سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

درسی که قطبی در کره و آمریکا یاد نگرفته بود


درسی که قطبی در کره و آمریکا یاد نگرفته بود
تساوی پرسپولیس مقابل راه آهن برای ۹۰ هزار نفری که با شور و شوق به ورزشگاه آزادی آمده بودند چیزی بیش از یک سم مهلک بود. باور کردن این نکته که پرسپولیس ۹۰ دقیقه حمله کند و سرانجام دست از پا درازتر میدان را ترک نماید نه فقط برای آن ۹۰ هزار نفر که برای میلیون ها هوادار این تیم نیز قابل درک وقابل هضم نبود.
آنچه این باور ناپذیری را بیشتر و بیشتر می کرد نه تهاجمی بازی کردن پرسپولیس و پرمهره بودن این تیم که رضایت مردم از نحوه بازی تیم محبوب خود بود به ویژه که سبک تهاجمی بازی پرسپولیس با تمام آنچه مردم از این تیم در این چند سال از تیم خود به یاد داشتند، متفاوت جلوه می کند.
هرچند این تعریف می تواند اندکی اغرا ق آمیز جلوه نماید اما سبک بازی پرسپولیس به ویژه از دید تماشاگری که در ورزشگاه می نشیند و بازی تهاجمی و رو به جلو، حرکت های ترکیبی ۳ نفره، زوج های تشکیل شده در جناحین و همچنین بازی بدون توپ بازیکنان و فضاسازی مهاجمان پرسپولیس را تماشا کند، با تیم های اروپایی برابر است و حتی اگر هم قابل مقایسه با تیم های اروپایی نباشد قطعاً از سطح فوتبال ایران بالاتر خواهد بود. به همین دلیل است که تماشاگر شوکه می شود وقتی توقف فوتبال اروپایی مورد نظر خود را مقابل فوتبالی دفاعی، نازیبا و غیرتماشاگرپسند اکبر میثاقیان را می بیند.
افشین قطبی در مقایسه با دیگر مربیان ایرانی از فرصت و شانس بیشتری برخوردار بوده تا با علم روز فوتبال کلنجار برود و دانش کسب کند. اینکه او از این فرصت چقدر استفاده کرده و چقدر به علم روز فوتبال آشنا و مجهز است مطلبی نیست که به این زودی قابل اثبات باشد بلکه نیازمند زمان بیشتری است. حداقل باید یک فصل از حضور قطبی در ایران بگذرد تا پس از آن نسبت به آنچه داشته و آنچه کسب کرده با آنچه دیگران داشتند و کسب کردند مقایسه صحیحی صورت بگیرد.
آنچه در همین چند هفته ابتدایی کار او در ایران به تأیید دوست و دشمن رسیده، مهارت او در انتخاب سیستم مناسب، انتخاب ترکیب مناسب و همچنین تزریق روحیه تهاجمی کافی به تیم خود است. هیچ کس نمی تواند این موضوع را انکار کند که پرسپولیس قطبی خوب بازی می کند، قواعد خوب بازی کردن را رعایت می کند و از همه مهمتر به چشم تماشاگری که هزاران کیلومتر راه را طی کرده و به ورزشگاه آمده، خوب به نظر می رسد، اتفاقی که برای هر مربی خوش شانسی پیش نمی آید و باید به صورت یک موهبت خاصی در نظر گرفته شود. کم نیستند مربیانی که فوتبال را اصولی اما غیرتماشاگرپسند ارائه می دهند و باوجود بهره مند بودن از تحسین منتقدان فنی و مطبوعاتی، تبحری در ارضا کردن تماشاگرانندارند.
نه قصد تحلیل کردن بازی تیم افشین قطبی را داریم و نه قصد بدگویی یا تحسین کردن سیستم بازی راه آهن را. آنچه قصد بیان کردنش در این مطلب را داریم درسی است که افشین قطبی پس از بازی دیروز یاد گرفت. درسی که شاید پیش از این در آمریکا و کره به او آموخته نشده بود.
درسی در مورد فوتبال ایرانی، فوتبالی که تنها در تاکتیک و تمرین خلاصه نمی شود. فوتبالی که مسائل روحی و روانی در آن بیش از تمام دنیا دخیل است. فوتبالی که در آن موفق نمی شوی مگر آنکه موفق شدن را یاد گرفته باشی و موفق شدن در این فوتبال تنها به خوب کار کردن در تمرینات خلاصه نمی شود. تیم قطبی دیروز در حضور ۹۰ هزار تشویق کننده و ترغیب کننده نتوانست دفاع راه آهن را پشت سر بگذارد و به ۳ امتیاز برسد. او دیروز نه تنها بازی داخل زمین را از راه آهن نبرد بلکه بازی حساس دیگری را به راه آهن باخت و آن بازی شخصی مربیان بود. دیداری که اکبر میثاقیان توانست نه برنده یک امتیازی که برنده یکصد امتیازی آن باشد و اعتبار و وزن و قیمت خود را نیز بالاتر ببرد.
قطبی وقتی تیمش درون زمین به بن بست رسید نتوانست راه حلی برای موفقیت تیمش بیابد. نه تغییر تاکتیک جواب داد، نه افزایش مهاجمان و نه تعویض های فردی. قطبی بعد از آنکه درون زمین کاری نتوانست انجام دهد چشم به لحظه ها دوخت.
لحظه هایی که اتفاقی صورت بگیرد و توپ وارد دروازه شود که نشد. شاید قطبی در کره و آمریکا یاد گرفته باشد که در چنین لحظاتی مربی نمی تواند کار خاصی انجام دهد و بهتر است در روند بازی دخالت نکند و اجازه دهد تا خود فوتبال برنده را انتخاب کند اما در ایران مربیان بزرگ درست در چنین لحظاتی است که قابلیت بزرگ کردن و ظرفیت بزرگی کردن خود را به نمایش می گذارند.
قطبی می توانست به لب خط بیاید، نام بازیکنانش را صدا کند، ازتماشاگرانش کمک بخواهد، بر سر داور فریاد بزند، بطری آب را با لگد هدف قرار دهد و با هزار کار ریز و درشت دیگر تلاش کند تا طلسم تیم خود را بشکند و حواس مردان حریف را پرت کند. قطبی باید لب خط نمایش اجرا می کرد. نمایشی با هدف تغییر دادن اوضاع و احوال نا بسامان تیم خود بلکه قفل بسته باز شود اما مرد دوره دیده ما در خارج از کشور خود نیز قفل شده بود. اکبر میثاقیان علاوه بر آنکه از نظر روحی و روانی تیم خود را بیش از قطبی آماده این بازی کرده بود، لب خط نیز از همتای خود موفق تر بود.
قطبی برای آنکه دلیل توقف خود را درک کند فیلم حاشیه های بازی را ببیند و رفتار اکبر میثاقیان را با دقت بازبینی کند اینکه میثاقیان این توانایی را دارد که با ۹۰ هزار نفر در بیفتد، مقابل آنها از جای خود برخیزد، به لب خط برود، به بازیکن حریف آب تعارف کند و بعد هم پس از ۹۰ دقیقه با موفقیت ورزشگاه را ترک کند همان تفاوت بزرگ بینی فوتبال پیش بینی ناپذیر و نظم ناپذیر ایران با فوتبال ماشینی و منظم کره جنوبی است.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید