پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مطالعات جامع، قلب مدیریت مخازن


مطالعات جامع، قلب مدیریت مخازن
تولید صیانتی از میادین نفتی، مستلزم مطالعه رفتار تولیدی میدان در خلال زمان است. ارزیابی دقیق از خصوصیات طبیعی مخزن و بررسی رفتار مخازن مشابه در سایر نقاط جهان، طراحی مدل‌های ریاضی مخزن برای شبیه‌سازی جهت دستیابی به الگوی تولید بهینه، استفاده از این مدلها برای پیش‌بینی و نیز برای تطبیق دادن تاریخچه عملکرد مخزن با دلالتهای مدل و بررسی عکس‌العمل مخزن نسبت به فرآیند تولید در خلال زمان، از شرایط لازم برای طراحی مدل‌های مناسب جهت بهبود ضریب بازیافت است. از خرداد ۱۲۸۷ شمسی مطابق با ۲۶ ماه می ۱۹۰۸ میلادی که با کشف میدان نفتی مسجد سلیمان تولید نفت را در خاورمیانه آغاز کردیم، بیش از ۹۵ سال می‌گذرد. بنابراین باید انتظار داشت که علاوه بر حجم عظیمی از مطالعات جامع درباره مخازن نفت و گاز در کشورمان، تحقیقات وسیعی نیز درباره مدلهای ریاضی شبیه‌سازی و ارزیابی رفتار مخازن در طول زمان و همچنین واکنش آنها نسبت به روشهای مختلف مهندسی برای بهبود بازیافت، به نتیجه رسیده باشد، علی‌رغم مطالعات گذشته در این خصوص که پیشرفتهائی نیز به دنبال داشته است متاسفانه گزارشهای موجود نشان می‌دهد که به مساله‌ای چنین کلیدی و راهبردی توجه کافی نشده است.
وزیر نفت در این باره چنین می‌نویسد: " متاسفانه طی سالهای طولانی، به دلایل متعدد، از جمله جنگ تحمیلی هیچ مطالعه‌ای جدید با استانداردهای شناخته شده ... برای به روز کردن مطالعات انجام شده قبلی، با توجه به اطلاعات جدید و نیز رشد فن‌آوری جهانی در بخش نفت، با هدف برداشت بهینه از این میدانها، صورت نگرفته بود. لذا پرداختن به این مهم ضرورتی اجتناب‌ناپذیر می‌نمود که در نتیجه، مطالعه و تهیه طرح توسعه و افزایش بازیافت برای تقریباً ۶۰ میدان در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت.(۲)
اکنون صنعت عظیم نفت و گاز ما دارای ۷۶ میدان فعال نفتی و گاز است، اما بار تولید بر دوش مخازنی است که در نیمه عمر مفید خود هستند و لذا نیازمند مراقبتهای ویژه‌اند تا بتوان بازیافت نفت از آنها را افزایش داد.
با توجه به ضرورت و تاخیر زیادی که در مطالعات جامع مخازن شده بود، اجرای این مطالعات به شرکتهای مشاوره‌ای ایرانی و خارجی سپرده شده است. وزارت نفت در این باره چنین می‌نویسد:" متاسفانه ... هیچ گونه ظرفیت قابل توجه مشاوره نفت در بخش بالادستی ... در داخل کشور پا نگرفته بود. برای تقویت این ظرفیتها مقرر شد که مطالعات میدانهای نفتی به مشارکتهایی از شرکتهای ایرانی و شرکت‌های خارجی به صورت مشترکاً منفرداً واگذار شود."(۳) و حاصل این سیاست، تشکیل و سازماندهی بیش از ۲۸ شرکت مهندسی مشاوره‌ برای مطالعات مخازن هیدورکربوری است.(۴) افزایش ضریب بازیافت تابعی از ساختار و خصوصیات طبیعی مخازن، دانش فنی مناسب و بررسیهای اقتصادی از دیدگاه "هزینه-فایده" است.
از این رو آشنائی کامل با مخازن نفتی کشور و دقت در سوابق تاریخی تولید از آنها، نقش مهمی در مدیریت مخازن برای افزایش ضریب بازیافت دارد. تولید صیانتی از مخازن به معنای حداکثرسازی میزان استخراج نفت در هر مقطع زمانی نیست بلکه روشی صیانتی است که بتواند مجموع کل تولید از مخزن را در خلال عمر مفید آن و با توجه به محدودیت‌های ناشی از خصوصیات طبیعی و فعلی مخزن، همچنین مطالعات اقتصادی مانند قیمت نفت خام و هزینه‌های مربوط به افزایش بازیافت حداکثر کند، لذا تولید صیانتی به معنای "بهینه‌سازی" تولید است بنا بر آنچه گفته شد فقط کارشناسانی می‌توانند بهترین راهبرد را برای مدیریت مخازن و افزایش ضریب بازیافت طراحی کنند که آشنائی و تجربه لازم و کافی را با خصوصیات طبیعی و ساختار و رفتار مخازن نفتی کشور داشته باشند. بنابراین می‌توان گفت که کارشناسان مطلع و با تجربه ایرانی در مقایسه با کارشناسان خارجی مزیت مطلق دارند. اکثر مخازن کشور ما مخازن شکافدارند- مطالعات جامع مخازن شکافدار ایران به علت فرآیندهای خاص خود، مستلزم دو شرط زیر است: اولاً وجود "مدل ریاضی شبیه‌ساز" که بتوان به کمک آن کلیه فرآیندهائی را که در این مخازن به وقوع می‌پیوندد به دقت بررسی کرد. ثانیاً وجود افراد با تجربه که آشنائی با این نوع از مخازن داشته باشند. سوابق کار نشان می‌دهد که در هر دو مورد کمبودهای جدی وجود دارد و متخصصان خارجی و مدلهای ریاضی آنان فاقد برخی از فرآیندهای مهم و اساسی و برخی از تخصصهای لازم در این مورد هستند. نکات فوق نشان دهنده این موضوعند که مدیریت مطالعات باید چنان باشد که راهبردها در نهایت تحت نظر کارشناسان با تجربه ایرانی انجام شود.
شرکتهای خارجی که تامین کننده سرمایه‌اند و طرف قراردادهای مطالعاتی و بهره‌برداری از مخازن قرار می‌گیرند بر طبق ضوابط بنگاه‌داری عمل می‌کنند و لذا صرفاً به دنبال تامین منافع سهامداران خود هستند نه تامین منافع نسل فعلی و نسلهای آینده ما و از روشهائی استفاده می‌کنند که در حداقل زمان حداکثر بازیافت را نتیجه می‌دهد. و نتایج تحقیقات احتمالاً به نفع روشهای بازیافت از نوع اول خواهد بود که منافع آنها را در زمانی کوتاه‌تر تامین می‌کند. برای روشنتر شدن این بحث اشاره‌ای به روشهای ازیاد برداشت ضروری به نظر می‌رسد. روش‌های ازدیاد برداشت به طور ساده و در یک تقسیم‌بندی کلی به دو دسته زیر تقسیم می‌شوند:
۱) جابه‌جایی کم نفت اما سریع
۲) جابه‌جایی زیاد نفت اما آهسته
روش اول دارای بازدهی سریع است، یعنی تنها در کوتاه مدت میزان بازیافت نفت را از مخزن افزایش می‌دهد اما نه تنها استمرار ندارد بلکه می‌تواند باعث کاهش ضریب بازیافت نیز بشود. لذا میزان نفت جا به جا شده در خلال عمر مفید مخزن کم می‌شود. در روش دوم فرآیند بازدهی کند است یعنی در کوتاه مدت میزان بازیافت نفت از مخزن، در مقایسه با روش اول، افزایش کمتری دارد. لیکن این افزایش در میان مدت و بلند مدت استمرار خواهد داشت به نحوی که در میان مدت از روش اول پیش می‌گیرد. به بیان دیگر، روش اول تنها در کوتاه مدت ممکن است جذاب‌تر باشد در حالی که با روش دوم بهتر می‌توان منافع بلند مدت را تامین کرد. این مساله بویژه با توجه به خصوصیات طبیعی مخازن نفتی کشورمان حائز اهمیت فراوان است. مخازن نفتی کشور عمدتاً از نوع آهکی یا کربناته و شکافدار است.
از مهمترین مکانیزمهای رانش در این گونه مخازن، ریزش ثقلیgravity drainage) ) است. در این سازوکار، گاز موجود در مخزن باعث جا به جائی نفت درون منافذ سنگ مخزن می‌شود. هرگاه میزان تولید، یعنی دبی تولید افزایش یابد، بازدهی این سازوکار کمتر می‌شود زیرا " فرصت " کافی به نفت خارج شده از منافذ ریز سنگ مخزن داده نمی‌شود که مسیر طولانی رسیدن به محل تولید را طی کند. بر عکس هرگاه تولید از مخزن متوقف شود یا با دبی کمتر انجام شود، نفت خارج شده از منافذ سنگ مخزن موجب افزایش ستون نفتی در مخزن می‌شود.
کاهش چشمگیر تولید از مخزن آغاجاری در دوران جنگ تحمیلی و سپس تولید با دبی کم موجب افزایش قابل ملاحظه نفت از این میدان شده است. ملاحظه می‌شود که چگونگی استخراج نفت نقش مؤثری در تولید صیانتی از مخازن دارد. روشهای بازیافت از نوع اول گزینه مناسبی برای شرکتهای خارجی است. زیرا اصل سرمایه و بهره و پاداش خود را درهمان سالهای نخستین قرارداد دریافت می‌کنند. اصول بنگاه‌داری دلالت بر آن می‌کند که این شرکتها با توصیه روشهای اول و لذا ارزانتر نشان دادن پروژه – فرصتهای بهتری را در عقد قرارداد به دست آوردند.
برخی پژوهشگران، کاستی‌های سابق‌الذکر در قراردادهای فوق‌الذکر (بیع متقابل) را به محدودیتهای موجود در قانون اساسی مرتبط دانسته‌اند و چنین استدلال می‌کنند که قراردادهای "مشارکت در تولید" و اعطای پروانه بهره‌برداری مانند رژیمهای حاکم بر دریای شمال (انگلستان و نروژ) هماهنگی بیشتری با تامین منافع ملی و اصول مدیریت دارد. زیرا که شرکتهای خارجی خود را در نفت درجای مخزن (oil in place) سهیم می‌بینند و لذا می‌کوشند با مطالعاتی جامع در مخازن و استفاده از آخرین پیشرفتهای فنی، ضریب بازیافت را به حداکثر برسانند. این استدلال حداقل به دو دلیل مردود است:
▪ دلیل اول – اگر مطالعات جامع مخازن در دسترس باشد و روشهای بهینه افزایش بازیافت برای تولید صیانتی از مخازن نفتی به دقت مطالعه شده باشد، می‌توان اجرای آن را در چارچوب قراردادهای بیع متقابل به شرکتهای خارجی واگذار کرد و با مدیریتی توانا بر نحوه اجرا نظارت داشت. بنابراین به جای اشکال به رژیم حقوقی این قراردادها باید سعی در تکمیل مطالعات جامع مخازن و تقویت نهادهای نظارتی بر اجرای قراردادهای فوق‌الذکر داشت.
▪ دلیل دوم – به فرض واگذارکردن بهره‌برداری در تولید یعنی مالکیت شرکتهای خارجی بر نفت موجود در مخازن – این ساده اندیشی است اگر گمان کنیم شرکتهای خارجی از همان روشهای صیانتی در کشور ما استفاده خواهند کرد که مثلاً در دریای شمال (انگلستان و نروژ ) اجرای می‌شود.
فضای سیاسی و امنیتی خلیج فارس مانند دریای شمال نیست و اساساً مانع از سرمایه‌گذاری بلند مدت است ودر این منطقه نمی‌توان بلند مدت اندیشید و بلند مدت عمل کرد. با توضیحاتی که داده شد به این نتیجه می‌رسیم که اساس مدیریت هدفمند مخزن مطالعات جامع و شناخت دقیق از مخزن است که این مهم نیازمند عزمی جدی در برنامه‌ریزی دقیق مطالعاتی – انسانی و منابع می‌باشد و این مهم در شرایط کنونی جز به مدد کارشناسان داخلی آگاه، با تجربه و دلسوز میسر نمی‌گردد. در این بحث سعی بر آن داشتیم تا کمی از زوایای علمی – حقوقی و سیاسی مدیریت مخزن در کشورمان را بیان کنیم در قسمت بعدی با نگاهی به الگوهای سایر کشورها در متدهای افزایش برداشت و همچنین وضعیت مخازن کشور در بررسی تطبیقی به بهترین الگو در افزایش برداشت از مخازن نفتی ( تزریق گاز ) و لوازم آن اشاره خواهیم کرد.
منابع:
(۱) مجله مجلس و پژوهش، شماره ۳۴، (صص ۶۵-۱۴)
(۲) نفت و توسعه (۲)، وزارت نفت، شهریور ۱۳۸۱ ، ص ۱۱
(۳) همان منبع، ص ۲۰۶
(۴) همان منبع، ص ۲۰۷
منبع : اندیشکده اعتلای صنعت نفت


همچنین مشاهده کنید