جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


سبک‌های غالب رفتاری سرمایه‌گذاران در بازار سهام تهران


سبک‌های غالب رفتاری سرمایه‌گذاران در بازار سهام تهران
در ادبیات موضوع «ظهور علوم رفتاری در تصمیمات مالی»‌ معمولا‌ عوامل و ساخت‌های گوناگونی که رفتارسرمایه‌گذاران را شکل می‌دهد، مورد بررسی قرار می‌گیرد. اهمیت این موضوع این است که نشان می‌دهد تصمیمات سرمایه‌گذاری تنها تحت تاثیر شاخص‌های اقتصادی و عقلانیت قرار ندارد، بلکه مقوله‌‌هایی از قبیل افق سرمایه‌گذاری، میزان تحمل مخاطره، اعتماد به نفس و اطمینانی که سرمایه‌گذار به آن گزینه و فرآیند سرمایه‌گذاری در بازار دارد و مواردی از این قبیل نیز تاثیر بسزایی در رفتار سرمایه‌گذاران و نوع تصمیمات آن‌ها دارد و سبک رفتار سرمایه‌گذاری آن‌ها را شکل می‌دهد. عرصهء ظهور علوم رفتاری در مباحث مالی، ‌یک رویکرد جدید نسبت به مطالعات بازارهای مالی است.
● اساس و پایهء تئوری‌ها و مباحث مالی استاندارد
تئوری آربیتراژ میلر و مودیگلیانی، تئوری‌پرتفوی مارکویتز، تئوری قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای که توسط شارپ و لینتر مطرح شد و تئوری قیمت‌گذاری اوراق اختیار معامله از بلیک، مرتون و اسکولز، اساس، پایه و شالوده‌ای به وجود آوردند که مباحث مالی استاندارد به عنوان یک دانش، بر پایهء این تئوری‌ها شکل گرفتند. فرض اساسی تمام این تئوری‌ها، کارآیی بازار است و چنین فرض می‌کنند که بازارها، قابل تجزیه و تحلیل و بررسی هستند. تئوری اقتصادی مالی مدرن بر این پیش‌فرض استوار است که فعالان بازار به صورت عقلایی، عمل می‌کنند. این عقلانیت از دو راه ظهور پیدا می‌کند: اول این‌که، افراد در بازار براساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار تصمیم‌گیری می‌کنند و پیش‌بینی‌هایی را در رابطه با آینده انجام می‌دهند. براساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار، انسان مخاطره‌گریز است و منحنی کارکرد مطلوبیت یک فرد حالت مقعر دارد;‌ برای مثال، مطلوبیت نهایی ثروت، کاهش می‌یابد. قیمت دارایی‌ها توسط سرمایه‌گذاران عقلایی تعیین می‌شود و در نتیجه عقلانیت بر اساس حالت تعادل بازار، حاصل می‌شود. در این تعادل، ‌اوراق بهادار بر اساس فرضیهء بازار کارآ قیمت‌گذاری می‌شوند. طبق فرضیهء بازار کارآ، ‌قیمت‌های دارایی‌های مالی در برگیرندهء همهء اطلاعات موجود به آن دارایی‌هاست و قیمت‌ها در هر زمانی به عنوان تخمین بهینه‌ای از ارزش صحیح سرمایه‌گذاری شکل می‌گیرند. این فرضیه بر این اساس قرار دارد که سرمایه‌گذاران رفتار عقلایی دارند. به این معنی که همهء اطلاعات موجود و در دسترس را پردازش کرده و به دنبال حداکثر ساختن مطلوبیت مورد انتظار هستند. به بیان دیگر، دارایی‌های مالی همیشه به صورت عقلایی، قیمت‌گذاری می‌شوند بنابراین قیمت‌ها زمانی که ظهور پیدا می‌کنند، حرکت‌ها و تغییرات بعدی آن‌ها قابل پیش‌بینی نیست زیرا تغییرات قیمت تنها به علت اطلاعات جدیدی که در بازار جریان می‌یابد، اتفاق می‌افتد در نتیجه کسی نمی‌تواند بازدهء غیرعادی و بالاتر از میانگین را داشته باشد.
● ظهور ابعاد رفتاری و روان‌شناختی در مباحث مالی و سرمایه‌گذاری
در دههء ۱۹۹۰ تمرکز مطالعات دانشگاهی که روی مباحثی از قبیل تحلیل اقتصادسنجی‌ سری‌های زمانی قیمت سهام، سودهای تقسیمی‌ و سود هر سهم بود، ولی کم‌کم متوجه توسعهء مباحث دیگری تحت عنوان مدل‌های روانشناختی انسان‌ها در ارتباط با بازارهای مالی شد بنابراین حوزهء علوم رفتاری در مباحث مالی و سرمایه‌گذاری باز شد و محققان متوجه بسیاری از حرکت‌ها و نابسامانی‌ها در بازارهای مالی شدند که با استفاده از تئوری‌های مربوط به بازار کارآ قابل‌توجیه نبود بنابراین اهمیت مباحث رفتاری، روانی، روانشناختی و تاثیر آن‌ها بر تصمیم‌گیری افراد مشخص شد.در مباحث مربوط به ظهور علوم رفتاری در حوزهء مالی و سرمایه‌گذاری سه زمینهء اصلی معرفی می‌شود که عبارتند از :
الف) آزمون، خطا و استفاده از تجربه و شهود: اکثر مردم بر اساس قاعدهء سرانگشتی تصمیم‌گیری می‌کنند و تحلیل عقلایی دقیقی ندارند.
ب) ایجاد چارچوب: روشی که مشکل یا تصمیمات ارایه می‌شوند، برعمل تصمیم‌گیرنده تاثیر می‌گذارد.
ج) عدم کارآیی بازار: در این زمینه سعی بر توضیح و تبیین نتایجی از بازار است که مخالف انتظارات عقلایی و کارایی بازار است. این مسایل شامل، قیمت‌گذاری غلط، تصمیم‌گیری غیرعقلایی و بی‌نظمی‌های مربوط به بازدهی است.
در ادبیات موضوع «ظهور علوم رفتاری در تصمیمات مالی»‌معمولا‌ عوامل و ساخت‌‌های گوناگونی که رفتار سرمایه‌گذاران را شکل می‌دهد، مورد بررسی قرار می‌گیرد. اهمیت این موضوع این است که نشان می‌دهد تصمیمات سرمایه‌گذاری تنها تحت تاثیر شاخص‌های اقتصادی وعقلانیت قرار ندارد بلکه مقوله‌‌هایی از قبیل افق سرمایه‌گذاری، میزان تحمل مخاطره، اعتماد به نفس و اطمینانی که سرمایه‌گذار به آن گزینه و فرآیند سرمایه‌گذاری در بازار دارد و مواردی از این قبیل نیز تاثیر بسزایی در رفتار سرمایه‌گذاران و نوع تصمیمات آن‌ها دارد و سبک رفتار سرمایه‌گذاری آن‌ها را شکل می‌دهد، عرصهء ظهور علوم رفتاری در مباحث مالی، یک رویکرد جدید نسبت به مطالعات بازارهای مالی است. این رویکرد به این موضوع می‌پردازد که برخلاف مباحث و تئوری‌های مالی استاندارد،‌گرایش‌های رفتاری و شناختی می‌توانند بر قیمت‌های دارایی‌های مالی تاثیرگذار باشند. برخلاف نظریات و رویکردهای شارپ و مارکوتیز، مباحث رفتار مالی و سرمایه‌گذاری، مباحث مربوط به افراد و طرقی است که اطلاعات را جمع‌آوری و استفاده می‌کنند. این جنبه از تصمیمات مالی و سرمایه‌گذاری به دنبال فهم و پیش‌بینی دخالت و تاثیر تصمیمات روانشناختی در بازار مالی منظم است.
یافته‌‌هایی از مبحث علوم مالی رفتاری به دست آورده‌اند که اغلب، مفروضات اساسی تئوری مالی استاندارد را نقض می‌کنند. از آن جمله می‌توان به تئوری انتظار، آزمون و خطا و ایجاد تجربه، اشاره کرد که توضیح مختصری داده می‌شود.
● تئوری انتظار
تئوری انتظار جنبهء فرموله شده و ریاضی تئوری حداکثرسازی مطلوبیت مورد انتظار است. براساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار، سرمایه‌گذاران مخاطره‌گریز هستند. مخاطره‌گریزی معادل حالت تقعر تابع مطلوبیت است. برای مثال مطلوبیت نهایی ثروت کاهش است. یکی دیگر از بنیادهای تئوری انتظار، تابع ارزش است. براساس تابع ارزش، شیب تابع مطلوبیت صعودی است، این حالت صعودی برای سطح ثروت که زیر نقطه مبدا قرار می‌گیرد وجود دارد و برای بعد از آن شیب سطوح ثروت، نزولی می‌شود.
● آزمون و خطا و استفاده از تجربه و شهود
از آن‌جا که اطلاعات بسیاری با سرعت زیاد منتشر می‌شود، کار تصمیم‌گیرندگان در بازارهای مالی بسیار مشکل شده است بنابراین این امر موجب شده که افراد و تصمیم‌گیرندگان از تجربه و تلاش‌های عملی خود استفاده کنند. استفاده از تجربیات کاری یک رویکرد غیرقابل اجتناب است اما همیشه نمی‌تواند سودمند باشد. این پدیده می‌تواند جهت توضیح این‌که چرا در برخی موارد بازار به صورت غیرعقلایی و غیرمنطقی عمل می‌کند، مورد استفاده قرار گیرد. تفسیر اطلاعات جدید ممکن است که نیازمند قواعد تصمیم‌گیری تجربی باشد. بازار می‌تواند نخست به صورت نادرست واکنش نشان دهد.
● فرضیه‌‌های پژوهشی
در این پژوهش دو فرضیهء مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. در ابتدا نگاهی به فرضیه‌‌های پژوهش داریم :
▪ فرضیهء اول-سرمایه‌گذاران بازار سهام تهران از لحاظ سبک رفتار سرمایه‌گذاری به سه دسته افراد محافظه کار; افرادی که به صورت حساب شده ریسک می‌کنند (افراد مطمئن) و افراد کاملا ریسک‌پذیر دسته‌بندی می‌شوند.
▪ فرضیهء دوم- غالب سرمایه‌گذاران در این بازار، به صورت محافظه‌کارانه رفتار می‌کنند.
● نتایج تحقیق
▪ فرضیهء اول: بر اساس آزمون‌های صورت گرفته می‌توان گفت: «۶۰ درصد سرمایه‌گذاران بورس تهران محافظه‌کارانه رفتار می‌کنند، ۳۰ درصد به صورت حساب‌شده و مطمئن ریسک‌پذیری دارند و ۱۰ درصد بقیه کاملا ریسک‌پذیر هستند.
▪ فرضیهء دوم: میانگین نمرات رفتار سرمایه‌گذاران بورس تهران حاکی از این است که رفتارشان محافظه‌کارانه است همچنین در مطالعهء رفتار زنان و مردان به این نتیجه رسیدند که رفتار سرمایه‌گذاران مرد و زن متفاوت است،‌اما رفتارشان در گروه‌های سنی مختلف یکسان است.
حسین صدقی‌خوراسگانی
مقطع کارشناسی ارشد رشتهء مدیریت مالی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید