پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

روی پل


روی پل
هنوز به چهل نرسیده اما به زحمت راه می رود. دردهای شدیدی در کمر و پاها دارد. به ام آرآی نخاعش می نگرم و تعجب می کنم. دیسک بزرگی در انتهای نخاع توراسیک روی نخاع فشار وارد می آورده است. بعد از عمل هم اگرچه دیسک برداشته شده ولی آثار زخم هنوز روی نخاع قابل مشاهده است. در تعجبم که چرا چنین دیسکی در این قسمت بی حرکت نخاع، آن هم در این سن اتفاق افتاده. دیسک معمولاً در قسمت های پرتحرک نخاع مثل کمر یا گردن اتفاق می افتد نه در پشت که قفسه سینه نخاع را بی حرکت نگه می دارد.
هنوز تعجبم را بر زبان نیاورده ام که می گوید؛ «آقای دکتر تعجب کردید؟ می فهمم ولی تعجب نکنید، یک نگاهی به این عکس بیندازید.» عکسی است مربوط به پانزده تا بیست سال پیش در یک کشور خارجی از یک تشک کشتی. کشتی گیری را نشان می دهد که از پشت روی ستون فقرات خود خم شده است، ستون فقرات کاملاً به شکل یک نیم دایره درآمده و پیشانی و بخشی از صورت کشتی گیر هم روی تشک خوابیده است. حالا می توانم به روشنی درک کنم که چگونه آن دیسک غیرعادی اتفاق افتاده است.
زمانی نه چندان دور امکان چندانی برای نگریستن به نخاع وجود نداشت. بنابراین حرجی نبود بر کسی که این ورزش افتخارآفرین را بی خطر بداند اما امروزه با روش های جدید می توان به طور دقیق تصویری از نخاع و کانالی که او در آن قرار گرفته به دست آورد و نتیجه اینکه یک متخصص مغز و اعصاب نمی تواند تحمل دیدن اجرای این فنون افتخارآفرین بخصوص همین «پل» را داشته باشد.
واقعیت این است که استعداد افراد مختلف نسبت به ضایعات این چنینی نخاع یکسان نیست. صدمه وارده به نخاع ضمن اینکه به شدت و نوع ضربه یا فشار وارد آمده ارتباط دارد به قطر کانال نخاعی یی که به ارث می رسد هم ارتباط دارد، یعنی در کسی که کانال نخاعی بسیار تنگی به ارث برده حتی یک بار اجرای این فنون ممکن است باعث صدمات شدیدی به نخاع شود که البته این صدمات ممکن است اثرات خود را بلافاصله آشکار نکنند یا در یک پهلوان «قدر» و «چغر» چندان مورد توجه قرار نگیرند، اما احتمال این صدمات بسیار بالاست و عوارض حاصل در بسیاری از موارد غیرقابل برگشت هستند.
نخاع یا همان مغز حرام مثل یک طناب بسیار قطور در وسط چاهی که داخل ستون فقرات قرار گرفته و کانال نخاعی نام دارد، آویزان است و با هر حرکت شدید ستون فقرات به دیواره چاه برخورد می کند. تنگی کانل نخاعی در واقع یعنی تنگی همین چاه و کم شدن فاصله بین طناب و دیواره. در حرکاتی مثل «پل» نخاع روی خود پیچ خورده و به دیواره چاه فشرده می شود.
خطر دیگری که نخاع را تهدید می کند فشار آمدن بر رگ های ریزی است که در سطح نخاع قرار دارند و هرکدام به بخش هایی از نخاع خون می رسانند. این فشردگی ممکن است باعث فشار بر این رگ ها شده و نرسیدن خون به نخاع بالقوه ممکن است باعث سکته بخش هایی از نخاع شود.
با در نظر گرفتن این موارد و اینکه بسیاری از نورولوژیست ها و جراحان اعصاب تعداد زیادی از کشتی گیران را می بینند که ضایعات نخاعی شدیدی پیدا کرده اند، می توان نتیجه گرفت که ورزش کشتی ورزش بالقوه خطرناکی است و حداقل کاری که می توان برای کشتی گیران کرد این است که قبل از اینکه کشتی را به صورت حرفه یی یا قهرمانی برگزینند با این خطرات آشنا شوند و ناآگاهانه دچار چنین عواقبی نشوند.
سال هاست که جامعه بین المللی متخصصان مغز و اعصاب جلوگیری از مسابقات مشت زنی و مبارزه با مشت زنی حرفه یی را از اهداف خود قرار داده است. در این میانه به نظر می رسد ورزش کشتی مورد غفلت قرار گرفته باشد. در حالی که تفاوتی اصولی وجود ندارد. اگر بوکس مغز را هدف گرفته هدف کشتی نخاع است.
البته مخالفت با نظرات عمومی کار دشواری است بخصوص اگر این ورزش جزء معدود ورزش های مدال آور کشور ما باشد. اما اگر متخصصان مغز و اعصاب هم وظیفه خود را در تببین این خطرات به انجام نرسانند معلوم نیست چه کسی باید این کار را بکند.
بخصوص در شرایطی که از یک سو با پیدایش روش های تصویربرداری جدید آسیب پذیری سیستم عصبی هر چه بیشتر روشن می شود و از سوی دیگر تکنولوژی های سینمایی جدید به دنبال اثبات این نکته هستند که گویی بدن آدمیزاد پلاستیکی است که می تواند ضربه های زیادی را تحمل کند و زنده بماند. و باز اینها همه در حالی است که معیارهای سلامتی روز به روز پیشرفت می کنند و حالا دیگر مردم می خواهند علت هر درد و ضعفی را بدانند و مداوایش کنند- که البته حق طبیعی آنهاست.
بنده جرات آن را ندارم که توصیه کنم این ورزش افتخارآفرین کلاً منسوخ شود ولی می توانم بر دو نکته تاکید کنم؛ اولاً اطلاع کشتی گیران از این خطرها و ثانیاً ضرورت تحقیقات آکادمیک در مورد صدمات نخاعی کشتی گیران.
بابک زمانی
متخصص مغز و اعصاب
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید