پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


هری پاتر و محفل ققنوس Harry Potter and the Order of the Phoenix


هری پاتر و محفل ققنوس Harry Potter and the Order of the Phoenix
▪ کارگردان: دیوید ییتز.
▪ فیلمنامه: مایکل گولدنبرگ بر اساس کتابی از جی. کی. رولینگ.
▪ موسیقی: نیکلاس هوپر.
▪ مدیر فیلمبرداری: اسلاومیر ایژیاک.
▪ تدوین: مارک دی.
▪ طراح صحنه: استوارت کریگ.
▪ بازیگران: دانیل رادکلیف[هری پاتر]، اما واتسون[هرمایونی گرنجر]، روپرت گرینت[ران ویزلی]، کاترین هانتر[خانم آرابلا فیگ]، راف فاینس[لرد والدمورت]، برندان گلیسون[آلستور مودی]، گری اولدمن[سیریوس بلک]، مگی اسمیت[مینه روآ مک گوناگال]، رابرت هاردی[کورنلیوس فاج]، مایکل گامبون[آلبوس دامبلدور]، ایملدا استانتون[دلورس اومبریج]، آلن ریکم[سوروس اسنپ]، اما تامسون[سایبل تره لاونی]، هلنا بونهم کارتر[بلاتریکس لسترنج]، رابی کالترین[روبیوس هگرید].
▪ ١٣٨ دقیقه. محصول ٢٠٠٧ انگلستان، آمریکا.
▪ ژانر: ماجرا، درام، خانوادگی، تخیلی.
هری پاتر در تعطیلات سال چهارم مورد حمله دو دیمنتور قرار گرفته و برای نجات خود و دادلی مجبور به استفاده از جادو می شود. پیامد این کار دریافت اخطاری از سوی وزارت جادو و پیدا شدن سر و کله آلستور مودی و سیریوس بلک است که یقین دارند این اتفاق را باید جدی گرفت و از هری محافظت کرد. پس از پایان تعطیلات هری برای ادامه تحصیل و حضور در کلاس پنجم به هاگوارث باز می گردد. اما فضا در هاگوارث نیز متشنج است. دامبلدور نیز عقیده دارد که لرد والدمورت دست به کار شده و به زودی بازخواهد گشت. اما کورنلیوس فاج وزیر جادو به این حرف باور نداد و آن را توطئه ای از سوی دامبلدور می داند که چشم به صندلی وزارت دوخته است. به دلیل کوتاهی وی و عدم اجرای اقدامات پیشگرانه به زودی تمامی جادوگران و ساحره ها در معرض خطر قرار می گیرند و بیشتر از همه هری پاتر!
وزارت جادو به دلیل اتفاقات رخ داده شده در هاگوارث بازرسی به نام دلوروس آمبریج را به آنجا روانه می کند. ولی خانم آمبریج خیلی زود با روش های جابرانه و بخشنامه هایی که هر چیز معمول را قدغن اعلام می کند، زندگی هری و تمامی شاگردان را به جهنم تبدیل می کند. هری که خطر را نزدیک می بیند، پس از ممنوعیت آموزش عملی جادوهای محافظت کننده، تصمیم می گیرد تا به همراه دوستانش محفلی پنهانی تشکیل داده و خود را برای روبرو شدن با والدمورت آماده کند.
● چرا باید دید؟
بگذارید همین ابتدا بگویم که از عشاق سینه چاک هری پاتر و طرفداران کتاب های خانم رولینگ نیستم و این پدیده را تقلیدی بسیار آبکی از نوشته های روآلد دال[مخصوصاً ساحره ها] می دانم. اما بحث اینجا بر سر یکی از نشانگان روزگار ماست که بد یا خوب مقبولیت جهانی یافته و برگردان سینمایی آن هم از این امر مستثنی نیست.
بدیهی است سازندگان نسخه سینمایی از هر تلاشی برای فاخرتر کردن آن خودداری نمی کنند. از سخت گیری در انتخاب هنرپیشه، مثل انتخاب اوانا لینچ از میان ١٥ هزار دختر برای نقش لونا لاوگود، تا بافت فرشی به قیمت ٥٠ هزار پاوند برای اتاق پروفسور اومبریج و مذاکره با کارگردان هایی چون میرا نایر و ژان پی یر ژونه برای ساخت قسمت فعلی...
پنجمین قسمت از ماجراهای جادوگر جوان که با صرف هزینه ای معادل ١٥٠ میلیون دلار ساخته شده، تا این لحظه مبلغی حدود ٢٨٠ میلیون دلار نصیب سازندگانش کرده است. اما کسی که در پشت سکان این کشتی گران قیمت قرار گرفته، بر خلاف پیشینیان خود-کریس کلمبوس، آلفونسو کوآرون و مایک نیویل- نام آشنا و معتبری نیست.
دیوید ییتز متولد ١٩٦٣ سنت هلنز، دانش آموخته مدرسه ملی سینما و تئاتر در بیکنزفیلد است. کسی که عمده سابقه و شهرت خود را در میان هموطنانش، مدیون مجموعه ها و فیلم های تلویزیونی چون State of Play ، Sex Traffic و آن گونه که اکنون زندگی می کنیم است و به خاطر آن ها چند جایزه بافتا هم دریافت کرده است. اما برای تماشاگر ایرانی شاید نام فیلم ادعای تیچبورن[چند سال قبل از تلویزیون پخش شد] و دختری در کافه[که در همین وبلاگ معرفی شد] تداعی کننده چیزی باشد. کارگردان خوش اقبالی که از هم اکنون قرعه ساخت بعدی هری پاتر نیز به نام وی اصابت کرده است.
کجا مانده بودیم؟ بله، به پنجمین پای این اختاپوس هفت پا رسیده ایم و اعتراف کردم که از معتادان هری پاتر نیستم. شاید به همین خاطر باشد که کتابش را خوانده و نخوانده رها کردم و ترجیح دادم تا بعدها فیلم را ببینیم. اما فیلم هم چیزی عایدم نکرد. همان آدم ها و فضاها و لرد والدمورت که کم و بیش در برابر دوربین ظاهر می شود.
هری کمی بزرگ تر شده و قصه هم کمی پیش تر رفته تا به پایان موعود خود-یعنی رویارویی هری و والدمورت- نزدیک تر شود. هری پاتر و محفل ققنوس یکی از طولانی ترین کتاب های این مجموعه است که در برگردان سینمایی اش تازگی چندانی در انتظارتان نیست. اما می شود همچون ادامه یک سریال تلویزیونی با فراغ بال به تماشای آن نشست. فقط یک چیز تماشای این یکی را برای من جذاب تر کرد و آن رویارویی هری و هم مدرسه ای هایش با پدیده جباریت، سانسور و تحدید آزادی های مدنی بود. پیامی که ارزش آن را دارد تا هر کودکی-و بزرگسالی- را به تماشای این فیلم ترغیب کنم.
می توان با اندکی تسامح رفتارهای دلوروس آمبریج را با بزرگان دین، دولتمردان[به خصوص وزیر ارشاد] کشورمان مقایسه کرد و نتیجه گرفت که مقاومت در برابر چنین رفتاری-حتی ایجاد تشکل های مخفی- تنها راه نجات ماست. طرفداران مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک از این یکی خوش شان خواهد آمد. ممنونیم خانم رولینگ، متشکریم هری عزیز!!!
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید