شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


بچه ها هم گوش شنوا می خواهند


بچه ها هم گوش شنوا می خواهند
وضع طوری شده که من و مادرم حتی بر سر یک موضوع کوچک هم نمی توانیم حرف بزنیم. مثلاً من نگران بودم که در امتحان نمره قبولی نگیرم به مادرم گفتم که نمره خوبی نمی گیرم. مادرم گفت: برای چی؟ بعد از من عصبانی شد.
به خاطر همین شروع کردم به دروغ گفتن، دوست نداشتم دروغ بگویم اما این کار را کردم. برایم دیگر مهم نبود. بعد کاربه جایی کشید که انگار دو نفر آدم بیگانه با هم حرف می زدند. هیچ کدام از ما احساسات واقعی خودمان را به هم نشان نمی دادیم و فکر واقعی مان را مطرح نمی کردیم.این نمونه ای است که نشان می دهد چگونه و چرا فرزندانمان از صحبت با پدر و مادرشان طفره می روند و حرف دلشان را به آنها نمی زنند. چرا پدر ومادر از سوی فرزندانشان در نقش بک منبع کمک و مشاوره خط می خورند؟ چگونه است که تنها معدودی از والدین می توانند روابط حسنه ای با فرزندانشان داشته باشند؟ چرا بچه ها و نوجوانان با مشاوران روان درمانگر به راحتی تمام حرف می زنند اما نمی توانند با پدر و مادرشان به راحتی صحبت کنند؟
کار مشاور حرفه ای و طرز رفتار او چه تفاوتی با رفتار پدر ومادر دارد؟در سال های اخیر روانشناسان جواب هایی برای این سؤالات پیدا کرده اند، پژوهش ها و تجربیات بالینی توانسته است اجزای روابط مؤثر میان والدین و فرزندان آنها را پیدا کند. شاید مهم ترین موضوع در این باره مهارت گوش دادن باشد.
توانایی ایجاد ارتباط، کلید غالب رابطه هاست. به نظر شما این گفته در ارتباط های دوستانه چه معنایی می دهد. دوستان با یکدیگر صحبت می کنند و به حرف های یکدیگر گوش می دهند آنان با گوش دادن به یکدیگر و در غم و شادی هم شریک بودن، دوستی ها را قوام می بخشند.
وقتی دوستانمان مشکلی دارند یا دچار اشتباه می شوند، احساسات آنها را می پذیریم و تأیید می کنیم. به آنها گوش می دهیم. ما این کار را به این علت می کنیم که به دوستانمان احترام می گذارم و برایشان ارزش قائلیم. می خواهیم با فرزندانمان نیز به همین ترتیب رفتار کنیم. زیرا ما را به آنها نزدیکتر می سازد. ممکن است دلتان بخواهد وقتی که ناراحت هستید، با دوستی صحبت کنید. دلتان می خواهد دوستانتان به شما گوش دهند، شرایط شما را بفهمند و پذیرای احساسات شما باشند. فرزندان شما هم هنگام ناراحتی، همین انتظارها را از شما دارند. لزوماً همیشه موفق نمی شویم مشکلات را حل و فصل کنیم. علاوه بر این نمی توانیم فرزندانمان را مجبور کنیم احساساتشان را کنار بگذارند. پس چه باید کرد؟ می توانیم نشان دهیم که به افکار و احساساتشان اهمیت می دهیم. می توانیم نشان دهیم که احساسات فرزندانمان را درک می کنیم و می پذیریم، حتی اگر با او موافق نباشیم. با صدای نرم و آرام و با کمک کلمات مناسب، می توانیم نشان دهیم که آنها را می پذیریم. رد و بدل کردن احترام با کودکان بهتر از نصیحت کردن آنهاست. بخصوص وقتی این قبیل موعظه ها به حل مشکلات آنها کمکی نمی کند. نصیحت کردن کودکان ممکن است باعث شود که به ما متکی شوند و یا توصیه ما را نادیده بگیرند. حال آن که وقتی به کودکان گوش می کنیم به آنها فرصت فکر کردن می دهیم.
● چگونه می توانیم شنونده شایسته ای باشیم
برقراری ارتباط دو جنبه دارد. گوش دادن و صحبت کردن. برای آن که به فرزندتان کمک کنید تا بتوانید با شما ارتباط برقرار کند، باید بتوانید با دقت به او گوش دهید و با احترام با او صحبت کنید.
● نسبت به احساسات کودکان حساس باشید
حساس بودن به احساسات کودکان به آنان کمک می کند بفهمند دیگران حرف های آنها را درک می کنند. همچنین به آنها کمک می کند تا به احساسات خود و علت آن و به مشکلات خود فکر کنند. به این ترتیب آنها می فهمند که صحبت در مورد احساسات، کار پسندیده ای است.
کودکان، برای برقراری ارتباط، لزوماً از کلمات استفاده نمی کنند. بعضی مواقع ساکت هستند، اما لبخند می زنند و یا اخم یا گریه می کنند و بعضی مواقع گوشه گیری و مظلوم نمایی می کنند. وقتی حرف می زند از خودتان سؤال کنید که او چه احساسی دارد؟ ببینید که چهره و بدن فرزندتان به شما چه می گوید. سپس احساساتی که می بینید بیان کنید:
▪ چهره اخم آلودت می گوید که تو مخالفی!
▪ وقتی چهره ات باز باشد، خیلی خوشحال به نظر می آیی!
▪ به نظرم اوقاتت واقعاً تلخ است. چطور است در این مورد با هم صحبت کنیم.
● کمک کنیم کودکان با احساسات خود کنار بیایند
▪ با توجه کامل به صحبت ها گوش کنید (شنود مؤثر).
▪ با استفاده از کلمه هایی از جمله «اوه»، «فهمیدم»، «درست»، نشان دهید که احساسات کودک را درک کرده اید.
▪ برای احساس کودک اسمی پیدا کنید.
▪ آرزوها و خواسته های کودک را در عالم خیال برآورده سازید.
● تماس چشمی برقرار کنید
برای آن که والدین و کودکان بتوانند تماس واقعی و موفقیت آمیز با یکدیگر داشته باشند احتیاج به تماس چشم ها دارند و بدین منظور باید روبه روی یکدیگر قرار بگیرند. اگر دارای فرزندان کوچک هستید کاری کنید که با آنها در سطح نگاه تماس حاصل کنید. برای این کار اغلب اوقات بزرگترها مجبور خواهند بود بنشینند و به اصطلاح چمباتمه بزنند تا تماس در سطح نگاه برقرار شود.
● از گوش دادن بازتابی استفاده کنید
گوش کردن بازتابی عبارت است از تکرار آنچه فرزند شما احساس می کند و می گوید. خودتان را آینه ای تصور کنید که احساسات فرزندانتان و دلیلی را که در پشت این احساسات نهفته است، منعکس می کند. برای گوش دادن بازتابی، قبل از بیان احساسات، عبارت «احساس می کنی» را به کار ببرید و سپس با استفاده از واژه «زیرا» دلیل احساسات را بیان کنید. مثلاً : «احساس حسادت می کنی. زیرا علی انتخاب شد و تو انتخاب نشدی.»
● گوش دادن پویا
گوش دادن پویا در مقایسه با گوش دادن انفعالی (سکوت) روش عالی برای برقراری ارتباط میان فرستنده و دریافت کننده پیام است. در این روش هم فرستنده و هم دریافت کننده پیام فعال هستند. گوش دادن پویا به فرزندان ما کمک می کند تا از احساسات منفی نهراسند. همچنین بر روابط صمیمانه و گرم میان والد و فرزندان می افزاید. تجربه شنیده شدن و درک کردن از سوی یک شخص دیگر به قدری رضایت بخش است که سبب می شود مخابره کننده پیام در قالب شنونده احساس گرمی و صمیمیت کند. گوش دادن پویا به حل مسأله از سوی فرزند کمک می کند. همچنین گوش دادن پویا صحبت کردن را تسهیل می کند و به شخص کمک می کند تا راه حل های مناسبی برای مسائل خود پیدا کند. گوش دادن پویا توپ را در زمین فرزند نگه می دارد. وقتی والدین برای اطلاع از مسائل فرزندان شان به صحبت های آنها به طرز پویا گوش می دهند، اغلب به این نتیجه می رسند که فرزندان شان می توانند راه حل هایی از آن خود پیدا کنند. این امر شرایطی فراهم می کند تا کودک خود به تحلیل مسأله بنشیند و سرانجام به راه حل هایی سازنده برسد. بنابراین گوش دادن پویا یکی از مؤثرترین روش های کمک به کودک است تا مسئولیت بیشتری در قبال خود پذیرا شود و به استقلال و خودمختاری بیشتری برسد.
در عین حال که گوش دادن فعال از نظر تئوری ساده است، درعمل همیشه آسان نیست. بنابراین ارائه چند راهنمایی برای والدینی که هنوز با گوش دادن فعال مشکل دارند و می خواهند مهارت هایشان را بهبود بخشند، مفید است.
۱) بدانید چه وقت از گوش دادن فعال استفاده کنید؛ به خاطر داشته باشید که گوش دادن فعال فقط نوعی فناوری است تا شما بتوانید پذیرش و همدلی خود را بهتر برسانید. وقتی آن را به کار ببرید که به اندازه کافی از مشکلات خودتان آزادهستید. احساس پذیرش داشته باشید و بخواهید که به بچه های تان در مورد مشکلات شان کمک کنید.
۲) بدانید چه وقت از گوش دادن فعال استفاده نکنید ؛ وقتی شما حوصله بچه های تان را ندارید (زمانی که خودتان مسأله دارید) این تکنیک ها عمل نمی کند و برای تأثیرگذاری بر آنها و تغییر رفتارشان مؤثر نیست. اگر وقت یا حوصله اش را ندارید، از آن استفاده نکنید. همچنین از آن به عنوان روشی برای تحمیل نظر خودتان به بچه های تان یا رفتار کردن به صورتی که شما می خواهید استفاده نکنید.
۳) کفایت در کار فقط در اثر تمرین به وجود می آید؛ بدون تمرین زیاد، والدین در گوش دادن فعال به شایستگی و کفایت نمی رسند. به غیر از بچه ها با دوستان و همسرتان هم تمرین کنید.
۴) زود از میدان به در نروید؛ برای بچه ها وقت لازم است که متوجه شوند شما واقعاً می خواهید احساسات آنها را بفهمید و پذیرنده مسائل آنها هستید. به خاطر داشته باشید که آنها عادت دارند شما همیشه اعلام خطر کنید، موعظه کنید، درس بدهید، نصیحت کنید و بازجویی کنید.
۵) به بچه ها فرصت بدهید؛ شما هرگز لیاقت های فرزندان تان را کشف نمی کنید مگر این که به آنها شانسی برای حل مسائل خودشان بدهید. اگر می توانید با این دیدگاه شروع کنید که بچه های تان می توانند بدون رهنمودها و راه حل های شما مسائل خود را حل کنند، از چگونگی رشد اعتمادتان شگفت زده خواهید شد.
۶) قبول کنید که گوش دادن فعال اول به نظر مصنوعی می آید ؛ بدون شک این کار بیشتر به نظر خودتان ادا درآوردن می آید تا به نظر فرزندان تان. با تمرین، شما بیشتر احساس طبیعی بودن و کمتر احساس ندانم کاری می کنید.
۷) سعی کنید بیشتر از انواع دیگر، از گوش دادن استفاده کنید ؛ گوش دادن فعال بیش از روش هایی مثل گوش دادن منفعل و پاسخ های تصدیقی اثرگذار است.
هر پاسخ فرزند شما، بازخورد لازم را ندارد، در درجه اول وقتی از گوش دادن فعال استفاده کنید که احساسات شدید هستند و نیاز بچه به مورد قبول قرار گرفتن واضح است.
۸) وقتی فرزندتان نیاز به اطلاع رسانی دارد، به او اطلاعات بدهید؛ قبل از دادن اطلاعات، دقیقاً مطمئن شوید که مسأله اصلی چیست. بعد ببینید بچه ها آن اطلاعات را می خواهند یا نه. اطلاعات خود را خیلی خلاصه بدهید و البته آماده باشید که عقاید شما رد نشود. چون ممکن است آنها مناسب یا مفید نباشند.
۹) از تحمیل گوش دادن فعال احتراز کنید؛ خوب گوش بدهید و علایمی که نشان می دهد فرزندان تان به شما می گویند آنها نمی خواهند حرف بزنند یا حرف زدن بس است را فوراً بگیرید. به نیاز هر فرد در مورد خلوت درون، احترام بگذارید.
۱۰) انتظار نداشته باشید فرزندان تان به راه حل مورد نظر شما برسند ؛ به خاطر داشته باشید، گوش دادن فعال برای کمک به بچه ها برای حل مسائل خودشان و ابزاری است برای کمک به آنها در یافتن راه حل های خودشان. برای زمان هایی که هیچ راه حلی پیدا نمی شود آماده باشید. بچه های تان ممکن است حتی به شما بگویند چگونه بعداً مشکل شان را حل کردند. آنها خواهند دانست اما شما نه.
صابر محمدی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید