شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


امواج نامرئی Invisible Waves


امواج نامرئی    Invisible Waves
▪ کارگردان: پن-اک راتاناروانگ.
▪ فیلمنامه: پرابدا یوون.
▪ موسیقی: هائولامپونگ ریدیم.
▪ مدیر فیلمبرداری: کریستوفر دویل.
▪ تدوین: پاتاماندا یوکول.
▪ طراح صحنه: ساکسیری چانتارانگسری.
▪ بازیگران: تادانوبو اسانو[کیوجی]، هیه یئونگ کانگ[نویی]، اریک تسانگ[راهب]، ماریا کورده رو[ماریا]، توون هیرانیاساپ[ویوات]، کن میتسویشی[لیزارد/مارمولک]، هیدکی جیتسویاما[پدر کیوجی]، تومونو کوگا[سیکو]، هیرو سانو[هیده کی].
▪ ١١٥ دقیقه. محصول ٢٠٠٦ هلند، تایلند، هنگ کنگ، کره جنوبی. نامزد خرس طلای جشنواره برلین.
▪ ژانر: درام، مهیج.
هنگ کنگ. کیوجی که در یک رستوران ژاپنی کار می کند به دنبال قتل دوست دختر رئیس اش -به دستور خود او تصمیم دارد تا به تایلند فرار کند. هدف او فرار از نتایج جنایتی است که مرتکب شده و قصد دارد تا زندگی تازه ای برای بنا کند. او برای این کار سوار کشتی می شود که از ماکائو عازم تایلند است، اما روند حوادث بر خلاف میل او در حال جلو رفتن است. چون سایه جنایتی که انجام داده همراه اوست و سبب می شود تا هر غریبه ای را دشمنی بالقوه بپندارد. از جمله سه نفر از مسافران غریب کشتی که اولی به دنبال پدر گمشده خویش است. دومی آدم کشی است که برای از میان بردن خودش اجیر شده و سومین نفر زنی زیبا که کودکی نیز همراه دارد...
● چرا باید دید؟
پن-اک راتاناروانگ تا لحظه دیدن این فیلم برای نویسنده این سطور نیز نام آشنایی نبود. نامی که به زحمت می شود آن را تلفظ کرد و به یاد داشت. ولی ظاهر جناب راتاناروانگ متولد ١٩٦٢ بانکوک از کارگردان های برجسته تایلند است که چند سالی را هم برای تحصیل در انستیوی پرات نیویورک تشریف داشته اند. البته شغل اصلی ایشان تصویرسازی و طراحی بوده، اما ده سال قبل با ساختن Fun Bar Karaoke قدم به دنیای فیلمسازی گذاشته و امواج نامرئی پنجمین فیلم اوست. فیلم های قبلی او ۶ixtynin۹، Transistor Love Story و Last Life in the Universe جوایز متعددی از جشنواره های بین المللی برای وی دست و پا کرده و همین فیلم اخیر نیز نامزد خرس طلای جشنواره برلین و نماینده سینمای تایلند در اسکار ٢٠٠٧ بوده است. خود راتاناروانگ در مصاحبه هایش از تاثیر دیوید لینچ بر روی فیلم هایش و مخصوصاً این آخری سخن گفته است. با چنین پیش زمینه ای به تماشای امواج نامرئی باید نشست که ظاهر یک فیلم کم و بیش گنگستری را دارد. امواج نامرئی سوال های نه چندان تازه، اما مهم مطرح می کند: آیا جنایت آزادی به دنبال دارد یا فرار و به دوردست ها رفتن؟
راتاناروانگ می کوشد تا از ورای کنکاش در ذهن این قاتل ساکت و خونسرد دنیایی خاص خود بسازد. حسی که بر فیلم سنگینی می کند احساس گناه است. او زنی را که دوست داشته، به قتل رسانده و به هر جای دنیا برود نمی تواند از این احساس بگریزد. او از خودش نمی تواند فرار کند. او می داند باید حساب پس بدهد و نشانه های آن را نیز در کشتی پیدا می کند. این حساب پس دادن می تواند هم روانی و جسمانی باشد.
اما این سفر پر مخاطره با وجود تمهیدات نیک کارگردان به سرعت شروع شده، ولی دچار سکته هایی کوچک می شود. تغییر جهت فیلم از یک فیلم جنایی به تریلری روانشناختی سبب می شود حتی سرعت در روایت نیز آزاردهنده شده و تماشاگر را ناراحت کند. با این حال نباید از کنار کار راتاناروانگ به راحتی عبور کنیم. شخصیتی که او خلق کرده به اندازه کافی جذاب هست تا ما را تا پایان فیلم بکشاند. از طرف دیگر ساختار پازل گونه حوادث فیلم و خاطرات کیوجی به اندازه کافی بدیع و چشم نواز هست، هر چند عکس العمل های آنی کیوجی برای برخی ها می تواند دافعه داشته باشد.
راتاناروانگ در این فیلم نیز همچون کار قبلی خود ترجیح داده با گروهی ثابت[بازیگر نقش اول مرد، فیلمبردار، فیلمنامه نویس و ...] کار کند. اما به گفته منتقدانی که فیلم های پیشین او را دیده اند؛ نسبت به فیلم قبلی پیشرفت زیادی حاصل نشده است. با این وجود تماشای امواج نامرئی برای آشنایی با این فیلمساز خالی از فایده نیست!
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید