شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

... و ذکرهم بایام الله ...


... و ذکرهم بایام الله ...
... و روزهای خدا را به آنان یادآوری کن ... (سوره مبارک ابراهیم، آیه ۵)
۱۷ شهریور از ایام الله است؛ روزی که شهدا سند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را با خون خویش امضا کردند و با خروش سرخ تکبیر، کاخ سیاه استکبار را سرنگون ساختند. در این روز، مرزهای بیگانگی و جدایی در هم شکست و مردم یکپارچه به پا خاستند و به رهبری امام بت شکن، در زیر لوای توحید گرد آمدند و عاشقانه راه حسینی را برگزیدند.
● عید سعید فطر، سرآغاز حرکت ۱۷ شهریور
برگزاری راهپیمایی بزرگ در روز عید سعید فطر سال ۱۳۵۷، سرآغاز حرکت خونین ۱۷ شهریور همان سال به شمار می رود. در این روز که مصادف با سیزدهم شهریور بود، مردم در شهرهای خمین، تهران، قم، کرج، ایلام و چند شهر دیگر، پس از برگزاری نماز عید، به حرکت درآمدند و شعارهای دینی و کوبنده بر ضد رژیم سردادند. امام خمینی‌(ره) به مناسبت عید سعید فطر اعلامیه ای منتشر کرد و در آن خطاب به ملت ایران فرمود:
«مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگری زدند که آن فریادهای کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر، برای به پا داشتن حکومت عدل الهی است که کوشش در این راه، از اعظم عبادات است و فدایی دادن در راه آن سیره انبیای عظام خصوصا نبی اکرم اسلام و وصی بزرگ او امیرمومنان است. ملت عظیم الشان ایران! نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهید که نمی دهید. مطمئن باشید به امید خدا، پیروزی و سرافرازی نزدیک است.»
● جمعه خونین
در صبح جمعه، ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷، مردم تهران پس از ادای فریضه صبح، برای چهارمین روز متوالی از خانه ها بیرون آمده و سیل آسا روی به خیابانها آوردند. مرکز تجمع آنان میدان ژاله (میدان شهدای کنونی) بود. همین که مردم به خیابانها رسیدند، ناگهان با دیدن تانک ها و زره پوش های نظامی و ماموران مسلسل به دست حکومت، غافلگیر شدند، ولی بدون اعتنا به سربازان، به حرکت خود ادامه دادند. از خیابانهای اطراف، سیل انبوه جمعیت با سردادن شعارهای انقلابی، به سمت میدان ژاله در حرکت بود. ماموران مسلح پس از چند بار اخطار، از زمین و هوا جمعیت را ناجوانمردانه، هدف رگبار مسلسل قرار دادند. در این روز،‌ جوانان بسیاری جان خویش را از دست دادند و به خاطر به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی، به قربانگاه عشق و شهادت شتافتند. رژیم در حال فروپاشی، تعداد کل شهیدان ۱۷ شهریور را ۵۸ نفر و مجروحان این فاجعه را ۲۰۵ نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظیم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام کرد. شمار دقیق قربانیان مظلوم حادثه ۱۷ شهریور در میدان شهدا هیچ‌گاه مشخص نگردید، ولی به یقین، این رقم از چهار هزار تن افزون تر بود و یکی از بزرگ ترین فجایع تاریخ انقلاب به شمار می رود.
● پیام رهبر کبیر انقلاب (ره)
حضرت امام خمینی (ره)، در ۱۸ شهریور سال ۱۳۵۷، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز هم‌دردی با ملت، کشتار وحشیانه رژیم شاه را محکوم و دولت آشتی ملی را، دولتی تحمیلی و غیرقانونی اعلام کردند. ایشان فرمودند:
...« چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیرالمومنین علی (ع) و سرور شهیدان امام حسین (ع... ) ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می شد... نباید علما و روشنفکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خرد شوند تا مبادا کسی خیال آزادی به خود راه دهد. شما ای ملت محترم ایران که تصمیم گرفته اید خود را از شر رژیم شاه خلاص گردانید،‌ در رفراندمی که در سوم و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید،‌ به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد... ۱۷ شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهدای ما مکرر شهدای کربلا و مخالفان ما مکرر یزید و وابستگان او هستند»
● نماز عشق
آن روز میدان ژاله، مصلای عشق شد و جمعه، رنگ خون به خود گرفت. در آن روز،‌ هزاران لاله در میدان ژاله رویید و جوانان پاک دل و پاک سیرت راه شرافت و شهادت را برگزیدند و تیرهای بلا و گلوله های ظلمت را به جان و دل خریدند. آن روز،‌ میدان ژاله کربلای ایران بود و هزاران نمازگزار، نماز عشق را با خون وضو کردند و تا ملکوت پر گشودند. نام شهیدان ۱۷شهریور،‌ تا همیشه تاریخ، سرخ و یادشان همواره سبز است. پیشانی تاریخ، از نام بلند آنان می‌درخشد؛ مردانی که برای برپا نگه داشتن آرمانهای خویش و برای برافراشتن پرچم رهایی و آزادگی، همه توان خود را در طبق اخلاص نهادند و با مال و جان خود، در این راه به جهاد برخاستند و با سلاح ایمان، به جنگ استبداد پهلوی شتافتند.
شهید، یعنی: راز ماندگاری انسان در دل تاریخ! رازی که تقدیر ازلی انسان های آزاده است؛ انسان هایی که جز ذات مقدس خداوند (جل جلاله)، به کسی، قدرتی و مقامی نمی‌اندیشند و از آنچه دارند، به خواست خدا، دل می برند. و شهادت، یعنی: گذشتن از خاک و پیوستن به افلاک! گذشتن از رود و پیوستن به دریا! جاری شدن در دقایق ناب «جاودانگی...»
آن روز، «میدان ژاله»، در انتظار عروج کسانی بود که در روز ازل، «قالوا بلی» گفته بودند؛ کسانی که آزادی و آزادگی را زندان و شکنجه و شهادت را به خفت زندگی با طاغوتیان، ترجیح می دادند و از دقایق ناب عاشورایی شدن، با آغوش باز استقبال می کردند.
آن روز هم مثل همیشه، «حق»، خود را در مقابل «باطل» می دید؛ باطلی که جز به کشتن نمی اندیشید و حقی که جز به کشته شدن و شهادت! انگار درهای آسمان باز شده و عطر بهشت، از سمت آسمان می وزید! پلکان هایی آکنده از نور، در میدان ژاله گذاشته شده بود و تن های سرخ گداخته از گلوله ها، در آغوش فرشتگان، آرام می گرفتند.
گویی میدان، در ازدحام «تصاویر» گم شده است؛ تصویر دستی که داغ بر پیشانی تاریخ می گذاشت! تصویر پایی که برهنه، رد خود را تا ابدیت جاری می کرد! تصویر گلوله ای که صدای زمان را با تکثیر خرده شیشه ها، در هم می آمیخت! تصویر چکمه هایی که با رد پای خونین، فریاد آزادی را در کوچه های بن بست، خاموش کرد! تصویر لحظه هایی که با بوی باروت و اشک شهادت عجین شده بود!
سلام به روح پاک شهدای انقلاب اسلامی؛ شهدای سرافراز ۱۷ شهریور سال۵۷ و شهدای پر افتخار کربلای ایران! روحشان شاد و راهشان پر نور باد!
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید