جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


به ترقی شوهرت کمک کن


به ترقی شوهرت کمک کن
● اگر ناچارید در غربت زندگی کنید...
گاهی انسان ناچار است در غربت زندگی کند،کارمند دولت است. در ارتش یا شهربانی یا ژاندارمری انجام وظیفه میکند،فرهنگی است،تاجر یا پیشه ور یا کارگری است که باید در غربت زندگی کند،این قبیل افراد ناچارند برای همیشه یا به طور موقت در غربت زندگی کنند،مردناچار است دوری از وطن را تحمل کند لیکن این موضوع با مذاق بعض خانمها جور نمی آید،زیرا دوست دارند نزد پدر و مادر و خویشان ودوستانشان باشند.
با در و دیوار و کوچه های محل تولدشان مانوس شده اند.بدین جهت تاب و تحمل دوری را ندارند،به شوهرشان ایراد و بهانه می گیرند،نق نق میکنند:تا کی در غربت زندگی کنم؟تا کی به فراق پدر و مادر مبتلاباشم؟دوست و آشنا ندارم،این چه جایی است مرا آورده ای؟ دیگرنمی توانم اینجا بمانم هر فکری داری بکن.
این عزیزان بی جهت با این قبیل حرفها اعصاب شوهرشان راناراحت مینمایند،آن قدر کوتاه فکرند که شهر یا قریه محل تولدشان رابهترین نقطه ای می پندارند که در آن می توان زندگی کرد،گمان میکنند:تنهادر همانجا می توان خوش بود و بس.
بشر به سطح وسیع زمین اکتفا نکرده به کرات آسمانی قدم میگذارد،اما این خانم تنگ نظر حاضر نیست چند فرسخ دورتر از محل تولدش زندگی کند،میگوید:چرا دوستانم را رها کنم و بروم در غربت تنهازندگی کنم؟گویا این خانم آنقدر برای خودش شخصیت قائل نیست که بتواند در غربت نیز دوستان و آشنایان با وفا و صمیمی تهیه کند.
خانم محترم،دانا و بلند همت و فداکار باش،تنها به فکر خودت نباش،شغل مخصوص شوهرت ایجاب کرده که در غیر وطن زندگی کند،مستخدم دولت است مگر می تواند به محل ماموریتش نرود؟!تاجر یا کاسب یا کارگری است که در غربت بهتر می تواند کسب و کار کند، چرامزاحمش میشوی و نمی گذاری پیشرفت کند؟تو که میدانی شوهرت ناچاراست در خارج وطن زندگی کند چرا با ایراد و بهانه های بیفائده اسباب ناراحتی و کدورتش را فراهم می سازی؟
وقتی دیدی شغلش ایجاب میکند که به شهر یا ده یا کشور دیگری منتقل شود فورا اظهار موافقت کن،اثاث منزل را جمع و جور کرده ببندید و در ماشین بگذارید و با صفا و رفاقت به محل جدید بروید،خودت را اهل همانجا حساب کن و با دلگرمی وبشاشت طرح زندگی نوین را بریز،وضع خودت را با اوضاع و شرائطمحیط موافق ساز،با زنهای پاکدامن و خوش اخلاق طرح دوستی و الفت بریز لیکن چون تازه وارد هستی و به اخلاق و روحیات اهالی آنجا کاملاآشنا نیستی در انتخاب دوستان تازه احتیاط کن و در این باره حتما باشوهرت مشورت کن،خودت را یک فرد غریب حساب نکن،بلکه سعی کن با محیط تازه و ساکنان آنجا مانوس شوی.
هر مکانی امتیازات ویژه ای دارد،می توانی با تماشای مناظر طبیعی یا بناهای دیدنی آنجا رفع خستگی کنی،با اظهار مهر و محبت کانون خانوادگی را گرم و با صفا کن،شوهرت را دلداری بده.به کسب و کارتشویقش کن،وقتی با محیط آشنا شدی خواهی دید که برای زندگی هیچ عیبی ندارد بلکه شاید از محل تولدت بهتر باشد،در بین دوستان تازه،افرادی را پیدا میکنی که از دوستان سابق بلکه پدر و مادر و خویشانت مهربانتر و دلسوزتر خواهند بود.
اگر در قریه یا دهی اقامت نموده اید که اسباب و تجملات زندگی شهری را ندارد خودت را از قید آنها آزاد کن،با زندگی بی آلایش و طبیعی آنجا انس بگیر،خوبیها و مزایای آن گونه زیستن را در نظر بگیر،گر چه برق و کولر و پنکه و یخچال ندارد لیکن آب و هوای سالم و غذاهای بی تقلب دارد که در شرها کمتر پیدا میشود،خیابان اسفالت و تاکسی ندارد لیکن از سر و صدا و دود ماشینها و کارخانجات نیز در امان هستی. قدری در زندگی هموطنان و همکیشانت تامل کن،ببین چگونه درخانه های محقر و خشت و گلی،با کمال مهر و صفا و خوشی زندگی میکنند،و به اسباب و لوازم شهری و کاخهای زیبا اصلا اعتنا ندارند،درحوائج ضروری و محرومیتهای آنها بیندیش و اگر می توانی خدمتی انجام دهی دریغ مدار.به شوهرت نیز سفارش کن برای رفاه و آسایش آنهاکوشش کند.
اگر عاقل و دانا باشی و به وظیفه ات عمل کنی می توانی با کمال آسایش و راحتی خاطر،در غربت زندگی کنی و به پیشرفت و ترقی شوهرت کمک نمایی،در آنصورت یک بانوی شریف شوهردار و یک خانم فداکار معرفی می شوی،نزد مردم و شوهرت عزیز و محترم خواهی بود و بدینوسیله رضایت خدا را نیز فراهم خواهی نمود.
● اگر در خانه کار میکند...
اگر شغل مرد در خارج منزل باشد همسرش در غیاب او آزادی دارد،لیکن اگر در منزل کار کند همسرش مقید خواهد شد،ممکن است شاعر یا نویسنده یا نقاش یا دانشمند اهل مطالعه باشد،این قبیل افرادمعمولا محل کارشان منزل است،ناچارند همیشه یا اکثر اوقات در منزل اشتغال داشته باشند،و از همین جهت زندگی آنها با سایرین تفاوت خواهدکرد،اتفاقا کارشان یک کار فکری و ذوقی است که احتیاج شدیدی به محیط آرام و بی سر و صدا دارد،یک ساعت کار با حواس جمع بر چندین ساعت کار در محیط شلوغ و پر سر و صدا برتری دارد.
در اینجا مشکل بزرگی پیدا می شود،از یک طرف مرد به محیط آرام و بی سر و صدا احتیاج دارد از طرف دیگر خانم می خواهد در خانه آزادانه زندگی کند.
اگر زن بتواند امور خانه داری را طوری انجام دهد که با اشتغالات فکری شوهرش مزاحم نباشد کار ارزنده ای انجام داده حقا خانم شوهردارو شایسته ای خواهد بود،زیرا تهیه یک محیط آرام کار آسانی نیست مخصوصا برای افراد بچه دار،فداکاری و تدبیر لازم دارد،گر چه دشواراست لیکن برای ترقی و موفقیت مرد ضرورت دارد.
زن اگر همکاری داشته باشد می تواند شوهرش را به صورت یک مرد آبرومند و مفیدی در آورد که هم به اجتماع خدمت کند و هم اسباب افتخار او باشد.
این خانم باید توجه داشته باشد که گر چه شوهرش دائما یا اکثراوقات در خانه است لیکن بیکار نیست،نباید انتظار داشته باشد زنگ درب خانه را جواب دهد،بچه داری کند،گاهی سری به آشپزخانه بزند،درکارهای خانه کمک کند،با بچه های شیطون دعوا کند،موقعی که مردمشغول کار است باید او را ندیده گرفت و فرض کرد اصلا در خانه نیست.
خانم محترم،وقتی شوهرت میخواهد به اتاق کار برود اسباب ولوازم مورد احتیاجش را از قبیل کتاب،قلم،کاغذ،دفتر،مداد،مدادتراش،سیگار،کبریت،زیر سیگاری همه را نزدش حاضر کن که برای پیدا کردن آنها معطل نشود،اگر به بخاری یا پنکه احتیاج دارد آماده کن،آنگاه که اسباب و لوازم کارش کاملا آماده شد از اتاق بیرون برو و او را به حال خود بگذار.
در اطراف اتاقش آهسته راه برو بلند بلند حرف نزن،مواظب باش بچه ها سر و صدا نکنند،به آنها بفهمان که اکنون موقع بازی شما نیست زیرا پدر در اتاق مشغول کار است و از سر و صدای شما ناراحت می شود،بازی را بگذارید برای ساعتهای بیکاری او،در موقع کار راجع به امور زندگی صحبت نکن زیرا رشته افکارش قطع می شود و تا بخواهددوباره حواسش را جمع کند بیکار می ماند،در راه رفتن از کفشهای بی صدا استفاده کن،صدای زنگ درب را کوتاه کن که مزاحم او نشود،جواب تلفن را بده و اگر کسی با او کار داشت بگو:مشغول کار است اگرممکن است در فلان ساعت تلفن بفرمایید،برنامه رفت و آمد و مهمانداری را به ساعتهای استراحت او بینداز.
از دوستان و خویشانت که قصد دیداردارند عذرخواهی نموده بگو:چون سر و صدای ما ممکن است بااشتغالات آقا مزاحمت داشته باشد خواهشمندم فلان وقت تشریف بیاورید،آنها هم اگر دوستان شما باشند از این پیشنهاد رنجیده خاطر نخواهند شدبلکه به کاردانی و شوهرداری شما تحسین خواهند کرد،در عین حال که به امور خانه داری مشغول هستی مراقب شوهرت نیز باش،اگر چیزی طلب کرد فورا حاضر کن و از اتاق خارج شو.
شاید خانمها اینگونه زندگی را غیر ممکن شمرده در دل خویش بگویند:مگر برای یک زن امکان دارد که کارهای دشوار خانه داری راانجام دهد در عین حال به شوهرش رسیدگی کند و خانه را به صورتی در آورد که کوچکترین مزاحمتی برای او پیدا نشود؟!البته تصدیق دارم که اینگونه زندگی چون یک برنامه غیر عادی است تا حدودی دشوار به نظرمی رسد لیکن اگر به ارزش و اهمیت کارشان واقف باشند و تصمیم بگیرندکوشش و فداکاری کنند با کاردانی و تدبیر می توانند مشکل را حل کنند.
مراتب لیاقت و شایستگی زن در اینگونه موارد ظاهر می شود،و الا اداره یک زندگی عادی از همه کس ساخته است.
خانم محترم،نوشتن یک کتاب ارزنده علمی یا تهیه یک مقاله جالب و سودمند یا سرودن اشعار نغز و دلپذیر یا تهیه یک تابلوی نقاشی گرانقدر،یا حل مشکلات علمی کار آسانی نیست، لیکن با همکاری و ازخود گذشتگی تو امکان پذیر میگردد.
آیا حاضر نیستی در این باره فداکاری کنی و با مختصر تغییری درطرز زندگی معمولی مردم، شوهرت را که از هر جهت لیاقت دارد به صورت یک مرد دانشمند ارزنده ای در آوری که عموم ملت از خدماتش استفاده کنند،تو نیز از منافع مادی و آبروی اجتماعی او بهره مند گردی؟
● به ترقی شوهرت کمک کن
بشر بالذات قابلیت ترقی دارد،عشق به کمال در نهادش نهفته وبرای تکامل آفریده شده است، هر کس،در هر مقام و با هر شرائط و در هرسنی باشد،می تواند به ترقیات خویش ادامه داده کاملتر گردد،انسان که برای هر گونه کمالی آماده است نباید هیچگاه به موجودیت خویش قناعت نموده هدف آفرینش را از دست بدهد،تا زنده است باید بکوشد تا کامل وکاملتر گردد.
هر انسانی خواهان ترقی است لیکن همه کس موفق نمی گردد.
همت بلند و کوشش فراوان لازم دارد،باید زمینه کار را فراهم ساخت وموانع را بر طرف نمود آنگاه کوشید تا به مقصد رسید،شخصیت مرد تاحدود زیادی به خواسته های همسرش بستگی دارد،زن می تواند به پیشرفت و ترقی شوهرش کمک نموده او را در مسیر ترقی قرار دهد چنانکه می تواند مانع ترقیاتش واقع گردد،هر چه بخواهد بدون شک همان است.
خانم محترم،در حدود شرائط و امکاناتی که برایتان موجود است،شخصیت بزرگتر و عالیتری را برای شوهرت در نظر بگیر و برای رسیدن به آن تشویقش کن،اگر میل دارد به تحصیلات خویش ادامه دهد یا به وسیله مطالعه و خواندن کتاب به معلوماتش بیفزاید نه تنها مخالفت نکن بلکه تشویق و تحسینش کن،برنامه زندگی را طوری مرتب کن که با کارهای اومنافات نداشته باشد،سعی کن اسباب آسایش و راحتی او را فراهم سازی تا با فکر آزاد به ترقیات خویش ادامه دهد.
اگر سواد ندارد با خواهش و تمنا وادارش کن در کلاسهای شبانه یا در خارج مدرسه به تحصیلات خویش ادامه دهد،اگر تحصیل کرده است تشویقش کن رشته علمی خودش را تعقیب کند،به وسیله مطالعه و خواندن کتابهای مربوط به آن فن به معلومات خویش بیفزاید، اگر طبیب است وادارش کن در هر روز مقداری از اوقاتش را به خواندن مجلات وکتابهای پزشکی اختصاص بدهد،اگر دبیر یا آموزگار یا قاضی یا استاد یامهندس است از وی بخواه اوقات فراغت خویش را بخواندن کتابهای مربوط به فن خودش یا کتابهای علمی و اخلاقی و تاریخی بگذراند،و به طور خلاصه شوهر شما هر کس و در هر مقامی باشد،حتی کارگر و کاسب،برای ترقی و تکامل آمادگی دارد.
نگذارید از مسیری که دستگاه آفرینش برایش پیش بینی کرده منحرف شود و از مطالعه و تکامل دست بردارد،به تحقیقات علمی وخواندن کتاب عادتش بدهید،نگذارید شخصیت او در یک حد معین متوقف بماند.
اگر فرصت تهیه کتاب را ندارد شما می توانید با مشورت او و سایردوستان این کار را بر عهده بگیرید،کتابهای سودمند علمی و اخلاقی وتاریخی و دینی و بهداشتی و اقتصادی و ادبی را که بر طبق صلاح وسلیقه اش باشد تهیه نموده در اختیارش بگذارید،و بخواندن تشویقش کنید،خودتان نیز کتاب و مجله های سودمند را بخوانید.و در ضمن خواندن اگر به مطالبی برخورد کردید که برای شوهرتان نیز مفید است عین آن رایادداشت نموده در اختیارش قرار دهید.
این کار فوائد بیشماری در بر دارد:
▪ اولا اگر مدتی بدین برنامه ادامه بدهد شخص دانشمند و فاضلی خواهد شد که خودش سر بلند و تو به وجودش مفتخر خواهی شد.به علاوه،در رشته خودش یک نفر متخصص خواهد شد که هم خودش استفاده می کند و هم منافع بیشماری به اجتماع می رساند.
▪ ثانیا چون به ندای آفرینش لبیک گفته سرگرم مطالعه و تحقیق است کمتر اتفاق می افتد که به ضعف اعصاب و بیماری های روانی مبتلاگردد.
▪ ثالثا چون در طریق ترقی قرار گرفته و به خواندن کتاب علاقه مندشود به خانه و زندگی دلبستگی پیدا می کند،دنبال ولگردی نمی رود،به مراکز فساد و شب نشینی های زیان بخش قدم نمی گذارد،به دام تبهکاران واعتیادات خطرناک گرفتار نمی شود.
● مواظب باش منحرف نشود
مرد باید در کسب و کار و معاشرتها و رفت و آمدهایش آزادی عمل داشته باشد تا بتواند بر طبق ذوق و سلیقه خویش کوشش و جدیت کند،اگرکسی بخواهد او را محدود و کنترل کند ناراحت شده به شخصیتش لطمه وارد می شود،زن دانا و با هوش در کارهای عادی شوهرش دخالت نمی کندو در صدد نیست تمام اعمالش را تحت نظر بگیرد،زیرا می داند که سلب آزادی از مرد و کنترل کارهایش نتیجه خوبی ندارد،بلکه ممکن است باعکس العمل شدید او مواجه شود.
مردان عاقل و با تجربه احتیاجی به مراقبت ندارند،زیرا عواقب امور را می سنجند،فکر نکرده در کاری اقدام نمی کنند،فریب نمی خورند،می توانند مصالح خویش را تشخیص دهند،دوست و دشمن را می شناسند،لیکن همه مردها چنین نیستند،در بین آنها افراد ساده لوح و زودباوری پیدامی شوند که ممکن است تحت تاثیر دیگران قرار بگیرند،فریب دشمنان دوستنما را بخورند.
در بین مردم شیادانی پیدا می شوند که در کمین اینگونه افرادهستند،به صورت خیرخواهی در دامشان می افکنند،بلکه طبع سرکش انسان و محیط فاسد و آلوده اجتماع برای انحراف افراد کفایت می کنند،بیچاره غافل وقتی به خود می آید که در دام فساد گرفتار شده،آنگاه کار ازکار گذشته و فرار از دام کار دشواری است.
شما اگر نظری به اطراف خویشتن بیفکنید دهها از این افرادبیچاره و ساده را پیدا می کنید که بدون قصد در دام فساد و بدبختی گرفتارشده اند،هیچیک از آنها نمی خواسته بدین بلاها آلوده گردد،لیکن بدون اینکه توجه داشته باشد و عاقبت امر را بسنجد طعمه محیط فساد گشته است. از این رهگذر است که اینگونه مردها احتیاج به مراقبت دارند،اگریک فرد خیرخواه و دانا اعمالشان را تحت نظر بگیرد به صلاح واقعی آنهااست.
بهترین کسی که می تواند این وظیفه سنگین را بر دوش بگیردهمسر اوست،یک بانوی دانا و با تدبیر می تواند با رفتار خیرخواهانه وعاقلانه اش بزرگترین خدمت را نسبت به شوهرش انجام دهد،اینگونه خانمها باید توجه داشته باشند که صلاح نیست به طور رسمی در کارهای شوهرشان دخالت و امر و نهی کنند زیرا کمتر مردی پیدا می شود که حاضرباشد لت بلا اراده دیگری حتی همسرش واقع شود،بدین جهت کنترل شدید او ممکن است عکس العمل نامطلوبی داشته باشد،لیکن اگر دانا وعاقل باشد می تواند به طور غیر رسمی و از دورادور معاشرتها و رفت وآمدهای شوهرش را تحت نظر بگیرد.
اگر دید شوهرش دیرتر از معمول به خانه می آید یک مرتبه یا دومرتبه یا سه مرتبه را عادی بگیرد زیرا معمولا برای مردها کارهایی پیش آمدمی کند که ناچارند در مواقع فراغت دنبال آنها بروند،لیکن اگر تکرار شد واز حد متعارف گذشت باید در صدد تحقیق برآید،لیکن تحقیق موضوع هم کار آسانی نیست،حوصله و کاردانی لازم دارد،باید از تندی و اعتراض اجتناب کند، در ضمن صحبت با نرمی و مهربانی سئوال کند شما که دیرتراز معمول به منزل تشریف می آورید کجا می روید؟
با بردباری و زیرکی درمواقع مختلف آنقدر مطلب را تعقیب کند تا حقیقت برایش روشن گردد،اگر فهمید اضافه کار دارد یا برای رفع گرفتاریهای مربوط به کسب وکارش کوشش می کند یا در جلسات علمی و دینی و اخلاقی شرکت می نماید مزاحمش نشود بگذارد آزادانه تلاش کند،اگر احساس کرد باافراد تازه ای طرح دوستی ریخته کوشش کند از احوال آنها با اطلاع شود،اگر دید با افراد صالح و خوش سابقه و خوش اخلاق رفاقت و رفت و آمدمی کند مزاحمش نشود بلکه تشکر کند که با چنین افرادی طرح دوستی ریخته است.
قدر این توفیق را بداند و وسائل پذیرائی را برایشان فراهم سازد،زیرا انسان به دوست و رفیق احتیاج دارد و رفیق خوب نعمت بزرگی بشمار می رود،لیکن اگر متوجه شد که به مراکز فساد راه یافته یا با افرادفاسد معاشرت می نماید که ممکن است او را منحرف سازند،باید فورا درصدد جلوگیری بر آید.زن مسئولیت بزرگی پیدا می کند که انجام دادن آن،یک امر ضروری و حیاتی محسوب می شود،اگر اندکی سهل انگاری یابی احتیاطی به عمل آورد ممکن است زندگی آنها از هم بپاشد.در یک چنین مواقعی است که مراتب کاردانی و هوش و تدبیر بانوان ظاهرمی گردد،باید بردبار و عاقبت اندیش باشد،داد و فریاد و ناسازگاری و قهرو دعوا غالبا نتیجه معکوس دارد.
در اینجا زن دو وظیفه دارد:
▪ اولا باید در زندگی داخلی و رفتار و اخلاق خودش و اوضاع عمومی منزلش بررسی کامل و دقیقی به عمل آورد،ببیند چه علتی باعث شده که شوهرش از خانه که محل آسایش و امن و امان و کانون گرم محبت است بیزار شده و به مراکز فساد روی آورده است،مانند یک قاضی باانصاف علت قضیه را کشف کند آنگاه در صدد اصلاح بر آید،شایدبد اخلاقی و ستیزه جویی یا ایراد و غر غر خانم علت قضیه باشد،شاید اوضاع خانه اش درهم و برهم است،شاید خانم در منزل به آرایش و سر ولباس خودش توجه ندارد،شاید به شوهرش اظهار محبت نمی کند، شایدغذای لذیذ و دلخواه برایش تهیه نمی کند،شاید قدردانی و سپاسگزاری نمی کند.
این قبیل عیبهاست که مرد را نسبت به خانه و زندگی بی علاقه می کند به طوری که برای فراموش کردن عقده های روحی خویش دنبال ولگردی و سرگرمیهای ناروا می رود.در صورت لزوم می تواند از خود مردتحقیق کند و عقده های روحی او را دریابد.
اگر زن عیوب خویش را برطرف ساخت و خانه را به صورت دلخواه شوهرش در آورد می تواند به موفقیت خودش امیدوار باشد،در آن صورت مرد کم کم به خانه و زندگی علاقه پیدا می کند و خواه ناخواه مجذوب خوش اخلاقی و مهربانیهای همسرش قرار می گیرد و از مراکزفساد دور می گردد.
▪ دومین وظیفه اش اینست که تا می تواند نسبت به شوهرش اظهارمحبت کند،با نرمی و ملایمت پند و اندرزش دهد،با مهربانی و دلسوزی نتیجه معاشرتهایش را تشریح کند،حتی التماس و گریه و زاری کند،بگوید:از صمیم قلب ترا دوست دارم،به وجود شوهری مثل تو افتخارمی کنم،وجود ترا بر همه چیز ترجیح می دهم،تا پای جان به فداکاری وهمکاری حاضرم، فقط یک غصه در دل دارم که چرا مرد به این خوبی درفلان مجلس فساد شرکت می کند یا با فلان کس رفت و آمد دارد یا به فلان عمل بد عادت کرده است،این قبیل اعمال برای شخصی مثل شما زیبنده نیست،خواهشمندم دست از این عمل برداری،آنقدر التماس و اصرار کند تا دل مرد را مسخر گرداند.
ممکن است مرد به اخلاق و عادات زشت خو گرفته باشد و بزودی تحت تاثیر قرار نگیرد لیکن در هر حال زن نباید مایوس شود،باید بردباری و استقامت بیشتری به خرج دهد،و با تصمیم قاطع در تعقیب هدف کوشش نماید.
زن قدرت و نفوذ عجیبی دارد،در هر موضوعی تصمیم بگیرد پیروزمی شود،به هر طرف بخواهد شوهرش را می برد،اگر تصمیم بگیردشوهرش را از وادی انحراف نجات دهد حداقل صدی هشتاد شانس موفقیت دارد،اما به شرط اینکه عاقل و با تدبیر و کاردان باشد.
به هر حال،تا می تواند نباید به تندی و خشونت و قهر و دعوامتوسل شود،مگر اینکه نرمی و ملایمت را بی نتیجه بداند،در صورتی که چاره ای نباشد می تواند به هر طریقی که امید موفقیت دارد،حتی قهر ودعوا متوسل شود،لیکن باز هم مهربانی و دلسوزی را از دست ندهد، حتی تندی و خشونتش از روی دلسوزی باشد نه به عنوان انتقام و کینه جویی.
آری نگهداری و مراقبت از مرد یک نوع شوهرداری است وشوهرداری وظیفه زن است،چون کار مهم و دشواری بوده رسول خداصلی الله علیه و آله آن را در ردیف جهاد قرار داده فرمود:
جهاد زن اینست که خوب شوهرداری کند (۱) .
۱-بحار جلد ۱۰۳ ص ۲۴۷
منبع : آموزش نیروی انسانی شهرستان شهریار


همچنین مشاهده کنید