادت مشغول بوده است.
۳) اگر در منی جا نباشد یا عذری مانع آن شود مانند بیماری، یا ترس بر جان یا عرض یا مال خود داشته باشد.
۴) کسی که جاهل به حکم یا موضوع بوده، یا فراموش کرده، یا غافل بوده و یا عذر دیگری داشته باشد.
ـ مسأله: چنانچه تا غروب آفتاب روز دوازدهم در منی ماند واجب است نیمی از شب سیزدهم را در منی بماند، و هرسه جمره را در روز سیزدهم رمی کند، و چنانچه عمداً نماند معصیت کرده و کفّاره‏اش یک گوسفند است.
ـ مسأله: برای شخص صروره ـ یعنی کسی که اوّلین بار به حج مشرّف می‏شود ـ مستحب است که شب سیزدهم را نیز در منی بماند و روز سیزدهم رمی کند، و همچنین کسی که مرتکب بعضی از محرّمات احرام شده باشد، بلکه برای عموم حجّاج بهتر است.
ـ مسأله: حاجی میتواند به جای بیتوته در منی، نیمی از شب را در شهر مکه مکرمه به عبادت مشغول شود مثلاً نماز یا قرآن یا دعا بخواند.
۱۳) رمی جمرات
ـ مسأله: سیزدهم از واجبات حج تمتّع: رمی (زدن سنگ ریزه) به جمرات سه گانه است (صغری و وسطی و عقبه) در روز یازدهم و دوازدهم (و چنانچه ماندن شب سیزدهم در منی واجب بود روز سیزدهم نیز باید جمرات سه گانه را رمی نماید) به قصد قربهٔ الی الله تعالی، و چنین نیّت می‏کند: رمی می‏کنم این جمره را با هفت سنگ ریزه برای حج تمتع قربهٔ الی الله تعالی.
ـ مسأله: وقت رمی جمرات از اوّل طلوع آفتاب است تا غروب آفتاب و رعایت ترتیب لازم است، یعنی: اوّل هفت سنگ ریزه به جمره صغری. سپس هفت سنگ ریزه به جمره وسطی. سپس هفت سنگ ریزه به جمره عقبه می‏زند. که مجموعاً بیست و یک سنگ ریزه در هر روز می‏شود.
ـ مسأله: افرادی که از رمی در روز معذورند مانند زنان و کودکان و بیماران و کسانی که از شلوغی یا از دشمن ترس دارند می‏توانند شب رمی نمایند.
ـ مسأله: شخص مختار واجب است شخصاً رمی را انجام دهد و تا زمانی که مضطّر نباشد نمی‏تواند نایب بگیرد و واجباتی را که در رمی جمره عقبه در روز عید ذکر شد اینجا نیز باید رعایت کند.
ـ مسأله: موالات و پی در پی بودن در رمی هفت سنگریزه شرط نیست، بلی در فاصله زیاد باید اعاده کند، اما استراحت مختصر در بین آنها مانعی ندارد، و بین جمره صغری و وسطی و عقبه فاصله زیاد اشکال ندارد و می‏تواند اوّلی را اوّل صبح و دوّمی را ظهر و سوّمی را نزدیک غروب انجام دهد.
ـ مسأله: اگر رمی سه جمره را عمداً ترک نمود معصیت کرده ولی حج او باطل نیست و کفّاره ندارد و موجب باقی ماندن هیچ یک از محرّمات احرام نمی‏شود، و اگر جهلاً یا از روی فراموشی و اضطرار یا عذر دیگری بود معصیت نکرده وکفّاره ندارد ولی در تمام اقسام باید آن را قضا کند.
ـ مسأله: اگر رمی جمرات را فراموش کند و به مکه مکرّمه برود باید به منی برگردد و آن را قضا نماید، و چنانچه به یاد نیاورد تا اینکه به شهر خود بازگشت باید سال بعد خودش یا نایبش آن را قضا کند.
منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت


همچنین مشاهده کنید