چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تاریخ مقصر ندارد


تاریخ مقصر ندارد
تاریخ یکصد ساله اخیر ایران شاهد حوادث و اتفاقات گوناگونی بوده است که اگر خوب به آنها نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که این حوادث به اندازه چند قرن تاریخ ایران به دنبال خود حرف و حدیث داشته است.
حوادثی که هنوز هم زوایای تاریک خود را حفظ کرده‌اند: نهضت مشروطه مردم ایران، تقسیم ایران میان روس‌ها و انگلیس‌ها در سال ۱۹۰۷، اشغال نظامی ایران و نقض بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی نخست، قرارداد ۱۹۱۹، کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، تغییر سلطنت از قاجارها به خانواده پهلوی، تمدید قرارداد دارسی در سال ۱۳۱۲، اشغال مجدد ایران توسط قوای متفقین در شهریورماه ۱۳۲۰، خلع رضاشاه و جانشینی پسرش محمدرضا، آمدن و رفتن دولت‌های متعدد در مدت کمتر از ۱۲ سال تا کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، ملی شدن صنعت نفت، ترور رزم آرا، تشکیل حزب توده و کودتای ۲۸ مرداد، همه اتفاقاتی است که تنها در مدت ۵۰ سال در تاریخ ایران در قرن بیستم اتفاق افتاده است و تمام این اتفاقات سرنوشت‌ساز و هنوز هم بحث‌انگیز می‌باشند، نکته‌ای که در این میان وجود دارد و متاسفانه نه تاکنون حل شده و نه دعوا کنندگان بر سر آن دوست دارند تتمه‌ای بر آن گذارند، دو حادثه نهضت مشروطه و ملی شدن نفت و به تبع آن کودتای ۲۸ مرداد است.
دعواها و موضع گیری‌ها در این مورد چنان است که گاه این فکر در ذهن تداعی می‌شود که این مسائل در حال حاضر در شرف وقوع است، این افراد نمی‌خواهند باور کنند که از حادثه نخست یکصد سال- برایش جشن یکصد سالگی هم گرفتند - و از دومی هم بیش از ۵۰ سال می‌گذرد و این مسائل تاریخی شده‌اند.
برخورد ایدئولوژیک با مسائل تاریخی هنوز هم در جامعه ما ادامه دارد و متاسفانه کسانی به این مسائل دامن می‌زنند که نه صلا‌حیت علمی آن را دارند و نه حس بی‌طرفی که در تعریف یک مورخ می‌گویند. ‌
البته در این که چرا باید این مسائل امروز هم ادامه داشته باشد و کسانی بخواهند نبش قبر کنند، به ویژگی‌های تاریخی جامعه ایران باز می‌گردد؛ تاریخ ایران به هم پیوسته است و عملا‌ نمی‌توان نیروهای درگیر آن را از هم جدا کرد. آنهایی که قابلیت جدا شدن داشته‌اند در طول زمان از بین رفته‌اند - مانند کمونیست‌ها و توده‌ای‌ها - ولی آنهایی که در متن جامعه توانسته‌اند ادامه حیات پیدا کنند باید این نکته را باور داشته باشند که اگر در میان مردم جایگاهی نداشته بودند آنان نیز سرنوشتی بهتر از حزب توده پیدا نمی‌کردند. خواست مردم ایران باعث شده تا این افکار باقی بمانند و امروز کسانی که خود را مدافع این قبیل تفکرات و جریان‌های گذشته تاریخی می‌دانند و به شدت از آن دفاع می‌کنند، بیشتر نه از سر شعور تاریخی به این اقدام مبادرت کرده بلکه در تمام نوشته‌های آنها می‌توان تعلقات فکری و اندیشه‌ای‌را یافت که با استفاده از آن سعی می‌کنند خود را به حق جلوه دهند.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و آنچه از آن به عنوان مقدمه و موخره این حادثه یاد می‌کنند در قالب تعابییر بالا‌ قرار می‌گیرد. در حالی که امروز مرحوم دکتر مصدق و مرحوم آیت‌ا... کاشانی در میان ما نیستند عده‌ای در تلا‌شند تا با استفاده از نام این دو تن حوادث تاریخی را به سمت تفکر خود تغییر دهند و چنانکه نشان داده‌اند از هیچ کاری، حتی تهمت زدن هم روا ندارند.
مطمئن باشیم که اگر امروز این دو تن در میان ما بودند به نحوه رفتار ما خرده می‌گرفتند و آن را نشان سبک سری ما می‌دانستند. کودتای ۲۸ مرداد و آنچه قبل و بعد از آن اتفاق افتاد گوشه‌ای از تاریخ پرتلا‌طم مملکت ماست که باید به آن به همان میزان اهمیت داد که به دیگر مسائل.
اگر امروز کار تاریخ‌نگاری از دست مورخان تحصیل کرده، متعهد و آشنا به شیوه‌های تاریخ‌نگاری خارج نشده بود باید یقین بدانیم که قضاوت‌ها هم در مورد ۲۸ مرداد تفاوت داشت. تنها نتیجه این کار این بود که در این حادثه به دنبال مقصر نمی‌گشتیم. یادمان باشد تاریخ مقصر ندارد.
بنابراین با نگاهی دوباره به تحولا‌ت تاریخی ایران، به‌خصوص آنجایی که اسناد و مدارک به‌اندازه کافی وجود دارند، بهتر آنست مستند و علمی صحبت کنیم.
کریم جعفری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید