جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


سپاسگزار باش


سپاسگزار باش
● سپاسگزار باش
پول پیدا کردن کار آسانی نیست،هزاران زحمت و دردسر دارد،انسان مال را برای رفاه و آسایش خویش میخواهد و ذاتا بدان علاقه منداست،اگر به کسی احسان کرد و مالی را که به ریشه جانش بسته است دراختیار او قرار داد انتظار دارد قدردانی کند،اگر مورد سپاسگزاری قرارگرفت تشویق میشود،به احسان و نیکوکاری راغب میگردد.
نه تنها نسبت باین شخص احسان بیشتری خواهد کرد بلکه به مطلق نیکی علاقه مندمیگردد،به حدیکه ممکن است کم کم به صورت یک عادت ثانوی و یک خوی طبیعی تبدیل شود و مشتاق احسان و کار خیر گردد،اما اگر قدرش رانشناختند و احسانش را نادیده گرفتند به کار خیر بی رغبت میشود، پیش خود میگوید:حیف نیست که به این مردم نمک نشناس احسان کنم و اموالم را در اختیارشان بگذارم؟حق شناسی و شکرگزاری یکی از اخلاق پسندیده است،و بزرگترین رمز جلب احسان میباشد،حتی خداوند بزرگ هم که نیازی به دیگران ندارد سپاسگزاری از نعمتهایش را شرط ادامه نعمت شمرده میفرماید:«اگر سپاسگزاری کنید نعمتهایم را افزون میکنم (۱) ».
خانم محترم،شوهر شما نیز یک بشر عادی است،از قدردانی خوشش میآید،هزینه زندگی را تامین میکند،حاصل دسترنج خویش را درطبق اخلاص نهاده رایگان تقدیم شما میکند،این عمل را یک وظیفه اخلاقی و شرعی محسوب میدارد،و از انجام دادن آن لذت می برد،لیکن ازشما انتظار دارد که وجودش را مغتنم شمرده از کارهایش قدردانی کنید.
هر گاه اسباب و لوازم زندگی را خریداری نموده به منزل آورد اظهار سرورو خوشحالی نمایید،و سپاسگزاری کنید،هر گاه برای تو یا فرزندانت کفش و لباس یا چیز دیگری آورد فورا از دستش بگیر و اظهار خورسندی کن،چه مانع دارد بگویی:متشکرم؟اگر میوه و شیرینی یا چیز دیگری به خانه آورد زود از دستش بگیر و در جای خود بگذار،اگر بیمار شدی وبرای معالجه ات کوشش کرد تا شفا یافتی تشکر کن،اگر ترا به تفریح ومسافرت برد سپاسگزاری کن.
اگر پول توجیبی گرفتی قدردانی کن،مواظب باش کارهایش را کوچک مشماری،بی اعتنائی و مذمت نکنی،نادیده نگیری،اگر کارهایش را مورد توجه قرار داده تشکر کردی احساس غرور و شخصیت میکند،به زندگی و خرج کردن تشویق میشود،باز هم سعی میکند توجه شما را بسوی خویش جلب کند و به وسیله احسان دلتان را بدست آورد،اما اگر کارهایش را کوچک شمردی و به نظر بی اعتنائی نگاه کردی دلسرد میشود،پیش خود میگوید:حیف نیست زحمت بکشم وحاصل دسترنجم را خرج افراد نمک نشناسی کنم که قدرم را نمیدانند واحسانهایم را کوچک میشمارند،رفته رفته به خانه و زندگی بی علاقه میگردد،تا بتواند از زیر بار خرج کردن شانه خالی میکند،به کسب و کاربی رغبت میشود،ممکن است به فکر خوشگذرانی بیفتد،اموالش را خرج دیگران کند،مرد بیچاره بیک تعریف خالی و تشکر مفت و مجانی دلخوش است از این هم دریغ دارید؟!
اگر یکی از خویشان یا دوستان یک جفت جوراب بی ارزش یادسته گل بی قابلیت بشما تقدیم نمود صدها مرسی متشکرم را نثارش میکنیدلیکن احسانهای دائمی شوهرتان را به روی مبارک نیاورده از یک اظهارتشکر بی مایه هم دریغ میکنید؟!
راه و رسم شوهرداری چنین نیست.اصلا منافع شخصی خودتان را تشخیص نمیدهید،تکبر و خودخواهی بلای بزرگی است،گمان میکنیداگر تشکر کنید کوچک میشوید در صورتی که بر محبوبیت شما افزوده میشود،حق شناس و با ادب شناخته میشود.
▪ امام صادق علیه السلام فرمود:«بهترین زنهای شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی آورد سپاسگزاری کند و اگر نیاورد راضی باشد (۲) ».
▪ حضرت صادق علیه السلام فرمود:«هر زنی که به شوهرش بگوید: از تو خیری ندیدم تمام اعمالش باطل و از درجه اعتبار ساقط میگردد. (۳) »
▪ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«کسی که از احسان مردم قدردانی نکند شکر خدای را نیز بجای نمیآورد (۴) ».
● عیب جویی نکن
هیچکس بی عیب نیست،یا کوتاه است یا دراز،یا سیاه رنگ است یا رنگ پریده،یا چاق است یا لاغر اندام یا دهانش بزرگ است یاچشمهایش کوچک،یا بینی اش بزرگ است یا سرش طاس،یا تندخواست یا ترسو،یا کم حرف است یا پر مدعا،یا دهانش بدبو است یا پاهایش،یا بیمار است یا پر خور،یا ندار است یا بخیل،یا آداب زندگی را بلد نیست یا بد زبان است،یا کثیف است یا بی ادب.
از این قبیل عیوب در هر مرد و زنی وجود دارد.
آرزوی هر مرد و زنی اینست که همسر ایده آلی پیدا کند که از تمام عیوب و نواقص خالی بوده نقطه ضعفی نداشته باشد.لیکن کمتر اتفاق میافتد که به مطلوب خیالی خویش دست یابد.گمان نمیکنم در دنیا زنی پیدا شود که شوهرش را صد در صد کامل و بی عیب بداند.
زنهاییکه در صدد عیبجویی باشند خواه ناخواه عیب یا عیبهایی رادر شوهرانشان پیدا میکنند،یک عیب کوچک و بی اهمیت را که نباید آنراعیب شمرد در نظر خودشان مجسم میسازند و آنقدر درباره اش فکر میکنند که کم کم به صورت یک عیب بزرگی که قابل تحمل نیست جلوه گر میشود،خوبیهای شوهر را یکسره نادیده گرفته همیشه به آن عیب کوچک توجه دارند،چشمشان به هر مردی بیفتد دقت میکنند که دارای آن عیب هست یانه،آنها مرد باصطلاح ایده آلی را در مغز خویش مجسم مینمایند که حتی کوچکترین عیبی هم نداشته باشد و چون شوهرشان با آن صورت خیالی تطابق کامل ندارد،همیشه آه و ناله دارند،از ازدواجشان اظهار پشیمانی میکنند،خودشان را شکست خورده و بدبخت میشمارند.کم کم مطلب راعلنی کرده گاه و بیگاه از شوهرشان عیبجویی مینمایند،ایراد و بهانه میگیرند،غرغر میکنند،طعنه می زنند:آداب معاشرت را بلد نیستی،من خجالت میکشم با تو در مجالس شرکت کنم،برو با این بینی گنده ات،دهانت بوی لاشه گندیده میدهد،چقدر سیاه و زشتی!
ممکن است مرد عاقل و بردبار باشد و در مقابل بی ادبیهای زن سکوت کند لیکن قلبا مکدر میشود،کینه اش را در دل میگیرد،بالاخره کاسه صبرش لبریز میشود و در صدد انتقام بر می آید،یا به زد و خوردمی کشد یا مقابل به مثل میکند،او هم در صدد بر می آید از همسرش که به طور حتم بی عیب نیست عیبجویی کند،او بگو و این بگو،این بگو و اوبگو،اگر محبت و صفائی در میانشان بود به کلی زائل میگردد.
کینه یکدیگررا در دل میگیرند،دائما در صدد عیبجویی هستند،پیوسته جنگ و جدال دارند.در نتیجه،اگر با همین وضع به زندگی ادامه بدهند بدترین زندگی راخواهند داشت،در شکنجه و عذاب خواهند بود تا یکی از آنها بمیرد و این زندگی ننگین از هم بپاشد،و اگر یکی از آنها یا هر دو لجاجت بخرج بدهندو به دادگاه حمایت خانواده و طلاق متوسل شوند گر چه عقده های درونی خود را حل کرده و انتقام گرفته اند لیکن هر دو متضرر میشوند،پیمان زناشویی را برهم میزنند ولی معلوم نیست بعدا بتوانند با دیگری ازدواج کنند و بر فرض وقوع معلوم نیست زن یا شوهر بهتری نصیبشان شود.
امان از نادانی و لجاجت بعضی خانمها!در بعضی از امور بسیارجزئی به قدری پافشاری میکنند که حاضر میشوند زندگی خودشان رامتلاشی سازند.برای اینکه به سبک مغزی و کوتاه فکری آنها پی ببرید به داستانهای زیر توجه فرمایید:
«زنی بنام...از شوهرش بنام...شکایت کرد که شوهرم در موقع خواب انگشتش را می مکد. چون حاضر نیست دست از این کارش برداردتقاضای طلاق میکنم (۵) ».
«زنی به بهانه اینکه دهان شوهرش بوی بد میدهد به خانه پدرش مراجعت نمود و اظهار داشت تا بوی دهانش را برطرف نکند به خانه نخواهد رفت ولی با شکایت شوهر دادگاه زن و شوهر را سازش داد ولی وقتی به خانه رفت دید هنوز دهانش بو میدهد لذا به اتاق دیگر رفت. شوهرکه ناراحت شده بود زنش را بقتل رسانید (۶) ».
«خانم دندان پزشک از شوهرش طلاق میگیرد.میگوید هم شان من نیست.زیرا سه سال بعد از من درجه دکترا گرفته است » (۷) .
«یک زن ۲۷ ساله ای که از خانه شوهرش قهر کرده در پاسخ به عرضحال او نوشت:شوهرم زیاد می خورد من قادر نیستم غذای مورد نیاز او را تهیه کنم (۸) ».
«زنی به این علت که شوهرش روی زمین می نشیند،با دست غذامی خورد،از آداب معاشرت بی اطلاع است،صورتش را هر روز اصلاح نمیکند درخواست طلاق کرد (۹) ».
لیکن همه خانمها چنین نیستند.در بین آنها افراد فهمیده و باهوشی هست که واقعیات زندگی را حساب میکنند و هرگز در صددعیبجویی بر نمیآیند.
خانم محترم،شوهر شما یک بشر عادی است ممکن است بی عیب نباشد اما در مقابل، خوبیهای فراوانی نیز دارد.اگر به زندگی و خانواده ات علاقه مندی در صدد عیبجوئی بر نیا. عیبهای کوچک او را نادیده بگیر،بلکه اصلا عیبشان مشمار،شوهرت را با یک مرد خیالی که در خارج وجودندارد مقایسه نکن بلکه او را من حیث المجموع با سایر مردها مقایسه کن،ممکن است مردی عیب مخصوص شوهرت را نداشته باشد لیکن دارای عیوب دیگری است که شاید بمراتب بدتر از او باشد،اصولا عینک بدبینی را از چشم خویش بردار و خوبیهای شوهرت را ببین،آنوقت خواهی دیدکه خوبیهای او بمراتب بیشتر از بدیهایش میباشد،اگر یک عیب دارد و درعوض صدها خوبی دارد.
محاسن و خوبیهایش را مورد نظر قرار بده و خرسند باش،مگرخودت بی عیب هستی که انتظار داری شوهرت بی عیب باشد،نهایت اینکه خودخواهی و خودپسندی اجازه نمیدهد عیبهای خودت را ببینی،اگر شک داری از دیگران بپرس.
رسولخدا فرمود:«عیبی بالاتر از این نیست که انسان عیوب دیگران را ببیند اما از عیبهای خودش غافل باشد (۱۰) ».
چرا یک عیب کوچک را به قدری بزرگ میکنی و درباره اش غصه میخوری که بنیاد زندگی و کانون انس و مودت را بر هم می زنی؟
عاقل و با هوش باش،دست از هوسبازی و سبک مغزی بردار،عیبهای کوچک را ندیده بگیر،با اظهار محبت کانون خانوادگی را گرم کن تا ازنعمت انس و محبت برخوردار گردی،مواظب باش عیب شوهرت را نه درحضور و نه در غیابش بزبان نیاوری زیرا رنجیده خاطر و مکدر میگردد،در صدد عیبجویی بر میآید،محبت و علاقه اش کم میشود،پیوسته در حال جدال و ستیزه خواهید بود،اگر با همین وضع بزندگی ادامه دهید زندگی ناگواری خواهید داشت،و اگر کار به طلاق و جدایی خاتمه یابد که بد ازبدتر.
البته اگر عیب قابل اصلاحی داشته باشد میتوانی در صدداصلاحش بر آیی،لیکن در صورتی امکان موفقیت داری که با نرمی و مداراو صبر و حوصله و بصورت خیرخواهی و خواهش و تمنا رفتار کنی،نه به عنوان عیبجویی و اعتراض،سرزنش و ایراد،قهر و دعوا.
● از غیر شوهرت چشم بپوش
خانم محترم،ممکن است قبل از ازدواج برای خواستگاری شماآمده باشند،ممکن است افرادی را در نظر داشته در انتظار خواستگاری آنها بوده اید،شاید آرزو داشته اید شوهرتان ثروتمند باشد،دارای فلان شغل باشد،تحصیل کرده باشد،زیبا و خوشگل باشد ووووو.
این قبیل آرزوها قبل از ازدواج مانعی نداشت لیکن اکنون که مردی را برای همسری برگزیده ای و پیمان مقدس زناشویی را امضاکرده اید که تا آخر عمر با هم باشید،یار و مونس و غمخوار هم باشید بایدگذشته را یکسره فراموش کنی،بر افکار و آرزوهای گذشته خط بطلان بکشی و از غیر شوهرت بطور کلی چشم بپوشی،دلت را از اضطراب وپریشانی نجات بده،غیر شوهرت را از دل بیرون کن و ششدانگ آنرا دراختیار او قرار بده،خواستگار سابقت را فراموش کن،باو نگاه نکن،بفکرش نباش،چکار داری ناراحت شده یا نه؟اصلا چرا از احوالش جویامی شوی؟این حالت دو دلی جز پریشانی روح چه نتیجه ای دارد؟و بسااوقات اسباب بدبختی ترا فراهم می سازد.
بعد از اینکه با مردی پیمان زناشویی بستید و قول و قرار گذاشتیدتا آخر عمر با هم باشید چرا چشم چرانی میکنی،به این مرد و آن مرد نگاه میکنی و شوهرت را با آنها مقایسه می نمایی؟این چشم چرانیهای غلط جزپریشانی و اضطراب روح و آه و حسرت دائم چه سودی دارد؟
▪ حضرت علی علیه السلام فرمود:«هر کس چشم خویش را آزادبگذارد همیشه اعصابش ناراحت خواهد بود و به آه و حسرت دائم گرفتارخواهد شد (۱۱) ».
وقتی با نظر خریداری به مردها نگاه کردی و شوهرت را با آنهامقایسه نمودی ناچار به مردهایی برخورد میکنی که عیب شوهرت را ندارند خیال میکنی افراد برگزیده و بی عیبی هستند که از آسمان نازل شده اند بااینکه ممکن است آنها دارای دهها عیب باشند که اگر از آنها اطلاع داشتی شوهر خودت را بر آنها ترجیح میدادی.اما چون از عیوب مخفی آنهااطلاع نداری و فقط خوبیهایشان را مشاهده مینمایی خودت را شکست خورده و مغبون در ازدواج می پنداری و اسباب بدبختی خویشتن را فراهم می سازی.
«زن ۱۸ ساله ای به نام...که از خانه فرار کرده بود دیشب به وسیله ماموران پاسگاه ژاندارمری نعمت آباد دستگیر شد.در پاسگاه گفت:سه سال پیش به عقد...در آمدم ولی به تدریج احساس کردم که او را دوست ندارم.چهره شوهرم را با قیافه بعضی از مردها مقایسه می کردم و افسوس می خوردم که چرا زن این مرد شدم » (۱۲) .
خانم گرامی،اگر می خواهی بدبخت و سیه روز نشوی،به ضعف اعصاب و پریشانی روح مبتلا نگردی،با خوشی و آسایش زندگی کنی دست از هوسبازی و چشم چرانی و آرزوهای خام بردار.غیر از شوهرت همه را ندیده بگیر،از مردهای دیگر تعریف نکن،به فکر آنها نباش.دردلت نگو:کاش فلان شخص بخواستگاریم آمده بود،کاش با فلان شخص ازدواج کرده بودم،کاش شوهرم دارای فلان شغل بود،کاش فلان قیافه راداشت.کاش و کاش و کاش.نمیدانم این افکار غلط و آرزوهای خام چه نتیجه ای به حال تو دارد؟چرا زندگی را به خودت و شوهرت تلخ میکنی؟
چرا مهر و صفا را از بین می بری و بنیاد ازدواج را متزلزل می سازی؟ازکجا میدانی اگر با فلان مرد ازدواج کرده بودی صد در صد راضی بودی؟تو از ظاهر او بیش از این خبر نداری شاید دارای عیوبی باشد که اگر مطلع بودی شوهر خودت را بر او ترجیح میدادی.از کجا میدانی که خانم آن مردها کاملا راضی هستند؟
خانم محترم،اگر شوهرت احساس کند که به مردهای دیگر نظرداری بدبین میشود،مهر و علاقه اش کم میشود به زندگی و خانواده بی علاقه میگردد،مواظب باش از مردهای دیگر تعریف نکنی با آنها گرم نگیری،خنده و شوخی نکنی،مرد اینقدر حساس است که نمیتواند تحمل کند که همسرش حتی به تصویر مرد بیگانه ای اظهار علاقه کند.
▪ پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:«هر زن شوهرداریکه چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهرش پر کند مورد غضب شدیدپروردگار جهان واقع خواهد شد (۱۳) ».
● حجاب اسلامی
زن و مرد گر چه در بسیاری از امور اشتراک دارند لیکن امتیازات ویژه ای نیز دارند.یکی از امتیازات مهم آنان اینست که زن موجودی است ظریف و لطیف و زیبا و محبوب.زن دلبر است و مرد دلداده زن جاذب است و مرد مجذوب،مرد دوستدار است و زن دوست داشتنی.
هنگامیکه مرد با زنی ازدواج میکند می خواهد تمام خوبیها و زیبائیهای این موجودظریف را در انحصار خویش ببیند.زنی را دوست دارد که زیبائیها،دلبریهاو طنازیها،شوخیها و خوشمزه گیها،و همه چیزش را در انحصار شوهرش قرار دهد و نسبت به مردان بیگانه جدا اجتناب نماید.مرد بسیار غیور است و نمی تواند تحمل کند که مرد بیگانه ای به همسرش نگاه کند یا با او درارتباط و آمیزش باشد،بگوید و شوخی کند و بخندد و چنین عملی راتجاوز به حق مشروع خویش میداند.و از همسرش انتظار دارد که بارعایت پوشش و حجاب اسلامی و با تقید به ضوابط شرعی و قوانین اخلاقی و با حفظ متانت و حجب و حیاء اسلامی شوهرش را در این خواسته مشروع کمک و یاری نماید.
هر مرد مؤمن و غیوری چنین خواسته ای را دارد. اگر همسرش به این وظیفه اسلامی و اجتماعی عمل کرد او نیز با آرامش خاطر زندگی میکند و برای تامین نیازمندیهای خانواده اش تلاش مینماید و بر محبتش اضافه میگردد.و همین صفا ومحبت سبب میشود که او نیز به زنان بیگانه بی توجه باشد.اما اگر مردمشاهده کرد که همسرش تقیدی به حجاب و پوشش اسلامی ندارد وزیبائیهایش را در معرض دید مردان بیگانه قرار میدهد و با آنها نیز درارتباط و تماس است شدیدا ناراحت میشود زیرا حق انحصاری خویش راتضییع شده و در معرض دید دیگران می بیند.و مسؤولیت این امر را برعهده همسرش می داند.چنین مردی همواره پریشان خاطر و بدبین است.
محبت و صفایش نسبت به خانواده تدریجا کم میشود.
بنابراین صلاح جامعه و بانوان در این است که پوشیده و محجوب باشند و متین و بدون آرایش از منزل خارج شوند و زیبائیهای خودشان رادر معرض دید همگان قرار ندهند.
رعایت حجاب یک وظیفه اسلامی است.خدا در قرآن می فرماید:
به زنان مؤمن بگو:از مردان بیگانه چشم بپوشند.و فروج و اندام خویشتن را از نگاه دیگران محفوظ بدارند،و محل زیبائیها و زینتهای خویش را برای اجانب آشکار نسازند،مگر آنچه را که طبعا آشکار است (مانندصورت و دستها) و روسریهای خودشان را بر سینه ها بیندازند (تا خوب پوشیده شود) و زینت و جمالشان را جز برای شوهر و پدر و پدر شوهر وپسران خود و پسران شوهر،و برادران و فرزندان برادر و فرزندان خواهر...آشکار نسازند (۱۴)
آری رعایت حجاب و پوشش اسلامی از جهات مختلف به نفع بانوان است:
۱) بهتر می توانند مقام و منزلت و ارزش وجودی خودشان را دراجتماع محفوظ بدارند،و خویشتن را از معرض دید چشمهای بیگانگان نگه دارند.
۲) بانوان با رعایت پوشش اسلامی بهتر می توانند مراتب وفاداری و علاقه خودشان را نسبت به همسرشان باثبات رسانند و درآرامش و صفا و گرمی خانواده کمک نمایند و از بوجود آمدن بدبینی واختلافات و مشاجرات جلوگیری بعمل آورند.و در یک کلام،بهترمی توانند دل شوهر را بدست آورند و جایگاه خویش را تثبیت نمایند.
۳) با رعایت حجاب اسلامی جلو چشم چرانیها و لذتجوئیهای غیر مشروع بصری مردان بیگانه را میگیرند و بدین وسیله از اختلافات وبدبینیهای خانواده ها می کاهند و به استحکام و ثبات و آرامش آنها کمک مینمایند.
۴) با رعایت پوشش اسلامی بهترین کمک را به نسل جوان ومردان مجردی که امکان ازدواج ندارند انجام میدهند و از فسادها و انحرافها و ضعف اعصابهای جوانان که نتائج سوئش در نتیجه عائد خودبانوان خواهد شد جلوگیری میکنند.
۵) اگر همه بانوان حجاب اسلامی را کاملا رعایت نمایند،هرزنی که همسرش از منزل خارج میشود اطمینان دارد که در برابر بد حجابیهاو طنازیها و خودنمائیهای زنان کوچه و بازار قرار نمیگیرد-تا دلش راببرند و از محبت و علاقه اش نسبت به خانواده بکاهند.
آری اسلام چون از آفرینش ویژه زن آگاه است و او را یک رکن مهم اجتماع میداند که نسبت به صلاح و فساد جامعه نیز مسؤلیت دارد،ازاو می خواهد که در انجام این مسؤلیت بزرگ فداکاری نماید و با رعایت حجاب اسلامی از مفاسد و انحرافهای اجتماعی جلوگیری کند و در ثبات و آرامش و عظمت ملت خویش بکوشد.و یقین بداند که در انجام این مسؤولیت بزرگ الهی بهترین پاداش را از خداوند بزرگ دریافت خواهدنمود.
خانم گرامی!اگر به آرامش و ثبات خانواده و اعتماد و اطمینان شوهرت علاقه داری،اگر به مصالح واقعی جامعه بانوان می اندیشی،اگر به سلامت روانی جوانان و جلوگیری از انحراف و لغزش آنان فکر می کنی،اگر می خواهی بانوان را از معرض چشم چرانی بیگانگان و فریب دادن وبانحراف کشیدن آنان نجات دهی،و اگر می خواهی رضایت خدا را جلب کنی و یک مسلمان مؤمن و فداکار باشی، پوشش و حجاب اسلامی راهمواره رعایت کن.
و زیبائیها و آرایش خودت را در معرض دید بیگانگان قرار نده.گر چه در داخل منزل و با خویشان نزدیک باشد.داخل منزل وخارج آن،در مجالس مهمانی و در خارج فرقی ندارد.برادر شوهر،پسربرادر شوهر،شوهر خواهر شوهر، شوهر خواهر خودت شوهر عمه ات، شوهر خاله ات،پسر عمه ها،پسر دائیها،همه اینها به تو نامحرم هستندواجب است حجاب اسلامی را رعایت کنی گر چه در منزل خودتان یا درمجلس مهمانی باشید.اگر نسبت باینها حجاب را رعایت نکنی هم مرتکب گناه میشوی هم شوهرت را قلبا ناراحت میکنی.ممکن است شوهرت برزبان نیاورد ولی یقین داشته باش که ناراحت میشود و به صفا و صمیمیت خانوادگی شما لطمه وارد میگردد.
اما نسبت به محارم مانند،پدر شوهر و پدر خودت برادر خودت،فرزندان برادر،فرزندان خواهر، رعایت حجاب لازم نیست.لیکن تذکراین نکته لازم است که بهتر است نسبت باینها هم تا حدی حریم قائل شوی.و آرایش کرده و با لباسهائی که برای شوهرت می پوشی،نزد اینهانیز ظاهر نشوی.گر چه شرعا جایز باشد.زیرا اکثر مردها حتی در این موارد ناراحت میشوند،و حفظ اعتماد و آرامش قلبی آنها لازم و مفیداست و برای بقاء و ثبات و آرامش خانواده سودمند میباشد.
۱-سوره ابراهیم «ع »:۷
۲-بحار ج ۱۰۳ ص ۲۳۹.
۳-شافی ج ۲ ص ۱۳۹.
۴-وسائل ج ۱۱ ص ۵۴۲.
۵-اطلاعات ۳ دیماه ۱۳۴۸
۶-اطلاعات ۷ آذر ۱۳۵۰.
۷-اطلاعات ۱۷ بهمن ۱۳۵۰.
۸-اطلاعات ۱۰ اسفند ۱۳۵۰.
۹-اطلاعات ۸ اسفند ۱۳۵۰.
۱۰-بحار-ج ۷۳ ص ۳۸۵.
۱۱-بحار جلد ۱۰۴ ص ۳۸.
۱۲-اطلاعات ۳ اسفند ۱۳۵۰.
۱۳-بحار جلد ۱۰۴ ص ۳۹.
۱۴-سوره نور آیه ۳۱
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید