جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جنگ افروزی جنون حاکم بر کاخ سفید


جنگ افروزی جنون حاکم بر کاخ سفید
تهدیدات جنون آمیز بوش برای شروع جنگ جهانی سوم جامعه جهانی را ملتهب ساخته است . حتی اظهارات سخنگوی کاخ سفید که تهدیدات بوش را « لفاظی برای جلب توجه جامعه جهانی » نامید و سعی کرد از اهمیت و حساسیت سخنان وی بکاهد نیز نتوانسته از شدت التهابات ایجاد شده بکاهد.
به راستی علت و انگیزه بوش برای بیان چنین تهدیداتی چه بوده است چرا بوش با این لحن تهدیدآمیز سخن گفته و مخاطبین پیام بوش چه کسانی هستند خوبست در این باره قدری به تامل بپردازیم تا به ریشه ها علل و انگیزه های این تهدید بهتر پی ببریم و ببینیم رئیس جمهوری که فقط جنگ افروزی و جنایت را آموخته برای آینده چه طرحهائی در چنته دارد
رمز اصلی تهدیدات اخیر بوش را بایستی با در نظرگرفتن شکست مشترک آمریکا و اروپا در منصرف کردن « ولادیمیر پوتین » در سفر به ایران و برگزاری موفقیت آمیز اجلاس سران کشورهای حوزه خزر جستجو کرد. شخص بوش « کاندالیزارایس » وزیر خارجه آمریکا « رابرت گیتس » وزیر دفاع آمریکا « اولمرت » نخست وزیر رژیم صهیونیستی « نیکلاسارکوزی » رئیس جمهور تازه کار فرانسه « آنجلامرکل » صدراعظم آلمان و چه بسا کسانی دیگر که حاضر نشده اند نامشان فاش گردد سعی کردند پوتین را از سفر به ایران باز دارند. البته ظاهر قضیه در پوشش تلاش برای انزوای ایران مطرح می شد ولی در میدان عمل هدف آن بود که نگذارند روسیه از انزوای پس از فروپاشی اتحاد شوروی خارج شود و ابتکار عمل در تصمیمات پیرامون را به تدریج دردست بگیرد.
سیر تحولات دو هفته اخیرمطابق اراده وخواست غرب و صهیونیست ها به پیش نرفته و عمق خشم و دلواپسی غرب و بویژه آمریکا را در کلام خشم آلود بوش می توان اندازه گیری کرد. پوتین در سفر به آلمان و در مسکو بر ماهیت فعالیتهای صلح آمیز ایران صحه گذاشت و تصریح نمود که ایران از فعالیتهای هسته ای خود مقاصد نظامی ندارد. این در واقع خط بطلان بر تمامی تبلیغات و شانتاژسیاسی ـ نظامی در طول سالهای اخیر است که با قطعی معرفی کردن فرضیه وجود اهداف نظامی از فعالیتهای اتمی ایران نتیجه می گرفتند که بایستی به هر قیمت ممکن و بهر صورت ممکن با فعالیتهای هسته ای ایران مقابله کرد. خشم امروز بوش از این دیدگاه است که معنی و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند. در واقع غرب و بویژه آمریکا مایل نبوده و نیستند که مسکو موضعی بر خلاف نظر و اراده آنها داشته باشد و با اتخاذ مواضع مستقل دیدگاه و ادعای غرب را بی اعتبار سازد.
پوتین از سفر به ایران برای اثبات « اراده سیاسی کرملین » بهره برداری کرد و نشان داد که مسکو دوران نقاهت پس از فروپاشی اتحادشوروی را پشت سرگذاشته و دیگر حاضر نیست در هر حرکت غیرقابل توجیه غرب شریک جرم و اشنگتن شود.
شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که ـ مواضع انتقادآمیز مسکو علیه واشنگتن ـ فقط به موضوع ایران هم محدود نمی شود. پوتین در بازگشت از تهران در نخستین اظهارات رسمی خود سیاستهای آمریکا در سطح جهانی را به باد انتقاد گرفت و صریحا خواستار پایان اشغال عراق و تجدید نظر در سیاستهای واشنگتن شد.
اظهارات تهدیدآمیز بوش در چنین شرایطی بایستی با در نظرگرفتن مواضع اخیر کرملین بررسی شود تا معنی و مفهوم حقیقی خود را پیداکند. دلایل موجهی وجود دارد که این اظهارات بوش در واقع تهدید مسکو بوده است . چرا که تهدید ایران در طول سالهای اخیر مرتبا تکرار شده و مطلقا تازگی ندارد. اما اعتراف به اینکه جنگیدن با ایران فقط به مرزهای جغرافیایی ایران محدود نمی شود و به جنگ جهانی سوم منجر خواهد شد سخن جدیدی است که صراحتا بوی تهدید مسکو از آن به مشام می رسد و هشداری است که بوش می خواهد با بیان آن به پوتین بفهماند که سرکشی از مواضع واشنگتن و عدم هماهنگی مسکو در راه اعمال فشار علیه ایران برای مسکو به قیمت آسیب دیدن در جنگ جهانی سوم منجر خواهدشد! که البته بلوف بزرگی است که فقط ابعاد خشم کاخ سفید از مواضع اخیر پوتین را برملا می کند.
