جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


عوامل بازدارنده ارتقای بهره‌وری در سطح آسیا


عوامل بازدارنده ارتقای بهره‌وری در سطح آسیا
سازمان بهره‌وری آسیایی، بر مبنای مطالعات و تحقیقات خود، عوامل متعدد بازدارنده ارتقای بهره‌وری در سطح آسیا را مورد شناسایی قرار داده و مدیریت بهره‌وری، بر اساس مطالعات، تحقیقات و تجربه خود و با توجه به شرایط موجود در ایران، برخی عوامل را اضافه کرده است.
هدف از ارائه این مطلب، همکاری با مدیران برای شناخت موانع ارتقای بهره‌وری است. لذا از مدیران محترم شرکتها استدعا داریم تا با توجه به عوامل یاد شده، به بررسی و تحقیق در واحد خود بپردازند، عوامل بازدارنده را تشخیص دهند و راه‌حلهای رفع آن را به دست آورند.
الف) مشکلات انسانی
۱) نداشتن اگاهی از مفهوم بهره‌وری
۲) مقاومت در برابر تغییر از سوی مدیریت و کارکنان
۳) فرهنگ کاری ضعیف
۴) نداشتن تعهد و مشارکت (نبودن روحیه مشارکت پرسنل در مسائل و مشکلات کاری)
۵) نداشتن مهارتهای کاری لازم
۶) نداشتن حس مسئولیت و دلسوزی و عدم وجود انگیزش کاری در بعضی از موارد، هم برای مدیران و هم برای کارکنان
۷) عدم رعایت استانداردهای کار (تورم نیروی کاری و به ویژه نیروهای غیر تولیدی) .
۸) ارتباط ناکافی و غیر موثر بین رده‌های مختلف کاری
۹) عدم کاربرد صحیح نیروی انسانی، با توجه به تخصص و عدم برنامه آموزشی صحیح و هدفدار، منطبق با اهداف شرکت
۱۰) پایین بودن سطح علمی اکثر کارکنان
ب) مشکلات فنی
۱) تکنولوژی، ماشین‌آلات و فرآیند تولید قدیمی و فرسوده
۲) استاندارد نبودن تولید
۳) بهره‌برداری بسیار پایین از سرمایه‌ها
۴) فعال نبودن و ارزش ندادن به بخشهای طراحی و تحقیقات و عدم توجه به دانش فنی (تکنولوژی)
۵) مشکل تهیه مواد اولیه در زمان مناسب، برای تولید
۶) پایین بودن میزان تولید نسبت به ظرفیت اسمی، به علل گوناگون
۷) بالا بودن میزان ضایعات و متوقف شدن تولید، به علل مختلف
۸) پایین بودن کیفیت محصولات تولیدی
۹) بالانس نبودن خط تولید
ج) مشکلات مالی
۱) مشکلات نقدینگی و تامین منابع مالی
۲) مشکل عدم دستیابی به بازارهای جدید و خارجی
۳) عدم بازاریابی برای محصولات و عدم شناخت بازار و ارزیابی رقبا
۴) عدم تخصیص بودجه و سرمایه‌های بهینه، در مورد واحدهای چند محصولی
د) مشکلات مدیریتی
۱) کارآیی نداشتن سیستمهای اطلاعات مدیریت
۲) عدم نگرش سیستماتیک به مسائل و مشکلات
۳) تصمیم‌گیریهای سطحی و مقطعی توسط مدیران
۴) فقدان اطلاعات در مورد تکنولوژی، استانداردها و شاخصهای بهره‌وری
۵) عدم علاقه نسبت به توسعه و رفاه منابع انسانی
۶) عدم جذب نیروهای انسانی کارآمد
۷) عدم ثبات مدیران
۸) صرف میزان بالایی از زمان، در زمینه مسائل کم اهمیت
۹) عدم شناخت مدیران، از راههای کاهش هزینه‌ها و افزایش تولید
۱۰) عدم توجه به دو بعدی بودن مدیریت
(یک مدیر اجرایی، زمانی مدیر خوبی خواهد بود که ابتدا به دقت فکر کند و سپس دست به عمل بزند)
۱۱) تصمیم‌گیریهای مالکیتی از طرف مدیران، برای واحد تحت سرپرستی (این امر بسیاری از سرمایه ها را به هدر داده است)
هـ) مشکلات سازمانی، تشکیلاتی و برنامه‌ریزی
۱) گسترش تشکیلات اداری و ستادی در سطح سازمانها
۲) موجود نبودن یک سیستم کنترلی دقیق برای ارزیابی عملکرد مدیران
۳) تمرکز، در مواردی که می‌توان تمرکز‌زدایی کرد
۴) عدم وجود چارت سازمانی صحیح و کنترل شده
۵) عدم وجود یک برنامه‌ریزی مشخص و اتخاذ برخی سیاستهای مشکل آفرین برای واحده
۶) نبودن ارتباط بین واحدها و ارتباطات صنعتی ضعیف بین آنها
۷) اهمیت دادن بیش از حد به پرسنل ستادی، نسبت به پرسنل تولیدی
و) مشکلات سهامداران
۱) گماردن مدیران با توجه به جنبه‌های غیر تخصصی و عدم توجه به کارآیی آنان
۲) عدم وجود یک سیستم کیفی هدایت، کنترل و نظارت سرمایه‌ها
ز) مشکلات قوانین دولتی
۱) عدم تطابق قوانین وضع شده با عملیات اقتصادی مورد نیاز واحدها
۲) پیچیدگی قوانین و دستور‌العملها و کارآ نبودن آنها
۳) عدم پیوستگی قوانین با مشکلات واحدها
منبع : سایت تخصصی مهندسین صنایع ایران


همچنین مشاهده کنید