جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

دلایل قرآنی در رد تناسخ


دلایل قرآنی در رد تناسخ
امروزه دنیای غرب کمبود شدید معنویت را در جوامع خود حس می کند و این باعث شده که اندیشمندان آن ها به فکر برطرف کردن این مشکل بیافتند. حتی مردم عادی نیز این کمبود را احساس می کنند و به دنبال راه حل هایی در جهت رفع این مشکل هستند. اما منظور از کمبود معنویت چیست و این چه گوهری است که دنیای غرب به دنبال آن است؟
به نظر من معنویت، که در لغت یعنی معنا و مفهوم، هدف غایی از انجام هر کار چه کوچک و چه بزرگ است. به عنوان مثال هدف از خوردن چیست؟ آیا رفع نیاز گرسنگی است؟ همین طور هدف از تحصیل، کار ، در آمد و مسافرت و غیره چه می باشد؟ آیا هدف از تحصیل کسب مقام و منزلت است و به دنبال آن مغرور شدن و احساس برتری نسبت به دیگران می باشد؟ آیا هدف از درآمد داشتن رفاه بیشتر و فخر فروشی است؟
انسان اگر خداوند را محور فعالیت و زندگی خود قرار دهد، تمامی جنبه های زندگی او معنا پیدا می کنند و حتی نفس کشیدن او هم عبادت به حساب می آید و روایتی در این زمینه هست که فرموده اند خوابیدن مومن هم عبادت است. اگر زندگی انسان خدا محور باشد، بزرگ ترین لذت او خدمت به بندگان خداوند به خصوص نیازمندان واقعی مانند یتیمان و اسیران و گرسنگان و ... می باشد.
شاید در نگاه اولیه این مقدمه ربطی به قضیه تناسخ نداشته باشد ولی به این مطلب اشاره کردم که بگویم چرا امروزه این قدر دنیای غرب به طرف افکار بوداییان و هندوها رفته است. یکی از موضوعاتی که بوداییان و هندوها شدیدا به آن اعتقاد دارند مساله تناسخ است. تناسخ به معنای حلول دوباره روح در جسم انسانی است. در کنار تناسخ مفاهیمی مانند مسخ ( حلول روح در حیوانات)، فسخ ( حلول روح در نباتات)، و رسخ ( حلول روح در جمادات) مطرح می شوند. بوداییان اعتقاد دارند که انسان ها بعد از مرگ با توجه به اعمالی که داشته اند دچار نسخ، مسخ، فسخ یا مسخ می شوند. مثلا اگر کسی در این دنیا حیوانات را بسیار اذیت می کرده، بعد از مرگ روح او در جسم یک حیوان حلول می کند ( مسخ) و دچار زحمات و سختی های حیوان بودن می شود. در مورد تناسخ هم می گویند اگر انسان خوبی باشیم بعد از مرگ در جسم انسانی می آییم و در پی تحقق آرزوهای زندگی های قبلی خود می رویم. مثلا بودا می گفت که من هشتاد و یک ملیون با دچار تناسخ شده ام. بوداییان با این تفکر بعضی از سوالات از جمله اینکه چرا بعضی از افراد استعداد های زیادی در زمینه تحصیلی ، کاری و غیره دارند یا اینکه چرا عده ای با بیماری های خطرناک به دنیا می آیند یا در طول زندگی دچار بیماری های لاعلاج می شوند و در اثر آن هم می میرند، پاسخ می دهند. به عنوان مثال می گویند بعضی از کسانی که در جنگ جهانی انسان ها را کشتار می کردند در زندگی های بعدی خود دچار سرطان شده اند و به طرز بدی از دنیا رفته اند.
البته خوشبختانه عارفان ایرانی نیز در پر کردن گوشه ای از این کمبود معنویت نقش داشته اند و از آن میان مولانا جلال الدین است که یونسکو سال ۲۰۰۷ را به نام او گذاشت و همچنین کتاب مثنوی معنوی او در یکی از همین سال ها پرفروش ترین کتاب سال امریکا شد. در کنار آن نام محمد نیز در انگلستان دومین نام پراستفاده است.
متاسفانه در کشور ما عده ای پس از مسافرت به هند و گذراندن دوره ای، دچار این آموزه غلط بوداییان شده اند و به مساله تناسخ اعتقاد پیدا کرده اند و حتی جدیدا کلاس های آموزشی دایر کرده اند و آموزش می دهند چگونه به زندگی های قبلی خود برگردیم و کارهای بد خود را پاک کنیم! ! مولانا می گوید:
خلق را تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
البته من منکر وجود نکات مثبت در آموزه های آن ها نیستم از جمله احترام به هم نوع، اذیت نکردن حیوانات و دوستی با طبیعت و غیره ولی ما پیغمبری داریم که فرموده اند شکستن شاخه درخت مانند شکستن بال فرشتگان است. حال مقایسه کنید ارزش این گفته و تاثیر آن در روان انسان با آموزه های بوداییان که مثلا می گویند اگر درختان را نابود کنید، در زندگی بعدی خود ، درخت می شوی ( فسخ) و تو را قطع می کنند.
در نظر ادیان الهی به خصوص اسلام تناسخ کاملا مردود است زیرا انکار معاد و بهشت و جهنم که از ظروریات ادیان الهی می باشد است. این قضیه در دین مبین اسلام به گونه ای دیگر بیان شده و اعتقاد بر این است که انسان ها قبل از حلول در جسم دنیوی ، در عالم ذر زندگی می کرده اند و خود این عالم دارای مراتب و مراحل زیادی است. در بین حکمای اسلامی هم ملاصدرا به تکامل رو به بالا اعتقاد دارد و می گوید کسی که به جسم انسانی وارد شد دیگر از این مرحله پایین تر نمی رود و همواره به سمت بالا حرکت می کند.
● بطلان تناسخ در قرآن
از جمله آیاتی که در قرآن کریم با تناسخ در تضاد می باشد آیه های ۱۰۰-۹۹ سوره مومنون است که می فرماید:
حَتَّی إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (٩٩)لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلا إِنَّهَا کَلِمَهٌٔ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ (١٠٠)
( آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آن ها فرا می رسد می گوید: پروردگارا مرا بازگردان(۹۹) باشد که در آنچه ترک کرده ام عمل صالح انجام دهم. حاشا که بازگردد، همانا سخنی که او می گوید و هیچ فایده ای ندارد. از پس سرشان برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند.(۱۰۰)
در آیات ۵۳-۵۱ سوره یس هم داریم:
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الأجْدَاثِ إِلَی رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ (٥١)قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (٥٢)إِنْ کَانَتْ إِلا صَیْحَهًٔ وَاحِدَهًٔ فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ (٥٣)
و در صور دمیده شود، ناگهان آن ها از قبرها ، شتابان به سوی پروردگارشان می روند(۵۱) می گویند ای وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاهمان بر انگیخت؟ (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده است و فرستادگان او راست گفتند.(۵۲) صیحه واحدی بیش نیست، ناگهان همگی نزد ما حاضر می شوند.(۵۳)
در کنار این ها وجود عالم برزخ در تضاد کامل با تناسخ است.
همچنین در میان روایات حدیثی از امام رضا (ع) است که می فرمایند:
من قال بالتناسخ فهو کافر بالله العظیم یکذب بالجنه و النار
هرکس قایل به تناسخ باشد نسبت به خدا کافر شده و بهشت و جهنم را تکذیب نموده است.
امروزه دنیا کم کم دارد بودا را می شناسد، اگر محمد را بشناسد چه می گوید؟ که خداوند محمد را نفرستاد مگر آنکه رحمتی باشد برای انسان ها.
احسان اشرفی
پانوشته:
۱- reincarnation


همچنین مشاهده کنید