پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مردم سالاری در سازمان


مردم سالاری در سازمان
این نوشته را به یکی از دوستان اندیشمندی که با صراحت این موضوع را در یک کمیته ی علمی طرح کرد تقدیم می کنم. نمی دانستم آیا اجازه ی ذکر نامش را داشتم یا نه...
چارلز هَندی محقق مشهور دانشکده ی مدیریت لندن دارای اندیشه های ژرف در مسایل مدیریتی و اجتماعی است، به طوری که نه فقط فعل و انفعالات محیط کسب و کار را مورد بررسی قرار می دهد، بلکه دنیای پیرامونی و محیط اجتماعی را هم تجزیه و تحلیل می کند و راهنمایی هایی برای دگرگونی و بهبود شرایط پیشنهاد می دهد.
آنچه در پی می آید چکیده ای از نظرات چارلز هندی درباره وضعیت کارکنان به مثابه شهروندان سازمانی است. جالب است که از این زاویه هم نگرش سرمایه ی انسانی قابل توجه بوده است. این مطلب را از آخرین شماره ی مجله ی تدبیر برگرفته و تلخیص کرده ام.
در همه ی مــردم سالاری هـا، شهروندان حق اقامت، برخورداری از حقوق قضایی، آزادی بیان، سهمی از ثروت جامعه و حق اظهارنظر - بیشتر به حالت رای دادن- و مشارکت در اداره کشور را دارند. براین اساس، لازم است که سازمان ها هم رفتار مشابهی در پیش گیرند و با کارکنان خود رفتار شهروندی داشته باشند و مجموعه ی آزادی ها، حقوق و مسئولیت های موجود در جامعه های بزرگتر را به آنان تفویض کنند.
سازمانی که با کارکنان خود به مثابه شهروند برخورد می کند و این دیدگاه را دارد که باید از آنها نگهداری کند و به آنان عشق بورزد، دیگر کارکنان را هزینه تلقی نخواهد کرد و سعی نمی کند به هر مناسبت از تعداد آنها بکاهد و یا حقوق و مزایای آنان را کاهش دهد.
در نتیجه ی این رویکرد، افرادی که به عنوان شهروند اصلی یک سازمان پذیرفته می شوند، دیگر خود را همچون ابزاری در راه انجام وظایف کاری نمی نگرند و لذا به سازمان صرفاً به عنوان محل کسب درآمد نگاه نمی کنند، بلکه به کار و محل کار خود عشق می ورزند.
چنانچه این اعتماد دوسویه در سازمانی به صورت بنیادین پدید آید، خلاقیت و کارآیی را با هم به ارمغان می آورد.
در چنین سازمان هایی، فضای احترام آمیز و باور به انسانها خودنمایی می کند که نتیجه ی آن افزایش توان آفرینندگی آنان است.
یکی از مواردی که موجب می شود تا مبانی اعتماد و وفاداری تحکیم شود تجدیدنظر در قراردادهای موقت است، چون قراردادهای موقت بی تردید افق های زمانی موقتی به وجود خواهند آورد نه دائمی. ما باید به قراردادهای مادام العمر بیشتری رو بیاوریم. البته منظور از «مادام العمر» تنها دوره های طولانی است نه واقعاً مادام العمر.
یکی دیگر از مواردی که موجب می شود تا محیط شهروندی در سازمان تقویت شود، استفاده از مدیرانی است که بپذیرنـد که نمــــی توانند عقاید خود را به زیردستان تحمیل کنند، بلکه آنها نیز باید مانند هرکس دیگری با ایده هایشان وارد میدان شوند و بپذیرند که در این مبارزه بهترین ایده ها برنده می شوند، نه ایده هایـی که از بالا به پایین مـــی آیند.
در سازمان هایی که مبانی شهروندی مورد نظر قرار می گیرد، به توانمندی افراد اهمیت داده می شود و به آنان قدرت و اقتداری اعطا می گردد تا آنچه را که از آنها خواسته می شود یا خود می خواهند، بتوانند انجام دهند.
در این راستا، لازم است سازمانها اقتدار خود را تجزیه کنند و آن را به سطوح میانی و پایینی واگذار کنند و در کسانی که نزدیکترین افراد به محل فعالیت هستند، احساسی از مشارکت، تعلق و مالکیت به وجود آورند.
مادامی که اعتماد متقابل وجود دارد، هیچ نیازی به دستورالعمل وجود نخواهد داشت. همه اینهـا دال بر بی اعتمادی و نشانه های بـــی اعتقادی و حاکی از جو ترس و نگرانی است که باعث شده بسیاری از سازمان ها به صورت زندان هایی برای روح انسان به نظر برسند.
افشین دبیری
http://hr.blogfa.com/۸۴۰۴.aspx


همچنین مشاهده کنید