ممکن است کسانی تصور کنند که تهدید مسکو توسط بوش هدف اظهارات اخیر وی نبوده و فقط ایران را دربر می گرفته است . این احتمال بسیار ضعیف و غیرقابل قبول است چرا که در اینصورت ضرورتی نداشت از « احتمال وقوع جنگ جهانی سوم » سخن بمیان آید بلکه می توانست فقط محدود به تهدید ایران باشد. اما استفاده بوش از واژه جنگ جهانی سوم بدان معنی است که وی از جنگی سخن بمیان آورده که قدرتهای جهانی هم در آن حضور و نقش دارند و مشخصا رو در روی یکدیگر قرار می گیرند.
البته بوش در گذشته نیز از این قبیل تهدیدها علیه سایر قدرتهای جهانی استفاده کرده و مشخصا در نخستین ماههای پس از سقوط صدام به تهدید ۷ کشور بزرگ جهان از جمله چین هند و روسیه پرداخت و آنها را به برخورد نظامی تهدید کرد لکن هرگز حاضر نشد این تهدید خود را پس بگیرد.
این تهدیدات در آن زمان چنین ارزیابی شد که واشنگتن سعی دارد نظم نوین دلخواه خود را به هر قیمت ممکن تحمیل کند و اگر سایر قدرتهای جهانی برای انجام چنان تغییراتی مقاومت کنند حتی با آنها نیز درگیر خواهد شد. اما سئوال اینست که مگر بوش با اشغال عراق و سقوط صدام در فکر انجام چه طرحی بود که لازمه اش تهدید نظامی سایر قدرتهای جهانی باشد فراموش نکنیم که اشغال عراق مقدمه ای برای اجرای « طرح خاورمیانه بزرگ » بود. نو محافظه کاران با اشغال عراق سعی داشتند اقدامات عملی برای اجرای این طرح در سایر کشورهای عربی خاورمیانه را به اجرا گذارند. ولی تبدیل عراق به باتلاقی برای نظامیان آمریکائی و شکست مطلق آمریکا و متحدینش درعراق زمینه های عملی برای اجرای موفقیت آمیز طرح خاورمیانه بزرگ را نیز از میان برده است . در چنین شرایطی تهدید بوش بدین معنی خواهد بود که وی سایر قدرتهای جهانی تهدید می کند که مقابله با ایران را به هر قیمت ممکن و حتی به قیمت شروع جنگ جهانی سوم نیز ادامه خواهد داد!
این اظهارات جنون آمیز که آشکارا جنون جنگ افروزی بوش و دستیارانش را بیان می کند احساسات سرکوب شده نو محافظه کاران را نشان می دهد که در آخرین ماههای حضور در کاخ سفید برای تکمیل طرحهای ضدایرانی خود حاضرند دنیا را به آتش بکشانند! با این حساب آیا می توان پذیرفت که تهدیدات بوش یک « لفاظی ساده » بوده است پاسخ این سئوال منفی است چرا که بررسیها نشان می دهد بوش فاقد پیچیدگیها و ظرافت های مورد انتظار از یک رئیس جمهور هوشمند و عاقل است وی مطلقافرصت شناس نیست و قاعدتا از دیدگاه اطرافیانش این تهدیدات کاملا بی موقع و بطور ناخواسته از دهانش بیرون آمد و بطور ناخودآگاه اصلی ترین هدف استراتژیک نومحافظه کاران برای آینده را « لو » داده است و مطالبی را بازگو کرده است که اطرافیانش برای آینده محسوب می شود. فراموش نکنیم که بوش در گذشته نیز در توجیه جنگ عراق و دربیان ضرورت اشغال عراق گفته بود که ۵۰ سال بعد خواهید فهمید که هدف اصلی از حمله به عراق چه بوده است
در واقع واشنگتن با احساس اینکه تنها ابرقدرت مطرح در جهان محسوب می شود برای « مبارزه طلبی » سعی دارد دیگران را « تحریک به واکنش » کند تا با استفاده از بازوی نظامی خود همچنان تنها ابر قدرت بلامعارض باقی بماند اما بنظر می رسد که همین رفتارهای جنون آمیز باعث فرو افتادن در باتلاق عراق شده که حتی با کشتار دستجمعی مردم مظلوم عراق هم راه نجاتی برایش قابل پیش بینی نیست .
ذهنیت دیگر هم در این مقوله وجود دارد که ثابت می کند حتی بدون تهدید صریح بوش هم در حال حاضرآمریکا سرگرم ایجاد زمینه های وقوع جنگ جهانی سوم است . اگر در یک تصویر کامل به بررسی نقش امروز آمریکا در عراق افغانستان لبنان و فلسطین اشغالی بپردازیم و حمایت آشکار واشنگتن از تجاوزهوایی اسرائیل به سوریه را بر آن بیفزائیم به این جمع بندی خواهیم رسید که آمریکا با جنگ افروزی در خاورمیانه سرگرم شکل دادن به یک جنگ صلیبی جدید علیه دنیای اسلام است . تهدیدات اخیر بوش علیه ایران را هم بایستی در همین مقوله ارزیابی کرد. اما اینکه چگونه یک جنگ صلیبی جدید ممکن است به « جنگ جهانی سوم » منجر شود به اهمیت و نقش حیاتی انرژی و « امنیت انرژی » در دنیای معاصر باز می گردد. بوش از این بابت حتی بطرز احمقانه ای به اروپا نیز چنگ و دندان نشان می دهد و می گوید که برای سلطه بر منابع نفتی خاورمیانه حتی حاضر است جنگ جهانی سوم را هم به راه اندازد!
بدین ترتیب آیا اروپای صنعتی وتشنه انواع حاملهای انرژی حاضر است در ماجراجوئی های جنون آمیز بوش سرمایه گذاری کند و به جنگی دامن بزند که زیانش در هر صورت متوجه اروپا نیز خواهد شد البته ممکن است « نیکلاسارکوزی » بعنوان مهره چهارم سازمان جاسوسی « موساد » در فرانسه و رئیس جمهور کنونی این کشور به این سئوال پاسخ مثبت بدهد ولی کاملا بعید است که اروپا با این افکار پریشان بوش و همراهانش موافق باشد.
اهداف و برنامه های آمریکا و اروپا در این مقوله هرچه باشد در یک نکته تردید نیست و آن اینکه اشغال عراق نشان داده است آغازگران جنگ ممکن است با اهداف خاصی جنگ و جنایت را آغاز کنند ولی نه تنها به هیچ یک از اهداف خود نخواهند رسید بلکه حتی قادر نیستند پایان جنگی را که خود آغاز کرده اند به درستی و با اراده خود مشخص کنند این ننگ بزرگی برای مردم آمریکاست که رئیس جمهورشان بجای اندیشیدن به صلح و امنیت فقط به طبل جنگ می کوبد و با اظهارات جنون آمیز خود باقیمانده متحدین آمریکارا هم پراکنده می سازد بطوریکه نهایتا بجز چند کشور دست چندم همانند انگلیس کسی در اطراف آمریکا باقی نمانده است .
تهدیدات اخیر بوش بایستی با درنظرگرفتن مواضع اخیرکرملین بررسی شود. دلایل موجهی وجود دارد که اظهارات بوش در واقع تهدید مسکو بوده است
تهدید ایران به جنگ در طول سالهای اخیر مرتباتکرار شده ومطلقا تازگی ندارد اما اعتراف به اینکه جنگیدن با ایران فقط به مرزهای جغرافیایی ایران محدود نمی شود و به جنگ جهانی سوم منجر خواهد شد سخن جدیدی است که صراحتا بوی تهدید مسکو از آن به مشام می رسد
بوش با هشدار به پوتین می خواهد به مسکو بفهماند که سرکشی از مواضع واشنگتن و عدم هماهنگی مسکو در راه اعمال فشار علیه ایران به قیمت آسیب دیدن در جنگ جهانی سوم منجر خواهد شدکه البته بلوف بزرگی است که فقط ابعاد خشم کاخ سفید از مواضع اخیر پوتین را برملا می کند
بوش در نخستین ماههای پس از سقوط صدام به تهدید ۷ کشور بزرگ جهان از جمله هند چین و روسیه پرداخت و آنها را به برخورد نظامی تهدید کرد لکن حاضر نشد این تهدید خود را پس بگیرد
تهدیدات قبلی آمریکا چنین ارزیابی شد که واشنگتن سعی دارد طرح خاورمیانه بزرگ را به هر قیمت ممکن حتی به قیمت درگیری نظامی با سایر قدرتها تحمیل کند ولی با شکست در جنگ عراق از اصل ناکام ماند و موقتا به فراموشی سپرده شد
اظهارات جنون آمیز بوش صراحتا ماهیت نومحافظه کاران وجنون جنگ افروزی آنها را بیان می کند و احساسات سرکوب شده بوش و دستیارانش رابازگو می کند که در آخرین ماههای حضور در کاخ سفید اگر فرصت یابند برای تکمیل طرحهای ضدایرانی خود حاضرند دنیا را به آتش بکشند
بوش به طور ناخودآگاه اصلی ترین هدف استراتژیک نومحافظه کاران برای آینده را « لو » داده است بوش باتحریک دیگر قدرتها به واکنش سعی دارد با استفاده از بازوی نظامی آمریکا همچنان تنها ابرقدرت بلامعارض باقی بماند ولی همین مبارزه طلبی های بیمارگونه به زیان امریکاتمام می شود
آمریکا حتی همین حالا نیز سرگرم ایجاد زمینه های وقوع جنگ جهانی سوم است . حوادث عراق افغانستان لبنان و فلسطین اشغالی نشان می دهد که آمریکا سرگرم یک جنگ صلیبی علیه دنیای اسلام است
اینکه جنگ صلیبی جدید علیه دنیای اسلام چگونه می تواند به جنگ جهانی سوم منجر شود به اهمیت و نقش حیاتی انرژی و امنیت انرژی در دنیای معاصر بازمی گردد .
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید