جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


فیلم متوسط وجود ندارد


فیلم متوسط وجود ندارد
به بهانه اکران سرگیجه و قصه دل‌ها، سینمای ما آغاز می‌کند: به استقبال فیلم‌های بد - ۱ / فیلم متوسط وجود ندارد
نمی خواهیم مشخصاً به قصه دلها بپردازیم. بیشتر می خواهیم به یک بازنگری در نوعی از سینما برسیم ، که
(( قصه دلها )) یک نماینده تمام و کمال آن است. معمولاً باور بر این است که شعف فیلم دیدن، فقط ناشی از تماشای آثار خوب و خوش ساخت است. اگر اینطور فکر می کنید ، باید بگویم از لذت تماشای یک فیلم (( بدِ واقعی )) محروم شده اید. فیلم هایی که زیر تمام استانداردهایی که می شناسید ، اما با افتخار و اعتماد به نفس کامل ساخته می شوند، اما اصالتشان در (( بد بودن )) احترام برانگیز است. با اطمینان، چنین (( بد)) هایی را ترجیح می دهم به آن (( بد )) هایی که به هر زحمتی که هست می خواهند خودشان را موجه جلوه دهند و سرانجام تبدیل می شوند به فیلم های (( خوب تقلبی )). شبیه همان وقتهایی که این
(( آدم های خاکستری )) کفرمان را درمی آورند و از ته دل ، یک (( بَدمن)) کلاسیک می خواهیم. قرار گرفتنِ بی واسطه در مقابل عنصر (( بد )) منجر به تخلیه یک انرژی درونی میشود ، که شاید در نمونه هایی که (( بد )) را پنهان می کنندهمه اش صرف اثبات وجود این بدی می شود.
آثار مورد بحث ما با غلط املایی هایِ نامحدودشان، با رعیات نکردن ابتدایی ترین اصول سینما و بدون اینکه تلاش نافرجام آثار (( خوب تقلبی )) را برای بهتر شدن تکرار کنند ، ناخودآگاه به سمت نوعی هجو ِ ناخواسته می روند که همین، اسکلتِ لذت ما را می سازد.
در یک پدیده کمیک، عدم آگاهی آن عنصر کمیک از چیزی که هست، باعث می شود مخاطب احساس کند که به یک پدیده واقعی با همه جدیت اش می خندد و دیگر لازم نیست در برابر کسی که (( قصد دارد)) او را بخنداند، گارد بگیرد. پس این آثار با کمدی ناخواسته شان، می توانند در سطح بالایی از لذت کمیک جای بگیرند.
در (( قصه دلها ))مصادیق دم دستی فراوانی وجود دارد. بی معنایی مفهومی به نام راکورد نوری، تماشای یک نمای کاملا بی دلیل از تیلت روی یک صندلی، سیگاری که به ته رسیده و دیدن آن در نمای بعد در حالی که بلندتر شده، کات شدن به وسط یک دیالوگ در سکانس بعد، دهان بسته ای که دارد دیالوگ می گوید و خیلی چیزهای دیگر، به جای اینکه ناراحت کننده باشند، برای کسی که لذت را می شناسد می تواند بسیار هم مفرح باشد.
کسی مثل تیم برتون که با کشف این لذت های پنهان، به (( اِد وود )) ارزشی دوباره می بخشد.این جزئیات دوست داشتنی، جدا از چیزهای بهتری است که می توانید در حوزه هایی مثل سیر روایت ، شخصیت پردازی ها، موقعیت ها نمایشی و از این دست پیدا کنید ،که البته کمی سخت تر است و با تمرین در دیدن فیلم های بد ، به دست می آید.
به هر حال باید از این سینما حمایت کرد. وقتی اثری می تواند اینقدر آدم را سرحال بیاورد ، چرا باید به نبرد با آن پرداخت. خیلی ناراحت کننده است که چنین فشارهایی ، این فیلم ها را به سمت (( خوب تقلبی )) شدن سوق بدهد.در شرایط فعلی ، آنها حداقل هویت خودشان را دارند. جایگاهشان مشخص است. آنها فیلم های (( بد )) هستند. یک چیزی را می دایند؟ فیلم متوسط وجود ندارد!
مصطفی جوادی
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما


همچنین مشاهده کنید