شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

عبری گرایی مدرن در ترجمه قرآن


عبری گرایی مدرن در ترجمه قرآن
● اشاره ویراستار
آندره شورقی (متولد یازدهم اوت ۱۹۱۷) در شمال الجزایر و از یهودیان مهاجر به اسرائیل است. وی مدتی معاون شهرداری بیت‏المقدس و مشاور مذهبی دولت اسرائیل بوده و افزون بر سکونت در اسرائیل، تابعیت فرانسوی نیز دارد. وی علاوه بر ترجمه‏ای تفسیری از تورات و انجیل (در ده جلد، ۱۹۹۴) به زبان فرانسوی انجام داده و در مجموع در دانستن زبانهای عبری، عربی، و فرانسوی فردی عالم و متبحر شناخته می‏شود.
ترجمه فرانسوی شورقی که در سال ۱۹۹۱ منتشر شده است عنوان L Appel ,Le Coran دارد.
محتویات این اثر عبارت است از:
مقدمه مترجم (۲۵ صفحه)، ترجمه متن قرآن (۱۴۰۰ صفحه)، درباره خط عربی (۲ صفحه)، فهرستی از ۹۹ اسم حسنای الهی، فهرستی موضوعی، نقشه شبه جزیره عربستان در عصر پیامبر، و نقشه‏ای از جهان اسلام. اینکه یهودی متعصبی چون آندره (ناتان) شورقی ترجمه‏ای از قرآن ارائه کند، ظن و پیشداوری نخستین ما به ناصواب بودن شیوه مترجم را شکل می‏دهد.
اما به جز این، ترجمه شورقی در نظر همگان بسیار عجیب و بدیع است. در روی جلد نام L Appelنهاده که به معنای «ندا»، «آواز» و «دعوت» است؛ در ترجمه رحمان و رحیم واژه‏های Matriciel و Matriciant به کار می‏برد که نه از رحمت بلکه از رحیم و زهدان مشتق‏اند. دین (در مالک یوم الدین) را به معنای دین و قرض می‏داند و برای بسیاری از واژگان قرآن ریشه‏های عبری و یهودی می‏تراشد. وی تقریباً در ترجمه تمام کلمات و اصطلاحات مشهور قرآنی چون مفلحون، متقین، حمد، کفر، توبه، ایمان و مانند آن بدعت می‏گذارد و می‏کوشد همواره معادل‏های غریب مغیر مأنوس (و حتی غیر موجود در فرهنگ‏های فرانسوی) وضع کند. جالب توجه آنکه در ترجمه فرانسوی وی از تورات و انجیل نیز به همین سان واژه‏های غریب و غیر رایج به کار رفته است.
● خلاصه مقاله
ترجمه عبارت از آفریدن متنی است که وظیفه روشن و انحصاری آن، معاف ساختن مردمی که قرار بوده متن اصلی را بخوانند از خواندن متن اصلی است، بدون آنکه به دلیل تغییر شکل، چیز زیادی را از دست بدهند. این عمل، وجود برخی صلاحیت‏ها و به کارگیری برخی قواعد را ایجاب می‏کند: تسلط خوب و یکسان بر دو زبان مبدأ و مقصد به همراه شناخت کامل تحولات تاریخی و فرهنگی واژه‏ها، تصورات و مفاهیم. مترجم در صورت داشتن نقص در زمینه‏های مزبور باید نقص خود را بر طرف و خویشتن را بد آن‏ها مجهز سازد.
واژه‏ها، تصورات و مفاهیم مورد اشاره، گاه فاقد معادل در زبان مقصدند که در این صورت، مترجم ناگزیر خواهد بود پس از آوانویسی و یا درج واژه اصلی، برای آن - چه از طریق تفسیر معانی و چه از راه ابداع واژه - معادل سازی کند. ملاحظات و انتزاعات مزبور، از مشکلات عامی ناشی می‏شود که بر سر راه گذر از یک زبان به زبان دیگر وجود دارد، به ویژه اگر این گذر از زبانی سامی به یکی از زبان‏های هندواروپایی و بر روی متنی باشد که قرآن وحیانی خوانده می‏شود؛ قرآنی که موضوع آن نه طرح افکار، ذهنیات و فلسفه یک فرد، بلکه مبنای اعتقاد، رجوع و اندیشه میلیون‏ها انسان از نخستین روز پیدایش آن است. امروزه مردم فرانسه و به نحو اعم، مردم غرب، نسبت به قرآن کنجکاو و برای بررسی آن برانگیخته و نیز نسبت به آنچه رسانه‏های غرب، تهدید قرآن و خرق سنت‏های گذشته توسط آن می‏نامند، هراسان شده‏اند.
ما در اینجا با وجود اعتقاد به انگیزه نیک «آندره شورقی» به اختصار، درصدد بررسی ترجمه او به منظور جلب توجه کسانی که از آن استفاده می‏کنند و یا این ترجمه برای آنان در نظر گرفته شده است، به خطرهایی که اینگونه اقدامات فردی بدون رعایت ویژگی‏های متنی احترام‏انگیز همچون قرآن، پدید می‏آورد هستیم.
آنچه قبل از هر چیز در مورد این ترجمه جلب نظر می‏کند این است که بر روی جلد آن پس از واژه Coran نوشته شده است: AL-Qur an AL-Da Wa شورقی در مقدمه خود می‏گوید لفظ «قرآن» در شصت موردی که در این کتاب آسمانی به کار رفته قبل از هر چیز دارای معنای دعوت است و ریشه قرأ در زبانهای سامی نیز همین معنا را داشته است. وی در مقدمه خود، ترجمه را در هر حال غیر از تفسیر نمی‏داند که این امر سؤالاتی را پدید می‏آورد.
ترجمه متنی همانند قرآن اتخاذ دو نگرش متفاوت و گاه متناقض را ایجاب می‏کند: مترجم باید شیوه مورد استفاده خود را در ترجمه قرآن، اعم از شیوه تفسیری، سنی، شیعی، عرفانی، سنتی و یا نوگرا اعلام کند، هر چند وی در زبان‏های شرقی بسیار تبحر داشته باشد. شورقی در ترجمه خود از هیچ‏گونه کتاب تفسیری سخن به میان نمی‏آورد، بلکه به سخن گفتن درباره تفاسیر متداول و مطابق با مرام شریعت اکتفا می‏ورزد. همچنین مترجم باید ضمن داشتن آگهی و تعهد لازم نسبت به بازآفرینی متنی مذهبی که بر اساس روایات تفسیری صورت می‏گیرد، تصمیم خود را در زمینه کنار نهادن این روایات و باز یافت متن دست نخورده قرآن بگیرد.
مطلب اخیر، موضوع رساله دکتر ژاکلین شابی (Jaclquline Chabbi) بوده است. چنین چیزی - چنانکه اشاره شد - ایجاب می‏کند قرآن در قالب قضایی - زمانی عصر نزول، و زبان آن نیز، زبان همان عصر در نظر گرفته می‏شود و بین ارزشهای معاصر زمان نزول قرآن و ارزش‏هایی که بعدها بر اثر جزم گرایی اسلامی پدید آمده فرق گذاشته شود. همچنین به کاری مقایسه‏ای بین اشعار قبل از اسلام و اشعار قرن اول هجرت دست زده شود. در اینکار، صرفه جویی و کوتاهی روا نیست، زیرا محصور شدند در نگرشی را در پی خواهد داشت که تنها حول قرآن دور می‏زند. شورقی از این مشکلات دم نمی‏زند.
آیا می‏توان چنین فرض کرد که این مشکلات در مورد کسی که ادعای تسلط بر زبان عربی دارد، حل شده و یا طرح آنها در برابر او، دور از نزاکت است؟ طرح این سؤال به این جهت است که در برگه تبلیغاتی گونه‏ای که ضمیمه ترجمه شورقی است می‏خوانیم که «مترجم حاضر دارای عناوینی است که جای بحث چندانی را (در مورد شایستگی و صلاحیت او) بر جا نمی‏گذارد: زبان عربی، زبان مادری اوست. وی کودکی را در بلاد اسلام گذرانده و به این موارد باید عمری تعمق وی را در زبانهای شرقی و تجربه منحصر به فرد او در ترجمه کامل تورات - که زبان اصلی و موضوعات آن بسیار به قرآن نزدیک است - افزود».
لازم به ذکر این نکته نیست که «عربی قرآن» زبان مادری هیچکس نبوده و نیست و این زبان امروزه برای همه مردم جهان - و از آنجمله مردم عرب زبان - یک زبان بیگانه محسوب می‏شود. در هم آمیختن دو مجموعه - اگر نگوییم دو زبان - مورد اشاره در بالا، به طور قطع به معنای بیراهه رفتن و نیز قرائتهای اشتباه خواهد بود.
و حرکت بر اساس همین اصل یعنی قرابت زبان و موضوعات قرآن و تورات است که بهترین مستمسک برای «عبری گرایی» و «تورات گرایی» در ترجمه قرآن و تراشیدن نسخه بدلی از عهد قدیم با استفاده از قرآن خواهد گردید. همچنین در این صورت، تاریخ و ویژگی‏های زبان عربی و دست اول بودن تمام یا بخشی تعیین کننده از قرآن بر اثر «پان عبریسیم» افراطی انکار خواهد گردید، به علاوه در چنین صورتی، قرآن جز تکرار تورات نخواهد بود و عربی چاره‏ای از خضوع در برابر عبری نخواهد داشت.
ارنست رنان نیز این پیش فرض را انکار نکرده و درباره آن نوشته است «گنجینه زبانهای سامی از طریق زبان عبری به ما رسیده است». شورقی می‏گوید او نیز ترجیح داده قرآن را براساس منطق تورات و انجیل و استمرار آنها ترجمه کند. این منطقی است که صرفاً مورد آن ارائه شود. شورقی همچنین می‏نویسد فرد عبری گرا از وقوف بر هماهنگی‏های متعدد و عمیق بین زبان قرآن و زبان عبری تورات شگفت‏زده می‏گردد. کلمات مورد استفاده در قرآن، نیروی خود را جز در اختیار کسی که در قرائت تورات کار کشته گشته است نمی‏گذارند. وی انتقال الفاظ درس و فطر به همراه مفاهیم آنها را از عبری به عربی، نمونه‏هایی از این دست می‏شمرد.
ما ضمن بررسی‏های خود خواهیم دید که زبان عربی در ترجمه شورقی در مقدمه خود به بحث تاریخ قرآن نیز می‏پردازد که دارای اغلاط تاریخی، غیر دقیق و غیر استادانه است. وی پس از آن مطالبی تعجب آور را درباره تاریخ عربستان و اوضاع مذهبی و معنوی آن بیان می‏کند، او از جمله به جنگ خندق اشاره و آنرا راه فتح عربستان توسط سپاه اسلام، اعلام می‏کند. شورقی به خوانندگانش اجازه بررسی صحت ادعاها یا تعیین اغلاط تاریخی خود را نمی‏دهد. همواره از اهل کتاب به Tentes de l Ecrit Les تعبیر کرده که از آنها که Tente در زبان فرانسه ته معنای خیمه است، انتقال از ترکیب فوق به معنا و مفهوم اهل کتاب برای خواننده از محلات است! دلیل چنین برگردانی این است که در زبان عبری ohel به معنای خیمه است و او اهل را نیز به همین معنا ترجمه کرده و منشأ اشتباه او نیز چادری بوده که یهودیان زیر آن پیمان می‏بسته‏اند.
شورقی در ترجمه خود برای تعبیر از جزء اول و حزب یک، عبارات Hizb UnùOjuz premier را به کار برده که فهم آن نیز برای شخصی جدید الاسلامی که عربی نمی‏داند مشکل خواهد بود. او «حمد» را به تمنای عاشقانه ترجمه کرده که چنین معادلی نه در هیچ کتاب واژه‏نگاری عربی و نه در هیچیک از زبانهای گفتاری عرب امروز یافت نمی‏شود، مگر اینکه فرض کنیم قرآن ابتدا به زبان عبری نازل شده و سپس با حروف عربی نگارش یافته باشد! وی «المغضوب علیهم» را به جای Courrouce s به Courrouceurs ترجمه کرده که معنای آن «به خشم آورندگان» می‏باشد. به نظر ما بررسی ترجمه ۳۶ آیه اول سوره یوسف نشان خواهد داد این ترجمه حقیقتاً غیر قابل قبول است.
(ناقد پس از بررسی آیات مورد اشاره می‏افزاید: )
اطاله بحث، جهت نشان دادن اشتباهات، بیراهه رفتن‏ها و سردرگمی‏های موجود در این متن که ترجمه قرآن نامیده شد، بی فاید ه خواهد بود. مثالهای ارائه شده رسا و نشان دهنده آنند که اطلاع از زبان گفتاری عربی در مغرب و نیز کمتر از آن، زبان عبری و یا به کارگیری واژه‏شناسی سیشماتیک برای ادعای ارائه ترجمه‏ای صحیح از قرآن کافی نخواهد بود و خواننده فرانسوی برای دست یابی به محتوای کتاب مسلمانان باید منتظر دست یا زیدن گروهی از محققان به اقدامی وسیع و فراتر از تواناییهای فردی باشد. چنین چیزی نیز امکان‏پذیر نیست مگر آن که پیش از آن شمار بزرگتری از تک پژوهی‏های ویژه جنبه‏های مختلف متن قرآنی پدید آید. قبل از آن نیز باید دست به تحلیل‏هایی بسیار کاوشگرانه درباره مشکلاتی زد که هر متن که ادعای مقدس بودن آن می‏شود و هم اکنون نیز زیر انبوهی از تفاسیر، شروح و قرائتهای سیاسی - مذهبی پدید آمده مدفون است، به وجود می‏آورد.
عبدالله شیخ موسی
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید